کد خبر: ۴۶۸۶۳
تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۴۰۱ - ۰۹:۳۰
ارسال به دوستان
ذخیره
خشونت براي آنان يك راهبرد و انسان براي آنان ابزار است. لزوما به خودشان هم رحم نمي‌كنند، چه رسد به ديگران. اگر در علم دنبال خرافه‌اند، در سياست هم به نظريه توطئه علاقه دارند. مساله اصلي آنان قدرت است و ديگر هيچ؛ به همين علت خيلي راحت تغيير موضع مي‌دهند. عموما رانتي هستند و از منابع مالي و سياسي حكومتي ارتزاق مي‌كنند. حلال و حرام براي آنان موضوعيت چنداني ندارد. آنان برخلاف اصولگرايان نقش چنداني در انقلاب نداشته‌اند، بيشتر نوانقلابي هستند، يعني انقلابيون پس از انقلاب، مثل اسلام آوردن‌هاي پس از فتح مكه. در جنگ هم جدي نبودند و نمايشي حضور داشتند.

عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: از سال ۱۳۸۴ به بعد جريان جديدي در دل اصولگرايان شكل گرفت كه به نظر من ماهيت آن با كليت جريان اصولگرايي مغاير است ولي چون براي كسب قدرت از درون اين جريان بيرون آمدند، آنها منشعبين از جريان اصولگرايي و عبور كرده از آنان با عنوان نواصولگرايي شناخته شدند. عبوري بدخيم و غير صادقانه.
آنان نمي‌خواستند با ارزش‌هاي جديد و مدرن و تحول‌خواهانه شناخته شوند، چراكه از ساختار قدرت حذف مي‌شدند و از سوي ديگر مي‌خواستند از مردم راي بگيرند كه در اين صورت مجبور بودند فاصله زيادي با اصولگرايان بگيرند تا بتوانند آراي مردم و اصلاح‌طلبان را به دست آورند. در واقع جريان نواصولگرا زايده انواع تناقضات موجود در ساختار سياسي ايران است از جمله اينكه از يك‌سو متكي بر انتخابات است و از سوي ديگر مي‌خواهد، كساني از آن بيرون آيند كه مطلوب ساختار است.
در عين حال، اين جريان محصول رشد فساد و بسته شدن دايره نخبگان و مديران بود كه زمينه را براي شعارهاي بر ضد اشرافيت سالاري و وعده به فقرا و فرودستان مساعد كرد. برخي اصولگرايان از ابتدا اين جريان را مي‌شناختند ولي چون رقيب و دشمن اصلي خود را اصلاح‌طلبان قرار داده بودند، از اين جريان حمايت و گمان كردند كه اين جريان چون موم در دست آنان است و در زمان مناسب مي‌توانند آنان را حذف كنند.
در حالي كه بسياري از ناظران سياسي از اين اتحاد عجيب و غريب حيرت كردند و شاهد اتحادي بودند كه موجب تخريب فضاي عمومي جامعه و مخدوش شدن مرزبندي‌ها شد.
آثار اوليه آن در انتخابات ۱۳۸۸ و سپس در جريان خانه‌نشيني سال ۱۳۹۰ خود را نشان داد. اين دو گروه با هم تفاوت‌هاي جدي دارند، در اينجا به برخي از اين تفاوت‌ها اشاره مي‌كنم. با اين توضيح كه اين تفاوت‌ها به معناي آن نيست كه همه افراد دو گروه واجد اين تفاوت‌هاي فكري و رفتاري هستند، اين تفاوت‌ها به معناي آماري است، يعني اكثريت هر گروه نسبت به گروه ديگر چنين است.
اصولگرايان تقيدات مذهبي و اخلاقي جدي‌تري دارند و به نهادهاي سنتي مذهبي ارج بيشتري مي‌گذارند. مبادي آداب و مودب هستند، ميان آنان دروغ يا همان خلاف‌گويي آگاهانه كمتر است، پيش از وارد شدن به عرصه قدرت، مكنت اقتصادي داشته‌اند و آن را از محل قدرت تامين نكرده‌اند هر چند ممكن است بعدا با استفاده از قدرت اين مكنت را افزايش داده باشند.
به لحاظ خانوادگي و طبقاتي ريشه‌دار هستند، استقلال نسبي از قدرت دارند و اگر حرف‌هايي را در نقد قدرت نمي‌زنند، ملاحظات مصلحت‌جويانه دارند. نواصولگرايان با آنان تفاوت‌هاي زيادي دارند، براي آنها قدرت اصلي‌ترين ارزش است. از هر چيزي كه آنان را به قدرت برساند، تمجيد مي‌كنند و هر چيزي كه مانع آنها شود، آن را بي‌حيثيت و لجن مال مي‌كنند. نگاه آنها به وقايع، شخصيت‌ها و امور نگاهي ابزاري است. چيزي براي آنها اصالت ندارد جز قدرت.
در اخلاق هم نگاه آنها ابزاري است، چون ارزش‌هاي اخلاقي آنها را محدود مي‌كند و دست‌شان را مي‌بندد، به آن پايبندي ندارند. دروغگويي براي آنان روش سياسي جا افتاده و مقبولي براي كسب قدرت و از ميدان راندن رقباست. به ادب و متانت علاقه‌اي ندارند. مذهب براي آنان ابزار است. كار چنداني به محتواي دين ندارند به مذهب تعقلي علاقه ندارند ولي شيفته هيجان و عاطفه‌اند. خرافه‌گرا و ضد علم هستند. با علوم جديد به ويژه با علوم انساني ميانه‌اي ندارند. در امور بهداشتي براي مردم شبه علم را تجويز مي‌كنند، ولي خودشان از پيشرفته‌ترين امكانات پزشكي بهره مي‌برند.
در فضاي عمومي به ظاهر و نمايش علاقه دارند. نمايش و ظاهرگرايي در مركز سياست‌ها و روش‌هاي آنها قرار دارد. به تبليغات اعتياد دارند، همه‌چيز را «روايت» مي‌بينند و براي حقيقت ذره‌اي اهميت قائل نيستند. به‌ شدت مناسكي و نمايشي و كارناوالي هستند. مي‌كوشند كه در عرصه عمومي باشند حتي اگر با بدنامي همراه باشد.
خشونت براي آنان يك راهبرد و انسان براي آنان ابزار است. لزوما به خودشان هم رحم نمي‌كنند، چه رسد به ديگران. اگر در علم دنبال خرافه‌اند، در سياست هم به نظريه توطئه علاقه دارند. مساله اصلي آنان قدرت است و ديگر هيچ؛ به همين علت خيلي راحت تغيير موضع مي‌دهند. عموما رانتي هستند و از منابع مالي و سياسي حكومتي ارتزاق مي‌كنند. حلال و حرام براي آنان موضوعيت چنداني ندارد. آنان برخلاف اصولگرايان نقش چنداني در انقلاب نداشته‌اند، بيشتر نوانقلابي هستند، يعني انقلابيون پس از انقلاب، مثل اسلام آوردن‌هاي پس از فتح مكه. در جنگ هم جدي نبودند و نمايشي حضور داشتند.
سنت براي آنان يك سكوي پرش است و هيچ تقيدي به آن ندارند. خيلي راحت همه‌چيز را قرباني كسب و حضور در قدرت مي‌كنند. در يك كلام آنان هيولاي فرانكنشتاين بودند كه براي ترساندن اصلاح‌طلبان و نيروهاي رو به آينده از دل اصولگرايي ساخته شدند، ولي پس از انجام اين ماموريتِ، خودشان وبال حكومت شدند.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار

