گفتارنو- الهام همیت:
تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری زمان زیادی باقی نمانده است. دیروز آخرین روز ثبتنام نامزدها در انتخابات بود. در خصوص مهمترین رویداد سیاسی چهار سال پیش رو با محمدمهدی عربنژاد فعال سیاسی اصلاحطلب در استان کرمان به گفتوگو نشستیم.
آقای عرب نژاد چقدر احتمال میدهید آقای جهانگیری نامزد موردتوافق اصلاحطلبان باشد؟
من معتقد هستم آقای جهانگیری به چند دلیل از فرصت خیلی خوبی برخوردار است اول اینکه هشت سال در دولت روحانی بوده است، دوم اینکه روحیه محافظهکارانه ندارد، رک هست و بیپروا صحبتش را میکند و سوم اینکه رهبری هم اعتماد خیلی خوبی به آقای جهانگیری دارد.
به دلیل اینکه ورود ظریف هم منتفی شد به نظر من آقای جهانگیری میتواند گزینه بهتری بعد از آقای ظریف باشد. اطلاعات بهروز و کاملی که جهانگیری از اوضاع کشور دارد قطعاً بهتر از پسکارها برمیآید. در دولت روحانی آقای جهانگیری نقش معاونتی داشت و درواقع در معاونت خیلی اختیارات اجرایی نداشت و اختیارات در دست رئیسجمهور بود آقای جهانگیری در تیم اول دولت آقای روحانی با تیم هماهنگ بود اما در گروه دوم تغییراتی در تیم اقتصادی به وجود آمد که خیلی اختیارات آقای جهانگیری محدود شد و نتوانست آنطور که انتظار میرفت قوی عمل کند.
فکر میکنید آقای جهانگیری توان قانع کردن مردم دارد؟
قطعاً آقای جهانگیری توان قانع کردن مردم دارد توان پاسخگویی و توان عذرخواهی هم از مزیتهایی عملکردی آقای جهانگیری هست. و بهترین گزینه فعلی آقای جهانگیری است.
بهطورکلی فکر میکنید رویکرد شورای نگهبان درباره اصلاحطلبان چگونه است؟
تائید صلاحیتها در بحث انتخابات مجلس و انتخابات شورای شهر خیلیها رد صلاحیت میشوند اما در پست ریاست جمهوری چون گزینههای اصلی اندک است دست شورای نگهبان برای حذف بازنیست.
کدامیک از چهرههای اصلاحطلب را بدون در نظر گرفتن فاکتور شورای نگهبان واجد شرایط جلب آرای مردم میدانید؟
با توجه به منتفی شدن ورود آقای ظریف به عرصه انتخابات، گزینه قوی بعدی آقای جهانگیری موردنظر ماست
وضعیت اردوگاه اصولگرایان را چگونه میبینید؟
در اردوگاه اصولگرایان ورود آقای رئیسی خیلی تأثیرگذار خواهد بود. بهطوریکه باعث خواهد شد اتحاد بین اصولگراها بیشتر شود. درواقع کار اصلاحطلبها سختتر خواهد شد.
آقای رئیسی بنگاهها و شرکتهای اقتصادی و کارخانههای صنعتی که قبلاً توسط خود قوه قضاییه یا با دستور مستقیم قوه قضائیه تملک شده بود یا تعطیلشده توسط رئیسی مجدداً احیا و باز شد. درواقع گرهی که خود سیستم دستگاه قضایی با شکایت بانکهای عامل انجام دادند مجدداً توسط دستگاه قضا باز شد و این موضوع باعث قهرمان سازی رئیسی شد. بخشی از مردم به جزئیات این موضوع بازگشاییها بنگاههای اقتصادی تعطیلشده توجه ندارند و درواقع این موضوع به نفع رئیسی شد و بهعنوان یک قهرمان از وی یاد میکنند.
نظر شما در خصوص ثبتنام آقای رئیسی و حضور در عرصه انتخابات چیست؟
با توجه به ورود آیتالله رئیسی آرایش قوای سیاسی در جبهه اصولگرا شکل متفاوتی پیدا کرد. ازیکطرف انتظار میرود تا سایر چهرهها به نفع آیتالله کنارهگیری کنند و از طرف دیگر آنها نیز برنامه دارند و بعید است همه کنارهگیری کنند
نکته دیگر در اردوگاه اصلاحطلبان است چراکه ورود آیتالله رئیسی میتواند موجب شکلگیری فضای متفاوتی در بدنه اصلاحطلبان باشد و حتی انگیزه فعالان سیاسی را در این رقابت بیشتر کند.
