روزنامه شرق نوشت: محمدرضا عارف، یکی از دیگر شخصیتهایی که نامش در میان نامزدهای اصلاحطلب به چشم میخورد نیز در آخرین اظهارنظر خود درباره وضعیت انتخاباتیاش و همچنین علت عدم حضورش در نهاد اجماعساز اصلاحطلبان گفته است: «شورای اجماعساز ۱۵نفر عضو حقیقی دارد که با مکانیسم خاصی از احزاب مختلف انتخاب شدهاند، من در هیچ حزبی نیستم که بخواهم به نمایندگی از حزب در جلسات شرکت کنم و بنابراین جزء آن ۱۵ نفر هم نیستم... از زمانی که سال ۸۶ بنیاد امید ایرانیان را راهاندازی کردیم، این بنیاد بهعنوان یک نهاد تشکیلات راهبردی مشغول به کار است که البته فعالیت حزبی ندارد. شورای مشورتی همواره فعالیت داشته و این بنیاد در همه انتخاباتها در موضوعات راهبردی و تشویق مردم به مشارکت فعال بوده است... من به همه جریانها، بهویژه اصلاحطلبان توصیه جدی بر حضور فعال در انتخابات را دارم. شورای شهر دستاورد جریان اصلاحات است و دموکراسی از شوراها شروع میشود. اهمیت انتخابات شوراها کمتر از ریاستجمهوری نیست. همچنین در مورد انتخابات ریاستجمهوری هم مثل همه جریانها تمام توان خود را میگذاریم تا یک انتخابات پرشور با مشارکت حداکثری برگزار شود... . در حال بررسی هستیم و در کمیته راهبردی کار میکنیم. من هیچوقت شانه از زیر بار مسئولیت خالی نکردهام، هیچوقت هم برای پذیرش مسئولیت پیشقدم نشدهام. روند پیشرو شرایط حضور من در انتخابات را مشخص خواهد کرد».
با این سخنان به نظر میرسد محمدرضا عارف را نیز میتوانیم در زمره نامزدهای انتخاباتی بدانیم اما نکتهای که درباره روند فعالیت انتخاباتی او وجود دارد، این است که اگر عارف مورد اجماع نهاد اجماعساز اصلاحطلبان قرار نگیرد، به صورت مستقل وارد انتخابات میشود یا مانند سال 92 کنار میکشد؟ آنچه تا اینجا از سوی برخی از اعضای نهاد اجماعساز بیان شده، این است که اگر کسی به صورت مستقل و فارغ از نظر جمعی وارد انتخابات شود، مورد حمایت قرار نمیگیرد؛ بنابراین گویا عارف باید انتخاب کند که نامزدیاش در انتخابات را با سازوکار رسمی اصلاحطلبان پیش ببرد یا آنکه کار خود را به صورت مستقل در پیش بگیرد. شاید نکتهای که عارف مبنی بر بررسیکردن اوضاع گفته است، بر این موضوع نیز صدق کند.