کد خبر: ۴۸۶۹۹
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردين ۱۴۰۲ - ۰۶:۵۶
ارسال به دوستان
ذخیره
در حالیکه تا زمان برگزاری انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی کمتر از یازده ماه باقی‌ نمانده است، برخلاف سایر دوره‌ها بحث و گمانه‌زنی در خصوص این دوره از انتخابات در رسانه‌ها و محافل سیاسی هنوز آغاز نشده است.

محمدرضا نژادحیدری: 

در حالیکه تا زمان برگزاری انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی کمتر از یازده ماه باقی‌ نمانده است، برخلاف سایر دوره‌ها بحث و گمانه‌زنی در خصوص این دوره از انتخابات در رسانه‌ها و محافل سیاسی هنوز آغاز نشده است.
در حال حاضر در سه سطح آمادگی برای انتخابات وجود ندارد و یا مسائل دیگری بر انتخابات ترجیح داده می‌شود. 1: احزاب که رأی می‌سازند. 2: نخبگان که رأی می‌گیرند 3: مردم که رأی می‌دهند. البته هر دسته دلایل و مسائل خاص خودش را مد نظر دارد که به صورت زنجیروار به یکدیگر متصل هستند.
برگزاری انتخابات پرحاشیه مجلس یازدهم و ردصلاحیت تعداد قابل ملاحظه‌ای از نامزدها، خصوصا نامزدهای اصلاح‌طلب و مشارکت پائین مردم در انتخابات و تکرار همین موضوع در انتخابات ریاست جمهوری بسیاری از احزاب و گروه‌های سیاسی را دچار یأس کرده است.
بخشی از این انفعال به سیاست‌های جاری و گذشته- مانند ردصلاحیت‌ها و غیررقابتی بودن انتخابات- برمی‌گردد. اما بخش دیگری از دلایل این بی میلی خطای احزاب و جریان‌های سیاسی است. متاسفانه بخشی از احزاب و شخصیت‌های سیاسی ما تصور می‌کنند بایستی در شرایطی که جامعه از نظر اجتماعی در وضعیت خاصی قرار دارد به جای جهت‌دهی به جامعه از سوی جامعه مورد جهت‌دهی قرار بگیرند. طبیعتا جریان‌های سیاسی و احزاب بایستی با جامعه سخن بگویند و با تکیه به تجربه انباشته شده راه درست را به جامعه معرفی کنند. 
براساس آنچه که ذکر آن رفت، در حال حاضر احزابی که اعتقاد به مشارکت در انتخابات حتی در وضعیت حداقلی داشتند نیز از سوی همفکران خود مورد پرسش و بعضا انتقاد هستند. در جناح اصلاحات دو جریان عمده وجود دارد. بخشی قائل به مشارکت در شرایط با ثبات سیاسی و داشتن حداقل تضمینی از تائید صلاحیت نسبی نامزدها و مشارکت بالای سیاسی و به عبارتی «مشارکت به شرط چاقو» هستند. دسته دیگری معتقدند سیاست عرصه رقابت در شرایط حداقلی و تبدیل تهدیدها به فرصت‌ها است و همانگونه که در ما در دوره‌هایی که شرایط سیاسی به مراتب بدتر بود دست به یک تصمیم سیاسی زدیم در 1398 و 1400 هم می‌توانستیم یک تصمیم بزرگ بگیریم. دسته اول ضمن مرزبندی آشکار با گرایش‌های براندازانه، کارکرد مشارکت در انتخابات را براساس شیوه سابق را از دست رفته می‌داند و معتقد به ایجاد افق‌ها جدیدی هستند، بدون اینکه پیشنهاد مشخصی داشته باشند. طیف دیگر اما معتقدند که انتخابات همچنان می‌تواند نقش موثری در تغییر سیاست‌ها و کنترل جریان‌های افراطی داشته باشد، البته شرط این موضوع را سیاست کلی نظام برای برگزاری یک انتخابات رقابتی و با مشارکت بالا می‌دانند. این دسته اعتقاد دارند احزاب و جریان‌های سیاسی بایستی زمینه را برای مشارکت سیاسی فراهم نمایند و با مردم حرف بزنند و در نهایت این مردم هستند که تصمیم گیرنده نهایی هستند.
