ماهبانو معصومزاده؛ رییس کمیسیون بهداشت، پسماند و محیط زیست شورای شهر کرمان است. گفتوگوی اسما پورزنگی آبادی با او در استقامت را بخوانید.
خانم دکتر! این روزها بحث فیشهای حقوقی موضوع روز کشور است. حقوق اعضای شورای شهر کرمان چگونه محاسبه میشود و در ماه یک عضو شورای شهر به طور میانگین چقدر دریافتی دارد؟
حقوق ما الان سه میلیون تومان ثابت است و قانون به ما میگوید باید در ماه ۵۰ تا ۷۰ ساعت کار کرده باشید تا این میزان به شما تعلق بگیرد. جلسات ما بین دو تا چهار جلسه خصوصی ماهانه در قالب کمیسیونها بوده و همچنین جلسات هفتگی شورای عمومی که بین یک تا سه ساعت طول میکشد و ملزم هستیم در این جلسات هم شرکت کنیم.
عملا اگر بخواهیم حداقل را حساب کنیم ما باید در ماه، ۱۰ ساعت را در شورا باشیم و از آنجا که قانون ۵۰ تا ۷۰ ساعت را تعریف کرده، یعنی ۴۰ تا ۶۰ ساعت هر عضو شورا باید بیرون از شورا دنبال کارهای مردم یا جایی باشد که مردم را ببیند و مشکلات آنها را دریافت کرده و راهحلها را با کمک دستگاههای مربوطه بیابد و نتیجه را به جلسات عمومی شورا بیاورد. طبق قانون ما باید این وقت را بگذاریم اگر نگذاریم حقوقی که دریافت میکنیم مشکل دارد.
من اگر شما را به چالش افشای فیش حقوقیتان دعوت کنم چه پاسخی میدهید؟
من فیش حقوقی ندارم چون نیروی آزاد هستم؛ ولی مسلما فیش حقوقی مدیران باید افشا بشود. شفافسازی اولین قدم دولتمردان یک کشور است؛ مردم ما اگر به مسوولان خود اعتماد کنند، هر چیزی را تحمل میکنند و اگر اعتماد نداشته باشند، تحمل کمترین گرفتاری هم برایشان سخت خواهد بود. با افشای فیش حقوقی معلوم میشود عملکرد من در شهر یا دولت یا هر جایگاهی که هستم چقدر بوده و دریافتیام چقدر بوده و چقدر کارایی دارم. افشای فیش حقوقی خیلی قشنگ است، اگر نامتعارف دریافت میکنیم باید عذرخواهی و عقبنشینی کنیم. اگر متعارف است مردم از ما تشکر میکنند.
الان شما حاضرید فیش حقوقی خودتان را در اختیار رسانهی ما قرار بدهید که منتشر بشود؟
قطعا. قطعا. بعد از مصاحبه فیش را در اختیارتان میگذارم. این یک کار معمولی است. شفافسازی نکنیم مردم قبولمان نمیکنند. اگر هم پشتوانهی مردمی نداشته باشیم، کارآیی نخواهیم داشت.
خانم دکتر! همهی اعضای شورای شهر مثل شما چند شغله هستند؟ شما عضو شورا هستید، مطب هم دارید.
بله. بله. همه چند شغلهایم.
به نظرتان خوب است عضو شورای شهر چند شغله باشد؟
یکسری مزایا و یکسری مشکلاتی دارد. اگر شغلی که داریم به گونهای باشد هشت ساعت در روز ملزم به حضور در محل کارمان باشیم، طبیعی است خستگی، اجازهی اینکه وقت بیشتری برای شورا بگذاریم را نمیدهد.
چنین مواردی در شورای شهر کرمان داریم؟
بله. ما بین اعضای شورای شهر کسانی را داریم که استخدام رسمی هستند. مثلا دو نفر استخدام شهرداری هستند، معلم داریم، استخدام دانشگاه و رییس دانشگاه هستند، ریاست یک مجتمع بزرگ تولیدی را دارند. تقریبا همهی اعضای شورا چنین وضعیتی دارند.
