آقای دعایی دو نصیحت از امام شنید. یک اینکه دروغ نگوید؛ و نگفت. زبانش صادق و حبّ و بغضش هم بر اساس صداقت بود و آقای خاتمی را تا آخر عمر دوست داشت. من قصهها دارم که سر این محبتش کوتاه نمیآمد. نسبت به امام عشق داشت و بیتاب بود. دوم اینکه دشنام نده، زبان به هرزه نگردان و قلم به آبرو بردن نبر. آقای دعایی مظهر یک انقلابی اصیل است.
به گزارش جماران، یادگار امام با اشاره به اینکه آقای دعایی به همه ما یاد داد که میتوان انقلابی بود اما پرخاشگر نبود، گفت: انقلابی بودن به صدای بلند، اخم ابرو در هم کشیده و پرخاشگری نیست. انقلابی بودن باور به این است که رکن جامعه مردم هستند و برای مردم باید عقلانیت به خرج داد. عقلانیت یعنی همواره کاری کنیم که نتیجهاش بیش از هزینه آن است و راه دیگری برای رسیدن به این هدف با هزینه کمتر وجود ندارد.
حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی در آئین بزرگداشت اولین سالگرد درگذشت سید محمود دعایی که در موسسه اطلاعات برگزار شد، طی سخنانی گفت: در دورهای که ایشان رادیو تک نفره صدای روحانیت مبارز را فعال کردند و در بغداد صدای مبارزین ایران بودند، بعد از مدتی به امام شکایت میشود که مواردی در مطالب این رادیو وجود دارد. آقای دعایی در خاطرات نوشتهاند که امام من را خواستند و خدمت ایشان رفتم و داستان را توضیح دادم و متن نوشتههایی که داشتم را به ایشان دادم. امام بعد از چند روز گفتند من دو نکته را به شما گوشزد میکنم؛ یکی اینکه دروغ نگویید و دوم اینکه دشنام ندهید.
یادگار امام افزود: آقای دعایی میگویند متحیّر شدم که من کجا دروغ گفتهام. گفت، از امام پرسیدم و گفتند، «شما گفتهاید بر خلاف اینکه رژیم(پهلوی) این گونه القاء میکند که روحانیت به سبب ارتباط با بورژوا و زمینداران با اصلاحات ارضی مخالف است، اما رهبر بزرگ این انقلاب یک متر هم زمین ندارد. این در حالی است که من در خمین زمین دارم و از پدرم به من ارث رسیده است. چرا دروغ بگویید؟! دوم اینکه چرا در رابطه با برخی وابستگان رژیم ستمشاهی از الفاظ بد و ادبیات ناشایست استفاده میکنید؟!» البته ایشان میگوید آن وقت مرسوم بود که بعضی نسبتها را به بعضی اعضای خاندان سلطنتی میدادند.
وی ادامه داد: به نظرم این رویه در زندگی مرحوم دعایی ثابت ماند و این بزرگوار تا آخر عمر به این دو اصل پایبند ماند. آقای دعایی و روزنامه اطلاعات نماد «دروغ نگفتن» شد و نماد «صادق بودن» ماند و ایشان هرگز از ادبیات کوچه بازاری استفاده نکرد و هرگز بد نگفت و بد نخواست.
سید حسن خمینی با اشاره به روایاتی از امام صادق(ع)، تأکید کرد: مرحوم آقای دعایی بیتردید از زمره یاران امام بود که برای امام زینت بود. من خیلی توفیق داشتم که خدمت ایشان باشم و سالهای زیاد تقریبا هر هفته با ایشان جلسه داشتیم و واقعا نمیتوان صفای این مرد درک و عظمت روحی او را لمس کرد و نسبت به او محبت و تعظیم نداشت.
وی یادآور شد: آقای دعایی به همه ما یاد داد که میتوان انقلابی بود اما پرخاشگر نبود، میتوان با رسانه به جنگ دشمنان رفت اما دروغ نگفت و تهمت پراکنی و غیبت نکرد. آقای دعایی جنگ روانی را بستری برای ترویج دروغ قرار نمیداد. محبتش بیپیرایه بود، بسیار صادقانه دوستانش را دوست داشت اما هیچ وقت در مقابل این محبتها مطالبه نمیکرد؛ هزینه میداد اما درخواستی نداشت.
یادگار امام اظهار داشت: در بزرگداشت ایشان در کتابخانه ملی گفتم اهل هنر میگویند موسیقی خوب آن موسیقی است که شما وقتی فیلم را میبینید، آن را نشنوید. اگر موسیقی بر متن غلبه پیدا کند، آن موسیقی فاخر نیست. اثر خودش را بگذارد اما احساسش نکنید؛ پایان که از شما میپرسند اصلا یادتان نیاید که موسیقی چه بود. آقای دعایی بود اما نبود. آقای دعایی اثر داشت اما دیده نمیشد؛ خوبی او سریان در وجودها داشت اما از خودش چیزی نمیگفت.