دستگیری عاملان تیراندازی منجر به جرح 2 شهروند در کهنوج

قیمت طلا، سکه و ارز پنجشنبه ۳۰ فروردین‌ ۱۴۰۳

یک عادت مهم برای کاهش تاثیر استرس بر قلب

نجات 16 خودروی گرفتار در سیلاب توسط عوامل راهداری جنوب کرمان

هلالی‌های محیط ‌زیست کرمان آبگیری شدند

حضور بیش از 70 تیم گشت پلیس راه در محورهای بارانی استان کرمان

معاون وزیر آموزش و پرورش: امکان افشای سوالات آزمون‌های وزارت آموزش و پرورش غیرممکن است

محور فاریاب _کهنوج بازگشایی شد

سهامداران عدالت بخوانند/ جزییات تازه درباره واریز مرحله سوم سود اعلام شد

رییس کل دادگستری کرمان: وضع برخی از قوانین؛ موجب سنگ‌اندازی در تولید می‌شود / اگر از ظرفیت‌های کرمان استفاده شود، بخش زیادی از مشکلات اقتصادی استان و کشور رفع می‌شود

پر بحث

10 روستای استان کرمان به عنوان روستای هدف گردشگری انتخاب شدند   (۲۴ نظر)

عیدوک بامری که بود و چه رابطه‌ای با حاج قاسم داشت/ احمد یوسف زاده توضیح داد   (۶ نظر)

مشکل تامین زمین در کرمان برای ساخت واحدهای نهضت ملی مسکن  وجود ندارد   (۴ نظر)

پیش بینی وضعیت آب و هوای کرمان   (۲ نظر)

ببینید| فیلم کامل سخنان سید حسین مرعشی در شبکه افق   (۲ نظر)

ببینید| گزارش تصویری گفتارنو از مراسم عزاداری منزل حاج ماشاءالله خدادادپور در کرمان   (۲ نظر)

امام جمعه سابق راور درگذشت   (۲ نظر)

صدور هشدار زرد هواشناسی؛ ورود سامانه بارشی نسبتا قوی به کرمان   (۱ نظر)

ناصر فرشید به عنوان فرمانده انتظامی استان کرمان منصوب شد   (۱ نظر)

دو روستا و یک شهر استان کرمان به اینترنت پرسرعت متصل شدند   (۱ نظر)