یک استاد تاریخ و روابط بینالملل دانشگاه ضمن حساس ارزیابی کردن تحولات اخیر در خاورمیانه که میتواند بازتابها و تبعات منطقهای و بینالمللی داشته باشد اظهار میدارد: حرکت خزندهی آمریکا، اسرائیل، روسیه و ترکیه در کنار عربستان و ائتلاف این کشور با دیگر کشورهای عربی به ما میگوید به سرعت در حال نزدیک شدن به یک ائتلاف بزرگ عبری، عربی، ترکی هستیم که در نهایت اهداف استراتژیک جمهوری اسلامی ایران در منطقهی خاورمیانه را تحت الشعاع قرار خواهد داد.
علی بیگدلی در گفتگو با آفتاب یزد ادامه میدهد: اگرچه بحرانزا بودن خاورمیانه مسئلهی تازهای نیست اما، آیند و روندهایی که طی چند سال اخیر در این منطقهی به شدت بحرانی جهان در جریان است به ما هشدار میدهد تا ضمن نگرانی عمیق در سیاستهای داخلی، منطقهای و بینالمللی خود به طرزی قابل تأمل تجدیدنظر کنیم و بپذیریم از دست دادن نقاط هدف در آینده وضعیت را از وضعیت فعلی نیز بغرنجتر میکند!
خاورمیانه و چند مسئلهی مهم
علی بیگدلی در مقدمهای نسبتاً کامل به پیشینه و تاریخچهی خاورمیانه پرداخته میگوید: یک کاپیتان آمریکایی قبل از جنگ جهانی اول اسم این منطقه را برای اولین بار خاورمیانه گذاشت. قبل از این حادثه شاید در جنگهای صلیبی منطقهای که در کنار دریای مدیترانه بود به نام خاور نزدیک شناخته میشد.
وی ادامه میدهد: یک مورخ آمریکایی بعد از جنگ جهانی اول دنیا را به ۵ منطقه بحرانی تقسیم کرد؛ اولین آن خاورمیانه دوم شمال آفریقا، سوم منطقه بالکان چهارم آسیای جنوب شرقی و پنجمین بخش، آمریکای لاتین و در این بین، خاورمیانه را مهمترین میداند که هیچگاه از بحران خارج نمیشود و اتفاقا پیشبینی بسیار جالبی است.
علی بیگدلی میافزاید: هیچ منطقهای در دنیا به اندازه خاورمیانه بحرانزا نیست و در خاورمیانه هیچ کشوری به اندازه ما بحرانزا نبوده با توجه به اینکه ما اولین کشوری هستیم در آسیا که انقلاب مشروطهمان شبیه انقلاب فرانسه بود. پس به دلایل مختلف خاورمیانه منطقهای بحرانزا است و انگلیس میراث آزاررسانی را در این منطقه به جا گذاشت با عنوان: «اختلافات مرزی»، تنوع نژادی، تنوع مذهبی تنوع قومی. همه اینها باعث شده که این منطقه، منطقهای بحرانی باشد. تمام تهاجمی که از شرق ایران داشتیم مانند مغولها برای دسترسی به مراتع بیشتر حمله کردند و از همه جا گذشتند و در ایران رسوخ کردند. بنابراین کشور ما همیشه رسوخپذیر بوده است.
این استاد دانشگاه به موضوع ترکیه و بهار عربی پرداخته میگوید: داود اوغلو وزیر سابق ترکیه در دوره بهار عربی سال ۲۰۱۱ پیشنهادی به اردوغان کرد که بعد از ناکامی از عضویت در اتحادیه اروپا به خاورمیانه بازگردیم و همان سیاست عثمان گرایی یا «نئوعثمانیسم» را ادامه دهیم. اردوغان بسیار تلاش کرد اما در لیبی شکست خورد و تمایلات اخوان مسلمین او سبب شده که مورد غضب مصر و عربستان سعودی قرار گیرد فلذا به امیر قطر پیوست و اتحاد نانوشتهای بین این دو به وجود آمد که این ائتلاف نانوشته نتیجهاش برکناری محمدمرسی بود. زمانی که او برکنار شد و «سیسی» آمد اینها از دنیای عرب بیرون گذاشته شدند و این نقطهی بدایت تحولات اخیر خاورمیانه است که ترکیه هم روابطش را با اسرائیل قطع میکند هم سر این موضوع در انزوا قرار گرفت. بشار اسد به کمک روسیه و ایران بر داعش پیروز میشود و تا حدی توانست بحران داخلیاش را سر و سامان دهد.
بشار اسد از غلبه بر مخالفین خود و داعش تا نزدیکی با ترکیه
علی بیگدلی با تأکید بر سوریه خاطرنشان میکند: از زمان حافظ اسد، سوریه مشکلاتی با کردها داشت و این به عنوان میراث به بشار رسید و بین کشورهای عرب، ترکیه بیشترین تجارت را با سوریه داشت.