این چند شغله بودن چه اثرات منفی داشته؟ مثلا در مورد خود شما حضور همزمان در مطب و شورا چه تاثیری بر کارتان گذاشته است؟
مطب معلوم است که وقت میگیرد؛ ولی اینجا یک مطب خصوصی است و من اگر ببینم وقتم را زیاد میگیرد، میتوانم تعطیلش کنم. ولی یک مدیر دولتی نمیتواند این کار را بکند. این خستگی اعضا به خاطر چند شغله بودن، فشار به شورا میآورد. ولی از طرفی، اگر کسی خانهدار باشد و بعد به شورا بیاید آیا بینش باز و دقیقی نسبت به جامعه و مسائل شهر خواهد داشت؟ اینکه شغل دوم داشته باشند، مشکلی نیست، ولی اینکه چقدر شغلشان خستهکننده و وقتگیر باشد، مهم است. کسی که شغل دوم و خستهکنندهای دارد قطعا نمیتواند در شورا کارآیی خوبی داشته باشد.
در شورا افرادی هستند که شغل دوم، مانع کارآیی آنها شده باشد؟
بله. در شورای کرمان و حتی کل کشور چنین مواردی هست ولی زیاد نیستند. به نظر من، مردم در انتخابات باید دقت کنند چنین افرادی را انتخاب نکنند؛ چون برای خود آنها وقت کم گذاشته میشود.
خود شما علاوه بر شورای شهر و مطب، ظاهرا مدیریت یک رستوران را هم برعهده دارید که گفته میشود منوی گرانقیمتی هم دارد!
(با خنده) بله. چون تمام موادی که در این رستوران استفاده میکنیم، سالم است. ما به جای روغنهای رایج، از روغن کنجد و زیتون استفاده میکنیم. برنج را داریم از شمال کیلویی ۱۳ هزار تومان مستقیم میآوریم. تمام سبزیجات ما ارگانیک بوده و از سیرجان میآید. راهاندازی این رستوران با این شیوهای که ما داریم، منفعتی هم ندارد اما عقل سالم در بدن سالم است؛ اگر روزی ۵۰ تا غذای سالم هم اینجا مصرف بشود، برای ما ارزش دارد. با این دید رستوران را راه انداختم. منفعتی هم ندارد.
خانم معصومزاده! شما خودتان را نمایندهی پزشکان شهر کرمان در شورا میدانید؟
بله. من نمایندهی پزشکان هستم.
اصلیترین مطالبهی پزشکان ما از شورا و شهر چیست؟
در این سه سال دو مقولهی مهم را پیش رفتیم. یکی هزینههای خدمات شهری پزشکان بود که چندین میلیارد شده و پرداخت نشده بود؛ امسال اما به نتیجه رسید و تا یک ماه دیگر خودشان داوطلبانه به شهرداری مراجعه و پرداخت خواهند کرد؛ بدون اینکه هیچ فشاری مثل مصوبهی کمیسیون ماده ۷۷ باشد. از طرفی، خود پزشکان ما طرح احداث پارک سلامت در شهر کرمان را هم دادند که ضمن اینکه پزشکان آنجا مشاورهی رایگان پزشکی میدهند، این پارک برای سالمندان و کودکان هم مناسبسازی باشد. برای کارهای اجراییِ این پارک بهزودی با شهردار محترم و نظام پزشکی جلسهای خواهیم داشت. در مورد تابلوهای مطب و بحث زیبایی منظر شهری نیز پزشکان تصمیم گرفتند به آیتمهای شهر زیبا و سالم که یک الگوریتم جهانی است خودشان را نزدیکتر کنند.
مطالبهشان بهطور مشخص از شورا چیست؟ از شما میخواهند چهکاری برایشان انجام بدهید؟
چیز خاصی تا حالا از من نخواستند. فقط گفتند برخوردها با جامعهی پزشکی محترمانه باشد. چون در شهرداری و شورای شهر همیشه خیلی تنشی برخورد شده و جامعهی پزشکی به واسطه حرمتی که برای خود قائل بود، مراجعه نمیکرد. اما الان که میبینند یک پزشک در شورای شهر حضور دارد، روابط تسهیل شده و از من برای بیان دیدگاههایشان به عنوان واسطه استفاده میکنند، چون میترسند مثل سالهای گذشته برخورد تنشی با آنها بشود و برای همین، به من انتقال میدهند.
از آنطرف، مردم وقتی میدانند شما پزشک و عضو شورا هستید، چه درخواستی از شما میکنند؟
مردم کرمان بسیار نجیب هستند؛ خود ما از آنها که میخواهیم چالشهای بهداشتی را بگویند تا پیگیر رفع آن بشویم، اینقدر درخواستهای ریز و جزئی دارند که برایم همیشه سوال بوده چرا مردم کرمان مطالبهگر نیستند؟! مثلا به من میگویند فلان پزشک به من نوبت نداده، چطوری نوبت بگیرم؟ یا نیمه شب به تلفنم زنگ میزنند که من یک شهروند هستم به فلان بیمارستان آمدم اما میگویند تخت نداریم! چهکار بکنم؟ کمتر شنیده شده که بگویند فلانجا سرویس بهداشتی یا امکانات درمانی نداریم.
