شهسوارصادقی: در نوزدهم دی ماه سال ۱۳۹۵ مرحوم آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی سیاستمدار واقعگرا و دورانساز و مفسر قرآن کریم، متاسفانه، با دغدغههایی از جنس توسعه ایران و بهروزی مردم، پس از عمری سیاستورزی و خدمت، سرانجام، چشم از جهان فرو بست.
مردی که هرچه از مرگ او فاصله میگیریم روح ملی با دلتنگی غیبتش را بیشتر حس میکند و حضورش را برای عبور از بحرانها و امواج هایل طلب میکند.
گرچه میتوانیم برای معرفی، آن رجل سیاسی - مذهبی بر اساس سرفصلهای زندگی و خدماتش، عناوین برجسته و مختلفی را مثال فرمانده جنگ انتخاب کنیم و ذیل هرکدام کتاب بنویسیم، اما من نیز مایلم ایشان را معمار صلح با عراق بنامم که کاری بس سترگ است.
ولی کمتر مورد توجه قرار میگیرد به طور کلی در اهمیت و اصالت صلح سخن فراوان است، اما چینیها یک استراتژی چند هزار ساله دارند و به آن وفادارند که میگویند: اگر هزار جنگ را با موفقیت به پایان بردهای هنر نیست. بلکه هنر آنست که از یک جنگ جلوگیری کرده باشی و براستی هنر بزرگ و بزرگترین هنر مرحوم هاشمی که جنگ را به پایان رساند و با دشمن متخاصم صلح بر قرار کرد و معمار صلح بود.
نکته مهم اینکه برقراری صلح بین ایران و عراق با توجه به شعارهای قبلی جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم بسیار دشوار و تابو بود.
بنابراین مرحوم هاشمی به امام خمینی پیشنهاد میدهد من روند صلح را به پایان میرسانم و سپس مرا تنبیه کنید و اصرار و الحاح وی سبب میشود امام صلح را بپذیرد. روحش شاد. نکته پایانی این است به کارنامه مرحوم هاشمی بی گمان انتقاداتی وارد است، ولی تصور نمیکنم هیچ ایرانی شرافتمند و وطن دوستی با این اقدام مخالف و یا منتقد باشد.