گفتارنو/ گروه سیاست:
انتخابات نزدیک است. حدود چهارماه دیگر قرار است با رای مستقیم مردم رییس جمهور کشور برای یک دوره چهارساله انتخاب شود.
اصلاح طلبان کشور اگرچه در سال گذشته با عدم ارائه فهرست انتخاباتی در اغلب حوزه انتخاباتی به دلیل ردصلاحیت گسترده نامزدهای خود در انتخابات فهرست ارائه نکردند، اما اکنون برای انتخابات ریاست جمهوری دست به کار شده اند. اگرچه شرط اصلی خود برای حضور در انتخابات را تائید صلاحیت نامزد اصلاح طلب عنوان کردهاند.
الف: ائتلاف یا عدم ائتلاف؛ مساله این است
چهارماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری اصلاحطلبان تا اینجا راهبرد اصلی خود برای مشارکت را برگزیده اند. اگرچه گاهی زمزمه های دیگری نیز شنیده میشود؛ اما آنچه تقریبا تا حد زیادی در میان اصلاح طلبان مورد تفاهم قرار گرفته این است که اصلاح طلبان در صورتی در انتخابات آینده شرکت خواهند داشت که نامزد مد نظر آنها بتواند از سد شورای نگهبان عبور کند.
اصلاح طلبان معتقدند که دولت روحانی اگرچه محصول کوشش اصلاح طلبان بود، اما آنها در سیاست گذاری دولت نقش محوری نداشتند.
چندی قبل سیدحسین مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی در یادداشتی در روزنامه کارگزاران با بیان اینکه روحانی اصلاح طلبان را به نوبخت فروخت نوشت:
«... دولت دوم ایشان در هیچ عرصهای خوب ندرخشید. نه در عرصه سیاسی و نه در عرصه روابط بینالملل و نه در حوزه روابط مناسب با رهبری نتوانست به خوبی عمل کند و کشور از منظر تشتتهایی که ایجاد شد صدمه دید. البته نباید جانب انصاف را فراموش کنیم. آقای روحانی مسئول همه مشکلات نیست. بالاخره بخشی از این مشکلات محصول بداخلاقی و بدعهدی امریکا بود؛ اما در عرصه سیاست داخلی آقای روحانی در دور دوم این تشخیص را داشت که اصلاحطلبان مهم نیستند و اعتدالیون نیروهای مهمتری هستند. لذا همه اصلاحطلبان را به آقای نوبخت فروخت.»
اصلاح طلبان تجربه دولت روحانی را به عنوان درسی برای آینده مطرح می کنند. روحانی اگرچه برنامهای اصلاحطلبانه داشت اما هیچگاه در اردوگاه اصلاح طلبان تعریف نمیشد. لذا در انتخاب مسئولیتهای حساس و راهبردی سعی کرد بیشتر از نیروهای حزب اعتدال و توسعه بهره بگیرد. شاید به همین دلیل بود که اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور از تصمیم گیریهای اصلی کنار گذاشته شد و نقشی تشریفاتی را برعهده گرفت و در مقابل قدرت محمود واعظی به عنوان رئیس دفتر رئیس جمهور افزایش یافت.
از همین رو بود که صادق خرازی دبیرکل حزب ندای ایرانیان در پاسخ به محمود واعظی که نقش اصلاح طلبان در انتخاب روحانی را ناچیز عنوان کرده بود گفت:
«واقعیت این است که اصلاحطلبان عامل اصلی پیروزی آقای روحانی بودند اما در اداره دولت و تصمیمگیریهای کلان آن نقشی نداشتند؛ کمااینکه وضعیت آقای جهانگیری با دستان بسته، محدود و منزوی در میان یک حلقه انحصارطلب، بهترین نماد وضعیت اصلاحطلبان در دولت محسوب میشود.»
حالا و در شرایطی که اصلاحطلبان در حوزه سیاست داخلی به منتقدان دولت روحانی تبدیل شدهاند، تصمیم دارند با نامزد اصلاح طلب در انتخابات حاضر شوند و از ائتلاف با جریان اعتدال و توسعه و اصولگرایان میانه رو خودداری کنند.
