کد خبر: ۹۶۰
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۲:۱۰
ارسال به دوستان
ذخیره
یک انتقاد ساده یا حتی بازگو کردن شنیده‌ها کافی بود تا قلمی برداشته شود و شروع کند به نوشتنش، و بعد همان چند خط تبدیل شود به گزارشی مفصل درباره تو و خانواده و کسب و کارت. نام و نشانت را هم ضمیمه‌اش می‌کردند و هیچ معلوم نبود که این پرونده عاقبت سر از کجا درآورد.

یک انتقاد ساده یا حتی بازگو کردن شنیده‌ها کافی بود تا قلمی برداشته شود و شروع کند به نوشتنش، و بعد همان چند خط تبدیل شود به گزارشی مفصل درباره تو و خانواده و کسب و کارت. نام و نشانت را هم ضمیمه‌اش می‌کردند و هیچ معلوم نبود که این پرونده عاقبت سر از کجا درآورد.

در دهه 50 تقریباً همه مردم ایران در شهرها و روستاها عمیقاً باور داشتند که هیچ‌جا و به هیچ شکلی نباید حرفی از رژیم پهلوی و دستگاه حکومت بزنند مگر به قصد ستایش و مدح آن خاندان و عملکردشان. گفته می‌شد ساواک و دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی همه‌جا "آدم" دارند؛ حتی ممکن است پدر، مادر، خواهر یا برادرت جزو آنها باشند و باید خوب می‌دانستی که "دیوار موش داره؛ موش هم گوش داره."


سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) سه سال بعد از کودتای 28 مرداد تشکیل شد. شاه که دیده بود سازمان‌های اطلاعاتی انگلیس و آمریکا چگونه توانستند یک نهضت مردمی ملی شدن نفت را به زانو درآورند، تصمیم گرفت چنین سازمانی در داخل تأسیس کند تا چشم و گوشش باشند و او را از خطرهای پیش روی سلطنتش آگاه کند.

هیچگاه آمار دقیقی از تعداد افسران و عوامل ساواک در تهران و سراسر کشور منتشر نشده است، اما آن طور که محققان علوم سیاسی برآورده کرده‌اند ساواک 5300 تا 10000 افسر و پرسنل تمام وقت و تعداد بسیار اما نامعلومی هم خبرچین و به اصطلاح، گردن‌کلفت داشت.

القاء حس ترس و وحشت در جامعه بیشترین تأثیری بود که این تشکیلات توانسته بود در بین مردم ایجاد کند، به طوری که ساواک به عنوان مخوف‌ترین نهاد سرکوبگر حکومتی در رژیم پهلوی شناخته می‌شد. در طول چند سال ساواک در همه شهرها، روستاها و محله‌ها آنقدر عضوگیری کرد که عواملش در همه‌جا پخش بودند.

مرور تعدادی از گزارش‌هایی که از سوی عوامل ساواک نوشته شده نشان می‌دهد که مأموران ساواک چگونه و با چه رویکردی به تهیه و جمع‌آوری این گزارش‌ها می‌پرداخته‌اند.


در یکی از گزارش‌هایی که از ساواک باقی مانده، آمده است: «شخصی بنام احمد فرخ، کارمند نفت در مورخه 52.4.25 اظهار داشته که حضرت علی(ع) می‌فرماید کار مملکت روزی به دست قاتلان و چپاولگران خواهد افتاد که این وضع اکنون در ایران صدق می‌کند و ضمناً خمینی را بی‌گناه دانسته و بر آزاردهنده او نفرین نموده است.»

این گزارش نشان می‌دهد ظاهراً این مأمور ساواک تصمیم گرفته که این فرد را همچنان زیر نظر داشته باشد و در ادامه همین گزارش آورده است: «در تاریخ 52.4.26 اضافه نموده که این حکومت چه بلایی که به سر ملت نیاورده البته بدبختی را خودمان برای خودمان تراشیدیم و ضمن تشریح جریان روز 28 مرداد ماه با توهین به تیمسار سپهبد زاهدی از خمینی تعریف نموده است.»

