زنی یک سال قبل به مأموران خبر داد دخترش به دست دامادش به قتل رسیده و در خانهاش دفن شده است. وقتی مأموران تحقیقات را از این زن شروع کردند، او مدعی شد دامادش به دلیل اینکه سالها با دخترش اختلاف داشته او را کشته و بعد از اینکه جسدش را در خانه دفن کرده از کشور خارج شده و او به تازگی متوجه این مسئله شده است.
مأموران با توجه به آدرسی که این زن داده بود به خانه مقتول رفتند و بعد از کندن باغچه جسد را پیدا کردند و به پزشکیقانونی فرستادند. مأموران درحالیکه سعی داشتند شوهر مینا را پیدا کنند، بررسیهایی انجام دادند و متوجه شدند محمد بعد از شکایت مادرزنش ایران را ترک کرده است؛ اما زمانی که مادر مقتول مدعی است قتل آن هنگام به وقوع پیوسته است با زمانی که پزشکی قانونی بهعنوان تاریخ قتل مشخص کرده است، مطابقت ندارد.
بههمینخاطر تحقیقات به صورت نامحسوس و فنی ادامه پیدا کرد تا اینکه مأموران فهمیدند روز حادثه مقتول با برادرش درگیر شده است و همه اعضای خانواده هم در جریان این درگیری بودهاند.
برادر مینا بازداشت و بازجویی شد. متهم ضمن قبول اتهام قتل خواهرش گفت: «از وقتی مینا ١٤ساله شد، رابطه نامشروعش را با مردان آغاز کرد. برای اینکه جلوی او را بگیریم، شوهرش دادیم. محمد جوان خوبی بود و سعی داشت خواهرم را خوشبخت کند؛ اما مینا همچنان به رفتارهای بدی که داشت ادامه داد. کمکم زمزمههایی درباره روابط او شروع شد و سر این موضوع با شوهرش اختلاف پیدا کرد و مدتی خانه را ترک کرد. او نه به خانه ما آمد و نه خانه شوهرش بود بعد از مدتی دوباره به خانه شوهرش برگشت؛ اما حرف و حدیث همچنان پشتسر او زیاد بود. من هم عصبانی شدم و به خواهرم گفتم باید به این کارها پایان دهد».
متهم گفت: «روز حادثه من و پدر و مادرم در خانه خواهرم بودیم تا دراینباره صحبت کنیم. محمد خیلی عصبانی بود و به خواهرم میگفت باید توضیح دهد در این مدتی که نبوده کجا بوده است و با چه کسانی رابطه داشته است. مینا اول مدعی شد، چون محمد او را کتک میزده خانه را ترک کرده است؛ اما بعد که بحث بالا گرفت گفت اصلا دلش نمیخواهد در خانه محمد باشد و اگر او از این وضع ناراضی است میتواند او را طلاق بدهد و بعد هم گفت اگر دوست داشته باشد بازهم از خانه فرار میکند. من هم عصبانی شدم و در حمایت از دامادمان یک ضربه به خواهرم زدم، چون ضربه را به سرش زدم در جا جانش را از دست داد. کاری بهجز اینکه دفنش کنیم، نمیتوانستیم انجام دهیم. بعد هم برای اینکه مشخص نشود چه اتفاقی افتاده است و من دستگیر نشوم، مادرم به پلیس گفت خواهرم به دست محمد کشته شده است. وقتی محمد موضوع را فهمید از ایران خارج شد؛ اما مأموران فهمیدند ماجرا چیست».
مادر مینا نیز در ادامه تحقیقات درباره اینکه چرا دامادش را بهعنوان قاتل معرفی کرده است، گفت: «از اینکه محمد از همسرش دفاع نکرد و دخترم کشته شد، ناراحت بودم؛ ضمن اینکه میدانستم دامادم دیر یا زود میرود و پسرم بازداشت میشود. بههمینخاطر او را بهعنوان قاتل معرفی کردم تا پلیس دنبالش باشد و پسرم را از دست ندهم. من دخترم را از دست داده بودم و نمیخواستم این مسئله برای پسرم هم اتفاق بیفتد. بعد هم که محمد از کشور خارج شد با خودم گفتم پرونده بسته و همهچیز تمام میشود».
بعد از مشخصشدن موضوع و با توجه به اینکه شاکی اصلی پرونده مادر مینا بود، او از پسرش که متهم پرونده بود، گذشت و اعلام رضایت کرد؛ بااینحال، پرونده همچنان در جریان بود و دادستان بهعنوان مدعیالعموم از دادگاه خواست متهم به لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شود. روز گذشته جلسه رسیدگی به پرونده جوان خواهرکش در دستور کار شعبه چهار دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت.
بعد از اینکه نماینده دادستان در جایگاه حاضر و خواستار صدور حکم قانونی در اینباره شد، متهم در جایگاه ایستاد. او اتهام قتل خواهرش را قبول کرد و گفت: «من به این اطمینان رسیده بودم که خواهرم فرد فاسدی شده است و نمیخواهد زندگی سالمی داشته باشد. او در محل ما را انگشتنما کرده و آبروی همه اعضای خانواده را برده بود. مینا نسبت به شوهرش بیوفا بود و با ما هم بدرفتاری میکرد. روز حادثه هم من فقط قصد کتکزدن او را داشتم و نمیخواستم او کشته شود. بههمینخاطر یک ضربه به سرش زدم؛ اما متأسفانه خواهرم فوت شد».
هیأت قضات در پایان جلسه رسیدگی وارد شور شدند و با توجه به وضعیت متهم و مقتول و اعلام رضایت اولیای دم و مدت زمانی که متهم در بازداشت بود، او را به یک سال حبس به لحاظ جنبه عمومی جرم محکوم کردند.