سید حسین مرعشی گفت: جمهوری اسلامی باید به خود برگردد. باید محدوده رقابتهای سیاسی مشخص شود باید این محدوده منجر به کارآمدی بهتر و بیشتر شود. در فرهنگ و اقتصاد باید ببینیم چه کاری باید بکنیم که رشد بهتری داشته باشیم.
به گزارش گفتارنو دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی با خبرگزاری فارس گفتوگوئی داشته که خلاصه آن در زیر میآید:
-- ارز 4200 تومانی باید حذف میشد البته با یک استراتژی مشخص. زمانی باید حذف شود که اولا دولت کسری بودجه اش را حل کرده باشد.
-- یک اقتصاد یا از طریق تقاضا به سمت تورم بالا تحریک میشود و یا از طریق ارز؛ ارز هم یعنی قیمت تمام شده. وقتی قیمت تمام شده کالاها بالا میرود، مجبورید هستید که قیمت را بپذیرید. چون مرغدار، گاودار، تولیدکننده تخم مرغ و تولیدکننده روغن نمیتوانند متضرر شوند.
-- شما در اقتصادی که به سمت تقاضا حرکت کرده، کسری بودجه دارید. کسری بودجه اکنون با چاپ اسکناس جبران میشود و این سبب تورم 60 درصد شده است.
-- شما به سمت عرضه میروید و ارز 4200 تومانی را 24 هزار تومان میکنید. مبنای نرخ گمرک که مبنای آن ارز 4 هزار و 200 تومان بوده را 25 هزار تومان بر مبنای ارز نیمایی میکنید و حقوق و دستمزد کارگر را 57 درصد افزایش میدهید و از سوی دیگر قیمتهای جهانی مواد اولیه که 2 الی سه برابر شده است را هم اعمال میکنید و از دو طرف تورم تحریک میشود.
-- خدا کند که تورم در 60 درصد متوقف شود. خطر اینکه تورم سه رقمی شود- نه برای یک سال بلکه برای سالهای آینده- بسیار جدی است.
-- دولت در سمت تقاضا که بودجه بوده، بودجه را کاهش نداده بلکه با یک کسری بودجه به مجلس برده است. مجلس انقلابی هم کسری بودجه را یک و نیم برابر کرده است. این مسئله 50 درصد کسری بودجه را رشد میدهد. اگر ندارید چرا فکر میکنید پولدارید.
-- دولت، سازمان تأمین اجتماعی و صندوقهای بازنشستگی کسری بودجه دارند و نمی توانند پرداخت کنند. چرا دستمزدها را بالا می برید؟ از کجا می خواهید تامین کنید؟ دولت باید ابتدا کسری بودجه را حل کند. نمیخواهید برجام را احیا کنید، قبول صادرات نفت هم افزایش نمی دهید، ایرادی ندارد، نفت را به کمپانی های معتبر دنیا نمیفروشید و میخواهید تک محموله به کمپانیهای کوچک چینی زیر قیمت بدهید، مشکلی نیست؛ هرکاری که میخواهید بکنید.
-- دولت دست شماست لااقل راهی برای کسری بودجه پیدا کنید. نمیشود که لایحه کسری بودجه به مجلس برود و مجلس 50 درصد بر کسری بودجه اضافه کند و به دولت برگرداند.
-- این تورم درست میکند و در این میان یادتان افتاده که ارز 4200 تومانی را باید حذف کنید و قیمت تمام شده را هم بالا ببرید؟ اینها سبب تورم سه رقمی در کشور میشود. آن وقت چه کسی میخواهد جوابگو باشد؟ اینها موضوعاتی کاملاً واقعی است و دولت باید اینها را جدی بگیرد.
-- ما دلمان نمیخواهد که خدای نکرده دولت ناموفق باشد و زمین بخورد. به آقای رئیسی هم این حرف را زدم که آقای رئیسی ما هم رقیب شما بوده و هم رقیب شما خواهیم ماند. ولی شما رقیب ما نیستید. رقیب ما ناامیدی و یأس مردم است. یأس مردم در ناکارآمدی سیستم های اقتصادی و استخدامی است.
-- اگر ( آقای رئیسی) خوب کشور را اداره کند مردم به آینده امیدوار میشوند و امیدوارانه به پای صندوق میآیند و در بخش عمده ای به ما رأی میدهند. اینها پنهان نیست و ما میخواهیم که آقای رئیسی موفق شوند. اما مسیری نیست که احساس کنیم از آن موفقیتی بیرون بیاید.
