گفتارنو- گروه سیاسی:
انتخابات ریاست جمهوری دوره سیزدهم حدود دو ماه دیگر در کشور برگزار می شود و هنوز مشخص نیست که نامزدهای اصلی این رقابت چه افرادی هستند. در عین حال حدس و گمانها درباره نامزدهای این انتخابات زیاد و عرصه سیاسی کشور شبیه هیچ کدام از انتخاباتهای گذشته نیست و در عین حال واجد ویژگیهایی از برخی رقابتهای 24 سال گذشته است:
1400 و 1376
انتخابات سال جاری از نظر شکلی شبیه انتخابات 1376 است. در سال 76 یکی از اصلیترین نامزدها حجتالاسلام ناطق نوری رئیس وقت مجلس شورای اسلامی که از او به عنوان شانس اصلی انتخابات نام برده میشد. در انتخابات 1400 هم اگرچه رئیس وقت مجلس شورای اسلامی از جمله نامزدهای مهم انتخابات است و کارزار تبلیغاتی خود را در پوشش ریاست مجلس آغاز کرده است اما به نظر میرسد-قطعی نیست- نامزد اصلی انتخابات ریاست جمهوری سید ابراهیم رئیسی است که برخلاف 76 رئیس قوه قضائیه است. اگر سیدحسن خمینی در انتخابات حضور یافته بود، رقابت دو روحانی که دو سوی جریانات سیاسی نظام را نمایندگی میکردند، از هر حیث میتوانست شبیه به دوم خرداد باشد. اما تا اینجای کار که این اتفاق رخ نداده است.
1400 و 1384
در پایان دولت اصلاحات نیز چهرههای زیادی خود را برای در دست گرفتن قدرت آماده میکردند. تعدد و تنوع چهرهها در دو جناح آنقدر زیاد بود که راه هرگونه پیشبینی را سد میکرد. از همین رو بود که محمود احمدی نژاد که کمتر کسی برای او شانسی قائل بود توانست نتیجه انتخابات را به سود گرداند و سیاست مداران کارکشته را متحیر کند. آنچه در مرحله نهائی انتخابات رخ داد حضور 3 نامزد اصلاحطلب، یک نامزد میانه و 4 نامزد اصولگرا بود که البته محسن رضایی تا انتها در انتخابات حضور نیافت. در حال حاضر هم تعداد نامزدهای اصولگرا و اصلاحطلبی که عزم شرکت در انتخابات کردهاند به سال 84 شبیه است؛ اگرچه هم در اصولگرایان و هم در اصلاحطلبان سخن بر سر این است که در نهایت یک نامزد در عرصه بماند. اما مانند آن انتخابات پیش بینی میشود تعداد زیادی از افراد در فرآیند رقابت حضور پیدا کنند.
اما آنچه بیش از هرچیز فضای امروز را به 84 نزدیک کرده است شکل گیری گفتمان تحریم انتخابات است؛ با یک تفاوت. در انتخابات 84 انگیزههای اصلی شکلگیری گفتمان تحریم، سیاسی بود، اما در این دوره دال مرکزی گفتمان تحریم مسائل اقتصادی است. در سال 84 گفتمان تحریم در بخش دانشجوئی و قشر میانه جامعه مطرح بود اما در شرایط فعلی مساله تحریم انتخابات فراتر از طبقه متوسط به طبقات فرودست جامعه نیز نفوذ نکرده است. اگر در سال 84 وبلاگنویسی و وبلاگ نویسان حاملان اصلی جریان تحریم بودند، در حال حاضر بحث تحریم بیشتر در شبکههای اجتماعی طرفدار و شکل گستردهای پیدا کرده است.
1400 و 1388
انتخابات سال 1388 یکی از مناقشه برانگیزترین انتخاباتهای جمهوری اسلامی بود. سطح تنش و منازعه به بالاترین سطوح کشور کشیده شد و کشور را با بحران روبرو کرد. در آن انتخابات محمود احمدینژاد و بخشی از حاکمیت در یک سوی ماجرا و بخشهائی از جریان اصلاحات و نامزد آنان در یک سو قرار گرفت.
