محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران نوشت:
یکی از چهرههایی که عنوان رجل سیاسی به واقع برازنده او است و همواره تجربه مدیریتیاش در سطوح گوناگون با موفقیت همراه بوده محمدجواد ظریف است. ایشان به قدر کفایت مورد اعتماد رهبری است و بارها از زبان رهبری تعهد و مسئولیتپذیری او و موفقیتش در سنگینترین جدالهای بینالمللی مورد اشاره قرار گرفته است.
به علاوه او توانمند و سالم است و صلاحیتهای مالی و اخلاقی و حرفهایاش مورد تایید همگان است. همینطور محمدجواد ظریف در صدر چهرههایی است که اکثریت قاطعی از نیروهای حزبی اصلاحطلب بر او توافق کرده و نظر مثبت دارند؛ ضمن اینکه رای منفی او نسبت به دیگر کاندیداها بسیار اندک است و جامعه نظر مثبتی به او دارد.
به هر حال برجام و توفیقاتی که ایشان در دور اول ریاستجمهوری آقای روحانی به دست آورد در ذهن جامعه مخاطب همچنان زنده است و مردم گمان میکنند حضور ایشان باز هم میتواند مشکلات مختلف ما را در اداره کشور حل و فصل کند. اما در این رابطه بیان نکاتی را ضروری میدانم.
اول اینکه پیشبینی میشود در چهار سال آینده موضوع دیپلماسی و مسائل مربوط به آن در درجه اول اهمیت باشد. به این معنا که ایران باید در این فاصله مسائل خود را با جهان پیرامونی و به طور مشخص امریکا به نقطه تعیینکننده و روشنی برساند. ناگفته پیداست که اگر محمدجواد ظریف به قدرت برسد و مسئولیت را عهدهدار شود پیروزی او یک پیام مثبت به دنیای پیرامون است که ایران به دنبال تشنجزدایی و حل مسائلش با دنیا، منطقه و به خصوص با غرب است. این امر در پیشبرد منافع ملی ایران بسیار موثر خواهد بود.
نکته دیگر اینکه با توجه به مشکلات عدیده اقتصادی امروز ایران چه بسا افرادی بگویند آقای ظریف تجربه کافی در این باره ندارد. اما من معتقدم حضور محمدجواد ظریف در انتخابات 1400 شباهت بسیاری به حضور محمد خاتمی در انتخابات 76 دارد. آقای خاتمی در گفتگوهای تبلیغاتی آن زمان وقتی با این سوال مواجه شد که شما از اقتصاد چه میدانید؟ با صراحت، صداقت و شفافیت دست خود را بالا برد و گفت من از اقتصاد هیچ چیز نمیدانم؛ اما اراده مدیریتی من در ریاستجمهوری بر این خواهد بود که از میانگین نظریات متخصصین و کارشناسان ارشد اقتصادی کشور برای پیشبرد اهداف و رفع مشکلات اقتصاد و معیشت مردم استفاده کنم.
به اعتقاد من از آنجا که محمدجواد ظریف هم به کار کارشناسی اعتقاد قلبی دارد میتواند به خوبی از نظرات اقتصاددانان برجسته استفاده کرده و کابینه خود را با حضور وزرای اقتصادی شناختهشده و یک معاون اول نیرومند تشکیل دهد و با چنین رویکردی ورود موثر و تعیینکننده در انتخابات داشته باشد.
این نکته را هم فراموش نکنیم که ممکن است خود محمدجواد ظریف بگوید با وجود اجماع نخبگان، نظر مثبت رهبری به او و استقبال جامعه، اما علاقهای به حضور در انتخابات ندارد. آیا در این صورت باید از ظریف عبور کرد؟ به اعتقاد من امروز نباید رای شخصی آقای ظریف ملاک باشد و به صرف اینکه بگوید من آمادگی یا تمایل به کاندیداتوری ندارم او را رها کرد.
اتفاقا آقای خاتمی هم در سال 76 در چنین موضعی قرار داشت. ایشان هم در پاسخ به درخواستها برای کاندیداتوریاش میگفت سراغ شخص دیگری بروید اما چون کاندیدای جبهه اصلاحات منحصر در آقای خاتمی شده بود ما پیروز انتخابات 76 بودیم.
در انتخابات پیش رو هم اگر کاندیدای تحولخواهان منحصر به آقای ظریف شود او باید از موضع شخصی خود کوتاه بیاید که به اعتقاد من کوتاه هم خواهد آمد، چرا که چنین شخصیت بارز و ارزشمندی منافع ملی را بر آسایش فردی خود ارجح میداند؛ همانطور که او نزدیک به 8 سال سختترین مشکلات و مصائب را در مسیر رسیدن به اهداف دیپلماتیک کشور تحمل کرده و همه ناسزاها را به جان خریده است.
در پایان ممکن است این ملاحظه هم از سوی عدهای مطرح شود که در صورت ورود ظریف به انتخابات، برجام و مسائل پیرامون آن دستخوش کشمکشهای انتخاباتی خواهد بود و این به زیان منافع ملی است. در پاسخ مایلم بگویم اتفاقا امروز کسانی که هیچ زحمتی برای برجام نکشیدهاند به عنوان رقبا و نامزدهای انتخاباتی هم بیشتر از محمدجواد ظریف درباره برجام حرف میزنند و هم به اصطلاح بیشتر از او نان آن را میخورند.
در حالی که آقای ظریف کسی است که بیشترین زحمت را برای برجام کشیده و هیچ کسی به اندازه او واجد صلاحیت بهرهبرداری از نعمات برجام نخواهد بود. به علاوه اینکه جامعه مخاطب ایشان به خوبی موفقیت ظریف در مذاکرات برجام را در حافظه تاریخی خود دارد و او هیچ نیازی ندارد برای پیروزی در انتخابات از برجام هزینه کند. بنابراین امیدوارم محمدجواد ظریف کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری 1400 باشد.