امیدوارم مردم کرمان به این بینش برسند که مطالبات کل و اساسی از مسوولین داشته باشند اما شاید کمتر به ذهنشان میرسد که کسی میتواند مشکل آنها را حل کند. الان در مورد بیمارستان بانوان ما فکر میکنیم با توجه به تعداد بهیار و پرستار و پزشکی که داریم، به راحتی بیمارستان بانوان را میتوانیم در کرمان داشته باشیم که محیطی امن و سالم و با پوشش راحتتر برای بانوان است اما هیچ مطالبهای در این زمینه وجود ندارد؛ ما اما پیگیر احداث این بیمارستان هستیم، زمین آن مشخص شده و قراردادهای اولیه با سرمایهگذار دارد بررسی حقوقی میشود. در مجموع، محیطهای آرام زنانه چه درمانی، چه تفریحی و چه فرهنگی در شهر کرمان خیلی کم است و مطالبهای هم وجود ندارد.
خانم دکتر! چرا پزشکان کرمان در طول سالهای متمادی هزینههای خدمات شهریشان را پرداخت نکردند و هشت میلیارد بدهکار شدند و شهرداری هم نتوانست این حق شهر را از پزشکان بگیرد؟
فقط پزشکان این شرایط را نداشتند. همهی اصناف چنین وضعیتی را داشتند. وکلا هم خیلی بدهی داشتند و نپرداخته بودند.
اما از جامعهی پزشکی توقع دیگری میرود. همانطور که پزشکان توقعات خاصی از جامعه دارند.
ببینید؛ شهرداری کرمان تا عملا به بیپولی نرسید به این فکر نیفتاد که هزینههای خدمات شهری را دریافت کند. از طرفی، در شهرهای دیگر، پزشکان و وکلای خوب و برخی اصناف خاص را از هزینههای شهری معاف میکنند چون آنها به جذب توریست و اقتصاد آن شهر کمک میکنند. مثلا در یزد چون بیمارستان ناباروری دارند، سالانه چند میلیون گردشگر به یزد میرود و این، به اقتصاد آنجا کمک میکند و در عوض، به پزشکان معافیتهایی داده میشود.
پزشکان کرمان هم انتظار چنین حمایتهایی داشتند، در دیوان عدالت اداری هم پیگیری کردند که گفته شد قانونی نیست مگر خود مسوولین شهر چنین تصمیمی بگیرند. اما شهرداری کرمان چون خیلی معضل مالی داشت مجبور بود این هزینهها را دریافت کند. قبلا اما شیوهی مطالبهگری تنشی و تند بود اما برخوردها که مناسب شد، حضور آقای مهندس بابایی هم خیلی کمک کرد، گفتوگوها به آرامی پیش رفت و به نتیجه رسید و الان قرار شد از مردادماه خود پزشکان به شهرداری مراجعه و نحوهی پرداخت عوارض شهری را پیگیری کنند. البته شروع بحثهای اولیه از زمان مهندس سیفالهی بود.
یک بحث دیگری در مورد پزشکان وجود دارد و آن تاثیری که ساختمان پزشکان بر تراکم ترافیک شهری در کرمان گذاشته و عدهای میگویند باید ساختمان پزشکان را جابهجا کنیم؛ برخی اما کسب رضایت پزشکان را برای این کار دشوار و غیرممکن میدانند. اگر چنین طرحی مطرح شود، شما در شورا موافقت میکنید؟
من با این طرح خیلی موافقم. حتی زمانی قرار بود ساخت تقاطعهای غیرهمسطح را در شهر مصوب کنیم، من گفتم پل نزنیم ولی ساختمان پزشکان را جابهجا کنیم. بیشترین ازدحام خیابان شریعتی به خاطر ساختمان پزشکان است اما متاسفانه هنوز هم در خیابان جهاد دارند مجوز ساختمان پزشکان میدهند؛ البته میگویند مجوز مربوط به گذشته است به نظر من، منطقی این است وارد مذاکره بشویم که دیگر ساختمان پزشکان جدیدی ساخته نشود.