در یکی از این مکاتبات آورده شده: «در ساعت 18:20 روز 52.3.20 هنگامیکه علی‌اصغر افشین‌پور جهت اخذ رهن گذراندن اتومبیل خود نزد آقای یهودائی رئیس مؤسسه شارلون مراجعه و با هم به دفترخانه شماره 200 واقع در خیابان تخت جمشید نبش بهار می‌روند در موقع امضاء سند آقای یهودائی اشتباهی جای دیگر سند را امضا می‌نماید که یکی از کارمندان دفترخانه بنام محمود رخانی فوق‌العاده عصبانی و بدون هیچگونه مقدمه‌ای بشخص اول مملکت و خاندان جلیل سلطنت توهین می‌کند ضمناً این توهین‌ها در مقابل رئیس دفترخانه بنام مسعود رهنمون و یهودائی رئیس مؤسسه شارلون و کلیه کارمندان دفترخانه و افرادی که در آن دفترخانه جهت انجام کار مراجعه کرده بودند بوقوع پیوسته است.»


مسئولان ساواک این خبر را قابل بررسی ارزیابی کرده‌اند و دیگر معلوم نیست که چه تصمیمی درباره این فرد گرفته شده و چه سرنوشتی داشته است.

ساواک شکنجه‌گران معروفی داشت. در واقع آنها بعد از مدتی به علت بی‌رحمی و شکنجه زیاد بین زندانیان شهرت خاصی پیدا می‌کردند. مخوف‌ترین شکنجه‌گاه ساواک کمیته مشترک ضدخرابکاری بود که پس از انقلاب به موزه تبدیل شده است.


در یکی دیگر از این اسناد به‌جا مانده از ساواک آمده است: «شخصی بنام احمدی که شغل وی دبیر آموزش و پرورش به آدرس زیر می‌باشد و قرار است به میانه منتقل شود بعضاً اخطار می‌دارد شاهنشاه بودجه مملکتی را خرج مملکت نکرده و در راه‌های بیهوده خرج می‌نمایند.»

البته این مأمور ساواک آدرس این معلم منتقد را هم در پایان گزارش به دقت نوشته است تا پرونده‌ای برای او تشکیل شده و عملکردش بیشتر بررسی شود.

این گزارش‌ها آنچنان به بیان جزئیات و برجسته‌سازی انتقادهای ساده آدم‌های معمولی پرداخته‌اند که بعضی‌ از آنها در فضای کنونی ممکن است مایه طنز شوند.

در گزارشی که تاریخ نگارش آن مشخص نیست این گونه ثبت شده است: «خبردهنده موقعیکه از آدرس مشروحه زیر می‌گذشته دو خانواده مشغول نزاع بودند که یکی از آنان بنام سیدمحمد طاهری ضمن دعوا به ذات اقدس همایونی توهین و ناسزا می‌گفت و از وضع قانون مملکت به مردم اظهار نارضایتی می‌نموده است.»


از مکاتبات انجام شده این طور به نظر می‌رسد که مسئولان ساواک تصمیم گرفته‌اند درباره این فرد تحقیق بیشتری انجام شود.


در سندی دیگر آمده است: «شخصی بنام جلال ابوالقاسمی کارمند وزارت دارائی که دانشجوی شبانه نیز می‌باشد (رشته تحصیلی و محل تحصیل مشخص نشده) یکی از اطاق‌های منزل شماره 29 بشرح آدرس زیر اجاره و در آنجا سکونت نموده، نامبرده در مورخه 52.4.12 ضمن صحبت با صاحبخانه خود با اشاره به تمثال مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر که به دیوار اطاق نصب بوده اظهار می‌دارد: شما چقدر کوتاه فکر هستید کسی که کار کند و زحمت بکشد زیر بار حرف دیگران نباید برود خون یکنفر شخص معتاد را عوض می‌کنند و خون سالم بوی تزریق می‌نمایند شما هم می‌توانید چنین کاری را انجام دهید.»

یکی از مأموران ساواک در پادگان جی، گروهبان سوم محمدرضا قربانی و سرباز وظیفه رضا فراهانی را زیر نظر گرفته و در مکاتبات خود آورده است: «در مورخه 1357.8.19 با هم قرار می‌گذاشتند که عده‌ای دیگر از درجه‌داران را راضی کنند بلکه از تاریخ 19.9 الی 57.9.20 و بعد از عاشورا از خدمت فراری دهند و جزء تظاهرکنندگان باشند.»

