دبیرکل جمعیت توسعه و آزادی استان کرمان گفت: برنامهای برای حمایت از نامزدهای غیراصلاحطلب در کرمان و راور نداریم؛ ضمن آنکه نیروهای اصلاحطلب در استان کرمان سازمان، نهاد و چهرههای شناخته شده زیادی دارند که اگر تصمیم بگیرند در کرمان و راور یا جای دیگری از نامزد غیراصلاحطلب حمایت کنند آن را به صراحت اعلام کنند. اگر چنین تصمیمی گرفته بودیم حتما شجاعت اعلام آن را هم داشتیم و نیاز نبود این زحمت را روی دوش دیگران بگذاریم.
به گزارش گفتارنو محمدرضا نژادحیدری درباره نحوه حضور در حوزه کرمان و راور با تاکید بر این نکته که «تلاش خواهیم کرد از میان افراد موجود بهترینها را انتخاب و از آنها حمایت کنیم» افزود: من البته قبلا هم این موضوع را تکذیب کردم و گفتم موضوع حمایت و دعوت اصلاحطلبان از یکی از نمایندگان شهرستانها برای شرکت در حوزه کرمان و راور واقعیت ندارد.
متن کامل گفتوگوی دبیرکل جمعیت توسعه و آزادی استان با نشریه صدایتاک در پی میآید:
نتایج بررسی صلاحیت نامزدهای در هیاتهای اجرائی مشخص شد و در سطح کشور جمع زیادی از نیروهای اصلاحطلبی که قائل به مشارکت بودند ردصلاحیت شدند. در استان کرمان فضا به چگونه است؟
در استان کرمان هم با ردصلاحیت تعدادی از نیروهای اصلاحطلب روبرو بودیم؛ اما از نظر عددی، وسعت آن مانند سایر نقاط کشور نبود. اما نکته قابل توجه این هست که متاسفانه ردصلاحیتها در سایر نقاط کشور هم روی نیروهای ما تاثیر منفی میگذارد. در جامعه شبکهای کنونی نمیتوان گفت اتفاقاتی که در سایر نقاط کشور رخ میدهد روی ما تاثیر نمیگذارد.
تحلیل شما از نگرش هیاتهای نظارت به انتخابات چگونه است؟
نمیدانیم سیاست هیاتهای استانی نظارت چگونه است. من البته تعدادی از اعضای هیات نظارت استانی را میشناسم و آنها را انسانهای منصفی میدانم و از سایر اعضا شناختی ندارم. اما آنها را به اتخاذ رویکرد خطی و جناحی هم نمیشناسم. برخی افراد در گذشته در هیاتهای نظارت بودند که رقیب سیاسی ما بودند و گرایش سیاسی مشخصی داشتند، اما ترکیب کنونی حداقل به موضعگیری جناحی شناخته نمیشود و این یک حسن برای هیات نظارت استانی است.
اساسا حرف ما این هست که نهادهای اجماعی که بدون انتخاب توسط مردم شکل میگیرند بایستی در مسائل سیاسی بیطرف باشند تا اعتماد جامعه به آنها افزایش پیدا کند.
اگر هم افرادی علاقمند به کار سیاسی هستند، از آن نهاد خارج شوند و در محیط سیاسی مشغول به فعالیت سیاسی شوند. این جزو حقوق آنها هست.
فکر میکنید سیاست عمومی هیاتهای نظارت یا شورای نگهبان درباره انتخابات چگونه است؟
تا قبل از دیدار اعضای شورای نگهبان با مقام معظم رهبری خوشبینی چندانی وجود نداشت و این نگرانی بود که سیاستهای انتخاباتی همچنان بسته است. اما پس از این دیدار اگرچه فقط یک جمله از آن در ضرورت توجه به مشارکت حداکثری منتشر شده این امیدواری به وجود آمده است که مقداری دایره تایید صلاحیتها گسترده شود. بعد از این ملاقات هم آقای ابوترابی خطیب جمعه تهران از گستردگی ردصلاحیتها در هیأتهای اجرائی انتقاد کردند.
جبهه اصلاحات در حال حاضر چه وضعیتی دارد؟ آیا در نگرش آنان تغییری حاصل شده است؟
جبهه اصلاحات سیاست مشخصی درباره انتخابات اتخاذ نکرده است. اینکه یک جبهه سیاسی اعلام کند نظری درباره انتخابات ندارد از انفعال هم بدتر است. بهرحال جبهه اصلاحات یا میبایست با شجاعت انتخابات را تحریم کند یا با درایت نیروهای خود را تشویق به ثبتنام کند. موضعی که جبهه گرفت هیچ کدام از اینها نبود و این برای جبههای مثل اصلاحات تصمیم زیبندهای نبود. ردصلاحیتهای هیأتهای اجرایی هم عملا به کمک جناح غیرمشارکتجوی جبهه اصلاحات آمد و موضع بخش مشارکتجوی جبهه را تضعیف کرد.
چرا ؟
چون پس از اعلام ردصلاحیتها دوستانی که در انتخابات ثبتنام کرده بودند و ردصلاحیت شدند مورد تهاجم قرار گرفتند و از سوی بخش غیرمشارکتجوی جبهه اصلاحات و یا نیروهای تحریمطلب تحت فشار قرار گرفتند که دیدید ما گفتیم جایی برای شما وجود ندارد. البته این موضوع برای یک فعال سیاسی حرفهای پذیرفتنی نیست. چون ما خودمان باید برای حضور در سیاست فرصت ایجاد کنیم. ضمن اینکه از ترس مرگ نباید در دام خودکشی بیفتیم.
