گفتار نو/ محبوبه فیروزآبادی:
میگوید: «به دلیل متغیر بودن تعداد سهامداران نمیتوان آمار دقیقی را گفت که چه تعداد در بورس در کرمان فعالیت و سهام دارند.» اما ساختمان کوچک دفتر منطقهای بورس کرمان سوت و کورتر از گذشته است. حتی سوت و کورتر از زمانی که این دفتر به تازگی در کرمان راه افتاده بود. دیگر نه خبری از تابلو تالار بورس بود و نه خبری از گپ و گفتهای بورسی سهامداران. میپرسم خودتان از دفتر فعلی رضایت دارید، میگوید: «شرایط بازدهی و سود، امکان اجاره و خرید فضایی بهتر از این نمیداد.» با دکتر مجتبی بهمنی در دفتر تالار منطقه ای بورس کرمان به گفتوگو نشستیم. حاصل آن پیش روی شماست.
اگر با فعالان بخش خصوصی در استان کرمان صحبت کنیم چالش جدی اکثر آنها عدم تامین نقدینگی است. با این حال آنها بازار سرمایه را بازاری که بتوانند نقدینگی را از آن تامین کنند نمیبینند و به سمت بورس و فرابورس نمیآیند؛ چرا؟
بحث کاملا درست است اما چندین دلیل وجود دارد؛ اول اینکه همان فعالان اقتصادی و آنانکه دنبال تامین سرمایه هستند با ابزارهای تامین بدهی و تامین مالی آشنا نیستند.
ما به شکلهای مختلف به دوستان در برنامه و بودجه و ... گفتهایم که ابزارهای بدهی پتانسیل قابل توجهی برای تامین مالی پروژههایی که در استان وجود دارد، دارند. مثلا اجرای پروژهی بزرگ و اساسی و زیربنایی مثل مترو در کرمان، درست است که به موسسه ی مالی اقتصادی بزرگ قرارگاه خاتم الانبیا واگذار شده است و میتواند از عهدهی آن بربیاید اما راه منطقیتر این بود که اوراق بدهی منتشر کنند و بعدا از ارزش افزودهای که ایجاد میشود از طریق همین فعالیت اجرای پروژه بتوانند برگشت دهند و پروژه هم به راحتی تامین مالی میشد و آثار اقتصادی آن نیز بیشتر بود. آن اهداف کنترل نقدینگی به عنوان اهداف سیاست کلان اقتصادی که سیاستگذاران به دنبالش هستند از این طریق هم قابل پیگیری هست .
دلیل دوم آن که شاید به عنوان مانع جدیتر باشد اعتماد از دست رفته در بازار سرمایه است. ما اتفاقات ناگوار زیادی در گوشه کنار کشورمان مانند پدیده و امثالهم داشتیم که در واقع اعتماد عمومی را از بین برد و به راحتی هم برنمیگردد. باید زمان بگذرد و باید عملکردهای درستی را بازار و فعالین اقتصادی از خود نشان دهند که انشاءالله این اعتماد برگردد.
عدم آشنایی با ابزارها ناشی از عملکرد شما و همکارانتان است یا دلیل دیگری دارد؟
قسمتی از آن شاید به ما هم برمیگردد ولیکن به نسبت مجموعهی بدنهی کارشناسی در شرکتها و مدیران مالی شرکتها آگاه نیستند و با ابزارها آشنایی ندارند. خودشان باید متمایل باشند و ما نمیتوانیم تک تک شرکتها را شناسایی کنیم و در واقع برای آنها مسیر مشخص کنیم. اتفاقا ما کلاسهای آموزشی بورس و آگاهی بخشی عمومی را در بورس منطقهای کرمان به صورت هفتگی و منظم و براساس تقاضایی که وجود دارد ارایه میدهیم و از نظر برگزاری کلاسهای آموزشی یکی از بهترین عملکردها را داشتیم ولیکن چون برای کلاسهای تخصصی تقاضا وجود نداشته است ما برگزار نکردهایم . این آمادگی را داریم که کلاسها را برگزار کنیم.
به « پدیده» اشاره کردید. آماری وجود دارد که کرمانیها چقدر در پروژه « پدیده» متضرر شدهاند؟
نخیر آماری در این خصوص وجود ندارد و آن چه که گفته میشود متکی به اطلاعات نیست. چون شرکت بورسی نبوده اگر هم اطلاعات رسمی وجود داشته باشد در اختیار ما گذاشته نشده است. نکتهی دیگری هم که وجود دارد بیثباتی و نوسانها و شوکهای اقتصادی به کشور وارد میشود بالاخص در بورس هم تاثیراتش سریعتر و آنی تر است. اینها میتواند تاثیرات ناگواری داشته باشد و از این منظر هم به بازار اعتماد وجود ندارد. یک روز تابلو بازار قرمزه یک روز سبزه و ...
شرکت های مشاوره ای هم در کرمان حضور کم رنگی دارند. قبول دارید؟
یک شرکت مشاورهای در سال 93 دفتر زدند. چند ماهی هم بودند. ولی متاسفانه برداشت ما و شرکت این بود که اینجا به این باور نرسیدند که برای خدمات شرکت هم باید پول پرداخت کنند. به همین خاطر تعطیل شد و ما متاسفانه از خدماتش محروم شدیم.