موضوع به همین جا ختم نشد و اردوغان در مراسم افتتاحیه بازیهای جام جهانی فوتبال در قطر در ملاقات با «سیسی» در پاسخ یکی از خبرنگاران گفت ما ترجیح دادیم اختلافاتمان با سوریه را برطرف کنیم و این اولین اظهارنظری بود که اردوغان در مورد سوریه مطرح کرد. رفع اختلافات میان سوریه و ترکیه کاملا خاص روسای جمهور این دو کشور نیست بلکه ناشی از تغییرات ژئوپلتیکی و استراتژیکی است که قرار است در خاورمیانه رخ دهد. این میتواند مقدمهای باشد برای تشکیل یک ائتلاف سیاسی اقتصادی در این منطقه که هدف آن مهار ایران است. اما تحقق ائتلاف این بازی جدید در جغرافیای منطقه از یک طرف نشاندهنده نقش قدرتهای منطقهای مثل اسرائیل و عربستان و به ویژه روسیه است و از سویی نشان دهند اراده عربستان برای اتحاد کشورهای عرب منطقه است برای اینکه محمد بن سلمان در مصاحبه با روزنامه آمریکایی گفته بود تا سال ۲۰۳۰ تصمیم دارد کشورهای عرب را به سمت استانداردهای توسعه غربی برساند. اما آشتی این کشور چندان مورد استقبال غربیها قرار نگرفت چون از یک طرف آمریکا منافعی در سوریه دارد و مدعی است استقرار نیروهای آمریکایی مانع از احیای قدرت داعش خواهد شد و از طرفی نمیخواهد روسیه با میدان داری در خاورمیانه که منطقه استحفاظی سنتی آمریکا است به عنوان میانجی صلح میان سوریه و ترکیه معرفی شود و از جهت دیگر از گرایش ترکیه به سمت روسیه راضی به نظر نمیرسد مضاف بر اینکه شیخ نشینهای خلیج فارس برخلاف میل باطنیشان تحت فشار بن سلمان نگاه معطوف به شرق دارند که این هم در سفر شی جینپینگ ثابت شد و گرایشی که الان نسبت به روسیه دارند قطعا تحت فشار بن سلمان صورت گرفته اما آنچه در تغییرات استراتژیک خاورمیانه احساس میشود غیر از عادیسازی روابط ترکیه و سوریه و ملاقات مکرر امیران خلیج فارس با بشار اسد و نزدیکی عراق به عربهای خلیج فارس و برگزاری جام ملتهای عرب در بغداد حاوی پیامهای بسیار مهمی است و همین طور ملاقات اخیر اردوغان با پوتین در غیبت ایران بر سر مسئله سوریه و مبادله سفیر میان ترکیه و آذربایجان با اسرائیل و حضور گسترده امنیتی نظامی اسرائیل در شیخ نشینهای خلیج فارس بر اساس طرح صلح ابراهیم و احتمالا تشکیل ائتلاف «عربی - عبری - ترکی» با عضویت مصر، عربستان، اردن، عراق، شیخ نشینها، اسرائیل، ترکیه و آذربایجان. که همه این تغییرات استراتژیک قطعاً به زیان ایران است. بنابراین کشورهای عراق، سوریه، لبنان و تاحدودی یمن تحت رهبری بن سلمان برای ورود به دنیای عرب هستند. چهار کشور عربی که کانونهای امنیتی نظامی و سیاسی پر هزینهای برای ایران بودند در شرایط کنونی در آستانه پیوستن به دنیای عرب هستند.
تقدم اعراب
بیگدلی در بخش دیگری از این گفتگو اظهار میدارد: برای عربها عربیت مقدم بر اسلام است؛ این اظهار نظری است که جمال عبدالناصر مطرح کرد. «عبدالناصر» ایران، اسرائیل و عربستان را از ارکان قدرت آمریکا در خاورمیانه میداند. مخصوصا پس از سرکوب جنبش مارکسیستی ظفار در جنوب عمان که به دستور آمریکا و به دست ارتش شاه سابق ایران سرکوب شد و باعث شد تا ایران در یک موقعیت بسیار قدرتمندی قرار گیرد.
وی ادامه میدهد: آمریکا خاورمیانه را به دو قطب سوسیالیستی و لیبرالیستی تبدیل کرد و عدهای از کشورها دنبال آمریکا رفتند و عدهای هم دنبال شوروی رفتند. ولی به رغم تمام فراز و نشیبهای امروز، خاورمیانه تحت رهبری بن سلمان به سمت اتحاد و ائتلاف پیش میرود. محمد بن سلمان در همان مصاحبه قبلی گفته بود الگوی اتحادیه اروپا در اتحادیه عرب پیاده خواهد کرد.
این استاد دانشگاه به موضوع ترکیه بازگشته میگوید: ارزیابیها نشان میدهد اردوغان به سه دلیل عمده خواهان رفع اختلاف با سوریه است:
- یک به دلیل مشکلات اقتصادی که باعث کاهش شدید ارزش لیر در برابر دلار شده آن هم در آستانه انتخابات ژوئن۲۰۲۳ که نیازمند سرمایه گذاریهای عربستان و شیخ نشینهای خلیج فارس است.
