روزنامه سازندگی نوشت: یک سال از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری میگذرد و در این مدت اگر چه عبدالناصر همتی پیروز این انتخابات نبوده، اما همپای برنده آن درباره مسائل اقتصاد ایران نظر داده است.
در حالیکه مطبوعات دیگر نای نقد سیاستهای اقتصادی دولت را ندارند و اقتصاددانان در گوشه عزلت نشستهاند و روشنفکران و تکنوکراتها ناامید از تغییر اوضاع، انگیزهای برای اظهارنظر ندارند.
عبدالناصر همتی صحنه را ترک نکرده و همچون ماههای منتهی به انتخابات درباره مسائل اقتصاد ایران نظر میدهد.
اظهارنظرهای او گاهی اصلاحطلبان را نشانه میرود، گاهی دولت اصولگرایان را و گاهی حتی سیاستهای حسن روحانی را. همتی هم در توئیتر فعال است و هم با رسانهها گفتوگو میکند و گاهی هم در کلابهاوس به اظهارنظر میپردازد، اما هر چه هست، همتی هچنان فعال است و برای نقد سیاستهای اقتصادی دولت رئیسی از هیچ فرصتی چشمپوشی نمیکند. همین کنشگری و حاضرجوابی اش باعث شده تا رسانههای اصولگرا از هیچ فرصتی برای تخریب عملکرد رئیس کل پیشین بانک مرکزی چشم پوشی نکنند. آنها معتقدند
عبدالناصر همتی با عملکرد ضعیفی که در دولت روحانی داشته، صلاحیت اظهارنظر درباره عملکرد اقتصادی دولت سیزدهم را ندارد. همتی هرگز تحت تأثیر این نقدها خود را مقید به سکوت در برابر سیاستهای دولت رئیسی نکرده و همواره درباره مسائل مختلف روشنگری کرده است. در این گزارش تلاش میکنیم به این سوال پاسخ دهیم که نقش همتی و دولت روحانی در دوران تحریم چه بود و آنها چگونه توانستند از ونزوئلایی شدن ایران در آن ایام جلوگیری کنند.
عملکرد همتی در دوران ریاستش بر بانک مرکزی قابل قبول بود؛ چه آنکه موفق شد با کمترین درآمدها، اقتصاد کشور را از بدترین بلایا عبور دهد. خاصه آنکه آمریکا در روز ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸به صورت رسمی از برجام خارج شد. این در حالی بود که از حضور همتی در بانک مرکزی کمتر از ۸ ماه میگذشت و پیش از آن، متغیرهای اقتصادی روند عادی خود را طی میکردند و همه چیز آرام بود. با خروج آمریکا از برجام، تحریمهای شدیدی علیه ایران وضع شد و شوک بیسابقهای به اقتصاد ایران ضربه زد.
چرا اقتصاد ایران در دوران عبدالناصر همتی ونزوئلایی نشد؟
عبدالناصر همتی برای عبور از مرحله سخت خروج آمریکا از پیمان برجام و تحریمهای جدید، تمهیداتی اندیشید که تا حد زیادی موفق بود. بانک مرکزی از طریق مکانیزم ارز نیمایی موفق شد حدود ۳۰ میلیارد دلار ارز برای کشور تأمین کند.
متغیر دیگری که با آن میشود کارنامه همتی را تحلیل کرد، نقدینگی و تورم است. در طول ۲۰ سال گذشته متوسط رشد نقدینگی ۲۷ درصد بوده است، در سه سالی که همتی در بانک مرکزی بود، متوسط رشد نقدینگی به ۳۰ درصد رسید. سال ۸۴ رشد نقدینگی ۴۰ درصد بود؛ سال ۹۲ هم ۳۹ درصد؛ یعنی رشد نقدینگی در دوره حضور همتی در بانک مرکزی عدد فوقالعادهای نبود، اما فضایی که ایجاد شد مسئلهساز بود. علت اصلی افزایش تورم در این دوره، به خاطر رشد نقدینگی نبود، بلکه به خاطر هزینه تولیدکننده بود که در این مقطع به خاطر افزایش نرخ ارز بالا رفت. هزینه تولیدکننده به شاخص بهای کالاها و بعد از آن به شاخص مصرفی منتقل شد و طبیعی بود که چنین اتفاقی رخ دهد. یکی از نقدهایی که در این دوره به عملکرد همتی میشود، تن دادن به سیاست تسعیر نرخ ارز است که در شورای سران قوا به تصویب رسید و بانک مرکزی ملزم به اجرای آن شد.