این تضاد و دوگانگی پس از حوادث شهریور ماه 1401 به بعد شکل عریان‌تری به خود گرفته است و عملا موضع طیفی که قائل به عبور از انتخابات است تقویت شده است. از این منظر جبهه اصلاحات خصوصا پس از پایان دوره ریاست مهندس بهزاد نبوی که مشخصا قائل به بهره‌گیری از ظرفیت‌ انتخابات است و نقش تعدیل‌کننده در جناح اصلاحات داشت، تاکنون به سیاست واحدی نرسیده است و مشخص نیست در نهایت کدام بلوک توانائی اقناع بخش دیگر را دارد و اساسا آیا در خصوص نوع مشارکت در انتخابات توافقی حاصل می‌شود یا خیر. جریان اصولگرا نیز به دلیل حضور در ارکان قدرت سعی می‌کند رویکرد انتخاباتی خود را فعلا علنی نکند، چون هر حرکت انتخاباتی آنها را در موضع پاسخگوئی قرار می‌دهد.
جدا از احزاب نیز شخصیت‌ها و چهره‌های موثر سیاسی و یا کسانی که خود را در معرض آرای عمومی قرار می‌دهند نیز تحت تاثیر شرایط سیاسی موجود کشور یا دچار انفعال شده‌اند و یا منتظر تصمیم جریانات سیاسی هستند تا بتوانند تصمیم بگیرند. آنها نگاهی هم به مشارکت مردم دارند. به هر میزانی که انگیزه مشارکت در مردم بالا باشد نیروهای کیفی‌تری پا به میدان رقابت خواهند گذاشت. یعنی هم احزاب و هم نخبگان سیاسی نگاهشان به این است که آیا مردم در انتخابات مشارکت بالایی خواهند داشت یا تصمیم به کناره‌گیری از انتخابات دارند.
در این شرایط که ابهامات فراوانی در خصوص برگزاری انتخابات وجود دارد، رهبر انقلاب در سخنرانی خود در جمع سران نظام بر برگزاری «انتخابات خوبِ سالم با مشارکت بالا» تاکید کردند. در حقیقت ایشان جهت‌گیری کلی کشور درباره انتخابات را ترسیم و به دستگاه‌های متولی برگزاری انتخابات در خصوص «سلامت، امنیت و رقابت» توصیه‌هایی را مطرح کردند. تنها شخصیتی که دارای این جایگاه و توانائی است که بتواند مسیری را برای مشارکت بالای مردم در انتخابات بگشاید شخص مقام معظم رهبری هستند. این در حالی است که یک روز قبل از این سخنان روزنامه کیهان از شورای نگهبان خواسته بود که نامزدهای غیرانقلابی را همچنان ردصلاحیت کند! اکنون دستگاه‌های اجرائی و نظارتی کشور برای شکل‌گیری یک رقابت سیاسی پرشور دارای وظایفی هستند.
اما در کنار موانعی که برای مشارکت جریانات سیاسی وجود دارد مردم یا به عبارت دقیق‌تر بخش قابل توجهی از مردم نیز به دلایلی در حال حاضر میل به مشارکت در انتخابات ندارند. که در زیر به بخش عمده و قابل اعتنای آن اشاره می‌شود.
1: عمده مشکلات امروز کشور، تنگنای اقتصادی است. جنگ اقتصادی‌ای که از سال‌ها قبل مطرح بود اما جریان حاکم برای تصدی مسئولیت‌ها آن را به «بی‌عرضگی مسئولان» دولت وقت تقلیل می‌داد بیش از هر زمان دیگری خود را نشان داده است. کاهش درآمدهای دولتی کسری بودجه را به دنبال دارد. دولت برای رفع کسری بودجه به منابع بانکی – چه به صورت مستقیم از بانک مرکزی یا غیر مستقیم از سایر بانک‌ها- روی می‌آورد و این موضوع به تورم دامن می‌زند. سیاست‌گذاری دولت نیز در عرصه اقتصادی مشخص نیست و برای حل مسائل خارجی در حالیکه ظاهرا پرونده هسته‌ای در اختیار رئیس‌جمهور قرار دارد اقدام در خوری صورت نگرفته است و فرصت‌های قبلی نیز از دست رفته است. عزل و نصب‌های این روزهای دولت نشان می‌دهد شخص رئیس دولت نیز از عملکرد دستگاه‌ها راضی نیست اما مشخص نیست این تغییرات مبتنی بر یک راهبرد است یا اقداماتی تاکتیکی به شمار می‌آید. دولت برای ایجاد ثبات در اقتصاد کشور بایستی معضلات خارجی را حل کند و سپس برای بهبود شرایط اقتصادی و جذب سرمایه‌های داخلی و خارجی و در نتیجه افزایش درآمد سرانه و رشد اقتصادی گام‌هایی را بردارد. بهبود شرایط سیاسی با عربستان و استقبال نخبگان سیاسی و جامعه از این موضوع نشان می‌دهد که افکار عمومی همچنان سیاست رفع تنش را در سیاست خارجی و داخلی کشور به سایر سیاست‌ها ترجیح می‌دهد. در صورتیکه دولت بتواند اقداماتی را جهت ثبات در اقتصاد کشور تدارک ببیند و اثرات آن در زندگی مردم ملموس باشد می‌توان به افزایش مشارکت در انتخابات امیدوار بود.
