محمد فرشاد پیش از آنکه به سمت دبیرکلی جمعیت اسلامی توسعه و آزادی کرمان منصوب شود نیز چهره شناخته شدهای بود. او در دولت دفاع مقدس بخشدار کوهبنان و فرماندار کهنوج بوده است. سپس در دولت سازندگی و اصلاحات مدتی مدیرکل امور اقتصادی و دارایی استان گیلان و استان کرمان بود. وی سال 1380 معاون سیاسی امنیتی استاندار کرمان شد و چهار سال در این سمت باقی ماند. وی در انتخابات مجلس هشتم از حوزه انتخابیه کرمان و راور نامزد شد اما در پروسه اجماع اصلاحطلبان از کاندیداتوری انصراف داد و مسوول ستاد انتخابات اصلاحطلبان کرمان و راور شد که محمدعلی کریمی و محمدجواد فدایی نامزد مورد حمایت اصلاحطلبان بودند. ماهنامه "عصرانه" با او درباره جمعیت اسلامی توسعه و آزادی کرمان به گفتوگو پرداخته است.
حزب استانی اصلاحطلبان استان کرمان کی شروع بکار کرد و راه اندازی چنین تشکیلاتی از چه زمانی آغاز شد؟
از سالها پیش، اصلاحطلبان برای تصمیمگیری در امور سیاسی به خصوص انتخابات کار تشکیلاتی میکردند به تدریج به این نتیجه رسیدیم که کار تشکیلاتی بایستی مستمر بوده و فقط مختص زمان انتخابات نباشد. اولین باری که به صورت جدی خواستیم حزب استانی تشکیل دهیم سال 87 بود و درخواست تاسیس تشکل همان زمان به وزارت کشور ارائه شد و ظاهرا در کمیسیون ماده 10 احزاب موافقت صورت گرفته بود اما به اجرا درنیامد و به هیات موسس حزب ابلاغ نشد. تاسیس جمعیت تا بعد از انتخابات سال 92 که مجددا فضا برای پیگیری این موضوع مهیا شد مسکوت ماند تا اینکه در شهریور ماه سالجاری تحت عنوان جمعیت اسلامی توسعه و آزادی استان کرمان مورد موافقت کمیسیون ماده 10 احزاب قرار گرفت.
قرار است که به زودی اولین کنگره جمعیت برگزار شود و داریم مقدمات کار را فراهم میکنیم. بنده هم بعنوان دبیرکل موقت تشکیلات هستم، دوستان تکلیف کردند که تا زمان برگزاری کنگره من مسوولیت جمعیت را بعنوان دبیرکل موقت بر عهده بگیرم. هنگامیکه کنگره برگزار شد مرامنامه و اساسنامه که پیشنویس آن تهیه شده است مورد تصویب قرار میگیرد.
از سال 87 تا 92 که شما مجددا درخواست مجوز دادید اصلاح طلبان پیگیر تاسیس جمعیت نشدند یا اینکه از سمت وزارت کشور اقبالی برای صدور مجوز وجود نداشت ؟
در دولت دهم فضای مناسبی برای پیگری وجود نداشت و در حالی که گفتند مجوز صادر شده اما هرگز موافقت کمیسیون ماده ده احزاب را به هیات موسس ابلاغ نکردند و عملا وارد فاز اجرایی نشدیم.
هیات موسس چه زمانی تصمیم گرفتند که دوباره پیگری تاسیس جمعیت را پیگیری کنند؟
در همان روزهای اول استقرار دولت اقای روحانی موضوع تاسیس جمعیت مجددا به جریان افتاد.
علت طولانی شدن زمان صدور مجوز طی شدن فرآیند قانونی بوده یا دلیل دیگری هم داشته است؟
خیر. طی مراحل قانونی صدور مجوز تشکل معمولا زمان بر است.
