محبوبه فیروزآبادی در صدای تاک نوشت:
کف سالن وحدت نشسته بود؛ در گوشهای که بیم برخوردهای هیجانی بیشتر میرفت. اگر اشتباه نکنم مراسم بزرگداشت روز دانشجو بود. نقطه اتکای دانشجویان اصلاح طلب بود و خوب بلد بود که مواضع رقبا را به چالش بکشد. از آن روزها 12 سال گذشته است. حالا سیدحسن حسنی مهمان صدای تاک شده است تا به عنوان یک جوان فعال اصلاح طلب از مطالبات جوانان بگوید. آنچه در پی میآید حاصل این گفتوگو است که میخوانید.
آقای حسنی! چقدر مطالبات جوانان در دولت یازدهم برآورده شد. اساسا آیا جوانان فرصت و امکان طرح مطالبات را در دولت یازدهم پیدا کردند؟
اول باید بگوییم مخاطب مطالباتشان چه نهادی است آیا دولت است یا حاکمیت به معنای بزرگتر؟
دولت
آقای روحانی در چه شرایطی دولت را تحویل گرفت، مردم منتظر یک منجی بودند و مطالبه این بود که وضعیت فاجعهبار متوقف شود و این اولین چیزی بود که میخواستند. دانشگاهها دنبال آزادیهای آکادمیک خود و مردم هم میخواستند تا وضع بحرانی نشود و کشور به یک ثبات برسد دولت روحانی در این مسایل بسیار موفق بود.
در بسیاری از حوزهها دولت مطالبات را بیش از انتظار حل کرده است و البته در برخی موضوعات پرداختن به مطالبات کمتر بوده است. بهعنوانمثال در فضای مجازی دولت موفق عمل کرده است و امروز همگان با استفاده از گوشیهای هوشمند از فضای مجازی با سرعت نسبتا بالا استفاده میکنند و میبینیم که کسبوکارهای اینترنتی بهخوبی شکل گرفتند و هرکدام غولی هستند.
در دولت نهم و دهم مشابه وضعیت اسفناکی بود و فیلتر میشد؛ اما دولت روحانی با دور زدن نهادهای محدودکننده توانسته این را حفظ کند و برای فیلتر نکردن ایستادگی میکند.
در حوزه دانشگاه ضعیف عمل شد. انتظار میرفت دانشگاه فضای با نشاطتری داشته باشد و انتظار میرفت نهادها و تشکلهای مستقل راحتتر فعالیت کنند؛ اما تشکلهایی که مخالف رأی مردم بودند دستشان بازتر شده و امکانات بهتری گرفتند. بهعنوانمثال دانشگاهی همچون دانشگاه شهید باهنر کرمان حامی مخالفان دولت است و خود رئیس دانشگاه که دولتی است منتقد جریانهای حامی دولت است.
در صدور مجوزها و تخصیص بودجهها، تشکلهای خاصی از دانشگاه بودجه سنگینی میگرفتند اما تشکلهای حامی روحانی امکانات کافی نداشتند و ندارند.
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه باهنر در سال 90 منحل شد و تا سال 92 کسی جرئت نداشت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه باهنر را از تشکلهای همسو به دولت وقت بداند، اما بهمحض روی کار آمدن دولت روحانی، انجمن اسلامی را دو دستی تقدیم به بسیج کردند.
فکر نمیکنید امروز دانشجویان و دغدغههایشان متفاوت با گذشته است؟
قطعاً تفاوت وجود دارد. نوع مطالبات نسل جدید فرق کرده اما آن نشاط و سختگیریهایی در برخی مواقع که باید باشد وجود ندارد.
در دولت نهم و دهم وقتی میخواستیم رئیسجمهور را نقد کنیم گرفتار سختگیرترین مجوزها میشدیم اما امروز علیه روحانی دروغ میگویند اما حامیان روحانی نمیتوانند بهراحتی مجوز جلسه بگیرند!
برای سخنرانی مطهری که نزدیک به دولت است دیدید که به چه سختی مجوز داده شد و سخنرانی به چه شکلی برگزار شد.
پس کارنامه وزیر علوم دولت یازدهم را قابل دفاع نمی بینید؟
کارنامه وزیر علوم مستقر را در حوزه فعالیتهای دانشجویی بسیار ضعیف میدانم.
