نویسنده: محمد سلطانیفر*
آمار استفادهکنندگان اپلیکیشنهای موبایلی در ایران چقدر است؟ سؤالی که هرکسی بهنوعی به آن جواب میدهد. اخیرا حتی برای نشاندادن تعداد بالای کاربران این ابزارهای موبایلی آن را با بینندگان صداوسیما مقایسه کردهاند و گفتهاند تعداد کاربران اپلیکیشن تلگرام از بینندگان تلویزیون ملی هم بیشتر است. اگرچه کاربران ایرانی تلگرام در میان پرجمعیتترین کاربران هستند اما مقایسه آنها با مخاطبان تلویزیون به چند دلیل نه قابل تأیید است و نه قابل رد. اولین و شاید مهمترین دلیل این امر آن است که در ایران هیچ سازوکاری برای آمارگیری علمی و دقیق درباره هیچ رسانهای وجود ندارد. دلیل دوم اینکه مراجع تعیینکننده مخاطب یا کاربر عموما مراجع دارای منافع هستند و مانند صاحبان کسبوکارها تلاش میکنند با نشاندادن مشتریهای بیشتر بازارشان را داغتر نشان دهند. بههمیندلیل نه تلویزیون، نه تلگرام صلاحیت ارائه آمار مخاطب و کاربر را ندارند. اگرچه شاید درباره تکنولوژیهای جدید این امکان وجود داشته باشد که از روی تعداد اکانتها بتوان تعداد کاربران را تشخیص داد اما باز هم تعداد اکانت به معنی تعداد کاربر نیست و درعینحال همین امکان برای رسانههای سنتی اساسا وجود ندارد.
با همه این تفاسیر یک چیز، غیرقابلانکار است و آن اینکه رسانههای جدید و آنچه امروز با نام اپلیکیشنهای موبایلی میشناسیم، دارند جای رسانههای سنتی چون تلویزیون را میگیرند و باید بگویم سرعت این جابهجایی هم بسیار بالاست. به یک دلیل ساده، مدرنشدن ما امروز به میزان استفادهمان از اپلیکیشنهای موبایلی بستگی دارد. اگر روزگاری مدرنیته از رهگذر جامعه مدنی اتفاق افتاد، امروز دیگر راه مدرنشدن از ابزارهای موبایلی میگذرد. امروز موبایل رابط بین فرد و مدرنیته است. شما نمیتوانید انسانی مدرن و امروزی باشید بدون اینکه از موبایل و ابزارهایش استفاده کنید و جالبتر اینکه این تکنولوژیهای جدید برخلاف تکنولوژیهای سنتی خودشان را به شما تحمیل میکنند. شما امروز باید برای حضور فعال در جامعه، حضور فعالی در اپلیکیشنهای موبایلی هم داشته باشید. به همین دلیل است که موبایل ضریب مخاطب ٥٠ میلیونی را که ضریب عمومیشدن یک رسانه است، با چالشی جدی روبهرو کرده. از زمان تولد رادیو تا زمان دستیابیاش به مخاطب ٥٠ میلیونی، ٣٦ سال طول کشید. تلویزیون که ایجاد شد این زمان به ١٣ سال تقلیل یافت. اینترنت برای رسیدن به این ضریب تنها چهارسال زمان لازم داشت. وبلاگ یکسالوهشتماه و فیسبوک تنها هشتماه. این اما تنها راز تکنولوژیهای جدید در از صحنه بیرونکردن رسانههای سنتی نیست. رسانههای سنتی ما نتوانستند محتوای موردنظر و مورد جستوجوی مخاطب را به او بدهند. از سوی دیگر بهخاطر تعاملینبودن رسانههای سنتی، ما با پدیده مرگ مخاطب و تولد کاربر روبهرو شدیم؛ مرگ مخاطبی که هیچ توانی برای اظهارنظر و تولید محتوای موردنظرش را ندارد و تولد کاربری که میتواند بهراحتی در انتخاب و ارائه محتوا نقش داشته باشد. همه اینها را در کنار ویژگیهای دیگر اپلیکیشنهای موبایلی بگذارید؛ ویژگیهایی نظیر سهلالوصول و پورتابلبودن و امکانات بسیار زیادی که تنها با داشتن یک موبایل میتوانید در اختیار داشته باشید. کلام را با ارائه یک آمار دیگر به پایان میبرم؛ تنها در طول دو سال گذشته میزان استفاده از تلفنهای نسل سوم که قابلیت دسترسی به شبکههای تلویزیونی را از طریق موبایل فراهم میکنند به ٥٥ درصد رسیده است و پیشبینی میشود تا یک سال آینده این رقم به ٨٠درصد برسد؛ آماری که محدود به نقاط شهری پرجمعیت ایران نیست و شهرهای دورافتاده و حتی روستاها را دربر میگیرد.
*مشاور رسانهای مجمع تشخیص مصلحت نظام