گروه اقتصاد /محبوبه فیروز آبادی :
گفتوگو با مدیر کل برنامه و بودجه استان با هدف بررسی پروژههای اقتصاد مقاومتی در استان کرمان انجام شد. اگر چه وارد جزییات تک تک پروژهها نشدیم اما نقدهای کلی که بر این پروژهها مترتب بود، مطرح کردیم و جعفر رودری پاسخ داد که میخوانید.
آقای رودری! برخی میگویند که اقتصاد مقاومتی اگرچه مسئله درست و بهجایی است اما در خیلی از شهرستانها و ادارات کارهای روتین بهعنوان طرحهای اقتصاد مقاومتی اعلام میشود! میخواهم بگویم ما شاهد اجرای یک رویکرد جدید در دستگاههای اجرایی استان نیستیم .این نقد به نظر شما چقدر منصفانه میآید ؟
در بحث اقتصاد مقاومتی ما باید چند مسئله را در نظر بگیریم که مهمترین آن این است که اگر ما بخواهیم نسبت به مسئله اقتصاد مقاومتی قضاوت کنیم به سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و آنچه از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ میشودبهعنوان صاحب این فکر و ایده برگردیم.
در صدر اقتصاد مقاومتی سه مسئله موردتوجه قرار میگیرد ، یکی رشد پویا است ، دوم ارتقا سطح مقاومت اقتصادی و سوم دستیابی به اهداف سند چشمانداز. اگر ما بخواهیم تفسیر برنامهای از این سه آیتم داشته باشیم ، رشد پویا که تأکیدبرافزایش تولید و رفاه در اقتصاد است . پارامتر دوم نگاه اصلاح ساختار و اینکه ازنظر ادبیات توسعهای نزدیک به ادبیات توسعه پایدار است و ضمن اینکه مقاومت در برابر تمام شوکهاکه میتواند بیرونی و خارج از کشور باشد و همینطور شوکهای طبیعی که اصلیترین آن در استان کرمان مسئله آب است. باید ببینیم آسیبپذیری اقتصاد ما از کجا است . مثلاً در بخش کشاورزی شما عمدهترین نقطه آسیبپذیری را کجا میبینید.
بنابراین در نگاه اول ما باید تولید را داشته باشیم یعنی تولید را بیشتر کنیم. در نگاه دوم که ارتقا سطح اقتصاد مقاومتی را داشته باشیم یعنی حرکت ما بهگونهای باشد که درواقع این آسیبپذیری از عوامل طبیعی را کمتر کند .
رویکردهایی که ما در توسعه پایدار دنبال میکنیم این است که با اتخاذ راهکارها و سیاستهایی یک سری پروژهها را تعریف کنیم چون استحضار دارید آنچه تا الآن از طرف دولت در خصوص اقتصاد مقاومتی دنبال شده است عمدتاً عملکرد برنامه وپروژه محور بوده است.
مطلوبیت شما این بوده است . قبول دارید که در اجرا این اتفاق نیفتاده است؟
آنچه ما در سال 95 داشتیم حدود 430 پروژه بود. از یک نگاه بیرونی ما پروژههایی را داشتیم که از گذشته بودند و الآن جز پروژههای اقتصاد مقاومتی محسوب میشوند . برای مثال طرح همیاران آب. اگر به دورههای قبل برگردیم میبینیم که آنجا هم یکسری کارها برای این طرح انجامشده بود.
ممکن است برداشت فردی که از بیرون به این مسئله نگاه میکنند این باشد که ما همچنان پروژههای قبلی را ادامه میدهیم. من مثالی سادهترمیزنم، ما پروژهای تحت عنوان آبرسانی به یکی از روستاهای نزدیک گوغر را داریم. خیلیها این سؤال برایشان پیشآمده بود که چرا ما این پروژه را جزو پروژههای اقتصاد مقاومتی حساب میکنیم . به دلیل یک سری محدودیتهای اجتماعی و یا زیرساختی وجود داشته است و ما برای رفع آن، این پروژه را تعریف میکنیم.