امروز اقتصاد یکی از دغدغههای جوانان است، پیشتر آزادیهای اجتماعی و مدنی از مطالبات اصلی جوانان بود. به نظر شما این تغییر رویکرد از کجا منبعث شده است؟
باید به حجم طبقه متوسط نگاه کنید. پایان دولت اصلاحات طبقه متوسط به نسبت جمعیت، حجیم بود. طبقه متوسط گروهی است که تا حدود زیادی از نیازهای اولیه فارغ است و میتواند کتاب بخواند سینما برود روزنامه بخرد و نظر بدهد و در کمپینها شرکت کند.
دولت اصلاحات باعث حجیم شدن این طبقه شد؛ بنابراین مطالبات جمع تحصیلکرده رشد کرد. اما دولت نهم و دهم عملاً طبقه متوسط را ضعیف کرد و دغدغهها متفاوت شد. معتقدم آگاهانه طبقه متوسط را در ایران تضعیف کردند و خاستگاه طبقه متوسط آگاهانه تضعیف شد و ما را به نقطهای رساندند که دغدغه همه جامعه مسئله اقتصادی شد و واقعاً درگیر شدیم.
در دولت خاتمی با مفهوم آزادیهای مدنی درگیر بودیم که امروز به دغدغههای اقتصادی تبدیل شدند.
دولت یازدهم توانسته بود دغدغهها و انتظارات اقتصادی مخصوصا اشتغال را برآورده کند؟
یک بخش به تولید برمیگردد؛ اگر این بخش قوی نباشد نمیتوان گفت شغل پایدار داریم.
عملاً متولدین دهه 60 که پیک جمعیتی ایران هستند باید ده سال پیش سر کار میرفتند. آن دولت (نهم و دهم) کاری کرد که بهعنوانمثال 5 هزار نفر وارد مس شوند و یا فلان تعداد در استانداری یا فلان مجموعه صنعتی شاغل شوند؛ بدون اینکه دروازهای را برای تولید در نظر گرفته باشند. عملاً حقوقبگیران را به این مجموعه اضافه کردند و تولید و کاری هم اضافه نشده بود در حالی که اکثرا صلاحیت و کارآمدی لازم را هم نداشتند و فشار بر دولت افزایش یافت.
شرایط روحانی ساده نیست و تنها مشکل، مشکلات اقتصادی نبود. ما در آستانه سقوط اجتماعی بودیم و اتحاد بینالمللی عجیبی علیه ما شکلگرفته بود و امنیت مرزها و جامعه درخطر بود و دولت روحانی باید خیلی مسایل را جمع میکرد. اما انتخابات سال 96 نشان داد که امید همچنان زنده نگهداشته است.
روحانی علیرغم همه انتقادات امیدواری نسبتاً مطلوبی به طبقه متوسط که حالا در سنی است که به نان شب محتاج است داده؛ این طبقه میداند این ثبات و امید، پیشرفت را بیشتر میکند.
علیرغم اینکه رقیب روحانی تماماً مسئله اقتصادی را مطرح کرد و عملاً دیگر بحث ارزشهای انقلاب مطرح نبود، اما طبقه متوسط با این رأی بالا نشان داد که تقویت پیداکرده است.
علیرغم اینکه مطالبات جوانان به نحو مطلوبی عملی نشد اما جامعه به سطحی رسیده که نگاهش به سمت آینده است و روحانی را نه بهعنوان یک منجی بلکه به خاطر اینکه بگویند ما به عقب برنمیگردیم انتخاب کردند.
سال 84 سازمان ملی جوانان منحل شد. در ساختار جدید جوانان عملا در سایه نگه داشته شد. این نقد را قبول دارید؟
همه اینها بود و متأسفانه کار ضعیفی انجام شد. دولت روحانی و جریان اصلاحطلب «کادرسازی» خوبی نکردند. اوایل دولت خاتمی خوب بود. بهعنوانمثال مجلس جوانان دانشآموز تشکیل میشود و برنامههای خوبی برگزار میشد...
اما این نیروها رها شدند و ادوار مجلس شکل نگرفت. شاید سیاستگذاری منسجمی نشد.
بحث کادر سازی، روی سرمایه اجتماعی خیلی تأکید دارد. متاسفانه هیچ برنامه منطقی برای سرمایه اجتماعی وجود نداشت که مانع از به قدرت رسیدن این جریان (اصولگرا) باشند که همهچیز را نابود کرد.
