یک فعال سیاسی اصلاحطلب در کرمان گفت: در شهرستانها، اصلاحطلبها حضور بهتری داشتند؛ برای مثال در کهنوج، بم، رفسنجان، زرند و شهر بابک ثبتنام اصلاحطلبها خوب بوده اما در شهر کرمان، انتظاری که میرفت محقق نشد و چهرههای شاخص حضور پیدا نکردند.
محمدمهدی عربنژاد، فعال سیاسی اصلاحطلب کرمان در گفتوگو با هممیهن، از نقش و تاثیر خانواده هاشمیرفسنجانی و حزب کارگزاران سازندگی در میزان مشارکت مردم و پیشبینی حضور مردم این استان در انتخابات مجلس سخن گفت که در ادامه میخوانید.
فضای سیاسی و انتخاباتی استان کرمان در ماههای منتهی به انتخابات مجلس چگونه است؟
فضای انتخاباتی استان کرمان تقریباً تحت تاثیر فضای انتخاباتی کل کشور است. پیشبینیها میگوید شاهد آن مشارکت مطلوبی که قبلاً داشتیم نخواهیم بود. انگیزه مردم، بهویژه با شرایط اقتصادی حاکم در کشور و اعتراضات سال گذشته، رخوتی را در جامعه نسبت به حضور مردم در صحنه انتخابات ایجاد کرده است. تمایل بخش قابلتوجهی از مردم در یک دهه گذشته به مشارکت در انتخابات کاهش یافته است. مردمی که زمانی بخشی از بدنه خاکستری در انتخاباتهای مختلف به حساب میآمدند، الان به هر دلیلی که ریشه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دارد، تمایلی برای شرکت در انتخابات ندارند.
یعنی مشارکت مردم کرمان در انتخابات کمتر خواهد بود؟
بخشی از جامعه تفکر اصولگرایی دارند که تقریباً حضور فعالتری دارند چراکه در حاکمیت جایگاه دارند. طیفی که رویکرد اصلاحطلبانه دارند، تحت تاثیر مواردی که گفتم قرار گرفتند و حضور کمرنگی دارند. طیف خاکستری هم به همین وضعیت است. در کرمان شرایط مانند تهران نیست. اما آنچه که در این مدت میبینیم علاقه کمتر مردم برای مشارکت است. منظورم از مردم در واقع آنهایی است که نسبت به انتخابات خنثی هستند یا نگاه اصلاحطلبی دارند. اگرچه در بین اصولگراها نیز چنین نگرشی دیده میشود اما نسبت به بقیه گروهها کمتر است. اما در شهرستانها شرایط متفاوتتر است چراکه نگاه قومی و قبیلهای پررنگتر است. در کرمان میبینیم که تفکر سیاسی جایگاه پایینتری نسبت به پایتخت دارد و در شهرستانها داشتن تفکر سیاسی چندان اهمیتی ندارد. بنابراین در شهرستانها کاهش محسوسی در میزان مشارکت نخواهیم داشت. کاهش داریم اما نه به آن میزانی که در کلانشهرها یا مرکز استانها خواهیم داشت. اما در فضای شهر کرمان این کاهش محسوس است؛ همانگونه که در دوره گذشته انتخابات مجلس هم کاهش مشارکت محسوس بوده است. در این دوره انتخابات مجلس به نظر میرسد که مشارکت از انتخابات شورای شهر و ریاستجمهوری هم کمتر شود.
در مورد گرایش سیاسی در شهرهای مختلف استان کرمان لطفاً توضیح دهید.
تقریباً فراوانی نگاه اصلاحطلب و اصولگرا در همه جا هست اما در شهر کرمان اصلاحطلبان نسبت به اصولگراها کمتر هستند. در شهرستانها با توجه به بافتهای اجتماعی و تجربه گذشته تاریخی شهرها، فضای سیاسی تعریف میشود؛ برای مثال در شهرستان بافت فضای اصولگرایی غالب است. در زرند نگاه اصلاحطلبی پررنگتر است. در سیرجان هیچکدام از اینها مهم نیست و نگاه اقتصادی اهمیت بیشتری دارد.
در مورد حضور خانواده آقای هاشمیرفسنجانی و برخی اعضای حزب کارگزاران سازندگی که اصالتاً کرمانی هستند، چه تاثیری بر فضای سیاسی و مشارکت مردم این استان در انتخابات دارد؟ آیا دعوت آنها به مشارکت در انتخابات در این استان تاثیرگذار است و خانواده رفسنجانی مانند محبوبیت و اثرگذاری آقای خاتمی در یزد، تاثیری بر مشارکت مردم در انتخابات دارند؟
قطعاً هر رجل سیاسی با توجه به سابقه و سرمایه اجتماعی که از آن برخوردار است، یک چتر حمایتی اجتماعی دارد و افرادی هستند که طرفدار آنها خواهند بود. بدون شک حضور خانواده آقای رفسنجانی و فعالیت آقای مرعشی و سایر اعضای کارگزاران سازندگی حتی اگر نتواند بر آراء خاکستری اثر بگذارد، اما میتواند بخشی از نگاه اصلاحطلبانه را که منفعل شده و احساس میکند رای بیتاثیری دارد، فعال کند.