ممکن است یکسری فعالیتهای روتین وارد پروژههای ما شوند و ما این را انکار نمیکنیم ولی نسبت به کارایی که این پروژهها در استان کرمان دارند درصد ناچیزی است.
قبول دارید بخش خصوصی رفتارهایی بر اساس منفعت دارد و عنصر تأثیرگذار بر روی تصمیماتش سود است. معینهای اقتصادی چه حاصل و دستاوردی از اینکه معین اقتصادی هستند دارند ؟
سؤال خوب و پایهای بود. ما در گردهمایی که با رؤسای کشور در ماه گذشته داشتیم. سؤالی که برای دبیران و رؤسای ستاد اقتصاد مقاومتی پیشآمده همین بود که چرا یک شخص و یا یک بنگاه اقتصادی تحت عنوان معین اقتصادی وارد عرصه اقتصادی میشود.
ورود این اشخاص تحت ملاحظات مختلفی اتفاق افتاده است که یکی از آنها تحقق مسئولیتهای اجتماعی است.در تمام دنیا و ایران شرکتهای اقتصادی که صرفاً نگاه سودآوری دارند،یکسری مسئولیتهای اجتماعی را همواره میپذیرند و یا بهنوعی عرف شده است که اینها را بپذیرند. بنابراین بخشی از این ورود بهواسطه این موضوع بوده است.
بخش دیگری هم برمیگردد به آن نگاه خاص و رویکرد شخص استاندار. ایشان بنا بر تعاملی که ایجاد کردهاند و افراد را قانع کردهاند که در این نقطه جغرافیایی ورود پیدا کنند . یعنی بخش از آن به مسائل انسان دوستانه و بخشی هم به مسئولیتهایی که شخص نسبت به منطقهای که نسبت به آن تعلق خاطر داشته باشد، برميگردد.
اما آنچه من فکر میکنم بهعنوان یک اصل پایهای باید به آن بپردازیم این است که معمولاً در اجرای یک پروژه حتی اقتصادی، ما یک منفعت شخصی داریم که متوجه فرد مجری میشود و یک منفعت بهاصطلاح اجتماعی داریم که به جامعه برمیگردد.
برای مثال هواپیمایی ماهان بهعنوان یکی از معینهای اقتصادی چرا در شهداد حضور پیدا میکند؟
اگر به حوزه منفعت شخصی برگردیم حتماً هواپیمایی ماهان بنا به نقش و جایگاه عقلانیتی که این بنگاه اقتصادی دارد رفتارش برای ورود به این منطقه و پروژه اقتصادی با توجه به تحلیلهای اقتصادی بوده است و قطعاً امکان ندارد که ورود این بنگاه بدون در نظر گرفتن مسائل اقتصادی باشد. اما اجرای این پروژه یک سری منفعتهای اجتماعی را نیز رقم خواهد زد.
اگر همین پروژهای که هواپیمایی ماهان در شهداد اجرا میکند به نتیجه برسد باعث میشود که افراد زیادی در آنجا مشغول شوند و فعالیتهای ایجادشده تأثیرات غیر مستقیمی دارند که اقتصاد این را تحت عنوان پیامدهای خارجی اجرای یک پروژه در نظر میگیرد که در این موضوع خاص همان پیامدهای خارجی کاملاً مثبت را برای آن منطقه دارد که اگر بخواهیم از آنها نام ببریم در منطقه شهداد زمانی که رونق اقتصادی ایجاد میشود باعث میشود بهصورت غیرمستقیم یک سری فعالیتهای دیگری هم ایجاد شود مثلاً کمپ گردشگری که توسط هواپیمایی ماهان صورت میگیرد موجب ورود گردشگر به منطقه خواهد شد .