من از ابتدا، این پیشنهاد را دادم که با پزشکان جلسه بگذاریم و ساختمان پزشکان را جابهجا کنیم. ولی گفتند ساخت پل، مشکل را به شیوهی بهتری حل میکند. مشکل شورا این است بین ۱۵ نفر باید هشت نفر موافق باشند تا طرحی مصوب بشود و اگر موافق فکری شما نباشند و نتوانید متقاعدشان کنید، به نتیجهای نمیرسد.
یک نماینده مجلس به راحتی در کمیسیون و صحن علنی حرفش را میزند، ما اما در شورای عمومی فقط مصوبات را میخوانیم، همفکری و چالش فکری ایجاد نمیکنیم. من پیشنهاد برگزاری جلساتی شبیه شورای عمومی ولی غیرعلنی و بدون ضبط و بدون خبرنگار را دادم تا با اعضای شورا و مشاوران و دانشگاهیان و معتمدین آنجا مباحثه کنیم که تاکنون کسی شورا موافقت خود را اعلام نکرده است. اینکه من بخواهم سر یک موضوعی با همهی اعضا تک تک تماس گرفته و حرف بزنم، خیلی وقت زیادی میگیرد.
پیش آمده بهخاطر مسالهای به ۱۴ نفر عضو شورا تلفن کنید؟
بله. خیلی زیاد. خیلی. مثلا در مورد همین عوارض پزشکان ما میخواستیم فرمول و فرمت خاص و مبنای علمی پیدا کند. الان تعیین عوارض شهری اینگونه است اعضا دیمی و بدون هیچ پایهی علمی، میگویند فلان صنف را ۱۵ درصد افزایش بدهیم، بعد یکی دیگر از اعضا میگوید نه ۱۵ درصد زیاد است، میگویند باشه! ۱۰ درصد.
تصمیمگیریها مثل یک دهکده میماند و در حد یک کلانشهر نیست. ما اما با مشورت خود پزشکان به یک فرمول مشخص برای پرداخت عوارض خدمات شهری رسیدیم. وقتی من میخواستم جا بیندازم مثلا ۲/۲ درصد ویزیتها را به عنوان عوارض بگیریم، اعضای شورا خیلی مخالفت کردند. میگفتند چرا ثابت نگیریم؟ برخی حتی جلسهی شورا را ترک کردند گفتند فلانی میخواهد با این طرح، رای جامعهی پزشکی را داشته باشد؛ غرضها مانع تصویب میشد و من مجبور شدم تکتک با همهی اعضا صحبت و توجیهشان کنم.
آخرش هم وقتی مصوبه به فرمانداری رفت، به من اطلاع دادند که یکی از اعضای شورا آمده و گفته این را تصویب نکنید. دوباره خودم مجبور شدم نزد فرماندار و معاون استاندار و استاندار بروم و توضیح بدهم که این عوارض پزشکان منطقی است و روندی بدون تنش با جامعهی پزشکی خواهد داشت تا بالاخره مصوبه را از شورا گرفتم. خیلی سخت بود.
در جریان این چانهزنیها، توجیه کردن خانمهای شورا سختتر یا آقایان؟
خانمها. چون ریزبینتر هستند، ظرافتها و گوشههای کار را بیشتر میبینند. مثلا سر جریان همین عوارض به آقایان میگفتم مثلا ۱۱۴ میلیون تومان امسال بیشتر از پارسال سهم شهرداری میشود، میگفتند تصویب بشود. ولی خانمها میگفتند چرا ۲/۲ درصد را انتخاب کردی و چرا ۳/۲ نگذاشتی؟ به سختی مصوبه گرفتم.
خانم دکتر! شما اولین پزشکی هستید که به شورا آمدهاید. به انتخابات خرداد ۹۲ برگردیم. اولینبار کسی پیشنهاد کاندیدا شدن را به شما داد؟
بله. دو تا از دوستان از جامعهی پزشکی به من پیشنهاد دادند. من هم گفتم چرا خودتان نمیروید؟ گفتند: تو پیگیری بیشتری داری و و فن بیانت هم محکم و خوب است. من هم گفتم: خوب حالا من وارد شورا بشوم، چی از من میخواهید؟ (با خنده). گفتند: به خدا هیچچی. فقط میخواهیم یک پزشک در شورا باشد زبان ما را بفهمد و با لحن خودمان حرف بزند. بعد از آن راهاندازی بیمارستان بانوان را با یکی از همکاران که میخواست وارد شورا بشود مطرح کردم و پرسیدم اگر وارد شورا بشوید، این را پیگیری میکنید؟ در مورد مسالهی اشتغال هم صحبتهایی کردیم. ایشان کلا گفتند پس خودتان بروید به شورا و اینها را پیگیری کنید. بعد از آن هم، نمیشود گفت فشار آوردند ولی چیزهای شیرینی بود و حرفهای درستی میگفتند که من را به شرکت در انتخابات ترغیب کرد.