البته اگر من جای آقای رئیسی بودم شاید ورود نمیکردم چون رئیسجمهور در کشور ما در دوره اول شاهد تأییدش هستیم و معمولاً در دور دوم تخریب میشوند و فحش میخورند این برای آقای رئیسی زیبنده نیست که چهرههای محبوب هستند. نکته بعدی هم این هست که آقای رئیسی تیم اجرایی ندارند از طرفی هم حکم پنجساله از سوی دستگاه قضا برای ریاست قوه قضاییه دارند که دو سال از خدمتش باقیمانده است.
به نظرم آقای رئیسی در قوه قضائیه حرکتهای بسیار خوبی زدند و در بحث قهرمان سازی موفق بودند و در قوه قضاییه بسیار عالی عمل کردند در روال اصلاح قوانین بهشدت خوب کارکردند و خوب کار میکند در حال اصلاح ساختار قوه قضایی هستند بهشدت روی اصلاح قوانین تلاش میکنند بنابراین اگر آقای رئیسی از دستگاه قضا بیرون بیایید درواقع عوامل فساد به دستگاه قوه قضائیه رسوخ پیدا میکند و زحمات چهارساله آقای رئیسی در دستگاه قضا هدر میرود.
مهمترین چالش اصلاحطلبان بیانگیزگی عمومی برای مشارکت در انتخابات است در این زمینه چه نظری دارید و اصلاحطلبان چگونه باید این مسأله را مدیریت کنند؟
کاهش انگیزه مردم به چند عامل مربوط است: یک عامل حذف گسترده چهرههای اصلاحطلب به دلایل مختلف در انتخابات مجلس شورای اسلامی، خبرگان رهبری و شوراهاست. عامل دوم تخریب چهرههای اصلاحطلب از تریبونهای مختلف دینی و انقلابی. عامل سوم عملکرد نامناسب دولت و تحمل شرایط بد اقتصادی.
این عوامل موجب شده که مردم ازیکطرف نماینده ایی در رقابتها نداشته باشند و از طرف دیگر شرایط بسته فرهنگی و اقتصادی عرصه زندگی را برای مردم تنگ کرده است.
این مسئله بهسختی قابلیت مدیریت شدن را دارد و تنها بایستی منتظر شانس بود چراکه در صورت دوقطبی شدن انتخابات ریاست جمهوری احتمال حضور مردم افزایش مییابد. بنده معتقد هستم تنها راه حضور و انگیزه مردم و افزایش مشارکت باز شدن فضای نظارتی از طرف شورای نگهبان است و از طرف دیگر استراتژی و یا آرایش سیاسی است که جریان اصلاحطلب به خود میگیرند.
در انتخابات شورای شهر کرمان تعداد زیادی از نامزدها رد صلاحیت شدهاند فکر میکنید تأثیر این رد صلاحیت بر فضای سیاسی چگونه باشد؟
در مرحله اول اعمال نظارت تعداد زیادی از گزینههای اصلاحطلب ردصلاحیت شدند اما پسازآن و در ادامه درصد قابلتوجهی تائید شدند اما مشکل اینجا نیست و مشکل اساسی به قبل از ثبتنام برمیگردد.
ازآنجاییکه این حذف گسترده قابل پیشبینی بود همچنین بیانگیزگی که ریشه در مراحل نظارتی قبل از شوراها را داشت ازیکطرف و حاکم شدن فضای بسته بر کشور و جریانهای سیاسی اجتماعی موجب شد تا بسیاری از چهرههای اصلاحطلب از قبل تصمیم به عدم حضور داشتند.
عدهای معتقد هستند روند افزایش رد صلاحیتها باعث میشود تا در آینده نیروهای مؤثر تن به حضور در انتخابات ندهند شما چه فکر میکنید؟
اینیک واقعیت است، وقتی دستگاههای نظارتی به بدنه سیاسی بیاعتماد باشد، کم کم جهت معکوس نیز پیدا میکند و فعالان سیاسی نیز به دستگاههای نظارتی بیاعتماد میشوند.
علاوه بر این بیاعتمادیها در این سطح موجب میشود تا مردم هم نسبت به خود و در روابط بین خود دچار بیاعتمادی میشوند و همچنین نسبت به حاکمیت.