دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی در گفتگو با مهر در توصیهای به اصلاح طلبان گفت: اصلاح طلبان نباید توقع داشته باشند در انتخاباتی که پیروز میشوند حضور داشته باشند در انتخاباتی که ممکن است شکست بخورند حضور نیابند، این سیاست درستی نیست.
سیدحسین مرعشی افزود: باید شرایط را تغییر بدهیم. باید کشور را دوباره بیاوریم روی فرم. مشارکت، شعار نیست، مشارکت ضرورت است. هیچکس نباید در کشور در یک گوشه بنشیند.
بخش هایی از مصاحبه تفصیلی با حسین مرعشی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی را در ادامه بخوانید؛
- اما به نظرم همراه با این تغییر استراتژیکی که اتفاق افتاده اصلاح طلبان در همین زمین بازی کردند که البته به این رفتار اصلاحطلبان نقد دارم و واژهای که این روزها مرسوم شده به اسم خالص سازی، اصلاحطلبان به استقبال همین استراتژی نظام رفتند و داوطلبانه صحنه را به رقیب واگذار کردند.
- ما هنوز در حال مطالعه بودیم و به دنبال این بودیم در مقابل ۲۹۰ کرسی، ۵۸۰ کاندیدا (دو برابر نیاز) را اعلام کنیم و بگوییم اینها کاندیداهای حزب کارگزاران و سازندگی ایران هستند. و از این تعداد هر چند نفر تأیید صلاحیت میشدند، میگفتیم از این ۲۹۰ کرسی، بطور مثال ۹۰ کرسی به ما فرصت دادهاند و در این تعداد حوزههای انتخابیه ورود میکنیم و بقیه هم که فرصت ندادهاند، ورود نمیکنیم.
- وسط کار بودیم که ظرف ده روز قانون ابلاغ و اجرا شد و اعلام کردند که بیایید ثبتنام کنید. اینکه دست سیاسیون و احزاب را با این سرعت بستند کار مجلس انقلابی و دولت انقلابیتر از مجلس بود. اگر اینها به حرف رهبری مبنی بر انتخابات مشارکتی و رقابتی پایبند هستند و اگر تحلیل من که می گویم استراتژی نظام همان استراتژی سال ۹۸ و ۱۴۰۰ است و شما میگوئید نیست، پس بگویید این مجلس و دولت را برای خیانت به رهبری محاکمه کنند.
- اصلاحات از این سیاست استقبال کرده است. اما من به عنوان حزبی که اهل مشارکت در انتخابات هستیم و معتقدیم تا صندوق هست انتخابات مهم است و تنها راه اصلاح امور کشور از صندوق میگذرد، ما که چنین اعتقاد راسخی به انتخابات داریم، وسط برنامهمان بودیم.
- اینکه برای تهران ۶۰ نفر شخصیت تراز اول را متقاعد کنم که برای ثبت نام بیایند و در لیست انتخاباتیام بگذارم، در سه، چهار روز انجام شدنی نیست، مقدمات دارد و گاهی چند ماه زمان میبرد. به صورت روشن آقای باهنر داشتند کار میکردند، تیم آقای باهنر و جامعه اسلامی مهندسان مطلع بودم کار میکردند، اصول گرایان هم غافلگیر شدند.
- در مرحله رایزنی و بستن یک لیستی دو برابر ظرفیت حوزههای انتخابیه ۵۸۰ نفر بودیم که این قانون ابلاغ و اجرا شد و گفتند این هفته فقط مهلت ثبتنام است. رایزنی و مطالعات ما تمام نشده بود. همان لحظه هم مصاحبه کردم و گفتم این قانون مخل انتخابات مشارکتی و رقابتی است. چرا این کار را کردند؟ اگر حرف شما را سند بگیریم و بپذیریم که این استراتژی نظام نبوده و برداشت ما اشتباه است، پس چرا مجلس انقلابی و دولت کاملاً مورد اعتماد، به رهبری خیانت کردند؟
- اساساً شخصیتهای مؤثر از راست، چپ و میانه زمانی تصمیم میگیرند وارد انتخاب شوند که فضای انتخاباتی در کشور شکل گرفته باشد. وزیر محترم کشور، ستاد، دولت و مجلس یا حداقل تجربه را نداشتند یا عجله داشتند که شخصیتهای حسابی و مؤثری ثبت نام نکنند. هیچ شخصیت مؤثری تا فضای کشور انتخاباتی نشود و معلوم نشود تمایل مردم به حضور در انتخابات چقدر است و سیاستهای نظام چگونه است، وارد ثبت نام نمیشوند. میدانید عدهای از دوستان ثبتنام کرده بودند تا آخر هم نگفتند که ثبتنام کردیم چرا که آنقدر فضای کشور ضد انتخابات بود که رویشان نمیشد بگویند ثبتنام کردیم. کسی که میخواهد انتخابات مشارکتی و رقابتی را رقم بزند، میداند اینها به ضرر انتخابات است.