در این مقطع تصمیم گرفته میشود که کسری بودجه را از طریق تسعیر منابع ارزی صندوق توسعه ملی که به دولت قرض داده بودند جبران کنند. همتی در گفتوگو با آگاهی نو تصریح میکند که در اعتراض به این مصوبه به مقامات ارشد کشور نامه نوشته، اما نتوانسته آنها را متقاعد کند که از این مصوبه چشمپوشی کنند؛ «در جلسه سران قوا گفتم این تصمیم باعث افزایش نقدینگی و رشد پایه پولی میشود، گفتند خب چه کنیم، شب عید است، حقوق و عیدی کارمندان را چه طور باید بدهیم؟»
اقتصاد ایران چرا ونزوئلایی نشد؟
در آغاز دوره دوم دولت یعنی زمانی که ترامپ از برجام خارج شده بود، بعضی از چهرههای اقتصادی دولت گفتند که مساله دولت دیگر اقتصادی نیست، بلکه سیاسی است، بنابراین باید کار را واگذار کنیم و از دولت خارج شویم. حتی یکی از وزرای اقتصادی این تحلیل را داشت که ما دولت جنگ نیستیم و قرار بود دولت مذاکرات باشیم؛ بنابراین همه باید استعفا بدهیم. همتی با این دیدگاه مخالف بود و اعتقاد داشت استعفای دسته جمعی وزرا. کار کشور را پیچیده میکند به همین دلیل در صدد تقویت راه حلهای اقتصادی برای کاهش آثار تحریم برآمد. او برای گذار از این مرحله، از انتشار اوراق بدهی دولت استقبال کرد، تراکنشهای ریالی را متوقف کرد، تأمین ارز و تخصیص آن سیستماتیک شد، عملیات بازارِ باز در این دوره به بهرهبرداری رسید، بازار متشکل ارزی راه افتاد. بانک مرکزی در ۱۵ سال منتهی به مسئولیت همتی ۲۸۲ میلیارد دلار ارز در بازار تزریق کرده بود، این در حالی است که همتی در مدت زمان سه سالی که در بانک مرکزی حضور داشت. در مجموع یک میلیارد دلار ارز به بازار تزریق کرد.
چرا همتی پیروز انتخابات نشد؟
عبدالناصر همتی اگر در انتخابات سال ۱۴۰۰ از مردم رأی میگرفت میتوانست کمال درویش اقتصاد ایران باشد. او میان حکمرانان ارشد کشور دارای حسن شهرت بود و میتوانست در این دوره دشوار، بخش مهمی از سیاستمداران را در زمینه کاهش هزینههای دولت و کاهش کسری بودجه متقاعد کند. البته برخی معتقدند اگر همتی هم رئیس جمهور میشد، اقتصاد همین وضع را داشت.
به این دیدگاه دو نقد وارد است؛ یکیای نکه این افراد که عموما در انتخابات سال گذشته پای صندوقهای رأی نیامدند، در زمینه حجم تخریبهای دولت سیزدهم که امروز جامعه را گرفتار خود کرده، محاسبه درستی نداشتند و دیگر اینکه میان فردی که از پدیدههای اقتصادی شناخت دارد با فردی که شناخت ندارد، قطعا تفاوت زیادی وجود دارد. اگر همتی رئیسجمهور میشد به احتمال زیاد تورم در سطح فعلی قرار نمیگرفت.
چرا همتی سکوت نمیکند؟
یکی از پرسشهای مهم درباره رئیس کل پیشین بانک مرکزی این است که با چه انگیزهای به کنشگری در عرصه سیاسی ادامه میدهد؟ او در پاسخ به این پرسش که چرا پس از انتخابات سکوت نکرده، گفته است: استراتژی من این بود که حداقل تا مدتی سکوت کنم و اگر دولت مشکلاتی در عدِم حل مسائل اقتصادی پیدا میکند، مدام انگشت اشارهشان را به سمت کسانی نگیرند و بگویند که مخالفین یا منتقدین اجازه نمیدهند کار کنیم یا بازار دچار مشکل شود. به همین دلیل هم سعی کردم سکوت کنم تا دولت جدید تیماش را بچیند و برنامههایش را اعلام کند. با توجه به گذشت چند ماه از استقرار دولت، فعلاً نتیجه ملموسی از اقدامات دولت ندیدیم؛ بنابراین در آینده بهمرور زمان نظراتم را در جامعه مطرح خواهم کرد و فکر میکنم ضروری است افرادی مانند من در جامعه باشیم و مطالب مهمی که فکر میکنیم ضرورت دارد را مطرح کنیم. از همه مهمتر مسائل اقتصادی است؛ سبقه اصلی من هم اقتصادی است و بنابراین طبیعی است که بخواهم در ارتباط با مسائل اقتصادی نظر بدهم.» با این توضیحات واضح است که همتی قصد خانهنشینی و سکوت ندارد.
فکرش را بکنید در شرایطی که ابراهیم رئیسی مدعی است، اقتصاد ایران احیا شده و مسعود میرکاظمی معتقد است ضریب جینی کاهش پیدا کرده و احسان خاندوزی ادعا دارد که سرعت موتورهای تورمزا در حال کاهش است و علی صالحآبادی هم مدعی است که بازار ارز به آرامش رسیده، اگر عبدالناصر همتی سکوت کند، پس چه کسی پاسخ این ادعاها را بدهد؟