-- موفقیت به این سادگی و با روندی که کارها شروع شده، حاصل نمیشود. امیدواریم از همین جا دولت متوجه پیچیدگی اوضاع شود. تجربه اصلاح طلبانه را کنار بگذارید و تجربه اصولگرایی کشور را به کار بگیرید.
-- دولت آقای هاشمی اصلاحطلب یا اصولگرا نبود بلکه دولتی ملی بود. دولت آقای هاشمی دولت جامعی بود و بنده رئیس دفتر رئیس جمهور بودم. مرحوم هنردوست معاون سیاسی بنده و آقای شمسایی معاون فرهنگی، مرحوم حلاجیان معاون فنی دفتر بوده و هر سه اصولگرای تند و تیز بودند. دولت مملکت و ملت است.
-- مگر می شود در تمام امور فنی، اجرایی، اداری کشور یک تیغ سیاست را پائین بیاورید و کات کنید. با این چپ، آن راست، این اصولگرا و آن اصلاح طلب واین فتنه و دیگری ساکت فتنه نمیتوان کشورداری کرد.
-- باید کشور را بهینه اداره کنیم. ایران اگر بخواهد بهینه اداره شود، نباید هیچ نیرویی با زاویه نگاه سیاسی و ایدئولوژیک حذف شود. اگر قرار باشد کسی حذف شود باید به علت فساد حذف شود. اگر فساد کرد باید کنار گذاشته شود چه چپ باشد، چه راست؛ چه اصولگرا باشد چه اصلاح طلب.
-- اگر با یک چنین نگاهی سراغ کشورداری برویم، باز نیروی کارآمد کم میآوریم. این طور نیست که اگر بخواهیم ترکیب کابینه را بچینیم برای یک وزارتخانه 10 گزینه داشته باشیم. نه ما، نه انقلابیون، نه میانهروها و اعتدالیون از نیروهای بالقوه برخوردار نیستند. یعنی در بهترین حالت هم اگر بخواهید کابینه سیاسی بچینید در چیدمان دچار مشکل میشوید.
-- چه کسی تجربه دارد؟ آقای خاندوزی تجربه دارد؟ فقط وزیر نفت آقای رئیسی یک زمانی در شرکت نفت مسئولیت هایی داشته است. آقای امیرعبداللهیان تجربه معاونت وزارت امور خارجه را داشته است ولی بقیه تجربه ندارند. آقای قاسمی تجربه مثبتی ندارند.
-- اصلاً علاقهمند هستم که این هشدار را بدهم. این را از سر بغض و کینه نمی گویم. یک کل به نام ایران داریم. ایران و حفظ تمامیت و استقلال ایران مسئله ماست. یک رده پائین تر از ایران، جمهوری اسلامی است.
-- جمهوری اسلامی یک نظامی است که نتیجه یک انقلاب کاملاً و تماماً مردمی است که بر دوش مردم ایران با رهبری امام (ره) و همراهی آقای خامنه ای، مرحوم هاشمی، شهید بهشتی، شهید باهنر، شهید رجایی و حواریون امام (ره) است. این کشور را بر نظم جمهوری اسلامی گذاشته اند.
-- جمهوری اسلامی ساده به دست نیامده و در 8 سال دفاع مقدس جوانان توانمندی عاشقانه جنگیدند و شهید شدند. هزینه بسیار سنگینی برای جمهوری اسلامی، پرداخت شده است. 8 سال بچه های مردم به پای آن خون ریختند. ملت پای آن ایستاده و هزینه های اقتصادی سنگین دادیم. حسین مرعشی و صدها آقای رئیسی و آقای روحانی فدای جمهوری اسلامی.
-- اما سوال این است پایداری و قدرت جمهوری اسلامی ایران چیست؟ پایداری جمهوری اسلامی به اعتماد، همراهی و رضایتمندی مردم است. هر کاری که میخواهید در سیاست، اقتصاد، فرهنگ صورت دهید باید یکی از شاخصهها این باشد که آیا میتوانم حداقل 60 درصد جمعیت ایران را نسبت به این عملکرد راضی نگه دارم یا خیر؟ دوستان میگویند سپاه طبق قانون اساسی حافظ دستاوردهای انقلاب اسلامی است. میگوییم سلّمنا؛ ما قبول داریم.
