کد خبر: ۱۳۸۰۵
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۲۱:۳۷
ارسال به دوستان
ذخیره
گفتار نو گزارش می دهد
انگار آب سردی رویم خالی کرده باشند مات و مبهوت از آینده دخترم و فکر کردن به اینکه چه بلایی بر سرش می آید از یک سو و همسرم که مطمئن بودم با این شرایط دوام نمی آورد و دق می کند نگران دخترم هستم تلفن همراهش را خاموش کرده و من هیچ دسترسی به او ندارم.

گفتار نو/ مهدیه هاشمی:

روز چهارشنبه زنی آشفته با چشمانی اشکبار آمد و ادعا کرد دخترش گم شده و زیرلب زمزمه می کرد او را دزدیده اند. لیوانی آب تعارفش کردم و از او دعوت کردم بنشیند و بعد از اینکه آرام شد ماجرا را برایم تعریف کند. مادر نفس عمیقی کشید چین های صورتش حکایت از رنج های کشیده اش داشت. دستان لرزانش تاب نگهداشتن لیوان را نداشت. اندکی آرام که شد، گفت: پنج فرزند دارم که هر کدام درس خوانده اند و ازدواج کردند و مشغول زندگی هستند اما دختر آخریم هنوز ازدواج نکرده یعنی سنی ندارد که ازدواج کند فرزندان دیگرم هیچکدام تا این اندازه من و پدرشان را آزار نداده بودند.

اشکهای جاری شده بر گونه اش را پاک کرد و ادامه داد: چند وقتی است که مریم خواستگار سمجی دارد که دست بردار نیست. یتیم است و عمویش سرپرستی او را به عهده دارد. چهار بار آنها را مجبور کرده تا به خواستگاری بیایند. اما از قرار معلوم عمویش با این ازدواج موافق نیست و پایین بودن سن محمد را مطرح می کند و می گوید محمد خودش هنوز بچه است دهانش بوی شیر می دهد چطور می خواهد تشکیل خانواده دهد و به این ترتیب مخالفت ما بیشتر می شود و در نهایت در پایان هر جلسه با بحث و دعوا خانه ما را ترک می کنند.
 
 آخرین شبی که به خواستگاری آمدند و ما دوباره جواب رد دادیم فردای آن شب برای تهیه نان برای صبحانه از خانه بیرون رفته بودم از سر کوچه که برمی گشتم ناگهان مریم را دیدم که چمدان به دست سوار خودرویی شد و به سرعت دور شدند سراسیمه وارد منزل شدم و به اتاقش رفتم تمام وسایلش را جمع کرده و بود و نامه ای نوشته بود و جلوی آیینه چسبانده بود نامه را خواندم گفته بود که شناسنامه اش را برداشته و به همراه محمد به مشهد می روم و دیگر به خانه برنمی گردم.

انگار آب سردی رویم خالی کرده باشند مات و مبهوت از آینده دخترم و فکر کردن به اینکه چه بلایی بر سرش می آید از یک سو و همسرم که مطمئن بودم با این شرایط دوام نمی آورد و دق می کند نگران دخترم هستم تلفن همراهش را خاموش کرده و من هیچ دسترسی به او ندارم.

اشک پهنای صورتش را پوشانده بود کنارش نشستم کمی دلداریش دادم تا آرام شود به او قول دادم هر کاری از دستمان بربیاید برای یافتن دخترش و برگرداندن مریم انجام دهیم این موضوع با شکایت اغفال در شعبه اطلاعات کلانتری به طور جدی در دستور کار قرار گرفت.

ماموران اطلاعات با جدیت و تلاش فراوان سعی داشتند که هرچه زودتر آنها را پیدا کنند تا اینکه روز یکشنبه دختر و پسر جوانی برای تایید عکس برای شناسنامه به کلانتری مراجعه کردند اسم و فامیل دختر برایم خیلی آشنا بود بعد از بررسی فهمیدم همان دختر و پسر فراری هستند.

دختر را به اتاقم بردم و از او خواستم ماجرای فرارش را تعریف کند مریم گفت: من و محمد خیلی همدیگر را دوست داریم ولی پدر و مادرم بخاطر نداشتن پایان خدمت با این ازدواج مخالفند کلافه شده بودم هرچه اصرار می کردیم اجازه ازدواج به ما نمی دادند دیگر نمی دانستم چه کار باید بکنم تا اینکه محمد پیشنهاد داد تا فرار کنیم اول ترسیدم و مخالفت کردم ولی بخاطر عشقی که به محمد داشتم دل به دریا زدم و با او فرار کردم و به خانه پسرعموی محمد در یکی از شهرستان های اطراف کرمان رفتیم.