قبلا فعالیتهای سیاسی یا اجتماعی خاصی انجام داده بودید که به شما پیشنهاد حضور در انتخابات شورا را دادند؟
نه. من فقط در زمینهی مشاغل خانگی و کارآفرینی کار میکردم. برای زنان بدسرپرست شغلهایی ایجاد میکردم و جمعهبازارهای کوچکی در هر محله راه میانداختم و خیلی هم پیگیر ایجاد بیمارستان خاص بانوان در کرمان بودم.
فعالیت سیاسی نداشتید؟
اصلا.
در زمان دانشجویی چطور؟
نه. اصلا. فعالیت سیاسی نداشتهام.
وقتی تصمیمتان قطعی شد با اولین کسی مشورت کردید که بود؟
پدرم.
نظرشان چه بود؟
گفتند نه!
خوب چه دلیلی داشتند؟
کلا مخالفت کردند. گفتند چون وارد مسائل سیاسی میشوی و سیاست همیشه مخرب است و دیگر نمیگذارند کار بکنی. من گفتم که اینطوری نیست و تمام تلاشم را میکنم. دو ساعتی با هم صحبت کردیم که در نهایت گفتند هرکاری صلاح میدانی انجام بده.
واکنش همسرتان چی بود؟
خیلی مثبت بود و درجا قبول کردند. شاید میخواستند از دستم راحت بشوند و مدت زمان کمتری را در خانه باشم (با خنده). ایشان گفتند که هرکاری بتوانی برای مردم انجام بدهی ارزش دارد.
شما بزرگ شدهی کرمان نیستید؛ چقدر با نیازها و فضای کرمان آشنا بودید؟
بزرگ شدهی کرمان نبودم ولی ۱۶ سال کرمان زندگی کرده بودم و بزرگترین مزیت این بود من به عنوان یک پزشک، در اتاق تنها با بیمارانم بودم. به من اعتماد میکردند و خیلی از مشکلاتشان را میگفتند.
مثلا میگفتند ساختمانم فلان مشکل را داشته، شهرداری پول میخواهد، گفتم تقسیط کنید، نکردند در صورتیکه برای فلانی که آدم بزرگی بوده، تقسیط کردند و برای این مساله، گریه میکردند و حتی عامل افسردگی خود را این چیزها میدانستند. اینها برای من محرک بود. ولی از فضای شورا اطلاع زیادی نداشتم.
بعد از ورودم، متوجه شدم که حضور مردم در جلسات شورا خیلی کم است؛ مجوز ورود را به مردم نمیدهند در صورتی که مردم حق دارند در جلسات شورا شرکت کنند، مردم باید بنشینند و بشنوند حداقل در مورد پروندههای خودشان بدانند ما چه میگوییم؟ اگر من مخالفم یا موافقم چرا؟ آیا غرضی در بررسی پرونده به کار میرود یا نه؟ باید باشند و از خودشان دفاع کنند.
ولی حضور مردم در شورا بسیار کمرنگ و فقط با مجوزهای خاص و در مدت خاص و شرایط خاص میتوانند باشد. در شورای عمومی هم مردم میتوانند حضور یابند؛ در صورتی که در سه سال گذشته یک یا دو بار آن هم فقط یک نفر، آن هم به سختی توانسته در نشست عمومی شورا شرکت کند.
حتی خیلی وقتها خبرنگاران هم برای حضور در جلسات، انتخاب میشوند؛ به صرف اینکه فلانی جلسه را ترک کرده و فلان روزنامه خبرش را کار کرده، میگویند این خبرنگار دیگر نباید به جلسهی شورا بیاید و اگر بیاید ما چند نفر اعتراض یا آبستراکسیون میکنیم. تا این حد اعضای شورا میتوانند اعمال نظر کنند و این خیلی بد است. ما جزئی از مردم و زبان گویای مردم هستیم و این همه فاصله گرفتن از مردم غیرقابل قبول است.
چرا اعضای شورا از مردم فاصله میگیرند؟
شاید از ترسشان باشد.
اعضای شورا از چی میترسند؟
از درخواستهای مردمی که غیرقابل پاسخ باشد یا افشای چیزهای خاص. نمیدانم. ولی به هر حال برای انتخاب رییس امسال یکی از معیارهای ما این است رییس شورا راه را برای حضور پررنگتر مردم باز کند.
