روزنامه اعتماد نوشت: بعید است که در هیچ جامعهای بتوان صدای واحدی از مردم شنید. صدای مردم نه تنها متکثر است، بلکه مهمتر از آن این است که در حال تغییر و تحول نیز هست. پس چارهای نیست جز اینکه صدای مردم را متنوع دانست و به همه آن صداها احترام گذاشت و خواهان بازتاب همه این صداها در عرصه سیاست و جامعه بود.
آنها را باید به رسمیت شناخت و ندیدن یا نفی هر یک از آنها مشکلی را حل نمیکند. اگر اصالت و تنوع صدای مردم را پذیرفتیم در این صورت باید بپرسیم که مفهوم این صداها چیست؟ واقعیت این است که هر کدام از ما میتوانیم با تفسیر خود، معنایی را بر رفتار و شعارها و اقدامات صداهای گوناگون مردم بار کنیم و آن را صدای غالب مردم تعریف کنیم. تفسیر و معنایی که میتواند درست یا نادرست باشد. میتواند کامل یا ناقص باشد.
برای مثال همین رفتار معترضان در خیابان را میتوان واجد بارهای معنایی متفاوتی تعریف کرد. از اینرو برای درک معنا و مفهوم صدای مردم چارهای نیست جز اینکه مستقیما به خود مردم مراجعه کرد.
یکی از راهها رفراندوم است ولی این مساله فعلا خارج از بحث ماست، ولی راههای بهتری برای درک صدای مردم وجود دارد. نظرسنجی و پیمایشهای معتبر، یکی از بهترین و کمهزینهترین شیوههاست و تقریبا در تمامی جوامع توسعهیافته همین شیوه را به کار میبرند.
اکنون میتوان طرحی را برای سنجش صدای مردم در حوزه سیاست داخلی، خارجی، اقتصادی و... و نیز راهحلها و پیشنهادهای مردم به اجرا گذاشت. بنده شخصا معتقدم که این کار مفید و نتایج آن کاملا معتبر و به سود همه مردم و کشور و حکومت خواهد بود.