محمدعلی ابطحی نوشت: دکتر غفوریفرد مرد معتدل اصولگرایان بود. در این اواخر این نیروهای منصف اصولگرا تضعیف شده بودند.
با اینکه در اصولگرا بودنشان تردید نبود، به شکل خاکستریای به مسایل نگاه میکرد و خیلی رنج میبرد از نبود اندیشههای مختلف در مدار حاکمیت.
خانوادهاش علاقمند بودند در جماران تشییع شود. آنجا، هم همه آمده بودند. مهمترینش آقای خاتمی بود که نماز میت دوبارهای هم به درخواست خانوادهاش خواند.
چهرههایی که آمده بودند تقریباً همه در رده سنی اولینهای انقلاب بودند. میشد تاریخ چهل ساله و پیر شدن انقلاب را در چهرهشان دید.
نشسته بودم که رحیمصفوی آمد همانجا نشست. فرمانده سپاه در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی. احوالپرسی کردیم. از دور آیت الله حسنآقایخمینی را دید. آقای خاتمی هم کنارش بود. بلند شد رفت جلو. من به آقای صالحی انرژی اتمی سابق گفتم حتماً ببیند آقای خاتمی آنجا نشسته پشیمان میشود رفته جلو. اما تا آقای خاتمی را دید رفت جلو و روبوسی کرد. هرچه دوربین بود ریخت عکس بگیرد. وقتی آمد سر جایش گفتم غیبتت کردیم. نگاه جالبی به آقای خاتمی داشت و خودش هم میدانست که این روبوسی خبر مهمی میشود.
گفتم چند وقت پیش آقای خاتمی رفته بود یک جایی. یکی از چهرههای اصولگرا-معتدل فوری جایش را با بغلی عوض کرده بود که تصویرش کنار آقای خاتمی نیفتد. دوتاییمان شناختیمش و لبخندی زدیم.
با آقای بادامچیان به عنوان دبیر کل هیئت موتلفه کنار هم بودیم، پرسیدم که رابطهتان با دولت چگونه است. گفت همان شکلی که با دولت شماها بود. اگر مشورتی بخواهند میدهیم.
غفوریفرد دکترای فیزیک از آمریکا، جدای از مسایل سیاسی شخصاً بسیار دوست داشتنی بود. من که از اوایل انقلاب وقتی در مشهد استاندار بود با او دوست بودم تا لحظه وفاتش و نه تنها دوست بودیم که خیلی دوستش داشتم.
رحمت خدا بر او وتسلیت به خانواده دوست داشتنی اش.