حالا خبر رسیده که نظر رئیس دولت اصلاحات شرکت در انتخابات با نامزد اصلاحطلب است. زهرا شجاعی دبیرکل مجمع زنان اصلاح طلب در این زمینه گفته است:
«هنوز به موضوع مصادیق در انتخابات ورود نکرده ایم و مصوبه ای نداشتیم اما معتقد هستم که دیگر سراغ نامزد نیابتی و ائتلافی نخواهیم رفت. دیدگاه آقای خاتمی هم این است که از نامزد اصلاحطلب توانمند که ما توان دفاع از او را داشته باشیم و او هم توان انجام کار را داشته باشد مورد حمایت قرار میگیرد. در غیراین صورت با ارائه برنامه، نظام و دولت آینده را یاری خواهیم کرد.»
سید محمدعلی ابطحی عضو مجمع روحانیون مبارز و رئیس دفتر خاتمی در دوره اصلاحات نیز درباره نامزد آینده اصلاحطلبان گفت: اصلاحطلبان نميخواهند براي انتخابات 1400 کانديداي اجارهاي معرفي کنند.
شورای هماهنگی جبهه اصلاحات نیز اخیرا مصوب کرده است که: اصلاحطلبان در انتخاباتی آزاد، قانونی، رقابتی، عادلانه و در تراز قانون اساسی کشور و با حضور نامزد واحد اصلاحطلب مورد تایید نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان، شرکت خواهند کرد.
حزب کارگزاران نیز که برخی احزاب اصلاح طلب سعی دارند این حزب را حامی نامزد غیر اصلاح طلب و به طور مشخص علی لاریجانی معرفی کند اخیرا اعلام کرده که نامزد اجارهای در دستور کار اصلاحطلبان نیست.
ب: تشکیل ناسای اصلاحات برای وحدت
با ناکارآمد شدن شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان و استعفای محمدرضا عارف و عبدالواحد موسوی لاری از مدیریت این نهاد، حالا اصلاح طلبان از ترکیب نمایندگان احزاب و شخصیتهای حقیقی نهادی را تشکیل دادهاند که مسئولیت اجماعسازی در میان اصلاح طلبان را بر عهده دارد. رئیس دورهای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در خصوص نهاد اجماعساز اصلاحات میگوید:
ما اصلاح طلبان علی رغم همه موانع هنوز هم تنها راه تغییرات تدریجی و آرام درجامعه را از طریق صندوقهای رای امکان پذیر میدانیم لذا اراده تمامی احزاب اصلاح طلب بر مشارکت فعال در انتخابات در صورت وجود کاندیدای اختصاصی اصلاح طلبان است. اصلاح طلبان با هدف تحقق و عملیاتی شدن مشارکت حداکثری، بدنبال نهایی کردن نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان با مشارکت فکری، عملی و اجرایی31 حزب دارای مجوز از وزارت کشور هستند. قرار بر این بود که برای تقویت و فراگیری این نهاد اجماع ساز تعدادی از شخصیتهای ملی دارای مقبولیت فراگیر اجتماعی جریان اصلاحات را به عنوان عضو در این نهاد اجماع ساز جدید دعوت کنیم تا این نهاد اجماع ساز در حوزههای مختلف فعالیت ها، سیاستگذاری و انتخاباتی، جایگزین هر دو نهاد قبلی یعنی شورای سیاستگذاری و شورای هماهنگی شود.
این شورای چهل و پنج نفره که شخصیت هایی چون بهزاد نبودی، حسین مرعشی و محسن میردامادی در آن حضور دارند قرار است طی روزهای آینده با تشکیل جلسه ای سازوکار و اداره نهاداجماع ساز اصلاح طلبان را مشخص کنند.