وقتی گردشگر وارد میشود قطعاً یکسری فعالیتهای جانبی ارائه خدمات در منطقه تعریف خواهد شد و شکل خواهد گرفت . این همان بخش پیامدهای اجتماعی است. اگر بخواهم آن را در یک جمله خلاصه کنم میتوانم بگویم که این نگاه برد برد است و برای همه معینهای اقتصادی هم میتوانیم در نظر بگیریم و این مسئله برد کمک میکند بتواند اینیک الگوی پایدار باشد و بماند. سهم در این برد در هر جایگاهی فرق دارد ، برای مثال بنیاد مستضعفان بیشتر بعد اجتماعی را در نظر دارد یا یک بنگاه بعد شخصی را بیشتر ملاحظه می کند ولی قطعاً ما میتوانیم این بخش را در نظر بگیریم.
شما اشاره کردید که صنعت و معدن محور توسعه استان کرمان شده است . فعالین بخش خصوصی میگویند که زیرساختها در استان کرمان فراهم نیست . دکتر صدر جعفری نایب رییس کمیسیون صنعت و معدن اتاق بازرگانی میگویند حتی مسایل اولیه را هم در استان حل نکردهایم. به عنوان مثال پیشنیاز فعالیت معادن به صورت اصولی، نقشههای زمینشناسی کرمان است و زمانی که این نقشهها را در کنار هم میگذاریم چون دو کارشناس آنها را تهیهکرده است شکافهای بین نقشهای وجود دارد. شما این نقد را چقدر قبول دارید ؟
اینکه زیرساختهای ما الآن در حد 100 درصد استاندارد است قطعاً قابلقبول نیست. در مناطق جنوبی کرمان ما برای تأمین زیرساختهای اصلی توسعه بخش صنعت و معدن دچار مشکلاتی هستیم اما خوشبختانه با برنامهریزیهایی که انجامشده است برای مثال نیروگاه کهنوج و خطوط انتقال پستهای برقی که الآن در استان مصوب شده است ما نقطه کور و خلأ برای تأمین زیرساختهای استان کرمان نخواهیم داشت.
در طی چند سال ؟
با توجه به برنامهریزیهای ما در طی دوسال رفع خواهد شد .
من واقعاًعلاقهمندم که بدانم چند درصد سرمایهگذاریهایی که در کرمان وجود دارد به دلیل محدودیتهایی زیر بنایی الآن تعطیل هستند یا اینکه شروع به کارنکردهاند ؟ چون این دغدغه ما است و واقعاً بهعنوان یک مسئله مهم هم در مباحث اقتصاد مقاومتی و هم نگاه راهبردی استان سیاستگذاری که انجامشده است، تأکیداتی که از سوی سازمان برنامهوبودجه کشور داریم و خود شخص آقای نوبخت که به شکل ویژه به این حوزه کمک میکنیم.
حتماً مواردی را که دوستان احساس میکنند که درجایی یک سرمایهگذاری قابل انجام است و زیرساخت آن نیست ، دولت حتماً این تعهد را دارد که زیرساختهایی که در حیطه تعهد آن است را تأمین کند .
اینکه شما بهصورت خاص به نقشههای زمینشناسی اشاره کردید؛ نقشهها را ما تقریباً در استان کرمان میتوانیم بگوییم که کامل هستند و هرسال سازمان مدیریت روی بحث به هنگام سازی نقشههای استان مطالعاتی زیادی را انجام میدهد.
انتقاد ایشان متوجه سازمان زمینشناسی خاوری بودو ...
ما این را بهعنوان خلأ نداشتیم که طرح یک موضوع باشد اما قطعاً ما درزمینه اکتشاف راه زیادی را داریم.
بخش خصوصی حاضر نیست در زمینه اکتشاف سرمایه گذاری کند. دولت چه برنامهای دارد؟
در هیچ جای دنیا ما به این صورت نداریم که دولت پهنهی سرزمین خود را بهصورت صد در صد بشناسد . قاعدتاً بنا بر آن تحقیقات اولیه که انجام میشود این زمینه را فراهم میکند که خود بخش خصوصی وارد این عرصه شود . حداقل در همان جنوب استان کاملاً مشهود بود جاهایی که بخش خصوصی وارد بحث اکتشاف شده است واقعاً به نتیجه خوبی میرسند ولی اینیک ریسک محدودی هم دارد چون ممکن است این هزینهها سوخت شود و به نتیجه قطعی نرسد .
