گفتار نو/ محبوبه فیروزآبادی:
هر چه رشته بودند، پنبه شد و دوران سلطانی کرمانیها در قالی به سر آمد. اشکال از خامه بود یا ریس یا سیاستهای دولتی، البته که فرق میکند، اما نتیجهاش همانی است که دیدیم؛ قالی کرمان از سبد صادراتی ایران حذف شد. حال پس از «برجام» باید دید فرجام قالی کرمان چه میشود، علیالحساب صادرات فرش به آمریکا آزاد شده است. از عطااله شفیعیپور رییس اتحاديه بافندگان فرش دستباف استان کرمان در این خصوص پرسیدم که میخوانید.
آقای شفیعیپور! با توجه به مذاکرات اخیر بین ایران و 5+ 1 و آزاد شدن صادرات فرش ایران به آمریکا، آینده فرش کرمان را چطور میبینید؟ کشور آمریکا از مشتریهای قدیمی فرش کرمان است. خود ما تا سال 81، حدود 40 هزار متر فرش به آمریکا صادر میکردیم که متاسفانه بعد از تحریمها این موضوع متوقف شد و ما نتوانستیم به قراردادهایمان عمل کنیم. در واقع بازار آمریکا بازار خیلی لوکسی برای فرش کرمان است، ضمن اینکه فرش کرمان آنجا شناخته شده است. برغم آنکه سلایقی عوض شده اما خیلیها در آمریکا دنبال فرش کرمان هستند و یکی از افتخاراتشان این است که فرش کرمان را استفاده میکنند. من فکر میکنم این اتفاق یک روزنه بسیار خوب، برای رونق فرش کرمان است.
بعد از مذاکرات، تحرکی در بازار فرش، ایجاد شده است؟
تحرک که هنوز نه. فرش یک چیز ریشهای است. بعضی چیزها شاخ و برگهای مختلف دارد فرش از ریشه باید تحرک داشته باشد. امید و امیدواری هست و انگیزهها زنده شده است. اما اینکه چه باید بکنیم، فرصت خیلی کم بوده است. از زمانی که توافق شده است، خیلی نگذشته است. اما در مجموع خیلی از صادر کنندهها و خیلی از تولید کنندهها دارند به این سمت میروند که سلیقهای که در آمریکا هست را وارد خط تولید کنند. تقریبا میشود گفت در حال برنامهریزی هستند، ولی هنوز هیچ اقدامی نشده است. خود ما در حال برنامهریزی برای صادرات فرش کرمان به بازار آمریکا هستیم.
وضعیت فعلی بازار را چطور ارزیابی میکنید؟
با توجه به تورم و توقف تولید فرش در کرمان، بازار فرش کرمان رونق ندارد. خیلی از بافندههایی که دارند فرش تولید میکنند، بازار فروش ندارند. یعنی بعد از تولید نمیدانند فرش بعدی را چگونه باید ببافند و از کجا درآمد کسب کنند تا بتوانند فرش بعدی را ادامه بدهند. فرشهایی که روی دست بافندهها مانده است باعث رکود تولید شده است.
یعنی بحران نقدینگی دارید؟
بله بحران نقدینگی هست. اگر مشکل حل بشود تولید سرعت پیدا میکند.
بازار داخلی هم به نظر میرسد رونق ندارد و تقاضایی هم در بازار داخلی وجود ندارد!
بازار داخل بر اساس نیازش اقدام میکند. فرض میکنید یک نفر برای خانهاش بخواهد یک قالی بخرد، میرود میخرد. ما بازار داخلی را اینگونه میبینیم. بازار داخلی در کرمان در سطح تجار مدتهاست که رونق ندارد. در سطح نیازهای مردم نیز بازار متوقف است. چون شما اگر تا دیروز میخواستید قالی بخرید میگفتید صبر میکنم تا ببینم بازار چگونه میشود، شاید ارزان شود. فرشها روی دست بافندهها مانده است.
چرا در صنعت فرش سرمایهگذاری نمیشود؟
به دلیل اینکه خواب سرمایه در صنعت فرش زیاد است خیلی کسی حاضر نیست سرمایهگذاری کند. اما باید سرمایهگذاران را آورد. من فکر نمیکنم به این زودی یک یا چند نفر بخواهند در صنعت فرش سرمایهگذاری کنند، حداقل این اتفاق به این زودی نمیافتد. مگر اینکه صنعت فرش کرمان بیاید خودش انسجام ایجاد کند و ما بدانیم که تولیدمان در کرمان چقدر است. یعنی یک سایت داشته باشیم و میزان تولیدمان را در این سایت اعلام کنیم و همه بدانند امروز در کرمان 10 هزار یا 20 هزار بافنده وجود دارد و اینها آماده هستند که کار کنند. متاسفانه این انسجام در بین ما نیست و ما هنوز خودمان نمیدانیم چه تعداد بافنده در استان کرمان داریم. نمیدانیم تولید استانمان چقدر است. اگر صندوق ضمانت خرید محصولات بافندگان ایجاد بشود و بافنده بداند اگر امروز به یک مرکزی مراجعه کرد و فرش ده میلیونیاش را برد و سه میلیون آن را میگیرد و مابقی آن را صبر میکند تا فروش انجام شود، این باعث میشود فرش را خیلی ارزان به دلال و واسطهها ندهند. در واقع بافنده ما یکی از مشکلاتش این است که فرشاش را به قیمت واقعی نمیتواند بفروشد و همین نقدینگی باعث میشود که رکود ایجاد شود.