کسب تجربه از انتخابات 88 باعث شده تا هم حاکیمت و اصلاحطلبان به سمت مدیریت این موضوع حرکت کنند تا سایش احتمالی به کمترین میزان خود برسد، اما متغیر دیگری که در این موضوع اثر گذار است چندان قابل مدیریت نیست: محمود احمدینژاد؛ فردی که هم در 88 و هم 12 سال پس از آن انگیزه و توان ایجاد یک منازعه جدید را دارد. آنچه از مرور خبرهای محمود احمدینژاد بر میآید این است که او خود را برای اقدامی غیر از یک رقابت انتخاباتی آماده میکند. مشاور سابق احمدینژاد که اخیرا از او جدا شده در افشاگریهای بیسابقهای تائید کرده احمدینژاد رویکرد براندازانه در پیش گرفته و دعای اللهم عجل لولیک الفرج در ابتدای سخنانش نیز تابلوی مخالفت با ولایت فقیه است.
احمدینژاد با ساماندهی افراد در مقابل منزلش و سخنرانی در میان آنان و وعده «در رفتن فنر» جامعه سعی میکند ضمن تمرین لشکر کشی خیابانی خود را در هیبت یک اپوزیسیون تمام عیار تصور کند. اما به رغم داشتن پایگاه اجتماعی احیا شده، او فاقد یک سازمان منسجم برای پیشبرد برنامههای احتمالی خود است و ای بسا که امکان ثبتنام نمادین در انتخابات را هم پیدا نکند و با توصیه مراجع مسئول همین اقدام نمادین را هم نتواند به انجام برساند.
1400 و 1392
انتخابات 1400 از برخی جهات حداقل برای اصلاحطلبان شبیه به انتخابات 1392 است. در آن انتخابات به دلیل تازگی حوادث انتهای دهه 80 اصلاحطلبان چشم انداز روشنی نداشتند. تا آخرین روز ثبتنام نمیدانستند نامزد اصلی آنان کیست. با ثبتنام آیتالله هاشمی رفسنجانی امید آنان به نتیجه انتخابات بسیار افزایش و با ردصلاحیت او به همان میزان و حتی بیشتر کاهش پیدا کرد. در نتیجه از میان دو نامزد باقی مانده یعنی محمدرضا عارف که در منتهی الیه بخش محافظهکار جریان اصلاحات میگنجید و حسن روحانی که در منتهیالیه محافظهکار جناح اصولگرا جای داشت، دست به یک انتخاب زدند.
اگرچه بر خلاف 92 اصلاحطلبان از مدتها قبل آرایش انتخاباتی گرفتهاند، اما در عرصه عمل وضعی مشابه 92 دارند. با این تفاوت که تصمیم قطعی گرفتهاند که قید نامزدهایی ایستاده در جناح محافظهکار جریان اصولگرا مانند علی لاریجانی را بزنند. با این حال به نظر میرسد اصلاحطلبان مانند 1392 تا روزهای آخر نتوانند به نامزد خود دست پیدا کنند و البته نامزد آنان مانند 4 انتخابات قبل از 92 یک نامزد حداکثری نخواهد بود.
1400 و انتخاباتی که شبیهی ندارد
اما انتخابات 1400 یک تفاوت عمده با سایر انتخاباتهای دوره قبل خود دارد و آن یخزدگی فضای سیاسی کشور است. موضوعی که در هیچ دورهای سابقه نداشته است. این یخزدگی اگرچه به دلیل اعتراضها و انتقادات جامعه به وضعیت اقتصادی و معیشتی کشور است، اما تاثیر زیادی روی اصحاب سیاست نیز گذاشته است.
مساله دیگری که باعث تفاوت این انتخابات با سایر انتخاباتها شده است، بحران فراگیری ویروس کرونا است. ویروسی که شرایط فوقالعادهای بر جهان حاکم کرده است و امکان تحرکاتی سیاسی که تظاهر بیرونی داشته باشند را کم کرده است.
اگرچه فضای مجازی به ویژه کلاب هاوس تا حد زیادی جای اجتماعات و میتینگهای انتخاباتی را گرفته و خواهد گرفت، اما در مجموع در هیچ انتخاباتی تا این حد تعلیق در سیاست کشور وجود نداشته است. همیشه در این ایام نامزدهای انتخابات مشخص شده بود، ستادهای آنان اگر قبل از سال شکل نگرفته بود، در حال شکل گیری بود، اما در حال حاضر این وضعیت وجود ندارد. اگرچه فضای سیاسی کشور با شیب خیلی ملایمی به سمت گرم شدن در حال حرکت است. حالا باید منتظر ماند و دید که نتیجه انتخابات شبیه انتخاباتهای گذشته خواهد شد یا شکل جدیدی را به نمایش خواهد گذاشت.