-- برادران عزیز سپاهی مگر جمهوری اسلامی و دستاوردهای انقلاب اسلامی فقط آن چیزهایی است که شما می گویید. آزادی هم جزو دستاوردهای انقلاب اسلامی است.
-- آزادی که قانون اساسی تصریح داشته تا بتوانیم آزادانه حرف خود را بیان کنیم. آزادی اینکه احزاب بتوانند به راحتی فعالیت کنند و مطبوعات به راحتی نقد کنند. همه در قانون اساسی آمده و منظور بی بندوباری نیست. قانون اساسی صراحت دارد. آزادیها را تصریح و روشن کرده است. جمهوریت هم دستاورد انقلاب اسلامی است. فقط که اسلامیت نیست. اسلامیتی که باید خواهش کنیم بعضی از ما از اسلامیت دفاع نکنیم. چون دفاع بد از اسلامیت چنین فضایی را در نسل جوان ما به وجود آورده است و باعث شده بخشی از نسل جوان از دین و ارزش ها فاصله بگیرند.
-- ما باید جمهوری اسلامی را بر اساس محوری مشخص در اقتصاد، سیاست و فرهنگ اداره کنیم که بتوانیم رضایت حداقل 60 درصد مردم (هرچه بالاتر، بهتر) را به دست آوریم.
-- هر چه رضایت، اعتماد مردم بیشتری را بتوانیم به دست بیاوریم، جمهوری اسلامی را حفظ میکنیم. اینکه من خیلی عصبانی هستم این است که چرا باید تصمیمات غیرکارشناسی یک دولت شرایط امروز را برای ایران رقم بزند.
-- مگر اولین بار است که کشور دچار چنین مشکلات اقتصادی میشود؟ چرا با مردم حرف نمیزنید؟ چرا در تلویزیون برنامه نمیگذارید؟
-- من این نکته را اینجا عرض کنم که در سال 1356، ایران 9 درصد تولید بازار جهانی نفت را داشتیم. حتی اگر امروز تحریمها نباشد و ما به شرایط ماقبل تحریمها برگردیم -که بسیار سخت است - به عبارتی سه میلیون و 850 هزار بشکه نفت صادر کنیم باز سه درصد بازار جهانی نفت را در اختیار خواهیم داشت که این یعنی سهم ما از صادرات نفت از 9 درصد به سه درصد در جهان کاهش پیدا کرده است. این مسئله از دو جهت مهم است. یکی قدرت نفت و دیگری درآمد نفت.
-- در مورد قدرت نفت به این مثال بسنده میکنم که چون روسیه 11 میلیون بشکه نفت تولید میکند، در یک جنگ سرد که بین غرب و روسیه درگرفته و جنگ گرمی که در اوکراین صورت گرفته، اروپا و آمریکا مصر هستند که روسیه را در اقتصاد زمینگیر کنند اما نمیتواند. چرا؟ چون 11 میلیون بشکه نفت تولید میکند.
-- حتماً آمریکاییها علاقه مند بودند در عربستان بن سلمان را در معادلات داخلی سعودی بعد از فاجعه خاشقچی در ترکیه حذف کنند، اما نتوانستند. چون بن سلمان 12میلیون بشکه نفت تولید میکند و اگر یکی دو هفته نفت تولید نکند نرخ هر بشکه نفت در دنیا به 300 دلار میرسد. تورم کمر آمریکا و اروپا را میشکند. دولتها را بدون تعارف در اروپا و آمریکا ساقط میکند. ایران داوطلبانه و براساس اشتباهات استراتژیک و راهبردی مهمی، سهم نفت را از 9 درصد به سه درصد رسانده است. به عبارتی قدرت را از دست دادیم.
-- قدرت نفت از قدرت صنایع موشکی و مقاومت کمتر نیست. عربستان الان 12 میلیون بشکه و روسیه 11 میلیون و امریکا 10.5 میلیون بشکه نفت تولید میکند و این سه کشور دنیا را گرفتهاند. اما جمهوری اسلامی این قدرت مهم را نادیده گرفت.
-- به مناسبت ایام فوت آقای هاشمی خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم. عرض کردم از مجموع حواریون حضرت امام (ره) فقط حضرت عالی باقی مانده اید و نقش شما و اقدامات شما برای حفظ جمهوری اسلامی وظیفه بسیار سنگینی است که بر دوش شماست. نقش مقام معظم رهبری بی بدیل است.