سیدحسین مرعشی درباره ماموریتهای نهاداجماع ساز اصلاح طلبان گفته است:
«به باورم مهمترین کارویژهای که این نهاد میتواند برای خود تعریف کند، تهیه و تدوین یک برنامه مشترک برای ارائه از سوی جبهه اصلاحات است. برنامهای که بر پیشبرد مسائل سیاسی و بازکردن گرههای افتاده بر اقتصاد ایران متمرکز باشد. از نظر اصلاحطلبان انتخابات 1400 انتخاباتی برنامه محور است و بدون تدوین یک برنامه مدون و قابل دفاع نمیتوان در آن حضور مؤثر داشت. در گام دوم و بعد از تدوین برنامه این نهاد باید به ارزیابی شخصیتهای سیاسی بپردازند که توانمندی محقق ساختن این برنامه را دارند و میتوانند به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری معرفی شوند. سومین کارویژه این نهاد میتواند تعامل با مقامات عالی نظام جمهوری اسلامی برای تشریح اولویتهای جبهه اصلاحات و فراهم کردن زمینه تحقق آنها باشد. این موارد به باورم میتواند از جمله موضوعات مهمی باشد که در نهاد جدید میشود به آن پرداخت.»
حالا اصلاحطلبان در دومین گام پس از تعیین راهبرد خود، نهادی را برای ایجاد هماهنگی در میان خود ایجاد کردهاند. اگرچه این نهاد منتقدانی چون سیدهادی خامنهای و برخی دیگر از فعالان سیاسی اصلاحطلب دارد که اساسا با هرنوع فعالیتی که در آن اشخاص حقیقی مشارکت دارند مخالف هستند. آنان معتقد به محوریت احزاب هستند، اما مخالفان آنان بر این اعتقاد هستند که احزاب موجود امکان پوشش همه نیروها را ندارند.
در این بین برخی چهرههای سیاسی با انتقاد از نهاد اجماع ساز اصلاحات آن را کپی شورای عالی سیاستگذاری دانسته و تاکید کردند که نهاد جدید همان شورای قبلی است و تنها نام آن تغییر کرده است.
اما جواد امام دبیرکل مجمع ایثارگران اصلاحطلب با رد این موضوع گفت: در دوره گذشته هم شورای عالی سیاستگذاری بود هم به موازات آن شورای هماهنگی وجود داشت اما در این دوره ما این دو نهاد را نداریم و تنها یک نهاد واحد داریم+
در این شرایط اما غیبت چهرههایی چون محمدرضا عارف، محسن هاشمی رفسنجانی، مسعود پزشکیان و... در ترکیب مشاوران یا همان شخصیتهای حقوقی سوال برانگیز شد.
اما احمدشریف دبیرکل حزب همبستگی دانشآموختگان ایران اسلامی در اظهارنظری اعلام کرد:
گروه منتخب برای گزینش افراد حقیقی نهاد اجماع ساز یکسری اسامی از احزاب اصلاح طلب خواسته بودند و تا آنجا که من خبر دارم اسامیِ افرادی نظیر عارف را هم درج کرده بودند، اما یکی از شرط های مهم برای حضور در این نهاد این بود که افراد منتخب در معرض نامزدی برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نباشند +
اصلاحطلبان اما در کنار شرطهای سلبی چون عدم نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری یک سری شروط ایجابی نیز برای اعضای حقیقی نهاداجماع ساز در نظر گرفته بوند و «معیارهای معرفی اشخاص حقیقی بهمنظور عضویت در نهاد اجماعساز اصلاحطلبان+» را قبل از انتخاب مصادیق منتشر کردند.