- دلیل دوم میخواهد کنترل کردهای سوریه را به بشار اسد واگذار کند چون برایش بسیار هزینهزا است.
- سوم اینکه در صورت عادیسازی روابط با دمشق میتواند حدود سه میلیون پناهنده سوری را به کشورشان برگرداند اگر چه اردوغان بابت این پناهندگان از اتحادیه اروپا سالیانه ۴ میلیارد دلار درآمد کسب میکند اما با همه اینها مشکلاتی درون ترکیه برای اردوغان به وجود آورده است. کردهای سوری متقاضی خودمختاری در حوزه مرزهای ترکیه هستند. اردوغان حاضر نیست این خودمختاری صورت گیرد. اردوغان با حمایت مالی و تسلیحاتی به مخالفین اسد در شمال سوریه مشکلاتی برای سوریه به وجود آورده است که پیشرفت دمشق برای عادیسازی روابط با آنکارا خروج نیروهای ترکیه از شمال غربی سوریه است. این در حالی است که نیروهای آمریکایی در شمال شرقی سوریه مستقر هستند. غیر از اینکه نظارتی بر منابع نفتی سوریه دارند هدفشانعدم بازگشت داعش است که مثلاً میخواهند جلوی احیای داعش را بگیرند و همین طور جلوی نفوذ بیش از حد پوتین که این کار عملی نمیشود و تا الان به نفع پوتین اتفاق افتاده این در حالی است که مسکو پیشنهاد کرده برای تهیه یک نقشه در آینده نزدیک وزرای خارجه سوریه و ترکیه در مسکو نشستی داشته باشند و این یک مانور قدرتی برای مسکو در برابر تهدیدها و تحریمهای غرب است و میخواهد بگوید در انزوای سیاسی قرار نگرفته و نقش موثری در حل اختلافات خاورمیانه دارد. این نشست امتیاز بزرگی برای پوتین به حساب میآید و نشان میدهد که پوتین به رغم همه این مشکلاتش دارد تلاش میکند که جایگاه خود را خصوصا در خاورمیانه باز کند.
بازیهای مهم خاورمیانه
بیگدلی در بخش پایانی این گفتگو تأکید میکند: این اقدامات روسیه به حذف ایران از سوریه خواهد انجامید و روسها با خیال راحت در خاک سوریه و پایگاه دریاییشان مستقر خواهند شد که استقرار آنها در سوریه دو نتیجه عمده دارد:
- اول اینکه باعث خشنودی اسرائیل میشود
- دوم هم با تسلط او پایگاههای نظامی ایران از خاک سوریه برداشته خواهد شد که این مسئله بازهم امتیازی خواهد بود برای اسرائیل.
وی در ادامه میگوید: با توجه به اینکه اسرائیل در جنگ اوکراین جبهه بیطرفی را در پیش گرفته، این باعث خشنودی پوتین شده است.
وی بیان میکند: این موضوع تحت تاثیر دو جریان منطقهای و فرامنطقهای داردشکل میگیرد. خاورمیانه را این طور باید در نظر بگیریم که سفره مجللی پهن شده و همه قدرتهای بزرگ جهانی به دنبال این هستند که گوشهای از این سفره را برای خود حفظ کنند. ولی این بدان معنا نیست که خاورمیانه دارد به سمت یک ثبات میرود. بحثم بیشتر این است که تحولاتی که دارد در خاورمیانه صورت میگیرد به رغم هزینههای مالی، نظامی و انسانی که دارد بدون هیچ امتیازی داریم از دست میدهیم یعنی چرخش سیاست بینالمللی که متمرکز بر خاورمیانه است پیشینه بسیار نرم و انعطافپذیری ما را از حوزههای نفوذ امنیتی و سیاسیمان بیرون کرد و فضای داخلی ملتهب به این کشورها کمک کرد تا ایران سرگرم مشکلات داخلی است این سفره را پهن کنند و خودشان راحتتر سر این سفره بنشینند.
سرریز بحرانهای خاورمیانه به کدام سو میرود؟!
علی بیگدلی استاد تاریخ و روابط بینالملل خاطرنشان میکند: هیچ کشوری در این منطقه نداریم که میل داشته باشد در خاورمیانه بحران ایجاد شود چون این منطقه ثروتمند است از جمله ترکیه که ارتش قدرتمندی دارد. به این نتیجه رسیده که بلوایی که در خاورمیانه ایجاد شده اقتصاد ترکیه را فلج کرده بنابراین به دنبال نوسازی جدیدی در ژئوپلتیک منطقه است. این گونه وانمود میشود که تنها کشوری که بحران ایجاد کرده ایران است. همهی موج ایجاد شده در خاورمیانه دارد تلاش میکند دست ایران را از منطقه کوتاه کند.
الان توافق پنهانی به وجود آمده. ایران باید انعطافی در داخل، سیاست صلح جویانهای در منطقه و یک سیاست غیر جدلی در فضای بینالمللی به وجود آورد از آن جهت که سیاست های ۴۳ ساله موفق نبوده است.