درمورد کرمان و راور چه تصمیمی گرفته شده برخی نمایندگان فعلی در محافل سیاسی ادعا کردهاند که اصلاحطلبان و برخی چهرههای شاخص از آنان دعوت کردهاند در کرمان نامزد شوند.
برنامهای برای حمایت از نامزدهای غیراصلاحطلب در کرمان و راور نداریم؛ ضمن آنکه نیروهای اصلاحطلب در استان کرمان سازمان، نهاد و چهرههای شناخته شده زیادی دارند که اگر تصمیم بگیرند در کرمان و راور یا جای دیگری از نامزد غیراصلاحطلب حمایت کنند آن را به صراحت اعلام کنند. اگر چنین تصمیمی گرفته بودیم حتما شجاعت اعلام آن را هم داشتیم و نیاز نبود این زحمت را روی دوش دیگران بگذاریم.
من البته قبلا هم این موضوع را تکذیب کردم و گفتم موضوع حمایت و دعوت اصلاحطلبان از یکی از نمایندگان شهرستانها برای شرکت در حوزه کرمان و راور واقعیت ندارد. از آقای مرعشی هم سوال کردم ایشان موضوع را رد کردند و گفتند تکذیب کن. ایشان هم صلاح بدانند خودشان در زمان مقتضی نظرشان را اعلام خواهند کرد.
پس برنامه اصلاحطلبان برای حوزه کرمان و راور چیست؟
تلاش خواهیم کرد از میان افراد موجود بهترینها را انتخاب و از آنها حمایت کنیم. متاسفانه فضای سیاسی کشور به گونهای هست که استقبال زیادی از نامنویسی صورت نگرفت و مساله پیشثبتنامها هم عملا ابتکار عمل را از ما سلب کرد. اما دستمان خالی نیست.
نحوه مشارکت در انتخابات چگونه هست؟
در دفتر سیاسی جمعیت تصمیم گرفتیم که با دوستان اصلاحطلب در سطح کشور مذاکره کنیم و آنها را به مشارکت دعوت کنیم. اگر اصلاحطلبان تصمیمگیری درباره استانها را به خودشان واگذار کنند با همراهی سایر دوستان عمل خواهیم کرد. اما اگر جبهه اصلاحات تصمیم جدیدی نگرفت، با هویت اصلاحطلبانه تشکیلات خودمان در انتخابات شرکت میکنیم و سعی میکنیم با برخی احزاب ملی که مشارکتجو هستند هماهنگ عمل کنیم. البته محدودیتی هم در همکاری با اعضای احزاب سیاسی که علاقهای به مشارکت ندارند، اما مسئولان آنها علاقمند به همکاری در سطح استان هستند نداریم. این تصمیم البته بستگی به این دارد که نامزدی برای ما باقی بماند.
شما در کنگره اخیر جمعیت روی یک نکته تاکید داشتید و آنهم هشدار به اصلاحطلبان درباره عوامزدگی بود. چه عاملی باعث شد که شما چنین مسأله ای را طرح کنید.
تحلیل سیر اتفاقات یکساله گذشته نشان میدهد که جبهه اصلاحات نتوانسته با هویت خودش فضای سیاسی کشور را تحلیل کند. این مساله چیزی نبود که از نظرها مخفی باشد. البته نقطه آغاز این مسأله پیش از حوادث 1401 و در انتخابات 1400 قابل رویت بود. از زمانی که بحث جامعه محوری در بخشهایی از جبهه اصلاحات مطرح شد میشد حدس زد که به فضای جبهه اصلاحات به چه سمت و سویی خواهد رفت. بخشی از جریان اصلاحات معتقد است که ما باید در شرایطی که جامعه میل به مشارکت ندارد در انتخابات شرکت نکنیم. اسم این را هم گذاشتهاند در کنار مردم بودن. این به نظر من نوعی پوپولیسم، عوامزدگی و عوامفریبی است. اینکه الان بخش قابل توجهی از مردم میل به انتخابات ندارد و احزاب ما هم بگویند چون مردم نمیآیند ما هم نباید مشارکت کنیم. این به نظرم عوامزدگی است و خطری است که اصلاح طلبان را تهدید میکند.
ولی این گروهها معتقدند که انتخابات و مجلس هر دو از معنا خالی شدهاند و شرکت و عدم شرکت ما تفاوتی نمیکند.
اینکه به دلیل ایجاد تنگنا در رقابت یا تصمیمات شوراهای فرادستی جایگاه انتخابات و مجلس متزلزل شده است محل شک نیست. اما ما نباید مطلقگرایانه مسائل را ارزیابی کنیم. سوالی که اینجا مطرح میشود این است که آیا واقعا بین مجلس دهم با مجلس یازدهم فرقی نیست؟ آیا بین نماینده فعلی رفسنجان و نماینده سابق تفاوتی نیست؟ وقتی بین افراد تفاوت وجود حتما بین تصمیمات دو مجلس هم تفاوت هست. به نظرم با همه محدودیتهایی که وجود دارد معدل دولتها، مجالس و شوراهایی که اصلاحطلبان در آن دست بالاتر را داشتند بهتر است. اصلاحطلبان شاید بعضی وقتهای نتوانستند در مجلس اتفاقاتی را رقم بزنند که فضای کشور به نفع مردم تغییر کند، اما به سمت محدود کردن شرایط هم نرفتند. در حالیکه جبهه پایداری و تندروها دنبال محدود کردن مردم هستند.