او در ادامه گزارش کرده است: «در مورخه 57.9.19 ساعت 18:45 گروهبان سوم وظیفه پورهادی ضمن صحبت با چند نفر از درجه داران اظهار نموده این روزها سرنوشت‌ساز است. هرکس آرام بنشیند مسلمان نیست و ضمن ابراز علاقه و تشویق اعمال تظاهرکنندگان از چشمانش اشک ریخته است.»


مسئولان ساواک در ارزیابی این گزارش‌ها صحت آن را تائید کرده‌اند.

گزارش‌های ساواک و سایر سازمان‌های اطلاعاتی آنقدر زیاد و متعدد بوده است که شاه رسیدگی به آنها را غیرممکن می‌بیند.


احسان نراقی که در ما‌ه‌های پایانی رژیم پهلوی با شاه ملاقات کرده بود تا مشاوره‌هایی برای مهار بحران به او دهد، در خاطراتش آورده است: وقتی که شاه در سال 1338 به انگلستان رفت و با ملکه انگلستان دیدار کرد به ملکه گفته بود، گزارش‌های دستگاه اطلاعاتی آنقدر متعدد است که من از این همه گزارش خسته می‏‌شوم و پرسیده بود شما در موارد مشابه نسبت به این گزارش‌ها چه می‌کنید.

بعد از آن بود که «دفتر ویژه اطلاعات» زیر نظر «حسین فردوست» تشکیل شد و به موازات گزارش‌های ساواک، به جمع‌آوری اطلاعات از عملکرد دستگاه‌های مختلف و ارائه آنها به شاه می‌پرداخت. بر این اساس در کنار ساواک که تشکیلاتی آمریکایی بود این دفتر با تشکیلاتی انگلیسی ایجاد شد.

نراقی دراین باره گفته بود: «ملکه انگلیس در دیدار روز بعد به شاه می‏‌گوید من در کاخ دفتری دارم که همه گزارش‌ها آنجا می‌‏آید. در این دفتر گزارش‌ها بررسی می‌‏شود و نتیجه آن‌ها را به من می‏‌دهند. اگر شما هم مایلید یک نفر را به اینجا بفرستید سفارش می‌‏کنم به او تعلیمات لازم را بدهند. بعد از این دیدار حسین فردوست به انگلستان رفت و تعلیم دید و دفتر ویژه اطلاعات را ایجاد کرد. با تأسیس این دفتر ویژه از کلیه دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی شامل رکن 2، رادیو و تلویزیون و شهربانی گزارش‌هایی به این دفتر می‌‏رسید.»


نراقی درباره تشکیل این دفتر توضیح داده است: «از آنجا که توده‏‌ای‌های دستگیر شده تحصیل‏کرده، زبده و باسواد بودند، توانستند هنگام بازجویی، بازجوها را که عموماً افرادی کم‌‏سواد و بی‌‏فرهنگ بودند تحت تأثیر قرار دهند. تفکر کمونیستی در بعد از کودتای 28 مرداد از طریق زندانیان توده‌‏ای وابسته به شوروی به تدریج چنان تأثیری بر مأموران زندان گذاشت که ایده‏‌آل‌های بزرگ شاه برای آنان شبیه ایده‌آل‌های کمونیستی شده بود.»

این موضوع ضرورت شکل‌گیری دستگاه‌های دیگری را برای جمع آوری اطلاعات به وجود آورد.

گرچه پس از مدتی شاه به فردوست می‏‌گوید: گزارش‌های شما برای من جالب نیست. دلم نمی‏‌خواهد از گزارش‌ها نتیجه بگیرید و روی آن‌ها تحقیق علمی انجام دهید. مایلم گزارش‌های اولیه، جزئی و خصوصی مربوط به مثلاً مقامات و وزیران را عیناً به من بدهید.