- باید یک مسألهای را هم اصول گرایان، هم نظام، هم اصلاح طلبان بپذیریم و این است که قرار نیست در انتخابات همیشه یک جناح پیروز شود. شکست هم بخشی از انتخابات است. اصلاح طلبان نباید توقع داشته باشند در انتخاباتی که پیروز میشوند حضور داشته باشند و در انتخاباتی که ممکن است شکست بخورند حضور نیابند، این سیاست درستی نیست.
- انتخابات برد و باخت دارد. آن چیزی که مهم است باید ببینیم انتخابات مشکلی از مشکلات کشور را حل میکند یا خیر.
- تا الان تجربه این بود که ما در دو مساله همیشه از انتخابات بهرههای فراوان بردهایم؛ یکی در عرصه بین المللی و منطقهای که انتخابات پرشور و با مشارکت بالای مردم، خیلی از خطرات را از ایران دور کرده و نقش بازدارنده داشته است.
- این را آقای ظریف در کنگره حزب کارگزاران در صحبتهایشان گفتند. وقتی بعد از ماجرای افغانستان آمریکاییها آماده میشدند صدام را بزنند، نخست وزیر اسرائیل رفت آمریکا و این جمله مشهور را گفت که «بغداد آدرس اشتباه است و تهران آدرس درست است.» خیلیها جمع شدند و این را به آمریکاییها گفتند که شما به جای اینکه به بغداد بروید باید به تهران بروید. اما آمریکاییها گفتند ما به یک پیروزی قطعی نیاز داریم. در ایرانی که مردم ۷۲ درصد در انتخابات شرکت کردند با ما همراه نمیشوند. باید به سراغ عراقی که مردمش از صدام عصبانی و متنفر هستند، برویم.
- انتخابات نقش بازدارندگی بازی میکند. در سالهای پایانی دولت آقای هاشمی، کشورهای اروپایی دسته جمعی سفرایشان را از ایران فراخواندند، این موضوع ضبط و ثبت است. اما خرداد ۷۶ اتفاق افتاد و آقای خاتمی انتخاب شد ظرف ۶ ماه سفرای کشورهای اروپایی به ایران بازگشتند و روابط ایران و اروپا بازسازی شد. این نقش حضور مردم در انتخابات بود نه نقش اینکه آقای خاتمی برنده شده بود.
- مهم این بود انتخاباتی که با درجه آزادی مناسب، پرشور و با مشارکت ۷۰ درصدی مردم اتفاق افتاده بود که میتوانست یکسری مشکلات بینالمللی ما را حل کند، امروز هم همین طور است.
- در نهایت این شده که آقای پزشکیان بعد از ۴ سال وزیر بهداشت و درمان این مملکت بوده و اصلاح طلب کاملاً بنیادگرا هم است و ارزشی هم تلقی میشود، دو دوره هم نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی بوده، رد صلاحیت شده است. علی مطهری اصول گرا فرزند شهید مطهری که در مسائل فرهنگی و حجاب مثل شما جدی و مصمم است و با اصلاح طلبان زاویه دارد، او هم رد صلاحیت شده است. در مقام حرف خیلی میتوان صحبت کرد.
- ۵۰ روز دیگر شورای نگهبان صلاحیتها را مشخص میکند. فعلاً صحنه را رصد میکنیم و ناظر بر صحنهایم. بعد از ۵۰ روز که تعیین تکلیف شدند خدمتتان توضیح میدهم.
- آنچه که مهم است این است که تجربیات کشور در عرصه سیاسی، تجربیات کشور در عرصه فنی، در عرصه اجرایی باید در نهادهای واسط متمرکز بشود و در خدمت کشور باشد. حتماً نباید یک شخصیتی مثل آقای علی لاریجانی یا آقای اسحاق جهانگیری یا بالاتر آقای خاتمی و آقای ناطق نوری در خانه شأن نشسته باشند؛ اینها باید فعال باشند، کجا؟ در عرصه سیاست حزبی، در عرصه فنی مهندسان و مشاور، در عرصه اجرایی شرکتهای پیمانکاری بزرگ و...