یک زمانی بود که ما به همراه اعضای شورا به مساجد محلهها میرفتیم و با مردم دیدار و گفتوگو میکردیم؛ یکبار که رفتیم چند نفر مخالفت کردند و میگفتند مردم طلبکار ما هستند. خوب طلب حق آنهاست و ما شفافسازی میکنیم و از خودشان کمک میگیریم. ما شیوهی جذب مشارکت مردم و کار جمعی را بلد نیستیم و برای همین فرار میکنیم. رییس آینده باید این قول را به ما بدهند که ارتباط شورا با مردم بیشتر بشود.
شما چه گرایش سیاسی دارید؟
قبلا اصلاحطلب و اصولگرا در کشور مطرح بود اما اخیرا مقام معظم رهبری انقلابی و غیرانقلابی را گفتند و دیگر گرایش سیاسی معنا ندارد؛ البته احزاب سیاسی و تقابل آنها باید در جامعه وجود داشته باشد تا باعث رونق بشود ولی در کشور ما احزاب فقط در انتخابات فعال شده و بعد سکوت میکنند و ما حزب به معنای واقعی نداریم با این وضعیت، صحبت رهبری کاملا صحیح است و من بر این اساس، یک انقلابیام.
پس ماجرای حضورتان در لیست جبههی پایداری در ایام انتخابات چیست؟
من در لیست جبهه پایداری بودم، در لیست اصولگرایان هم بودم، در لیست دکتر پورابراهیمی هم بودم. در مجلس تهران هم اسفند گذشته به صورت مستقل در انتخابات شرکت کردم.
الان تفکر جبهه پایداری را در شورای شهر نمایندگی میکنید؟
شورا سیاسی نیست و نباید باشد. من در سه لیست همزمان بودم. در لیستها بودم چون که به هر حال میخواستیم قطعا رای بیاوریم. ولی افکار مشترک با اصولگرایان دارم.
با جبهه پایداری چی؟
جبهه پایداری طیفی از اصولگرایی است. من عضو جبهه پایداری نیستم ولی در لیستشان بودم.
اعضای دیگر لیست جبهه پایداری چه کسانی بودند؟
از جبهه پایداری در لیست ما خانم دیوانبیگی و آقای منصور ایرانمنش بودند که وارد شورا شدند.
خانم دکتر! سال گذشته در جریان انتخاب شهردار اعلام کردید میخواهید کاندیدای شهرداری بشوید. چرا جدی وارد رقابت نشدید؟
ببینید؛ جای خالی یک شهردار زن در کرمان واقعا دیده میشود. شهردار خودش که نباید کار بکند باید نظمدهی و برنامهریزی انجام بدهد و بروکراسی را کم کند؛ شهردار باید توانایی این را داشته باشد که ۲۰ درصد کارهای شهر کرمان را به مسائل جاری اختصاص بدهد و ۸۰ درصد را به سمت تغییراتی مفید پیش ببرد.
نباید در روزمرگی غرق بشویم و من در خودم میدیدم این کار را بتوانم انجام بدهم. ولی بعد که آقای مهندس بابایی آمدند، با توجه به تجربهای که داشتند و هماهنگی که ایشان با آقای سیفالهی داشتند و چند سال معاون ایشان بودند و به خصوص با توجه به توانایی که در ایجاد هماهنگیها برای اجرای پروژههای خاتم که اصلیترین پروژههای شهری هستند، من دیدم مهندس بابایی نسبت به بنده اولویت دارند ولی اگر واقعا این اولویت نبود حتما کاندیدا میشدم.
چرا فکر میکنید میتوانید شهردار کرمان باشید؟
چرا نتوانم؟
اولین مساله دانش و تجربه است که شما احتمالا به اندازهی کافی در اختیار ندارید. شاید پزشک خوبی باشید ولی لزوما شهردار خوبی نخواهید بود.
چرا شهردار حتما باید رشتهی دانشگاهیاش عمران یا معماری باشد؟ شهردار تورنتو یک خانم ۸۰ ساله است که سه دوره شهردار بوده و موفق هم شناخته شده چون ایشان فکر میکند و بهترین مشاورین شهر و دانشگاه را کنار خود دارد و در اجرای برنامهها، خیلی قوی است. شهردار نیروی اجرایی که نیست، این تخصصها را نیاز داشته باشد. ما یک تغییر و تحول در شهر میخواستیم. اگرچه رشته مرتبط باشد اولویت دارد، ولی اگر کسی مبنای فکری تحولگرایی داشته باشد میتواند شهردار باشد.
