عباس سلیمی نمین:
زمینه برای رقابت مهیاست و چگونگی آن از این پس به استراتژی جناح‌ها بستگی دارد که اگر منطق‌گرا باشند و بایدها و نبایدهای مشارکت سیاسی را در نظر بگیرند، هفتم اسفند به عنوان روزی بزرگ در تاریخ انتخابات نظام ثبت خواهد شد
13روز دیگر مردم در شرایطی برای انتخاب نمایندگان خود به پای صندوق‌های رأی می‌روند که همه متفق‌القول هستند این مجلس بسیار مهم است؛ هم به این لحاظ که کشور فضای پسابرجام را پیش‌روی خود می‌بیند و اینکه مجلس با چه رویکردی مدیریت شود، اهمیت بالایی دارد و همچنین «تلاش برای به‌بن‌بست‌کشاندن تندروی» که از نظر هر دو جریان مهم سیاسی به عنوان هدفی مهم در دستور کار قرار دارد. عباس سلیمی نمین در گفت‌وگویی با «وقایع اتفاقیه» گفت مشاهدات، مؤید این مسئله است که زمینه برای رقابت مهیاست و چگونگی آن از این پس به استراتژی جناح‌ها بستگی دارد که اگر منطق‌گرا باشند و بایدها و نبایدهای مشارکت سیاسی را در نظر بگیرند، هفتم اسفند به عنوان روزی بزرگ در تاریخ انتخابات نظام ثبت خواهد شد، چراکه کشور به انتخاباتی سالم و رقابتی نیاز دارد.
فضای انتخابات را چطور تحلیل می‌کنید؟ به‌هرحال گروهی نقدهایی جدی به نوع تعیین صلاحیت‌ها دارند.
قطعا این دوره، شاهد این خواهیم بود که انتخابات، در شرایطی برگزار شود که همه جریان‌های سیاسی بتوانند حضوری جدی در این امر مهم داشته باشند و مشاهدات، مؤید این مسئله است که زمینه برای رقابت مهیاست و چگونگی آن از این پس به استراتژی جناح‌ها بستگی دارد که اگر منطق‌گرا باشند و بایدها و نبایدهای مشارکت سیاسی را در نظر بگیرند، هفتم اسفند به عنوان روزی بزرگ در تاریخ انتخابات نظام ثبت خواهد شد.
شما شرایط را در قیاس با انتخابات هفتم تا نهم مطلوب می‌دانید یا براساس استانداردهای انتخاباتی؟
قطعا فضا نسبت به گذشته بیشتر رقابتی شده و به‌همین‌دلیل می‌توان امید داشت که زمینه رقابتی سالم مهیاست و تأکید مؤکد دارم لازمه این مهم، تحرکی عقلانی در فضای سیاسی- انتخاباتی است.
به بحث فضای انتخاباتی اصول‌گرایان بپردازیم؛ یعنی «وحدت» برای یک جریان ریشه‌دار تا به این حد دشوار است؟!
جریان اصول‌گرایی در انتخابات گذشته انشقاق را به معنای واقعی کلمه تجربه کرد و به‌همین‌دلیل تصمیم‌گیران شاخص این جریان درصدد جبران برآمدند اما خیلی دیر!
البته آنها بیان می‌کنند توانسته‌اند در بحث‌ها به هم‌صدایی با هم برسند و نمی‌دانم عملا تا چه حد توانسته‌اند هدف مهمی مانند وحدت انتخاباتی را محقق کنند!
فعلا که هیـــچ! علـی لاریجانی با عنوان مستقل وارد انتخــابات می‌شود و اصول‌گرایان هم لیستشان را در شرایطی معرفی کرده‌اند که حضــور تندروها در آن پررنگ است!
من اسامی را دیدم و گمان نمی‌کنم جبهه پایداری سهم قابل توجهی در ائتلاف اصول‌گرایان داشته باشد. به نظر من این لیست نشان می‌دهد اصول‌گرایان یک گام به جلو برداشته‌‌اند و تقریبا همه سلیقه‌‌های اصول‌گرایی در آن نماینده دارند و برخلاف شما که حضور تندروها را پررنگ می‌دانید، به نظر من افراطیون حضوری حداقلی دارند و می‌توان گفت اصول‌گرایان، تندروها را مهار کرده‌اند!