الآن آن جوانان (نمایندگان مجلس جوانان) بیش از 30 سال سن دارند و درگیر مسائل اقتصادی شدند و نمیتوانند افراد کنشگر و فعالی باشند.
همین الآن در تمام ساختارها دولتی و خصولتی، اصولگراها حضور دارند و همینها ژنرالهای سیاسی این جریان در انتخابات اخیر بودند و فوقالعاده قوی عمل کردند.
دولت نهم و دهم همزمان طرفداران خود را بالا برد و در سیستم هضم کرد و شما نمیتوانید مدیرکل فلان سیستم را عوض کنید زیرا به عنوانی میگویند که فلانی احمدینژادی دوآتشه است. حفظ کردن ساختمان و سرمایه اجتماعی کاری بود که دولت نهم و دهم کرد. این افراد سینهچاک جریان اصولگرا هستند و فعالیت میکنند ولی جریان اصلاحطلب حقیقتاً نتوانست این کار را کند و دولت اول روحانی حقیقتاً به این مسئله توجه نکرد.
رأی روحانی از بدنه اصلاحطلبان است و نمیتوان نادیده گرفت و حال باید (از آقای روحانی) پرسید حالا که جریان اصلاحطلب کار خود را کرده است شما چه برنامهای دارید؟
در همین استان و در دولت اول روحانی. مدیران کل و فرماندارانی بودند که برای آینده این جامعه خطرناک بودند اما همچنان بودند و هستند.
مدیران ارشد استان حضور این مدیران را به استقرار تفکر اعتدال نسبت می دهند.
پس اعتدال را متوجه نشدهاند. وقتی مردم با دعوت مرحوم هاشمی و خاتمی رأی دادند اعتدال به این معنا نیست که مدیر احمدینژادی فرماندار باشد؛ این خیانت است. اعتدال این است که یک آدم معقول انتخاب کنیم که سابقه احمدینژادی نداشته باشد.
عملکرد سازمان ورزش و جوانان را استان را چگونه میبینید؟
مدیرکل ورزش و جوانان یک احمدینژادی دوآتشه است. پدر ایشان به من میگفت که من و زن و بچهام فدائیان احمدینژاد هستیم. من از مدیران و تصمیمگیران استان میپرسم؛ آیا در حوزه ورزش و جوانان اینقدر دستشان بسته بود؟ و یا در خصوص فرماندار کرمان اینقدر دستشان بسته بود؟
روحانی یک سیاستمدار و باهوش است. روحانی توانسته با غربیها و مستکبرین به یک تعامل برسد. در دولت دوم هم در تعامل با مجلس قدری دستش بسته بود. اما در دولت دومش با توجه به اینکه مجلس بسیار نزدیک به وی است و اعتدالی است، انتظار داریم آن نگاه و فکری که مردم به آن رأی دادند انتخاب شود.
آقای حسنی! جوانان از دولت دوازدهم چه انتظاری دارند؟
این خواسته در صحبتهای من نهفته بود. بهعنوانمثال وزیر علومی انتخاب شود که نهتنها حمایت از حامیان اصلاحات داشته باشد بلکه جلوی تخلفات گسترده رقبای انتخاباتی بایستد. آزادی آکادمیک به این معنا است که برای اجرای قانون ایستادگی کنیم
گرچه سال 97 را سال رونق اقتصادی پیشبینی کردند ولی دولت باید گامهای مؤثرتری بردارد چرا که اقتصاد و اشتغال جدیترین مطالبات جوانان است.
بسیاری از مدیران استان باید تغییر کنند و قطعاً اکثر فرمانداران فعلی در استان جایی در دولت بعد نبتید داشته باشند. باید فرمانداری منصوب شود که سرش را بالا بگیرد و بگوید من فرماندار یا استاندار دولت آقای روحانی هستم.
استاندار دست راست رئیسجمهور در کشور است و قدرت اختیار از وزیر کشور در کابینه بیشتر دارد و میتواند برای مدیران کلی هم که انتخاب نکرده نظارت داشته باشد. بسیاری از این مدیران کل متأسفانه توانایی کار کردن ندارند و نشان دادهاند که اصلا حامی روحانی نیستند و روحانی هم در یکی از سخنرانیهای خود به این موضوعات اشاره کرد.
باید یک وزیر کشور قدرتمند معرفی کند. گرچه وزیر کشور خوب عمل کرد و در برخی مواقع ایستادگی کرد اما وزیر کشور، استانداران و فرمانداران باید در کل کشور تغییر کنند.