طنز
ترکان، مشاور رئیس جمهور: برخی فسادهای یاران احمدی نژاد مانند کوهی از یخ مخفی است.
سازمان محیط زیست روسیه از گم شدن چند کوه یخی در منطقه سیبری خبر داد.
یاران احمدی نژاد: چرا اینجوری نگاه می‌کنین؟ دستمون برای پرداخت یارانه خالی بود.
آیدین سیار سریع در قانون نوشت:
خبر: یک مبتکر استرالیایی کلاهی ابداع کرده که والدین می‌توانند با آن کودک گمشده خود را پیدا کنند.
از سر دلسوزی: پیشنهاد می‌کنیم کلاهی هم ابداع شود که شرکت تاسیسات دریایی بتواند دکل گمشده خود را پیدا کند.
اطلاعیه: عطف به پیشنهاد نویسنده ستون بندبازی در روزنامه قانون به اطلاع می رساند که کلاه فوق الذکر در هشت سال مهرورزی اختراع شده است ولی در حال حاضر این کلاه به عنوان وثیقه در اختیار بانک قرار دارد. لطفا پیگیری نفرمایید.
خبر: بیلبورد فیلم «پاداش» اثر جدید کمال تبریزی شبانه پایین آمد.
هشدار به جامعه هنری: خودتان بیایید پایین وگرنه ما می‌آییم بالا.
جمله قصار: برای پایین نیامدن اصولا نباید بالا رفت.
از سر دلسوزی: پیشنهاد می‌کنیم کمال تبریزی به ساخت ابله ادامه دهد.
رئیس سازمان بازرسی کل کشور: در حال حاضر مشغول رسیدگی به پرونده فساد بانکی مربوط به درآمد 108 میلیارد تومانی یکی از مدیرعاملان بانک‌های کشور هستیم.
نکته: ملاحظه می‌کنید که درآمدها مطابق با تورم افزایش پیدا کرده. منتقدان یاوه‌گویی نکنند.
نیمه پر لیوان: ما جدیدا خبر اختلاس که می‌شنویم احساس غرور بهمان دست می‌دهد. کشور ما واقعا کشور ثروتمندی است.
همینجوری: بچه که بودیم فکر می‌كردیم کسانی که در بانک کار می‌کنند پولدارترین آدم‌ها هستند. بزرگ‌ترهایمان از این تصور می‌خندیدند. الان که بزرگ شده‌ایم هم همین فکر را می‌کنیم، فقط نمی‌دانیم چرا بزرگ‌ترهایمان دیگر نمی‌خندند.
ترکان، مشاور رئیس جمهور: برخی فسادهای یاران احمدی نژاد مانند کوهی از یخ مخفی است.
سازمان محیط زیست روسیه از گم شدن چند کوه یخی در منطقه سیبری خبر داد.
یاران احمدی نژاد: چرا اینجوری نگاه می‌کنین؟ دستمون برای پرداخت یارانه خالی بود.
خبر: پکن در واکنش به گزارش سالانه وزارت امور خارجه آمریکا در مورد وضعیت حقوق بشر در جهان به شدت از کارنامه حقوق بشری آمریکا انتقاد کرد.
روال کار: آمریکا درحالی که با یک دست مشغول تبعیض نژادی است با دست دیگرش از نقض حقوق بشر در کشورهای مخالف انتقاد می‌کند. کشورهای مخالف هم در حالی که یک دست‌شان بند تبدیل منتقدان به کنسرو لوبیاست با آن دست‌شان از وضع حقوق بشر در آمریکا انتقاد می‌کنند. بالاخره یک روز دو طرف با هم دست می‌دهند و آن دست منتقد حقوق بشرشان آزاد می‌شود و دو دستی به امور داخلی‌شان رسیدگی می‌کنند.