نمیشود که تدبیراتی برای پوشش بیمهای این ریسکها انجام دهید ؟
یک کاری خوبی که ما در استان کرمان انجام دادیم این بود که بهعنوان یک پروژه اقتصاد مقاومتی 20 درصد پهنه استان را برای کارهای اکتشافی به بخش خصوصی دادیم که آن را انجام دهد و در حد استاندارد اولیه کار هدفگذاری کردیم و خوشبختانه این کار هم انجامشده است .
در حوزه معدنی بهخصوص در بحث اکتشاف این خواسته بهحق است که بر روی ظرفیتهای معدنی کارکنیم وبهعنوان یک نگاه راهبردی و ضرورت ویژه استان به آن پرداختهایم.
در بخش صنعت و معدن آب یکی از چالشهاست ،کارشناسان دولتی هم به این نتیجه رسیدهاند که توسعه کشاورزی بیرویه بوده است و در برخی جاها بهرهوری لازم را ندارد .
راهکار بخش خصوصی ایجاد بازار آب است ، یعنی صنعت و معدن بتواند از کشاورزی آب بخرد و یا حتی کشاورزی از کشاورزی . شما چقدر قبول دارید که بازار آب میتواندکمککننده باشد ؟
ما هرچه که بتوانیم به سمت مدیریت مشارکتی با اتکا به مردم حرکت کنیم این پایدارتر است و میتواند از استحکام ، دوام و عقلانیت پایدارتری برخوردار شود. این را بهعنوان یک اصل در همه زمینهها قبول داریم . اقتصاد مقاومتی هم تحت عنوان بحث مردمی کردن اقتصاد مطرح است .
یعنی اینکه ما هرچه بتوانیم بهجز نقشهای حاکمیتی دولت، بقیه موارد را به سمت مشارکتی ببریم. بنابراین این مسئله را من فکر میکنم که میتوانیم بهعنوان یک نگاه کارشناسی بیان کنیم ولی اینکه تا چه حد زیرساختهای آن فراهم است بحثی جداست .
ضمن اینکه در مسئله آب من میخواستم که این نکته را بگویم آنچه امروز مشکل ما در موضوع آب است یک زیرساخت قانونی است که من فکر میکنم نمایندگان محترم مجلس بهعنوان یک نگاه مهم و یک موضوع اساسی حتی در سطح کشور به این مسئله نگاه کنند و آن این است که ما از یکطرف یک عامل مهم، کمیاب ، حیاتی و اقتصادی به نام آب را قیمت صفر برای آن در نظر گرفتیم و توقع داریم که رفتار اقتصادی از طرف کارگزاران اقتصادی حاکم شود . طبیعی است که این دو باهم جور در نمیآیند. فرض کنید که ما هوا را که رایگان است بگوییم تنفس کردن باید اصولی شود ، طبیعی است که این اتفاق نخواهد افتاد . برای مسئله آب هم همین قضیه حکمفرما است.
اگر درگذشته مدیریت آب توسط مردم اتفاق میافتاد ، مردم حساسیت کاملاً منطقی بر روی حقآبه داشتند و زمانی که مدیریت این مسئله از مردم گرفته میشود و از نظر قیمتگذاری هم این را بهعنوان یک کالای رایگان در نظر بگیریم واقعاً انتظاری بیشتر از این نباید داشته باشیم .
پس ببینید این بهعنوان یک الزام زیرساختی که باید به همین شکل به آن نگاه شود و اصلاحات لازم را دنبال کند . وگرنه اینکه ما بخواهیم حتی تسهیلات ارزانقیمت هم ارائه کنیم مسئله آب به نظر من به شکل اساسی و بلندمدت حل نخواهد شد .