از قرار، شاه بیشتر تمایل داشته درباره مسائل خصوصی افراد و بویژه وزرا و مسئولان کشور اطلاعات داشته باشد تا در مواقع لزوم از آنها استفاده کند. مثلاً می‌خواست بداند فلان وزیر اگر دیشب به فلان مجلس رفته و در قمار مبلغی را باخته یا کسی دیگر در ساعتی معین اگر با معشوقه‌ه‏ایش قرار ملاقاتی دارد، این قبیل اطلاعات را به او بدهند. در نتیجه دیگر شاه علاقه‌‏ای به آن کار علمی و تحقیقی از خود نشان نداد.


شاه به هیچکس اعتماد نداشت و به همه سوءظن داشت و همیشه می‏‌خواست به هر طریقی اطلاعات کسب کند. از طرفی تعدد دستگاه‌های اطلاعاتی شامل ژاندارمری، سازمان بازرسی شاهنشاهی، درژبانی ارتش، سازمان اطلاعاتی کوک، رکن 2 ارتش، گارد جاویدان، ساواک و شهربانی و دفتر ویژه اطلاعات باعث شده بود که آنها هم از تداخل وظایف و حوزه‌های عملیاتی یکدیگر ناراضی باشند و رقابت و نوعی دشمنی میان آنها شکل گیرد.

در آن سال‌ها ساواک ابزار عمده سرکوب بود. گزارش‌ها از شکنجه و قتل هر فردی که به هر دلیلی با آنها روبرو می‌شد کم نیست. تعداد زیاد این گزارش‌ها و شواهد غیر قابل انکار قتل و شکنجه‌های متعدد و خشم و نارضایتی مردم از آنها شاه را مجبور کرد که دستور انحلال ساواک را صادر کند. او برای نشان دادن جدیت خود نصیری اولین رئیس ساواک را که در آن زمان سفیر ایران در پاکستان بود، به کشور فراخواند و او را روانه زندان کرد. با خروج شاه از ایران، بختیار در 17 بهمن 57 ساواک را رسماً منحل اعلام کرد.


نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار

معاون سازمان غذا و دارو: عطاری‌ها حق فروش دارو یا فرآورده دارویی را ندارند

کاهش حقوق کارگران با تعطیلی روز پنجشنبه تخلف است

بیشترین بارندگی برای روز چهارشنبه است / احتمال وقوع سیل و طغیان رودخانه‌های فصلی

خودروهای دارای چراغ نامناسب و نور خیره کننده توقیف می شوند

آخرین وضعیت آبی سدهای کرمان پس از بارندگی های اخیر

انتقاد از دفع لجن تصفیه خانه فاضلاب در شهر کرمان و بالازدگی فاضلاب در محدوده شهرک الهیه

کشف جسد دانشجوی دندانپزشکی رفسنجان در ارتفاعات کوه‌های سرچشمه

مدیرکل منابع طبیعی استان کرمان: برداشت گیاهان دارویی ممنوع و با متخلفان برخورد قضایی می‌شود

ابلاغ تعرفه‌های خدمات دارویی 1403 به داروخانه‌ها

۵١٢ نفر از مجرمین خطرناک و اراذل و اوباش شناسنامه‌دار در استان دستگیر شدند

پر بحث

10 روستای استان کرمان به عنوان روستای هدف گردشگری انتخاب شدند   (۲۴ نظر)

عیدوک بامری که بود و چه رابطه‌ای با حاج قاسم داشت/ احمد یوسف زاده توضیح داد   (۶ نظر)

مشکل تامین زمین در کرمان برای ساخت واحدهای نهضت ملی مسکن  وجود ندارد   (۴ نظر)

پیش بینی وضعیت آب و هوای کرمان   (۲ نظر)

ببینید| فیلم کامل سخنان سید حسین مرعشی در شبکه افق   (۲ نظر)

ببینید| گزارش تصویری گفتارنو از مراسم عزاداری منزل حاج ماشاءالله خدادادپور در کرمان   (۲ نظر)

امام جمعه سابق راور درگذشت   (۲ نظر)

صدور هشدار زرد هواشناسی؛ ورود سامانه بارشی نسبتا قوی به کرمان   (۱ نظر)

ناصر فرشید به عنوان فرمانده انتظامی استان کرمان منصوب شد   (۱ نظر)

دو روستا و یک شهر استان کرمان به اینترنت پرسرعت متصل شدند   (۱ نظر)