-- این کشور با نگاه های تنگ و بسته جناحی قابل درک کردن نیست. جمهوری اسلامی نیاز به یک بازگشت به خود دارد. نیاز به یک اصلاحات مثبت دارد و هیچ کس غیر از مقام معظم رهبری نمی تواند. نه رئیس جمهور و نه رئیس قوه قضائیه و نه رئیس قوه مقننه، نه جمعشان و نه فردشان، هیچ فردی جز مقام معظم رهبری قادر نیست به داد مملکت برسد.
-- باید بپذیریم که اصلاحات نه به معنای عرفی (اصولگرایی و اصلاحطلبی) به این معنی است که کشور را به سمتی هدایت کنید که در همه عرصههای مهم اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی به تدریج رکودها به رشد تبدیل شود. نارضایتیها به رضایتمندی و دلخوریها به شادی بدل شود. مردم نسبت به آینده ایران امیدوار، فرار سرمایه از ایران که عدد درشتی است نیز است کاهش یابد.
-- یکی از اساتید دانشگاه میگفت قبلاً 20 درصد بچههای ما معدل بالای 19 داشتند اما الان 50 درصد معدل بالای 19 داریم. حتی دانشجویان متوسط هم به درس چسبیدهاند تا معدل بالای 19 بیاورند تا از ایران بروند. این یعنی فاجعه. ما مثل برف در تابستان آب میشویم.
-- اگر به آینده ایران و جمهوری اسلامی و عزت شخص آیتالله سیدعلی خامنهای فکر میکنید باید جمع شویم و از او بخواهیم که ورود کنند تا جمهوری اسلامی ریلگذاری جدیدی داشته باشد.
-- جمهوری اسلامی باید به خود برگردد. باید محدوده رقابتهای سیاسی مشخص شود باید این محدوده منجر به کارآمدی بهتر و بیشتر شود. در فرهنگ و اقتصاد باید ببینیم چه کاری باید بکنیم که رشد بهتری داشته باشیم. امروز باید به داد جمهوری اسلامی و رهبری برسیم. به والله ارزش ندارد به خاطر امثال من، این کشور ضربه بخورد.
-- اگر یک پروسه واقعی اصلاحی در کشور آغاز نشود و اگر این روند مخرب فعلی (فرار سرمایه، فرار تحصیل کردهها، کوچک شدن طبقه متوسط، تورم سنگین، نارضایتی بالا) تکرار شود و متوقف نشود، وضعیت اسفناکی در انتظارمان خواهد بود.
-- جمهوری اسلامی باید یک برنامه اصلاحی واقعی را در دستور کار قرار دهد. همه باید مشارکت کنند و همه مدافع اصول واقعی کشور و رهبری انقلاب باشند.
-- اینها واقعیت های کاملاً ملموس برای بنده است که در سال 1358 در میدان و خیابانهای کرمان ایستادم و با منافقین مبارزه کردم. من همان جوان سال 58 هستم و هنوز هم همان اعتقادات را دارم و تکلیفم با جمهوری اسلامی ایران مشخص است.
-- اگر آقای جنتی که امثال بنده را رد صلاحیت میکند نمیداند پدربزرگش چه خدمتی به اسلام کرده، اما من میدانم که جدم میربزرگ مرعشی در مازندران حکومت بر مبنای ولایت فقیه تشکیل داده است.
-- عموزاده من قاضی نورالله شوشتری در هندوستان در سن 85 سالگی چون براساس فقه اهل بیت قضاوت میکرده، چوب خورده است.
-- من آدمی نیستم که ریشهام مشخص نباشد و تکلیفم روشن نباشد. تکلیف بنده با ایران و جمهوری اسلامی و ارزشها مشخص است.
-- اما این جمهوری اسلامی که همه دارایی ما است زیر آفتاب داغ مثل برف آب میشود. باید آن را جمع و درست کرد. یک سایبان برای آن درست کنید.
-- مسائل را حل و فصل کنید عزت کشور به جامع نگری، کل نگری و مشارکت همگانی و گسترش محبوبیت مقام معظم رهبری است. عزت کشور به روی کار آوردن دولتهای مقتدر و تواناست. اینها چیزهایی است که ما دلمان میسوزد.