چهار روز انجا بودیم تا اینکه عمه ام از طریق یکی از دوستان محمد شماره تلفن همراهش را گرفت و با من تماس گرفت و گفت: همه فامیل و دوست و آشنا موضوع فرار از خانه ات را شنیده اند و هرکس به میل خود برایت حرفی در می آورد. پدرت طاقت این آبروریزی را ندارد. برگرد من قول می دهم رضایت آنها را برای ازدواج با محمد بگیرم.

اولش خیلی ترسیدم برگردم و پدر م بلایی سرم بیاورد ولی روی حرف عمه ام حساب کردم و برگشتم.

عمه ما را به خانه خودش بود و با هر بدبختی که بود رضایت خانواده ها را گرفت تا پدرم شاهد جاری شدن صیغه محرمیت بین من و محمد باشد. حواسم به پدرم بود نگاهش را از من دریغ می کرد با سردی و دلخوری آمد و رفت. حق داشت مادرم هم که اصلا نیامد. ولی نمی دانم محمد ارزشش را دارد که اینگونه دل پدر و مادرم را شکستم و خانواده ام را از دست دادم یا نه؟
 ولی در هر صورت خوشحالم که اجازه پدرم را گرفتم عمه ام هم هوایم را خیلی دارد و دارد تلاش می کند که زودتر به عقد و ازدواج دائم هم در بیاییم.

نظریه کارشناس: گاهی اوقات پدر و مادر با تربیت نا صحیح فرزندان و همچنین سخت گیری های نا به جا منجر به آسیب های جبران ناپذیر به جوانان می شوند و باید یادمان باشد که همیشه موضوع اینگونه ختم به خیر نمی شود.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار

ریزش زغال سنگ جان کارگر معدن کوهبنان را گرفت

دانش آموزان نگران دریافت کارت ورود به جلسه آزمون‌های نهایی نباشند

توقيف تريلر حامل 9هزار ليتر سوخت قاچاق در رفسنجان

جدیدترین قیمت طلا، سکه و ارز امروز ۲۷ اردیبهشت‌ماه 1403

دستگیری عامل انتشار فیلم قدرت‌نمایی و ضرب و جرح یک شهروند در فضای مجازی

راهکارهایی برای داشتن استخوان‌های قوی

ضرورت سرمایه‌گذاری شرکت‌های بزرگ کرمان در زیرساخت ناوگان هوایی

بانک‌ها پای کار مسکن نیایند، هیچ مسکنی ساخته نمی‌شود

تداوم روند ناپایداری‌های جوی در کرمان تا اوایل هفته آینده

قیمت خودروهای داخلی روند کاهشی به خود گرفت

پربازدید ها

وقوع ناپایداری‌های جوی در نقاط مختلف استان کرمان

تداوم روند ناپایداری‌های جوی در کرمان تا اوایل هفته آینده

استخدام نيروي پليس در شمار زيادي از رشته‌هاي دانشگاهي

این سرطان دیگر یک بیماری سالمندان نیست / افزایش سرطان روده بزرگ در کودکان و نوجوانان

فعاليت هرمي شرکت پايکو و تبليغ پذيرش دانشجو در کشور عمان کلاهبرداري هستند

با گذشت اولیای دم  جوان جازموریانی از قصاص رهایی یافت

دستگیری عامل انتشار فیلم قدرت‌نمایی و ضرب و جرح یک شهروند در فضای مجازی

راهکارهایی برای داشتن استخوان‌های قوی

رئیس کل دادگستری استان کرمان عنوان کرد: جلوگیری از کاهش پرونده‌ها با حدنگاری اراضی

توقيف تريلر حامل 9هزار ليتر سوخت قاچاق در رفسنجان

پر بحث

10 روستای استان کرمان به عنوان روستای هدف گردشگری انتخاب شدند   (۲۴ نظر)

عیدوک بامری که بود و چه رابطه‌ای با حاج قاسم داشت/ احمد یوسف زاده توضیح داد   (۶ نظر)

مشکل تامین زمین در کرمان برای ساخت واحدهای نهضت ملی مسکن  وجود ندارد   (۴ نظر)

پیش بینی وضعیت آب و هوای کرمان   (۲ نظر)

ببینید| فیلم کامل سخنان سید حسین مرعشی در شبکه افق   (۲ نظر)

ببینید| گزارش تصویری گفتارنو از مراسم عزاداری منزل حاج ماشاءالله خدادادپور در کرمان   (۲ نظر)

امام جمعه سابق راور درگذشت   (۲ نظر)

صدور هشدار زرد هواشناسی؛ ورود سامانه بارشی نسبتا قوی به کرمان   (۱ نظر)

دو روستا و یک شهر استان کرمان به اینترنت پرسرعت متصل شدند   (۱ نظر)

افرادی که کارت سوخت آنها خارج از طرح کدینگ است به شرکت نفت مراجعه کنند   (۱ نظر)