صدای ضبط‌شده زن جوان با مرد همسایه جنایت هولناکی را در منطقه خزانه رقم زد. شوهر ٢٦ساله ادعا می‌کند که وقتی با خیانت همسرش روبه‌رو شده، نقشه این قتل را طراحی کرده است.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، صدای ضبط‌شده زن جوان با مرد همسایه جنایت هولناکی را در منطقه خزانه رقم زد. شوهر ٢٦ساله ادعا می‌کند که وقتی با خیانت همسرش روبه‌رو شده، نقشه این قتل را طراحی کرده است.
ساعت ١١ دیروز یکشنبه پنجم اردیبهشت‌ماه خبر قتل مرد میانسالی که پس از جراحت به یکی از بیمارستان‌های محدوده کلانتری ١٦٠ خزانه منتقل شده بود، ازسوی ماموران کلانتری خزانه به بازپرس کشیک قتل اعلام شد و با توجه به این‌که متهم این پرونده خودش را به پلیس معرفی کرده بود، ظهر یکشنبه برای ارایه توضیحات به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد.
محمود متهم ٢٦ساله این پرونده در اظهاراتش به محسن مدیر روستا؛ بازپرس ویژه قتل پایتخت گفت: خیاط هستم و دختر ٦ساله‌ای دارم؛ چند ماه پیش سکته کردم و از ٤ماه قبل خانه‌نشین شدم که از چندی پیش به همسرم شک کردم و گمان کردم وی با یکی از اهالی ساختمان ارتباط داشته؛ همسر و دخترم از سه هفته پیش به شهرستان رفتند و من در خانه تنها بودم تا این‌که دیروز به صورت اتفاقی حافظه یک گوشی که در خانه نگهداری می‌کردم را روی گوشی انداختم و صدای همسرم را شنیدم که برای خرید لباس، با مرد ٥٣ساله‌ای قرار می‌گذاشت، ظاهرا مرد میانسال با همسرم رفت‌وآمد داشت و با او به خرید می‌رفت.
محمود در ادامه اظهاراتش به بازپرس گفت: بعد از این قضیه با همسرم تماس گرفتم و او به من گفت که توسط مرد میانسال اغفال شده است، حدود ساعت ٢١ دیروز مقابل در ساختمان منتظر مرد میانسال نشسته بودم تا این‌که او سر رسید و من از وی خواستم برای پرداخت اجاره همراه من نزد صاحبخانه برویم اما او از این کار خودداری کرد و قصد نداشت با من همراه شود، دستش را گرفتم و به او گفتم بحث اجاره دروغ است و از ارتباطش با همسرم آگاه شده‌ام، وی که ترسیده بود به خیابان دوید و داد و فریاد کرد، من نیز که خون جلوی چشمانم را گرفته بود، دنبالش دویدم و با میله آهنی چند ضربه به سرش زدم که مرد میانسال نقش بر زمین شد.
محمود افزود: بعد از این ماجرا مردم آنجا جمع شدند و خودم با ١١٠ تماس گرفتم اما شماره ١١٠ مشغول بود، آنجا ایستاده بودم که دو جوان نزد من آمدند و ماجرا را برایشان تعریف کردم، آنها من را سوار خودرویشان کردند و از آنجا رفتیم، حوالی افسریه و در یک پارک توقف کردیم و دو پسر جوان من را دلداری دادند و پس از مدتی رفتند، من نیز تصمیم گرفتم که خود را به پلیس تحویل دهم و به کلانتری مشیریه رفتم و قتل را گردن گرفتم.
با ادعاهای این مرد تحقیقات فنی و پلیسی برای بررسی‌های بیشتر ادامه دارد.