یک زن میتواند کار سخت شهرداری را انجام بدهد؟ این البته دیدگاه من نیست. مردان به خصوص در کرمان چنین نگاهی به مدیریت زنان دارند!
قرار نبود شهردار کنار پل بایستد و خاک بخورد. شهردار باید درست فکر کند و تغییرات ایجاد بکند. خانمها استقامت و پیگیریشان دربارهی مسائل کاری خیلی بیشتر از آقایان است. خود شهردار کرمان هم چند روز قبل در جلسهای با حضور بانوان شهرداری به این نکته اذعان کردند.
اگر جدی کاندیدای شهرداری میشدید فکر میکنید رای میآوردید؟
بعید نبود رای بیاورم؛ اگرچه آسان هم نبود.
گفتید قرار نبود شهردار کنار پل بایستد و خاک بخورد؛ انتقادی به عملکرد آقای بابایی شهردار کرمان دارید؟
نه. در مورد خودم و در پاسخ به صحبت شما این را گفتم.
خانم دکتر! در شورای پنجم تعداد اعضای شورای شهر کرمان به ۱۱ نفر میرسد.
بله، خدا را شکر.
ه
شما خودتان را جزو چهار نفر حذف شده میپندارید یا این ۱۱ نفر؟
من دیگر در انتخابات شورا شرکت نمیکنم؛ روزی به شورا آمدم، میخواستم اینقدر فضا دوستانه باشد که همه با هم کار کنیم ولی وقتی اکثریت باید رای به یک موضوع بدهند و در رای دادن اغراض شخصی، مافیای سیاسی، مافیای اجتماعی یا صنفی خیلی قدرتمند هستند طبیعتا وقت آدم تلف میشود؛ شاید اگر در شورا نباشم بهتر بتوانم برای مردم کار بکنم چون خیلی از حساسیتها روی من کمتر هم میشود. قطعا قطعا دیگر در انتخابات شورا شرکت نمیکنم.
اگر آن دو نفر دوستتان که سال ۹۲ به شما پیشنهاد دادند باز هم سراغتان بیایند که کاندیدا بشوید چی؟
دفعه قبل، وقتی با من این مساله مطرح شد، فکر میکردم با ورود به شورا خیلی میتوان کار کرد. آمدم که امتحان کنم اما الان میدانم اگر در شورا نباشم کمک بیشتری به مردم میتوانم داشته باشم.
اخیرا به روزنامهنگاری هم روی آوردید. چطور به این نتیجه رسیدید که جایتان دراین عرصه در کرمان خالی است؟
من یک ماهنامه تخصصی با عنوان «مرهم ناب» که کشوری است را دارم و مسائل بهداشتی را از طریق آن اطلاعرسانی میکنیم و یکی هم «فانوس کرمان» که فرهنگی و اجتماعی است. علت این بود وقتی مسائل را به روزنامهها میگفتیم، اغلب مایل به انتشار آن نبودند شاید تنش خاصی برایشان به دنبال داشت.
من مجبور شدم مجوز بگیرم تا آنچه دلم میخواهد بنویسم را، به راحتی بنویسم و به گوش مردم برسانم. از مردم هم درخواست کردم هرچه که میخواهند به گوش مسوولین برسانند را به ما بگویند ما در نشریه منتشر کرده و پاسخ آن را از مسوولین میگیریم و برای آنها مینویسیم. فانوسکرمان هنوز تازه کار خود را شروع کرده است.
نظرتان در مورد مطبوعات کرمان چیست؟
مطبوعات کرمان زحمت میکشند فقط خیلی با احتیاط پیش میروند. به نظرم البته فضا این را ایجاب میکند اما شان روزنامهنگار است که با همهی سختیها و محدودیتها، مشکلات مردم و واقعیات جامعه را مطرح و پیگیری کند و مسوولین را به چالش بکشد. این اتفاق الان در مطبوعات کرمان آنطور که باید، نمیافتد. معضلات را خیلی کم مطرح میکنند و مطالبهگری کمرنگ است.
فکر میکنید روزنامهنگار موفقی بشوید؟
برای این، تلاش میکنم.
