گفتارنو/ گروه فرهنگ:
شاهنامه، شاه اثر ادبیات غنی ایران است؛ روان و پرصلابت. انگار همه تاریخ و فرهنگ این سرزمین به گسترهي ایران در این کتاب جمع شده و خواندنش انسان را به یک گذشته پر افتخار و پر اقتدار رهسپار میکند. دوشنبهشبهای فرهنگسرای کوثر شب شعر و حماسه است؛ يک شب ایرانیِ ایرانی. یک جمع دوستانه از نوجوان تا سالمند از خانهدار تا وکیل دور هم جمع میشوند تا داستانهای رستم و سهراب و سیاوش را به گوش جان بشنوند و دمی چند به اصل خویش بازگردند.
علاقمندان به شاهنامه از قشر خاصی نیستند
جلسات شاهنامهخوانی را سیدمحمد موسوی مدیریت میکند. معلم ادبیات فارسی مدارس کرمان، می گوید: نسل امروز با اسطوره های ادبیات و تاریخ ایران بیگانه است و این، خوب نیست. آری بچه های ما و به قولی امروزی ها، بتمن باب اسفنجی را می شناسند ولی از پهلوانیهای رستم و عاشقیهای فرهاد بی خبرند. آنها مقصر نیستند؛ مقصر نهادهای آموزشی، فرهنگی و رسانه ای کشور است که با بی تدبیری جای خالی فرهنگ غنی کشور را به فرهنگ بیگانه داده اند و به دنبال مقصر میگردند!
به گفته این معلم ادبیات در ابتدا باید به تاثیر ادبیات در جامعه ایمان داشت؛ (هم مردم هم مسوولان) و این سرمایه معنوی را در درس و مباحث آموزشی گنجاند؛ باید این فرهنگ غنی را در رسانه های کشور انتشار داد؛ باید از اسطوره ها و پهلوانیهای شان نوشت و فیلم ساخت تا کودکان و نوجوانان ما با این فرهنگ و شخصیتهایش انس بگیرند و الگو پذیرند. وی که چند سالی است در جمع های علاقمندان ادبیات ایران در کرمان به شاهنامه خوانی مشغول است معتقد است حضور در این نشست ها و آشنایی با ادبیات و فرهنگ ایران، بسیار پندآموز است و در بهبود رفتار و گفتار مردم تاثیر دارد.
نشستهای شاهنامه خوانی، حافظ خوانی و مثنوی خوانی یکی از برنامه های بی سر و صدا اما شلوغ شهر است. مراکز فرهنگی شهرداری و گاهی پارک ها محلی است برای تلطیف دل و جان هایی که در دنیا بی رحم این روزها، خسته اند.
این کارشناس ادبیات فارسی با اشاره به تنوع مخاطبان این گونه نشست ها میافزاید: «علاقمندان به شاهنامه از قشر خاصی نیستند؛ اینها فقط علاقمندان به فردوسی و شاهنامه اند.» هم جوان و هم میانسال؛ هم دکتر و هم دانش آموز.
اما این جلسات چگونه پاگرفت؟ مدیر فرهنگسرای کوثر به چهار سال پیش اشاره میکند که جمعی برای خواندن شاهنامه و مثنوی در یک مکان عمومی به مدیریت سابق فرهنگسرا مراجعه میکنند و نشستهای ادبی با حضور علاقمندان به شعر و ادب ایران شکل میگیرد. حجتالاسلام حسنی با ابراز خرسندی از استقبال شهروندان کرماني از اینگونه جلسات میگوید: انساني که شعر ميگويد و شعر ميخواند داراي ارزش و اعتبار است و جامعه ايدهآلي را طلب ميکند اين افراد باعث بالندگي جامعه ميشوند. وي با اشاره به تشکيل کارگاههاي نقد شعر و داستان در اين فرهنگسرا ميافزايد: نهادهای عمومی چون شهرداری میتوانند با ورود به حوزههای فرهنگی و اجتماعی به ارتقای فرهنگ شهروندی بپردازند و ادبيات غني ايران نيز اين فرهنگ را بااحساس و عاري از خشونت می کند.
نهادهاي فرهنگي در مخاطبشناسي موفق نبودهاند
به گفته مدير فرهنگسراي کوثر، شعر درسي است آموزنده و هرچه علاقمندان به حوزه شعر و ادبيات بيشتر شوند و نشستهاي شعرخواني افزايش يابد سطح فرهنگ جامعه ارتقا يافته و بالندگي گسترش مييابد. وي با بيان اينکه با اينگونه برنامهها در جايجاي شهر، هويت ملي تقويت و ترويج ميشود تصريح ميکند: شاهنامه و مفاهيم پندآموزش که در داستانهايي چون رستم و سهراب، رستم و اسفنديار و سياوش به منش پهلواني و مردانگي ميپردازد اصل انسانيت را مورد توجه قرار داده است. وي با اشاره به تاثير فرهنگسراي جان جهان در فرهنگ مردم منطقه ميگويد: دين هم اخلاق خوش، رعايت حقالناس و احترام به ديگران را توصيه کرده و اين همان فرهنگ است.
حجتالاسلام حسني با اشاره به حضور متعدد و متنوع شهروندان در نشستهاي شاهنامهخواني خاطرنشان ميکند: نشاط و پويايي فرهنگي و اجتماعي همين حضور فعالانه جوان و سالمند و دانشآموز و استاد است که استقبال شهروندان، ما را به ادامه پرشورتر اينگونه برنامهها و توسعه آنها به فرهنگسراهاي ديگر ترغيب ميکند.
وي رشد عرفانهاي کاذب در جامعه و استقبال جوانان از ايننوع تهاجم فرهنگي را کمکاري نهادهاي فرهنگي و کمبود خوراک فرهنگي عنوان ميکند و ميگويد: نهادهاي فرهنگي در مخاطبشناسي موفق نبودهاند درحاليکه مباحث فرهنگي را بايد از دل معضلات و آسيبهاي اجتماعي بيرون کشيد. اين کارشناس فرهنگي با ابراز تاسف از اينکه در محلهها و حاشيههاي شهر کرمان کار فرهنگي نشده ميافزايد: حتي بالاي شهر نيز از اين برنامهها و اهداف بيبهره است در حاليکه اگر بخواهيم معضلات اجتماعي مناطق مختلف شهر را حل کنيم بايد از همان مناطق الگو گرفته وبرای همان مناطق برنامهريزي کنيم.
این اتفاق های فرهنگی بسار تاثیرگزارند حتی اگر کم باشند. مثل وقتی که معلمی نه با بخشنامه اداری آموزش و پرورش که با عشق و وجدان کاری خود ساعت های درسی فارسی یا انشا را به شاهنامه خواندن برای دانش آموزانش اختصاص می دهد تا یک پسر 8 ساله با دیدن جلد نفیس شاهنامه در یک کتاب فروشی پا بر زمین بکوبد تا شاهنامه فردوسی را برایش بخرند.