عدم اقبال از این شرکت متاثر از عملکرد خودش نبود؟
بدون شک شاید بازاریابی شرکت ضعیف بوده است. اما بحث کلی این است که استقبال هم نشد و شرکت فعالیت بازاریابی داشت و مشارکت میکرد و اطلاع رسانی هم میکرد.
به غیر از مشتریان خاص، مردم هم چندان پیوندی با بورس پیدا نکردهاند. این شکاف وقتی مشهود می شود که به حجم نقدینگی در استان توجه کنیم...
به این صورت که می فرمایید وجود دارد. ولیکن بحث این است که این تناسب در بقیهی کشور هم وجود ندارد و جایگاه بورس منطقهای کرمان جایگاه مطلوبی است.
الان چندم هستیم؟
رتبه ی ما 4 ،5 ، 6و 7 است و رتبهی مطلوبی است و این شکاف به نوسانات قابل توجه در بورس و عدم آگاهی مردم و دلایل متعدد برمیگردد.
برای این منظور ما اقدامات قابل توجهی انجام دادیم و سعی کردیم گسترش فیزیکی داشته باشیم و در شهرستانهای سیرجان و رفسنجان دفاتر بورس ایجاد کردیم و در زرند و جیرفت و حتی راور در واقع پیگیر هستیم که این دفاتر ایجاد و فعالیت کنند و تابلوی شرکتهای کارگزاری انجا دائر کنیم تا بتوانیم در واقع معاملات بورس را داشته باشیم و مردم مجبور نشوند که به مرکز استان مراجعه داشته باشند.
فکر نمیکنید کلاس های شما کیفیت و اثر چندانی نداشته است؟ آسیب شناسی کردید چرا مردم به بورس نیامدند؟ خیلی از مردم نمیدانند سرمایههای خردشان را کجا سرمایهگذاری کنند!
اگر نوساناتی که در چند ماههی اخیر در بورس وجود داشته است تعقیب کنید، پاسخ روشن میشود. نوساناتی که در بورس است تحت تاثیر متغیرهای برون زایی است که بر اقتصاد کشور تاثیرگذاشته است و البته قابل کنترل و مدیریت هستند.
وارد شدن در بورس یک انتخاب فردی است و ما هیچ دخالتی نمی توانیم بکنیم. باید به یقین برسند که سرمایه گذاری در بازار بورس از سایر بازارها بهتر است.
وضع شرکتهای کرمانی بورس چگونه است؟
سیمان کرمان در سال 51 ، شرکت مس شهید باهنردر سال74 ، شرکت لاستیک کرمان در سال75، گل گهر در سال 82و شرکت ملی صنایع مس ایران در سال 85 در بورس پذیرفته شدند. شرکت فرومولیبدن هم ورشکسته شد و از بورس اخراج شد. این شرکتها جزو شرکتهای خوب بورس هستند اما ارزش شرکتهای کرمانی نسبت به ارزش بازار خیلی کم است؛ یعنی چهارو یک دهم درصد ارزش بازار در این لحظه را دارند. به طور کلی میتوان گفت استان کرمان در بازار سرمایه جایگاه قابل توجهی ندارد.
دو شرکت هم در فرابورس داریم یکی توسعه و عمران استان کرمان در سال 90 پذیرفته شده و دیگری شرکت سرمایهگذاری مس سرچشمه که در سال 93 پذیرفته شده است. ارزش این دو شرکت هم نسبت به ارزش بازار 4دهم درصد است. به طور کلی شرکتهای کرمانی که پتانسل ورود به بورس را دارند تعدادشان قابل توجه نیست و همین تعداد معدود هم تمایلی به حضور در بورس ندارند.
چرا؟
از خودشان بپرسید. من مذاکره کردم و منافع حضور در بورس را به چند نفرشان گفتهام اما استقبالی نکردهاند . وظیفهی من این است که شرایط و مزایای ورود به بورس را معرفی کنم. اینکه میخواهند بیایند یا نه، به خودشان ربط دارد.
فکر نمیکنید این مساله با ارزیابی عملکرد شما در ارتباط باشد؟
نه من چنین استنباطی ندارم. من وظیفهام را انجام دادهام.
تالار کرمان هنوز هم ضرر ده است؟
خیر خوشبختانه دیگر ضررده نیست.
خودتان از مکان فعلی بورس راضی هستید؟
من این توجه شما را به فال نیک میگیرم. شرایط بازده و سود، امکان اجاره و خرید فضایی بهتر از این نمیداد. من امیدوارم مسوولان استان کمک کنند تا ما فضای بهتری را در اختیار مردم قرار دهیم. (مکث میکند و ادامه میدهد) من همین جا لازم میدانم از مسوولان وقت استانداری کرمان که آن فضای قبلی را اجاره کردند و در اختیار بورس قرار دادند تشکر کنم. اما متاسفانه این روند ادامه داده نشد.
و این نشان می دهد که مسوولان استان به نقش بازار سرمایه در توسعه استان واقف نیستند؟
این را باید از خودشان بپرسید که آیا واقف هستند. حتما واقف هستند. البته شما استانهای دیگر هم تشریف ببرید، بورس دفتر خودش را دارد و کارگزاریها هم دفاتر خودشان را به صورت مستقل دارند. کرمان این مزیت را دارد که در یک ساختمان دفاتر بورس و کارگزاری قرار دارد . البته اگر مثل سابق بود، سهامداران با هم هم افزایی داشتند.