وی افزود: آقای دعایی یک انقلابی به تمام معنا بود چون انقلابی یعنی کسی که از خودش بگذرد و منیّت نداشته باشد؛ او را نبینید. من در جای دیگری گفتم یک روزی حضرت امام گفته بودند اگر فکر میکنید کسی بهتر از شما میتواند اداره کند حرام است آنجا که هستید، بمانید و فردای آن روز مرحوم آقای دکتر غفوریفرد استعفایش را به نخست وزیر، آقای موسوی، اعلام کرده و گفته بود از من بهتر هست.
یادگار امام با تأکید بر اینکه ایثار رکن انقلابی بودن است، گفت: انقلابی بودن به صدای بلند، اخم ابرو در هم کشیده و پرخاشگری نیست. انقلابی بودن باور به این است که رکن جامعه مردم هستند و برای مردم باید عقلانیت به خرج داد. عقلانیت یعنی همواره کاری کنیم که نتیجهاش بیش از هزینه آن است و راه دیگری برای رسیدن به این هدف با هزینه کمتر وجود ندارد. عقلانیت عملی یعنی فایده کار ما بیش از هزینه آن باشد؛ چیزی که امروز جامعه ما بیش از هر چیز به آن نیازمند است.
وی با بیان اینکه جمهوری اسلامی میراث و کار بزرگی است و امثال دعایی جان و عمرشان را در راه آن گذاشتهاند، گفت: امروز ما بیش از هر چیز نیازمند عقلانیت و انقلابی بودن هستیم. البته انقلابی بودن به طرد کردن نیست، انقلابی بودن به نفی خود است؛ نه نفی غیر. اگر توانستیم از خودمان عبور کنیم وارد دایره انقلابیها شدهایم. قرار نیست همه بروند که من باشم، قرار است من بروم که همه باشند؛ اگر این گونه بودیم جامعه پیش میرود. ما «باهم تنهاییم» چون همه «من» هستیم؛ به تعبیری یک قدم برداریم و نیم من شویم.
سید حسن خمینی گفت: آقای دعایی دو نصیحت از امام شنید. یک اینکه دروغ نگوید؛ و نگفت. زبانش صادق و حبّ و بغضش هم بر اساس صداقت بود و آقای خاتمی را تا آخر عمر دوست داشت. من قصهها دارم که سر این محبتش کوتاه نمیآمد. نسبت به امام عشق داشت و بیتاب بود. دوم اینکه دشنام نده، زبان به هرزه نگردان و قلم به آبرو بردن نبر. آقای دعایی مظهر یک انقلابی اصیل است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود یادآور شد: در زندگی مرحوم آقای دعایی یک نقطه ارزشمند دیگر هم وجود دارد و اینکه هیچ وقت به هیچ بهانهای با جمهوری اسلامی و آرمان گذشتهاش قهر نکرد و بین اصل نظام، جمهوری اسلامی و آرمانی که برای آن این همه شهید داده شد و احیانا خطاهای امثال بنده فرق میگذاشت. ممکن است در عمل هزار ایراد پیدا شده باشد. کدام دیکته نوشته شده است که غلط نداشته باشد؟! اما فراموش نکنید آن بن مایه اصیل بر اساس یک نیت پاک بنا شده است.
سید حسن خمینی افزود: نیت آقای دعایی در زندگی «خدا» بود و این بزرگوار همواره تلاش به این داشت که چه آرمان شهر بزرگی توسط ذات مبارک ربوبی وعده داده شده است. یکی دیگر از مواردی که در زندگی ایشان هست و حیف است که در اذهان نیاید، ساده زیستی ایشان است. آیا منزل آقای دعایی را دیدهاید؟ کسی باور میکند این خانه یکی از مسئولین بلند پایه جمهوری اسلامی است؟! این پایبندی به آرمانهایی که برای آنها گام زده و تلاش کرده بود، حجت است.
وی یادآور شد: مرحوم آقای دعایی ادعا نداشت اما در عین بیادعایی انسان بسیار فاضل و وارستهای بود. در نجف تحصیل کرده و به ادبیات واقف بود و به مناسبت شعر میخواند. این فضایل شخصیاش را بروز نمیداد، به کسی فخر نمیفروخت و خودش را به کسی تحمیل نمیکرد.
یادگار امام اظهار داشت: یکی از مهمترین شاکلههای شخصیتی آن بزرگوار پایبندی به این بود که پذیرفته جهان بر مدار خدا میگردد. انقلاب اسلامی یک ویژگی متمایز با سایر انقلابها دارد؛ انقلاب اسلامی انقلاب دینی است. همه کسانی که در طول تاریخ انقلاب کردهاند دنبال ایجاد سعادت برای بشریت بودهاند؛ اما سعادت چیست؟ آیا سعادت دنیایی است که بعد از آن مرحلهای وجود ندارد و یا سعادت دنیایی است که قرار است مزرعه آخرت باشد؟
وی افزود: مرحوم آقای دعایی در این زمینه مؤمن واقعی بود. اگر انقلابی بود، نماینده انقلاب اسلامی بود؛ و ایماژ مرحوم آقای دعایی یک زندگی بود که قرار است مزرعه آخرت باشد. دنیا را برای این باید ساخت که فردایی هست؛ دنیا پایان انسانها نیست.