اوایل مهرماه سال 84 با ادعاهای زن نگرانی مبنی‌بر اینکه همسرش گم شده است، پلیس وارد عمل شد
ایران نوشت:اوایل مهرماه سال 84 با ادعاهای زن نگرانی مبنی‌بر اینکه همسرش گم شده است، پلیس وارد عمل شد.
زن جوان به تیم تحقیق گفت: شوهرم به نام علی اصغر مسافرکش است، روز گذشته هم برای کار از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. حالا چند شبانه‌روز است از گم شدن شوهرم می‌گذرد و نگران وی هستم. با ادعاهای این زن و با دستور بازپرس تیمی از پلیس برای یافتن مرد گمشده وارد عمل شد و پی بردند سوم مهرماه راننده‌های خودروهای عبوری در جاده برقان با جسد مردی 45 ساله روبه‌رو شدند که آثار ضرب و جرح روی بدنش دیده می‌شد.
کارآگاهان احتمال می‌دادند جسد متعلق به علی‌اصغر است و وقتی همسر این فرد برای شناسایی جسد به پزشکی قانونی رفت، مشخص شد که جسد متعلق به راننده گمشده است.
همین سرنخ کافی بود تا پلیس برای کشف خودرو و ردیابی و دستگیری عاملان جنایت تجسس‌های جنایی را آغاز کند.
کارآگاهان در تحقیقات میدانی فهمیدند که خودروی قربانی دراختیار مردی به نام بهزاد است و خیلی زود بهزاد به دام افتاد. این مرد در بازجویی‌ها اعتراف کرد که از قتل راننده مسافرکش بی‌اطلاع بوده و خودرو را از دو مرد جوان به نام‌های مهدی و حسین که پسرعمو هستند، امانت گرفته است. بدین‌ترتیب تیم جنایی برای دستگیری مهدی و حسین وارد عمل شد و ابتدا مهدی بازداشت شد.
مهدی وقتی دید که راز جنایت هولناکش برملا شده است، چاره‌ای جز اعتراف ندید و گفت: در کرج زندگی می‌کنم. چند وقت پیش به عنوان مسافر سوار خودروی علی اصغر – قربانی – شدم. از آن روز به بعد وسوسه شده و به فکر سرقت خودرویش افتادم تا اینکه با پسرعمویم حسین که در بم کار می‌کرد تماس تلفنی گرفتم و از او خواستم در سرقت خودروی علی اصغر کمکم کند. روز حادثه حسین به خانه ما آمد و من از علی اصغر خواستم که ما را دربست به محدوده خرم‌دشت ببرد. پشت زندان قزل‌حصار بودیم که تصمیم به سرقت خودرویش گرفتیم اما وی مقاومت کرد. از آنجا که چاقو داشتم چند ضربه سطحی به وی زدم از هوش رفت. سپس پسرعمویم با دست‌هایش گلویش را فشار داد که کشته شد و جسدش را روی صندلی عقب گذاشتیم. من پشت فرمان نشستم و حرکت کردیم. سپس جسد را در جاده برقان رها کردیم و از ترس اینکه گرفتار قانون نشویم خودرو را امانت به بهزاد تحویل دادیم. این درحالی بود که بهزاد از جنایت هیچ اطلاعی نداشت و حسین نیزبه محل کارش در بم برگشته بود. با اعترافات مهدی، حسین نیز ردیابی و دستگیر شد و در بازجویی‌ها قتل علی اصغر را به گردن گرفت و گفت: انگیزه ما تنها سرقت بود، هرگز تصور نمی‌کردم یک روز به عنوان قاتل دستگیر شوم.
این مرد در ادامه همه اعترافات پسرعمویش را تأیید کرد. بدین‌ترتیب این دو پسرعمو در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران تحت محاکمه قرار گرفتند. حسین به خاطر قتل عمد و سرقت همراه با ضرب و جرح به قصاص نفس و 12 و نیم سال زندان محکوم شد. همچنین مهدی نیز به 12 سال زندان تعلیقی محکوم شد حسین زمانی که در آستانه اعدام قرار گرفته بود توانست با پرداخت دیه 150 میلیون تومانی رضایت اولیای دم را جلب کند و از مرگ حتمی نجات یابد.
صبح دیروز این مرد در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی عبدالهی و دو قاضی مستشار، تنها از جنبه عمومی جرم تحت محاکمه قرار گرفت.
حسین در آخرین دفاع گفت: قتل را قبول دارم، بشدت از عملکرد خود پشیمانم و بخشش می‌خواهم. در پایان سه قاضی عالی‌رتبه با هم وارد شور شدند و حسین را با احتساب ایام بازداشتی به 10 سال زندان محکوم کردند.
