گفتارنو/محمدعلی شهابی:
دوشنبه گذشته بیست و سوم اسفندماه رئیس کمیسیون بهداشت مجلس در نامهای به وزیر بهداشت از اینکه در بیمارستان باهنر کرمان جسد یک بیمار فوتشده را به دلیل تأمین نشدن بدهی بیمارستان ترخیص نکردهاند، اعتراض کرد و این اقدام را گروگانگیری نامید. دکتر نوبخت این مطلب را 4 روز بعد از ترخیص جسد و به نقل از نماینده کهنوج اعلام کرد و خواستار توضیح وزارتخانه شد.
برای روشن شدن ماجرا به سراغ مسئولان بهداشتی رفتم و نظر آنها را جویا شدم.
دکتر احمد حمزه نماینده کهنوج و عضو کمیسیون بهداشت مجلس گفت: این موضوع با دخالت وزارت بهداشت خاتمه یافت و امیدوار است که مسئولان بهداشتی در اینگونه موارد دقت بیشتری به خرج دهند. آرامش حوزه سلامت برای ما مهم است و باید دقت شود که این حوزه آسیب نبیند. این پرونده البته چند روزی هم گرفتار مسایل قضایی بود و جسد متوفی بدون پرداخت هیچوجهی از بیمارستان ترخیص شد.»
معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی اما اطلاعات دقیقتری از این ماجرا را بیان کرد. دکترحمیدرضا رشیدی نژاد گفت: فرد مورد اشاره در تاریخ یکم اسفند و به دلیل اصابت تیر به ناحیه شکم از جنوب استان اعزام و در بیمارستان باهنر پذیرش شد اما در تاریخ نهم اسفندماه و در ساعت 22 شب فوت شد. همراهان بیمار چون در روز اول بستری شدن ایشان، اطلاعات هویتی برادر ایشان را به بیمارستان اعلام کرده بودند بعد از فوت و برای احراز واقعی هویت، گرفتار مراحل اداری و قضایی شدند و همین علت، باعث تأخیر در روند ترخیص متوفی شد.»
رشیدی نژاد افزود: « ازآنجاکه محل سکونت متوفی و مرجع قضایی مربوط در جنوب استان واقعشده بود نامه احراز هویت در تاریخ 16 اسفندماه به بیمارستان ارسال شد. در این مدت البته درخواست برادر متوفی در 14 اسفند مبنی بر مساعدت برای ترخیص با پینوشت دفتر امور اجتماعی استانداری به این معاونت ارسال شد و همزمان با تماس نماینده کهنوج این مهم در دستور کار معاونت قرار گرفت و دستورات لازم صادر و نهایتاً جسد در روز 19 اسفندماه ترخیص شد».
فرخی مدیر مالی بیمارستان هم ضمن تکمیل سخنان رشیدی گفت: اگر این فرد تحت پوشش بیمه بود تمام هزینههای او کمتر از دو میلیون تومان میشد و مددکاری بیمارستان راحتتر میتوانست در مورد ترخیص جسد اقدام کند. اما در چنین مواردی که مبلغ بدهی بالاست نه مددکاری و نه بیمارستان توانایی پرداخت این بدهی را ندارند و طبق دستور مقام بالاتر و روندهای قانونی برخورد میشود. در این مورد هم ازآنجاکه هویت متوفی احراز نشده بود و از طرفی نهادهای حمایتی و امدادی هم مساعدتی نکرده بودند پروسه ترخیص زمانبر شد.»
فرخی پروندهای را نشان داد که بعد از ترخیص جسد یک کودک 10 ساله - تبعه افغانستان که به دلیل تیرخوردگی فوت شده بود- سازمان بازرسی در نامهای از دانشگاه علوم پزشکی کرمان سؤال کرده که بدهی سی میلیون تومانی این فرد چگونه پرداختشده است. و یادآور شد: به همین علت بیمارستان تابع دستور مقام بالاترمیباشد که در مورد این پرونده معاونت درمان نهایت تلاش خود را انجام داده است»
شایان ذکر است در مورد اتباع غیرمجاز افغانستان متأسفانه هیچ قانونی از مراکز درمانی حمایت نمیکند و این افراد بعد از فوت یا بهبودی درصورت بدهی به مراکز، سرانجام برحسب دستورات امنیتی ترخیص شده ولی هیچوقت هیچ کمک مالی نه از طرف امور پناهندگان سازمان ملل و نه از طرف نهادهای امدادی بهحساب بیمارستان واریز نمیشود. ازآنجاکه ممکن است این پروندهها در حوزه سیاسی و بینالمللی تبعات ایجاد کنند سرانجام بهصورت دستوری تعیین تکلیف شده و بدهی آنها بر دوش بیمارستان و بخش سلامت سنگینی خواهد کرد.
با خانم بلوچ مددکار پرونده هم گفتگوی تلفنی انجام شد. بلوچ میگوید:ازآنجا که در پروندههای جنایی هزینههای مقتول بر عهده قاتل و حسب رأی دادگاه است ما نمیتوانیم وارد شویم. در این پرونده البته چون بدهی 23 میلیون تومان از عهده مددکاری خارج بوده است، مجبور شدیم از نهادهای امدادی کمک بگیریم که آنها هم کمکی نکردند.»
او این را هم اضافه کرد: « اگر متوفی تحت پوشش بیمهای بود میتوانستیم مساعدت کنیم ولی سرانجام با تلاش دانشگاه و مساعدت رئیس دانشگاه این پرونده در تاریخ 19 اسفند تعیین تکلیف شد ولی چون به تعطیلی جمعه خورد و برای بررسی ابعاد حادثه و حضور کارشناس اسلحه پزشکی قانونی و اعلام نتیجه نهایی پزشکی قانونی تاریخ ترخیص آنها از سردخانه 23 اسفند انجام شد اما از طرف بیمارستان در ظهر 19 اسفند ترخیص نهایی انجامشده بود و حتی خودم تلفنی به آنها اطلاع دادم که کارشان انجامشده و برای ترخیص جسدشان حاضر شوند».
اما برادر متوفی دل پردردی از مسئولان استان دارد. او که اهل روستای نمداد در مرز سیستان و کرمان است میگوید:هیچ امکاناتی در محل زندگی ما وجود ندارد و این قتل هم به دلیل دعوا بر سر فقط سی هزار تومان پول انجامشده است و برادرم مثل بسیاری از مردم روستا فاقد امکانات هویتی و شناسنامهای و فاقد کد ملیاست. ابتدا فکر نمیکردیم فوت شود و به همین دلیل برای کاهش هزینهها نام خودم را که دفترچه بیمه داشتم به پذیرش دادم و بعد از فوت مجبور شدیم هویت پرونده را تغییر دهیم.»
او مدعی شد: «در روز اول هیچ همکاری در بیمارستان وجود نداشت و ما را به نهادهای امدادی معرفی کردند چون برادرم بیمه نبود کمیته امداد و بهزیستی هم مساعدتی نکردند. استانداری در نامهای به دانشگاه دستور مساعدت داد ولی رئیس دانشگاه در راهرو به من گفت که تأمین این مبلغ برای ما مقدور نیست اما مساعدت هرچقدر امکان داشته باشد انجام میشود. به نماینده کهنوج زنگ زدیم و موضوع را مطرح کردیم که بعد از این تماس، ایشان با دانشگاه صحبت کردند و مراحل رسیدگی تسریع شد.»