اشاره کردید اصلی ترین هدف تشکیل جمعیت این بوده که فعالیت اصلاح طلبان به زمان انتخابات معطوف نشود. چه نیازی احساس میشود که در طول ایام سال و ایامی که انتخابات نیست و فعالیت جدی سیاسی وجود ندارد تشکیلاتی فعال باشد؟
وقتی که جمهوریت نظام مبتنی بر انتخابات هست و بایستی انتخابات انجام بگیرد و مردم در سرنوشت خودشان دخالت داشته باشند این مهم ساز و کار خودش را میخواهد و انتخابات بدون تشکیلات و حزب میسر نیست. البته احزاب زیادی در سطح ملی شکل گرفته ولی هنوز حزب ملی فراگیر که بتواند انتخابات را مدیریت کند نیست و به دلایل مختلف شکل نگرفته در نتیجه در مواقع انتخابات جبهههایی با حضور احزاب تشکیل میشود. مثلا جبهه اصلاحات یا جبهه اصولگرایان و احزاب در چهارچوب جبهه کار انتخاباتی میکنند. که گاهی این موضوع هماهنگی را مشکل میکند چون مقطعی است و از طرفی ضرورت دارد که تشکیلات سیاسی کادر سازی کند و دیدگاهها و مسایل سیاسی روز را مورد بررسی قرار دهد.
برای اینکه این هماهنگیها بیشتر شود و از طرفی تعامل راحتتر و بهتر باشد ضرورت اینکه یک اصلاح طلب استانی ایجاد شود که اعضا و هواداران همه این احزاب ملی در چارچوب ضوابط بتوانند عضو این حزب شوند و مرتب با یکدیگر در تعامل باشند و همفکری کنند تا بتوانند بهتر تصمیم سازی کنند؛ وجود دارد. من فکر میکنم که ایده خوبی هم هست و جواب خواهد داد در همین چند ماهی که داریم کار میکنیم تا الان که وارد فاز اجرایی شدیم افراد وابسته به احزاب گوناگون با هم تجربیات را در میان میگذارند و باهم به تصمیمات مشترکی میرسند و این امر زمانی که دائمی باشد میتواند هم برای انتخابات و هم آموزش امور حزبی مفید باشد.
این کار را شورای هماهنگی اصلاح طلبان استان که فعال هم بود و جلسات هفتگی داشت نمیتوانست انجام دهد؟
شورای هماهنگی برای ایجاد هماهنگی در میان احزاب است و دایره فعالیت اجرایی خیلی محدودی دارد. اما جمعیت قصد فعالیت دارد. به عنوان مثال آموزش بدهد یا نشستهای مرتب و منظمی برگزار کند. الان بسیاری از اعضای شورای هماهنگی عضو جمعیت هستند و از این نظر تغییری صورت نگرفته است. منتها جمعیت در چارچوب قانون شکل گرفته و شناسنامهدار شده است . جمعیت دفاتری تاسیس میکند و مرتب با اعضای خود در تماس خواهند بود. عضوگیری خواهد کرد و برای اعضا کارت عضویت صادر میشود در حالی که شورای هماهنگی بیشتر چارچوبی برای هماهنگی میان تشکلهاست و نمیتواند جای احزاب را بگیرد. اما این اتفاق کار را دائمی و ظابطه مندتر و عمیقتر خواهد کرد.
به لحاظ اجتماعی زمنیه مناسبی در استان وجود دارد که مردم بتوانند فعالیت کنند؟ در مدتی که خبر مجوز گرفتن جمعیت در استان منتشر شده چه درخواستهایی از سوی مردم و اقشار مختلف به سمت شما آمده؟
درخواست فراوانی از سراسر استان برای عضویت در جمعیت به ما رسیده است. به زودی با راه اندازی سایت برای عضوگیری عمومی فراخوان میدهیم. ما هم اکنون از کسانی که در طول سالهای گذشته با مجموعه اصلاحطلبان همکاری داشتهاند برای عضویت در حزب دعوت کردهایم. افرادی که در شهرستانها هستند و تعداد آنها نیز زیاد است. ما با رابطان خود در شهرستان نشست گذاشتیم و از آنها خواستیم تا بر اساس دستورالعملی که تنظیم شده افراد را برای عضویت در جمعیت دعوت نمایند.