ائتلاف اصول‌گرایی یا لیست منتسب به لاریجانی؛ کدام‌یک شانس بیشتری دارند؟
شما در حالی سؤالی با این مضمون مطرح می‌کنید که بعید به نظر می‌رسد لاریجانی بنا را بر رقابت با لیست اصول‌گرایی گذاشته باشد!
اما حاضر نشدند در جلسات انتخاباتی حضور داشته باشند!
تأکید می‌کنم، بعید است خارج از چارچوب انتخاباتی حرکت کند و اینکه برخی چهرههای نزدیک به ایشان موضع‌گیری‌هایی درباره رقابت با اصول‌گرایان مطرح می‌کنند، ربطی به شخص علی لاریجانی ندارد.
علی لاریجانی در یک دهه گذشته خودش را به عنوان یکی از چهرههای شاخص اصول‌گرایی به تثبیت رسانده و دو دوره موفق ریاست بر مجلس را دارد و دقیقا به‌همین‌دلیل گزینه اول و آخرِ جبهه اصول‌گرایی برای ریاست بر نهمین دوره قوه مقننه است.
اما نشانه‌ها از این حکایت می‌کند که حداد عادل به فکر بازگشت به صندلی اول بهارستان است!
این را هم بعید می‌دانم، احتمال رقابت حداد با لاریجانی احتمالی ضعیف است و قرینه‌ای دراین‌باره دیده یا شنیده نشده است.
به بحث جریان اصلاحات برسیم و رد صلاحیت‌ها. نظر شما چیست؟
من در مجموع نقدی به نوع مشارکت سیاسی در جریان‌های سیاسی دارم و نقد موردنظر این است که با «بدعمل‌کردن در روزهای ثبت‌نام» کار را برای نهاد نظارتی مشکل می‌کنند و متأسفانه برخی از سیاسیون این‌گونه عمل کردند و شرایط را برای مظلوم‌نمایی خود فراهم کرده‌اند اما خوشبختانه نیروهای اصول‌گرا موضعی منطقی در قبال حذف نیروهای خود اتحاذ کرده و به خود اجازه تخریب شورای نگهبان را ندادند! اما اصلاح‌طلبان باید بپذیرند اگر واقعا حقی ضایع شده است، واکنش نشان بدهند، نه اینکه به‌طور گسترده و برنامه‌ریزی‌شده اقدام به تخریب شورای نگهبان کنند، چراکه زیرسؤال‌بردن سلامت انتخابات، هزینه‌ساز است و با هیچ متر و معیاری پذیرفتنی نیست!
شما در شرایطی دو واکنش را مقایسه می‌کنید که از چهرههای شاخص و رأی‌آور اصلاحات فقط تعداد اندکی تأیید شده‌‌اند!آیا این قیاس منطقی است آقای سلیمی نمین؟
من گمان نمی‌کنم. این آمار که اصلاح‌طلبان فقط 30 نفر تأییدی دارند، خلاف واقع است. شما با مروری به اسامی تأییدشده‌ها می‌توانید متوجه باشید تعداد بیشتری مجوز حضور در انتخابات را به‌دست آورده‌اند. من لیستی دیدم که چهرههای شاخصی در بررسی مجدد تأیید شدند.
آن لیست تکذیب شد؛ فقط الیاس حضرتی و پروانه مافی تأیید شدند.
یعنی آقایان مهرعلیزاده، اشراقی و مطهری رد شدند؟
فقط آقای مطهری مانده است و الیاس حضرتی و پروانه مافی. به‌گونه‌ای که چهرههای شاخص تهران، آقایان محمدرضا عارف، کواکبیان، محجوب، حضرتی و مطهری و خانم‌ها جلودارزاده و منافی هستند!
پس اگر این‌طور است، من باید اطلاعاتم را به روز کنم!
قبول دارید با این شرایط، برنده‌شدن امری آسان برای جریان اصول‌گرایی است؟
اجازه دهید تا به‌روزنکردن اطلاعاتم چیزی نگویم!