در انتخابات مجلس دهم، یک زن که از قضا همصنفی خودتان هم بود کاندیدا شد و رای به نسبت خوبی هم کسب کرد. اگر شما جای خانم دکتر زهرا سالاری بودید، فکر میکنید به مجلس میرفتید؟
بله. من اگر بودم قطعا رای میآوردم. چون ایشان فرد شناخته شدهای نبودند. در انتخابات مجلس فقط اسمشان واضحتر مطرح شد اما من به خاطر حضورم در شورا و کارهای جمعی و محلهای زیادی که انجام دادهام، شناخته شده بودم.
رابطهتان با اصلاحطلبان کرمان چگونه است؟
رابطهی خوبی داریم.
بین اصلاحطلبان دوست نزدیک هم دارید؟
خیلی زیاد.
از چهرههای شاخص اصلاحطلبی بیشتر با چه کسانی نزدیک هستید؟
شاید اسم نبرم بهتر باشد؛ قرار شد معیار ما انقلابی و ضد انقلابی باشد. خیلی از بچههای اصلاحطلب انقلابی هستند و خیلی تلاش و برای جامعه کار میکنند و این، خیلی ارزشمند است. ائتلاف اصلاحطلبان با اصولگرایانی که میخواهند خیلی برای جامعه کار بکنند؛ با توجه به اینکه یک گروه پول و گروه دیگر مردم را دارند، به نظر من بسیار کارساز است.
مردم ما الان فقیر هستند؛ در شان کرمان نیست با این همه معدن و میراث فرهنگی و کشاورزی که در استان هست، فقیر و گدا داشته باشیم. باید هر دو گروه سیاسی و به عنوان نیروهای انقلابی کمک کنیم مشکل اقتصادی و مالی مردم را حل کنیم؛ فقر فساد میآورد. باید برای دور کردن فساد، فقر اقتصادی و در کنار آن، فقر فرهنگی را دور کنیم و جمع دو گروه سیاسی میتواند این کار را در کرمان انجام بدهد.
خانم دکتر! شما اوقات فراغتتان را چطور سپری میکنید؟
اسبسواری و شنا میروم.
خودتان هم اسب دارید؟
نه!
میتوانم بپرسم به عنوان یک خانم در کرمان کجا اسبسواری میروید؟
باشگاه الماس کویر و در جادهی قدیم جوپار هم یک قسمت هست میروم.
هزینههای اسبسواری را برای زنان کرمانی مناسب میدانید؟
الان آموزش آن در هرجلسه بین ۳۰ تا ۴۰ هزار تومان است ولی تنها ورزشی است که کل عضلات داخلی و خارجی را درگیر میکند. به همین علت مستحب بودن آن در احادیث آمده است. من قبل از اینکه به شورا بیایم، میخواستم ورزش چوگان برای زنان کرمانی راه بیاندازم. اما زنان کم استقبال میکنند، در صورتی که هرچه تعداد بیشتر باشد، قیمتها پایینتر میآید. در مورد اسبسواری هم اگر ۱۰ نفره برویم، خیلی به نفعمان است. ورزش گرانی برای زنان کرمانی نیست.
خانم معصومزاده! ما شهردار در سایه در کرمان داریم؟
میگویند داریم.
چه کسانی میگویند؟
(با خنده) همین شما روزنامهنگاران! ولی من قبول ندارم چون بارها اقتدار و مخالفتها و مقاومتهای شهردار کرمان را دیدیم. کسی که را هم ندیدم شهردار را عامل اجرایی خود بخواهد.
در ابتدای گفتوگو عرض کردم که رستورانی با منوی گران دارید؛ نگران نیستید مردم این مصاحبه را بخوانند و بگویند فلانی به شورا رفته و برای خودش رستوران باز کرده و کارهایش را گسترش داده است؟
پایان ساخت ساختمان من مربوط به قبل از شوراست و مجوزهای آن هم همینطور. مردم هم بیایند ببینند متوجه میشوند در این مجموعه، ما فقط فکر آنها را کردیم. من میتوانم در مطب ۱۰۰ متری بیمارانم را ویزیت کنم اما فضای قشنگ و بزرگی را ایجاد کردهام که بیمارانم لذت ببرند. مردم کرمان خیلی هوشمند هستند اگرچه مطالبهگر نیستند! اگر کسی استفادهی خاصی بکند، متوجهی آن میشوند. من هم به جرات قسم میخورم کوچکترین استفادهی خاصی از موقعیتم در شورا نکردم.
کاش کاش کاش کاش
همه باید دست به دست هم دهیم مطالبات خود را به گوش مسئولین برسانیم واز مسئولین بخواهیم .
اصحاب رسانه کمک کنید. باید سارمان های مردم نهاد بیشتر شوند و فعال تر