2: نارضایتی مردم صرفا جنبه اقتصادی ندارد، اگرچه عمده نارضایتی جنبه اقتصادی دارد. بخشی از جامعه از شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور نیز ناراضی است. افزایش گسل‌های اجتماعی و فاصله میان مطالبات اجتماعی و آنچه به آنا جامه عمل پوشانده می‌شود نیز زمینه‌های نارضایتی را افزایش می‌دهد. بعد از وقایع شهریور 1401 شبکه‌های اجتماعی پرطرفداری مثل اینستاگرام و واتس‌آ‌پ فیلتر شدند. گفته شد دلیل این فیلتر شرایط امنیتی بوده است. با رفع نگرانی‌های امنیتی و آرام شدن شرایط کشور همچنان این دو شبکه فیلتر هستند، اما آمار بازدید آنها تفاوت چندانی با شرایط قبل از فیلتر ندارد. اگر واقعا دلیل فیلترینگ شرایط خاص امنیتی بوده است، در شرایطی که مردم از طریق فیلترشکن دسترسی خود را برقرار می‌کنند، این دغدغه سالبه به انتفاء موضوع است. وضعیت سرعت اینترنت نیز تعریف چندانی ندارد و شبکه‌های در دسترس هم سرعت خوبی از نظر اتصال ندارد. این در حالی است که اینترنت به یکی از ابزارهای مهم جامعه برای پیگیری امور خود تبدیل شده است.
طرح پاره‌ای از اظهارنظرهای غیرمسئولانه و چالش‌برانگیز از سوی برخی چهره‌های سیاسی و نمایندگان مجلس و... در خصوص مسائل اجتماعی علی‌الخصوص حجاب موجب عصبانی‌تر شدن بخش‌هایی از جامعه خصوصا بخش ناراضی می‌شود. آمار منتشر شده از وضعیت مهاجرت از کشور نشان‌دهنده این است که جوان‌ترها بیشتر خود را در معرض بی‌آیندگی می‌پندارند. مجموعه این شرایط نیز باعث می‌شود میل به مشارکت کاهش یابد.
3: یکی از دلایل کاهش میل به مشارکت در انتخابات از دست رفتن جایگاه نهاد انتخابات و نهاد مجلس است. در شرایط فعلی از منظر کسر قابل توجهی از جامعه که میل به مشارکت در آنان کاهش یافته، انتخابات جایگاه خود را از دست داده است. دلایل بی‌شماری می‌توان برای آن برشمرد. یکی از مهمترین دلایل آن این است که نتایج انتخابات به تغییراتی که جامعه را قانع کند منتج نمی‌شود. یعنی جامعه به نقطه‌ای رسیده است که می‌گوید چه فرقی می‌کند زید به مجلس برود یا عمر. بدتر از آن جامعه می‌گوید در شرایطی که بخشی از داوطلبان ردصلاحیت می‌شوند و ما باید در میان نامزدهای باقی‌مانده دست به انتخاب بزنیم، چه تفاوتی می‌کند که چه کسی به مجلس برود. یا اگر رفت قرار است چه اتفاق بیفتد. اینها بخشی از دلایلی است که بخشی از جامعه را به خود مشغول کرده است. زیر سوال رفتن جایگاه نظارتی مجلس از دیگر مواردی است که به ساحت مجلس لطمه زده است. مجلس یا به دلیل پاره‌ای از مصالح قدرت نظارت بر ارکان اجرائی کشور را از دست داده یا نهایتا ابزار نظارتی مجلس اسباب امتیازگیری برخی نمایندگان شده است. یکی از راه‌های بهبود جایگاه مجلس را می‌توان در نظارت بدون تعارف بر امور دانست. در حقیقت در سیاست‌گذاری‌های انتخاباتی باید احیای جایگاه مجلس و همچنین احیای جایگاه انتخابات در دستور کار قرار بگیرد. یعنی جامعه بپذیرد که با مشارکتش در انتخابات، صحنه سیاست به مدنی‌ترین شکل ممکن تغییر می‌کند و اکثریت جامعه در صحن مجلس نمایندگانی دارد که صدای آنان در حاکمیت است.
حتما برای ابهامات و پرسش‌های جامعه در خصوص ضرورت مشارکت پاسخ‌هایی از سوی جریان‌های سیاسی و احزاب وجود دارد اما بیش از همه مسئولان امر هستند که می‌توانند فضا را برای مشارکت جامعه مهیا کنند. توجه سیاست‌گذاران امر انتخابات به ضرورت مشارکت بالا در انتخابات که تقویت قدرت ملی را در پی دارد مساله مهمی است که نباید آن را نادیده انگاشت. جامعه برای اینکه میل به مشارکت پیدا کند باید افق روشنی را ببیند.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار

