ساجدرحمانیان دانشجوی دکترای روابط بینالملل برای گفتارنو نوشت:
وقتیکه بحث سند همکاری برنامه مشترک ایران و چین مطرح و متن ویرایش شده نهایی منتشر شد مشخص شد که به فرهنگ کهن و دیرینه دو کشور اشاره شده و سپس با بهکارگیری مشارکت برد برد جلو میرود.
هدف در نهایت احیای راه ابریشم و این بار با در نظر گرفتن راه دریایی است. بهطور خلاصه قرار شده در تمامی زمینهها همکاری صورت گیرد و اولویت آن انرژی تجدیدپذیر، تجدیدناپذیر و انرژی هستهای غیرنظامی باشد.
نمایندگان رهبران دو کشور تصمیمگیر، وزارتین امور خارجه دو کشور، وزارت دارایی ایران و بازرگانی چین وظیفه نظارت را بر عهدهدارند.
چند نکته حائز اهمیت است
اول: اینکه این یک سند همکاری است و ضمانت اجرا ندارد و صرفاً یک شروع و برنامهریزی است پس نیاز به تصویب در مجلس ندارد و مغایر با اصل ۱۵۸ قانون اساسی نیست.
دوم: همانطور که وزیر امورخارجه ایران گفت تمامی موارد با شفافیت بوده و توسط گروه مأمور بررسی آقایان آقامحمدی و لاریجانی پیگیری شده و بارها از تائید رهبری نیز سخن به میان آمده است.
سوم: بهطور غیررسمی حجم سرمایهگذاری حدود ۴۰۰ میلیارد است که ۱۲۰ میلیارد آن در زمینه توسعه زیرساخت حمل نقل و ۲۸۰ میلیارد در زمینه پتروشیمی است و از آنجائی که نیروی کار در ایران ارزان است بهشتی برای سرمایهگذاران به شمار میآید.
چهارم: در ازای این سرمایهگذاری، ایران موظف میشود که نفت بهصورت دوساله در بازپرداخت با قیمتگذاری شش ماهه بفروشد و چین موظف است با ارزهایی غیر از دلار وجه آن را پرداخت نماید.
پنجم: این نوع سرمایهگذاری چینیها با کشورهای عربی و اتحادیه عرب قبلاً کلید خورده است و ۹ کشور عضو مؤسس مجمع سرمایهگذاری میباشند و این مهم باعث شده که در چند سال گذشته میزان درآمدهای آنان چندین برابر شود.
اما در تمام این بحث واژهای تحت عنوان منافع ملی مطرح است و در این واژه اخلاقیات نسبی هست و اولویت هر کشور صرفاً منافع کشور خود است پس قاعدتاً در هرلحظهای هر دولتی باید در راستای منافع ملی خود بکوشد.
از طرفی این سند برای ما منافعی را به دنبال خواهد داشت ازجمله اینکه چین به عنوان عضو شورای امنیت حق وتو دارد و از سوی دیگر نفت را میتوان پیشفروش کرد. پیشفروش نفت در شرایطی صورت میگیرد در همین زمانی که به دلیل تحریم فروش نفت ما به کمتر از ۷۰ هزار بشکه نفت در روز رسید، عراق فروش ۴ میلیون بشکهای را در روز تجربه میکند که باعث خلق ثروت میشود و در نهایت در صورت برنامهریزی دقیق منجر به پیشرفت میشود.
شاید این سند بتواند اهرم فشاری بر برجام باشد و اگر این مهم زودتر محقق شده بود یا همزمان انجامشده بود شرایط بهتری را رقم میزد.