آیا در بین اصلاحطلبان شهرستانها کسی بوده که بگوید اصلاح طلب هست اما در این حزب عضو نمیشود؟
ما تا الان چنین گزارشی نداشتیم. ایجاد این تشکل مورد استقبال اصلاحطلبان استان بوده هر کسی که در جریان قرار گرفته از عضویت استقبال کرده است. منتهی جمعیت بنا ندارد اصلاح طلبان را ملزم به عضویت کند. ممکن است کسی اندیشه اصلاحطلبی داشته باشد اما نخواهد که کار سیاسی و تشکیلاتی انجام کند؛ یا عضو جمعیت شود.
منظورتان این است که ممکن است صد در صد اصلاح طلبان استان تحت پوشش این جمعیت قرار نگیرند؟
اساسا در نظام خلقت هیچ چیز قطعی و صد در صد نیست. از طرفی اصلاح طلبی دارای طیف گستردهای هست که افراد میتوانند عضو بشوند و میتوانند عضو نشوند. ولی عضو نشدن به این معنی نیست که از جرگه اصلاح طلبی بیرون رفتهاند. همه افرادی که اندیشه اصلاح طلبی دارند ضرورت ندارد که عضو شوند. ضمن اینکه عضویت در جمعیت یک سری شرایط هم بر طبق اساسنامه خواهد داشت.
ساختار تشکیلاتی حزب چگونه تعریف شده؟ هوادار و عضو به چه کسی گفته میشود؟ پس از برگزاری کنگره دبیرکل چگونه انتخاب خواهد شد؟
افرادی که در کنگره اول شرکت میکنند مرامنامه و اساسنامه را تصویب میکنند. پس از آن انتخابات شورای مرکزی و شورای راهبردی برگزار میشود که هر کدام از این شوراها وظایفی بر عهده دارند و با رای مستقیم اعضا انتخاب میشوند. شورای مرکزی در اولین نشست خود دبیرکل را انتخاب میکند. عضو اصلی کسی است که فرم عضویت پر میکند و در برنامههای تشکیلاتی مشارکت دارد. اما هوادار فردی است که به اندیشه جمعیت علاقمند است اما قصد فعالیت ندارد یا شرایط اساسنامهای را دارا نیست.
یک بحثی که در تشکیلات وجود دارد این است که نیروهای جوان یا کسانی که کمتر کار تشکیلاتی انجام دادند فعال شوند و تبدیل به نیروهای زبده تشکیلاتی شوند. میخواستم بدانم این حزب استانی چه ساز و کاری را برای اینکه نیروهای جوان را به نیروهای زبده تبدیل کند پیش بینی کرده است؟
اقشار مختلف از جمله جوانان و دانشجویان میتوانند عضو جمعیت شوند و در ارکان مختلف جمعیت فعالیت کنند ضمن اینکه در ترکیب 15 نفره هیات موسس که به وزارت کشور معرفی شدند تعدادی از جوانان حضور دارند. در تشکیل سایر ارکان جمعیت نیز از حضور جوانان استقبال میشود.
این جوانان فقط میتوانند عضو شوند یا اینکه در کنار افراد جا افتاده تر فعالیت و مشارکت داشته باشند؟
متناسب با علاقه و کارامدی این افراد میتوانند در ارکان مختلف جمعیت فعالیت کنند. عرض کردم که حتی در هیات موسس که تا زمان انتخابات شورای مرکزی وظایف به عهده شان هست جوانان فعالیت دارند. جوانان میتوانند با حضور در ارکان مختلف در فرآیند تصمیمسازی و تصمیمگیری ایفای نقش کنند.
آینده جمعیت پس از برگزاری کنگره چه خواهد شد؟
وقتی که جمعیت کنگره برگزار کرد تشکیل ارکان در دستور کار قرار میگیرد. پس از آن دفاتر شهرستانی تشکیل خواهد شد و ارکان مختلف شکل خواهد گرفت. کنگره انتهای فعالیت جمعیت نیست. بلکه آغاز فعالیت است.