در استان کرمان نیز مانند دیگر استانها تعداد کسانی که پیشثبتنام کردند بیشتر از دورههای قبلی بوده است. علت چست و از چهرههای سیاسی شاخص چه کسانی پیشثبتنام کردند؟
اول اینکه رویه جدیدی بود و در دورههای گذشته بدین شکل ثبتنام انجام نمیشد و این تغییر رویه، یک جاذبهای ایجاد کرد و بخشی از افزایش مشارکت در پیشثبتنام تحت تاثیر همین جاذبه روش جدید بود. از همه طیفهای اصولگرا، اصلاحطلب و مستقل ثبتنام کردند اما برداشتم این است که بیشترین مشارکت مربوط به افرادی است که جهتگیری سیاسی ندارند. در طیف اصلاحات، نشانی از چهرهها در بین ثبتنامکنندگان نیست؛ هرچند که در شهرستانها، اصلاحطلبها حضور بهتری داشتند؛ برای مثال در کهنوج، بم، رفسنجان، زرند و شهر بابک ثبتنام اصلاحطلبها خوب بوده اما در شهر کرمان، انتظاری که میرفت محقق نشد و چهرههای شاخص حضور پیدا نکردند.
آیا سیاست انتخاباتی احزاب مشخص شده است؟ احزاب سیاستهای خود را همسو با پایتخت میچینند یا اینکه بهصورت مستقل فعالیت میکنند؟
هر دوی اینها تاثیر دارند؛ هم تحت تاثیر رجل سیاسی در کرمان و هم تحت تاثیر تهران هستند. اما دغدغهای که ما داریم، موضوع کاهش مشارکت است و انتظار و تمایل به افزایش مشارکت هم برای ما و هم برای حاکمیت وجود دارد اما چیزی که شاهد آن هستیم، انگیزه بسیار پایین اصلاحطلبان در مشارکت است؛ چه کسانی که در انتخابات شرکت کنند و چه مردمی که در انتخابات حضور پیدا کنند در این طیف کاهش داشتهاند. درحالیکه در گذشته مردم با صندوقهای رای آشتی بودند و انتظارات خود را در صندوق رای میدیدند و مشارکت میکردند اما اینکه امروز بخشی از جامعه به این نتیجه رسیده است که نمیتواند مطالبه خود را از صندوق رای کسب کند، باعث شده که از انتخابات فاصله بگیرد و با توجه به شرایط سیاسی کشور مناسب حال ما نیست و امیدوارم تدبیری اندیشیده شود و مردم این امید را پیدا کنند که مطالبات خود را از صندوق رای بخواهند. البته یکی از دلایلی که برخی ثبتنام نکردند، به دلیل ردصلاحیت بوده و عدهای هم میگویند مردم رای نمیدهند و این دو مسئله شرایط بدی را ایجاد کرده است. این نشان میدهد که اگر حاکمیت در تاییدصلاحیتها تدبیری بیاندیشد و عدمصلاحیت کمتر در جامعه احساس شود، شاید تاثیر بیشتری داشته باشد. الان هم مردمی را داریم که عقب کشیدهاند و هم حاکمیتی را داریم که با ردصلاحیتها، شرایط را سخت کرده است. به نظر من حاکمیت باید این شکاف را کم کند و اگر مقداری انعطاف از خود نشان دهند و به اصلاحطلبها نیز مانند اصولگراها نگاه شود و فیلتر تاییدصلاحیتها را تنگتر نکنند، باعث میشود که بخشی از افرادی که به دریافت صلاحیت ناامید بودند، امیدوار شوند و نگرانی این بخش از جامعه از بین برود و دوباره فعالیت کنند.
البته مردم طرف دیگر این ماجرا هستند که نادیده گرفتن نیازهای خود را میبینند و به این نکته توجه میکنند که نمایندهای را انتخاب میکنند و به مجلس میفرستند که در طی ادوار مختلف مجلس، انتظارات آنها را برآورده نمیکند و این در مشارکت مردم تاثیرگذار است. اینکه یک چهره سیاسی میگوید مردم به ما رای نمیدهند، دلیل دارد و این دلیل و چرایی واکاوی نمیشود. بخشی از این موضوع به ردصلاحیتها در سال ۹۸ باز میگردد اما اتفاقات دیگری هم در این سال ۹۸ رخ داد که در کاهش مشارکت تاثیرگذار بود. مردم مخالفت خود را با عدم مشارکت در هر دوره بیشتر نشان میدهند.
دقیقاً همین است. حداقل اگر وضعیت اقتصادی مردم را بتوانند بهبود دهند میتواند یک عامل تاثیرگذار در مشارکت مردم باشد.