صندوق ضمانت اگر ایجاد شود -که صحبتهایی هم درباره آن شده است- هم رونق اقتصادی در صنعت فرش بیشتر میشود و هم سرمایهگذار بیشتر به میدان میآید و هم یک بنکداری بسیار بزرگ در کرمان ایجاد میشود که همه نوع فرشی دارد و میتواند به همه جا صادر کند و دربازارهای داخلی و خارجی هم حضور داشته باشد.
پس شما نیاز بازار فرش را مداخله دولت میدانید؟
مداخله دولت را اعتقاد ندارم. دولت باید ناظر باشد. باید ارتباطی با دولت نداشته باشد و دولت فقط حمایت کند.
فکر میکنید خود بخش خصوصی این پتانسیل را دارد که محوریت این کار را بر عهده بگیرد؟ تجربه ناموفق تشکلهایی که در حوزه فرش شکل گرفته نشان میدهد که جمع کردن بخش خصوصی کرمان دور یک میز خیلی هم آسان نیست!
بله خیلی آسان نیست. ولی بخش خصوصی الان تعدادشان خیلی اندک است. به نظر میرسد در یک محدودهای کار میکنند که کرمان را نمیبینند و فقط مغازه خودشان را میبینند. ما به کسی که در مغازه خودش کار میکند، نمیتوانیم بگوییم بخش خصوصی؛ این مغازهدار است. مغازهدار تاجر نیست. ما متاسفانه تاجر نداریم. ضمن اینکه بخش خصوصی ما خودش اعتقادی به این کار ندارد. فرض بفرمایید دوست دارد یک مغازه فرش فروشی داشته باشد، یک فرشی را بخرد و یک فرشی را بفروشد. بیشتر از این نمیخواهد و دنبال بالاتر آن هم نیست. اعتقادی ندارد که رونق کار خودش حتی بیشتر بشود. دنبال رونق صنعت فرش که خودش یک بحث جداگانهای است. ما اول باید خودمان انسجام ایجاد کنیم و تولید را بالا ببریم و بنکداری ایجاد کنیم. وقتی بنکداری ایجاد شد خود تجار کرمان هم ناچار میشوند خرید کنند. اگر این اتفاق بیفتد فروش الان راحت است با توجه به شرایطی که در کشور ایجاد شده، به نظرم خیلی مشکل نیست که محصولات بافندهها را به دنیا عرضه کنیم.
فکر میکنید رمز موفقیت استانهای دیگر در فرش دستبافت چیست؟ قم یا تبریز به اندازه ما وضعیت فرش دستبافتشان وخیم نیست! علت اینکه کرمان در مقایسه با استانهای دیگر موفق نیست را چه میدانید؟
انسجام نداشتن تجار کرمان. ما در کرمان تاجر نداریم. تاجر یعنی چی؟ تاجر یعنی کسی که نیازهای یک دنیای دیگر را به بافندهها منتقل میکند، بعد فرش را میخرد و آنجا میفروشد. ما چنین جریانی در استان کرمان نداریم که تاجر ما بگوید مثلا رنگ سرمهای را بیشتر به کار بگیرید رنگ لاکی را کمتر. سلیقهها را کسی منتقل نمیکند.
یعنی پیوند بین بازار مصرف و تولید وجود ندارد؟
واقعا ندارد. ما الان از سلیقههای دنیا اطلاعات روز را نداریم. ما نمی دانیم الان امسال برای بازار اروپا چه باید بکنیم. ولی شما در قم بروید میبینید چقدر تولید کننده دارند و چقدر منسجم هستد ولی ما متاسفانه انسجاممان ضعیف است. بافنده هم سردرگم است و مشتری ندارد. فقط منتظر است یک مشتری پیدا بشود بیاید یک فرش را بخرد. مجموعه تاجران فرش کرمان که حالا میگوییم تاجر نیستند، خودشان را برای فروش تعداد محدودی فرش آماده کردهاند. ما باید جلوتر از این برویم که باید حرکت بزرگی انجام بشود.
آقای شفیعیپور! صنعت فرش خیلی تشکل دارد فکر میکنید دلیلش چیست؟ چگونه میتوان اینها را باهم جمع کرد؟
ما الان هم با هم جمع هستیم. تشکل هایی که از قبل ایجاد شدند مثلا فرض کنید در حوزه صنف که اتحادیههای مختلفی در صنف وجود دارد الان حدود چهار سال است که فرش دستباف هم زیر نظر اتاق اصناف رفته. ما به عنوان صنف که مجموعه تولیدکنندگان و بافندگان را جمع کردهاند و دارند سازماندهیشان میکنند و خط مشی به آنها می دهند و اینها از حقوق آنها دفاع میکنند. ما صنف تولیدکنندگان هستیم که مربوط به تولیدکنندگان میشود. حاج آقا وزیری صنف فروشندگان هستند که تعداد محدودی عضو دارند. حالا تشکلهایی هستند که تاسیس آن سخت نیست. اتاق بازرگانی برای خودش کمیسیون دارد. اینها برای مجموعه خودشان کار می کنند. آنها تصمیم گیرنده برای صنعت فرش نیستند و فقط میتوانند نظری بدهند. تصمیم گیرنده اتحادیه صنف است که در این زمینه مسوولیت دارد.