عدم حضور محمدرضا عارف در نهاد اجماع ساز اصلاحات البته نگرانی دیگری را ایجاد کرد و آنهم احتمال حضور مستقل و بدون هماهنگی محمدرضا عارف در انتخابات ریاست جمهوری بود. موضوع که خیلی زیاد کانون توجه اصلاح طلبان قرار گرفت. به گونهای که یک فعال سیاسی اصلاحطلب در این زمینه تصریح کرد:
عارف یکی از عقلای جریان اصلاحات است و من به خاطر ندارم که تاکنون تصمیمات او به تضعیف جریان اصلاحات منجر شده باشد، از همین رو معتقدم که هر تصمیمی بگیرد قطعا به نفع این جریان خواهد بود و اینکه عارف بخواهد جلوی اصلاحات بایستد جز محالات است و هر دوی اینها در کنار هم خواهند بود و در نهایت همه به یک جمع بندی خواهند رسید و تقابلی بینشان ایجاد نخواهد شد+
محمدرضا عارف هم که این روزها بر تعداد نشستها و موضعگیریهای سیاسی خود افزوده است، سعی کرد به نوعی به احتمال تکروی خود در جریان اصلاحات به صورت غیر مستقیم پاسخ دهد:
اگر مثلا 10کاندیدا از یک جریان به انتخابات ریاست جمهوری بیاید آن جریان نمی تواند نتیجه لازم را بگیرد و پاسخگوی مطالبات مردم باشد، بنابراین با اجماع سازی و درک شرایط و منافع ملی و جریانی و تعیین سازوکار مشخص به سمت معرفی نامزدی برویم که روی آن اجماع باشد و بر اساس عملکرد گذشته و توانایی ها بتواند رای بالای مردم را جلب کند و مردم گیج و سردرگم نشوند. جریان اصلاحات تجربه انتخابات 84 را دارد که مجموع آرای نامزدهای اصلاح طلبان بیش از رقیب بود، ولی ما پیروز نشدیم+
ج: نقش خاتمی در نهاد اجماع ساز
اما از دیگر موارد در نهاد اجماع ساز اصلاحات نقش و جایگاه سیدمحمد خاتمی رئیس جمهور اسبق ایران است. در ترکیب انتخاب کنندگان شخصیتهای حقیقی سید محمد خاتمی 4 نماینده داشت که شامل سید عبدالواحد موسوی لاری، بهزاد نبوی، حسین مرعشی و محسن امینزاده میشدند. این 4 نفر به همراه 5 عضو منخب احزاب یعنی خانم زهرا شجاعی و آقایان حسین کمالی، فرج کمیجانی، جواد امام و محمود صادقی نسبت به انتخاب 15 نفر اقدام کردند.
حالا در مورد نقش و جایگاه خاتمی در این نهاد جواد امام معتقد است که «جریان اصلاحات، یعنی مجموعه احزاب و اشخاص هستند که آقای خاتمی را به عنوان رهبری پذیرفته است اما اینکه آقای خاتمی خودش ادعایی داشته باشد، اینطور نیست و خودشان هم تاکنون بارها روشن و شفاف اعلام کردهاند که ادعایی ندارند.»
او در خصوص جایگاه میگوید: «اینکه ایشان شخصاً ورود کرده باشد هم غیرواقعی و خلاف است، احزاب اصلاحطلب خودشان تصمیماتی را اتخاذ کردند و بعد این جمعبندی را داشتند که تصمیمات خود را به اطلاع آقای خاتمی برسانند و از ایشان خواستند که نظر بدهند. آقای خاتمی همیشه این را اعلام کرده و روش ایشان نیز همواره عدم دخالت و همراهی و حمایت از هر تصمیم جمعی بوده است.»
علی صوفی دبیرکل حزب پیشرو اصلاحات و وزیر تعاون دولت اصلاحات درباره نقش و جایگاه خاتمی نظری مشابه با جواد امام دارد و میگوید:
ایشان در مراحل و فرآیند بستن لیست اصلاح طلبان برای انتخابات شوراها و همچنین انتخاب کاندیدای نهایی ریاست جمهوری نقشی ایفا نمیکند؛ البته طبیعتاً در انتهای کار، لیست نهایی شوراها و گزینه ریاست جمهوری باید به تایید آقای خاتمی برسد+
***
حالا در جریان اصلاحات دو چیز مشخص شده، اول اینکه اصلاحطلبان قصد ورود با نامزد اصلاحطلب را دارند و در صورت اینکه گزینه آنها ردصلاحیت شود در انتخابات نامزد معرفی نمیکنند و دیگر اینکه سازوکار ایجاد در این جریان را مشخص کردهاند موضوعی که در جریان مقابل خبری از آن نیست. اما در کنار همه اینها اصلاحطلبان همچنان با یک چالش عمده روبرو هستند و آنهم عدم تحلیل درست از نحوه مواجهه شورای نگهبان با نامزدهای اصلاحطلب است. موضوعی که ممکن کل سازوکار اصلاحطلبان را دود کند و به هوا بفرستد.
این روزها در جریان اصلاحات نامزدهای زیادی مطرح هستند اما مشخص نیست کدام یک واقعا قصد حضور در صحنه را دارند و کدامیک میتواند از صافی شورای نگهبان عبور کنkد؟