- چرا باید مهندس غرضی بعد از ۳۰-۴۰ سال تجربه در جمهوری اسلامی الان یک گوشهای نشسته باشد. ببینید اینها نکاتی است که باید به آنها توجه بکنیم. من فکر میکنم اگر بخواهم یک راه حل پیش روی کشور بگذارم این است.
- اینجا میشود به رد صلاحیتهای بسیار ناموجه هم اشاره کرد. آقای علی لاریجانی از سپاه شروع میکند، در صدا و سیما آنقدر علیه ما و به نفع نظام جانفشانی میکند، بعد میآید دبیر شورای عالی امنیت ملی کشور میشود، نماینده رهبری در شورای عالی امنیت کشور میشود. ۱۲ سال مجلس شورای اسلامی را اداره میکند و زمانی که میآید کاندیدای ریاست جمهوری بشود، مهر باطل شد میزنند. این اشتباهات فاحش در باطل کردن افراد است. آقای ناطق نوری کاندیدای نظام در انتخابات ۷۶ بود. الان من میروم خدمت آقای ناطق و از او خواهش میکنم بیاید وارد سیاست بشود و صحنه سیاست را ترک نکند و نمیآید. چرا نمیآید؟ من میگوئیم اینها به خاطر رفتارهای اشتباهی است که اتفاق افتاده و همه را حذف کردیم.
- جمهوری اسلامی یک ظرف دارد اسمش است ایران. ایران دارد میشکند. ایران دارد خودش را میبازد در منطقه خاورمیانه و در خلیج فارس. ما نمیتوانیم بی توجه باشیم به رشدی که دارد در عربستان اتفاق میافتد، رشدی که در ترکیه دارد اتفاق میافتد، رشدی که در امارات و قطر دارد اتفاق میافتد و رشد بسیار ناچیزی که در ایران وجود دارد. ما داریم جایگاه تاریخیمان را از دست میدهیم. اینها تعارف ندارد. کشور دارد مستهلک میشود. ایران دارد جایگاهش از دست میدهد. الان مسئله تان در ایران شده مرغ و تخم مرغ که میتوانید آنها را تنظیم بکنید یا نمیتوانید. آنها رفتهاند روی در واقع جذب سرمایههای جهانی. آنها رفتهاند روی ساختن زیرساختهای مهم برای کشورهایشان. آنها دارند دنبال شهرهای بزرگ جدید هستند برای خودشان. ما اینجا در ترافیک تهران گیر کردیم.
- ما باید شرایط را تغییر بدهیم. باید کشور را دوباره بیاوریم روی فرم. مشارکت، شعار نیست، مشارکت ضرورت است. هیچکس نباید در کشور در یک گوشه بنشیند. به ولله اصلاحطلب ترین حزب هم که در ایران فرض بکنیم که وجود داشته باشد نمیرود به سمت اینکه بخواهد آدمهای ناباب و ضد انقلاب و آدم مخالف دین روی کار بیاورد.
- اینها هم به اندازه آقای جنتی و آقای طحان نظیف حداقل به کشور متعهد هستند. اجازه بدهیم احزاب شکل بگیرند اجازه بدهیم احزاب قوی بشوند و اجازه بدهیم احزاب نقش آفرینی بکنند.
- من به آقای باهنر گفتم شما اگر دسترسی دارید هر چه رهبری میگویند ما عمل میکنیم. اجازه بدهند چهار تا کارشناس برنامه برای کشور تنظیم کند. مگر تنظیم کارهای کشورهای اینقدر سخت است که نشود تنظیم کرد. شما اهدافتان تعیین کنید اجازه بدهید در ذیل شما تجربیات کشور به خدمت نظام جمهوری اسلامی در بیاید. چرا به یک سمتی برویم که همه ما نزد نسل آینده و نسل عامه مردم شرمنده باشیم.
- بالاخره آقای روحانی هم پایمردیهایی دارد، توانمندیهایی دارد. ما نباید هیچ کسی را در کشور نفی کنیم. من آقای رئیسی را هم نفی نمیکنم. آقای رئیسی هم اگر بیایید در صدر یک حزب قرار بگیرد و آقای قالیباف هم بیایند در صدر یک حزب دیگری بایستند، خیلی خوب است. اصل این است که باید بپذیریم. من برای کسانی در سیاست احترام قائلم که بپذیرند به جای کار فردی، کار تشکیلاتی بکنند. کشور سخت نیازمند تشکلهای واسط است، چه در عرصه سیاست، چه در عرصه فنی و چه در عرصه اجرایی.
-