سایت اصولگرای نامه نوشت: معادلات و آرایش انتخابات ریاست جمهوری هر روز تغییر میکند، اما تا اینجای کار هر اتفاقی افتاده به نظر میرسد به نفع علی لاریجانی بوده است.
۲ ماه تا نام نویسی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ زمان باقی است. آنها که خود را در طراز این جایگاه میبینند از اسفندماه تحرکات شان را به طور علنی انجام میدهند تا توجه مردم را به حضور خود در عرصه رقابت جلب کنند، اما علی لاریجانی برعکس همه سیاست سکوت در پیش گرفته است. او منتظر نشسته تا نخست مورد توجه نخبگان دو جریان سیاسی قرار گیرد و سپس وارد اکت انتخاباتی شود.
لایه نخست: دعوت نخبگان
انتخابات ۱۴۰۰ شاید به ظاهر شبیه ادوار گذشته باشد، اما قطعا آرایش صحنه سیاسی کشور را به شکل معنی داری تغییر خواهد داد و آن را از دوقطبی اصولگرا-اصلاح طلب خارج میکند. هم اکنون رادیکالهای دو جریان میکوشند تا خواسته خود را به کرسی بنشانند و معادلات میدان رقابت را آن طور که مطلوب شان است رقم بزنند، اما خواست آنها با واقعیتهای کشور همخوانی ندارد.
طیف تندرو اصلاح طلب استراتژی حمایت از نامزد اختصاصی را دنبال میکند و در مقابل جبهه پایداری همچنان بر انتخاب کاندیدای اصلح تأکید دارد که خیلیها مصداق آن را سعید جلیلی میدانند. هر دو طیف به روشنی بر این واقعیت واقفند که شانس زیادی را نباید برای خود تخمین بزنند. منصور حقیقت پور مشاور علی لاریجانی در مجلس دهم کنایهای به استراتژی اصلاح طلبان میزند و میگوید «جریان اصلاحات کاندیدای اصلی نخواهد داشت و در نهایت به یکی از خیرالموجودین رأیآور اکتفا و قناعت خواهند کرد.» محمد مهاجری نیز درباره پایداری میگوید «پایداری میداند نامزدش رئیسجمهور نمیشود، اما میخواهد وزنکشی کند».
با این اوصاف وقتی شورای نگهبان اسامی تأییدصلاحیت شدگان را اعلام کند خیلی از هیاهوهای انتخاباتی فروش میکند نبض انتخابات در اختیار طیفهای میانی عرصه سیاسی کشور قرار میگیرد. حالا در این فضا کسانی شانس بیشتری دارند که روی آنها ائتلاف قوی تری شکل بگیرد. در شکل گیری چنین ائتلافی، نخبگان سیاسی نقش کلیدی ایفا میکنند. علی لاریجانی منتظر چنین فضایی است، چون خود را یک گزینه مطلوب برای نامزد ائتلافی شدن میداند.
لایه دوم: حمایت تشکیلاتی
هرچند اصلاحطلبان به ظاهر راه خودشان را از افرادی همچون علی لاریجانی جدا میدانند، اما با آمدن بهزاد نبوی، احتمال حمایت اصلاح طلبان از افرادی همچون لاریجانی بیشتر خواهد شد. ریاست معنادار بهزاد نبوی بر نهاد اجماعساز اصلاحطلبان؛ آیا اصلاحات به لاریجانی این ذهنیت را تقویت میکند. بهزاد نبوی که همیشه برخلاف سایر اطلاح طلبان از دولت حسن روحانی حمایت کرده است، امکان دارد اقبال زیادی هم به حمایت ازعلی لاریجانی نشان بدهد.
از طرفی اعتدالگراها و تکنوکراتها نیز از مدتها پیش تمایل خود را به حمایت از علی لاریجانی اظهار کردند. حزب اعتدال و توسعه خیلی امید داشت که بتواند از میان محمدباقر نوبخت، محمود واعظی و آذری جهرمی یک نفر را وارد عرصه انتخابات کند، اما خیلی زود متوجه شد که به دلیل عملکرد دولت هیچ شانسی نخواهد داشت، به همین دلیل تصمیم گرفته همه توان و ظرفیت خود را پشت علی لاریجانی بیاورد. او کسی است که در طول دولت یازدهم و دوازدهم مخصوصا زمان تصویب برجام کمکهای شایان توجهی به حسن روحانی کرد. کارگزاران نیز گرچه محسن هاشمی و اسحاق جهانگیری را به عنوان نامزدهای خود معرفی کرده، اما امیدش برای تأیید صلاحیت شدن یا مورد اقبال قرار گرفتن آنها نزدیک به صفر است. در واقع میخواهد از این دو گزینه به عنوان نامزد پوششی برای علی لاریجانی استفاده کند تا لاریجانی را از تخریب جریان رقیب مصون نگه دارد.
میانه روهای اصولگرا گروه سومی هستند که هرچند هنوز گزینهای را برای فعالیتهای انتخاباتی معرفی نکرده اند، اما خیلی چشم به نظر و تصمیم شخصیتهای مرجع خود همچون علی اکبر ناطق نوری دارند. از بین گزینههای مطرح شده برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری، نزدیکی او به علی لاریجانی بر کسی پوشیده نیست.
لایه سوم: احیای برجام و جلب حمایت مردمی
این روزها دولت روحانی خیلی در تلاش است تا تنها دستاوردش را از کما دربیاورد و آن را احیا کند. با همین دیدگاه بود که گرچه باید اجرای پروتکل الحاقی بر اثر مصوبه مجلس متوقف میشد، اما با ابتکاری که محمدجواد ظریف و علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی به کار گرفتند دولت سه ماه فرصت یافت تا طرف غربی ۵+۱ را مجاب به بازگشت به برجام کند.
اگر این اتفاق بیفتد، بسیاری از تحلیلگران و صاحب نظران سیاسی معتقدند مردم برای حضور در پای صندوقهای رأی انگیزه پیدا میکنند و سطح مشارکت نسبت به انتخابات مجلس شورای اسلامی سال ۹۸ تفاوت معنی داری خواهد کرد. در این فضا علی لاریجانی به عنوان کسی که خود دورهای به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی مسئولیت مذاکرات هستهای با ۱+۵ را برعهده داشت، میتواند با برجسته کردن وجهه دیپلماتیک خود توجه بسیاری از رأی دهندگان را به خود جلب کند. به ویژه آنکه در دوره دولت نهم، لاریجانی توانست به راه حلی برای اتمام مناقشات هستهای پیدا کند، اما احمدی نژاد مانع این اتفاق شد. از طرفی لاریجانی بعد از ۱۲ سال ریاست مجلس میتواند مدعی شود که اشراف کاملی بر مسائل داخلی کشور دارد و فارغ از آنکه تحریمها رفع شوند یا رفع نشوند، کشور را براساس ظرفیتها و پتانسیلهایی که دارد اداره کند. نزدیکان علی لاریجانی قرارداد ۲۵ سال همکاری اقتصادی با چین را مصادق بارز این ادعا عنوان میکنند.
بالاخره تا زمان ثبت نام نامزدها ۲ ماه زمان باقی است و هر روز احتمال دارد اتفاقی بیفتد که معادلات صحنه تغییر کند. حال باید دید این پروژه سه لایه چقدر با واقعیتهای پیش رو جور در میآید.