دستگیری عاملان تیراندازی منجر به جرح 2 شهروند در کهنوج

قیمت طلا، سکه و ارز پنجشنبه ۳۰ فروردین‌ ۱۴۰۳

یک عادت مهم برای کاهش تاثیر استرس بر قلب

نجات 16 خودروی گرفتار در سیلاب توسط عوامل راهداری جنوب کرمان

هلالی‌های محیط ‌زیست کرمان آبگیری شدند

حضور بیش از 70 تیم گشت پلیس راه در محورهای بارانی استان کرمان

معاون وزیر آموزش و پرورش: امکان افشای سوالات آزمون‌های وزارت آموزش و پرورش غیرممکن است

محور فاریاب _کهنوج بازگشایی شد

سهامداران عدالت بخوانند/ جزییات تازه درباره واریز مرحله سوم سود اعلام شد

رییس کل دادگستری کرمان: وضع برخی از قوانین؛ موجب سنگ‌اندازی در تولید می‌شود / اگر از ظرفیت‌های کرمان استفاده شود، بخش زیادی از مشکلات اقتصادی استان و کشور رفع می‌شود

پر بحث

10 روستای استان کرمان به عنوان روستای هدف گردشگری انتخاب شدند   (۲۴ نظر)

عیدوک بامری که بود و چه رابطه‌ای با حاج قاسم داشت/ احمد یوسف زاده توضیح داد   (۶ نظر)

مشکل تامین زمین در کرمان برای ساخت واحدهای نهضت ملی مسکن  وجود ندارد   (۴ نظر)

پیش بینی وضعیت آب و هوای کرمان   (۲ نظر)

ببینید| فیلم کامل سخنان سید حسین مرعشی در شبکه افق   (۲ نظر)

ببینید| گزارش تصویری گفتارنو از مراسم عزاداری منزل حاج ماشاءالله خدادادپور در کرمان   (۲ نظر)

امام جمعه سابق راور درگذشت   (۲ نظر)

صدور هشدار زرد هواشناسی؛ ورود سامانه بارشی نسبتا قوی به کرمان   (۱ نظر)

ناصر فرشید به عنوان فرمانده انتظامی استان کرمان منصوب شد   (۱ نظر)

دو روستا و یک شهر استان کرمان به اینترنت پرسرعت متصل شدند   (۱ نظر)