گفتارنو/محبوبه فیروزآبادی:
«خرید و فروش پسته در بورس کالای ایران راه اندازی می شود» این دومین نسخهی چالش آفرین پورابراهیمی برای صنعت پسته ایران است.
نسخهی اول؛ تاسیس شرکت پسته ایرانیان بود. پورابراهیمی در سال 87 به عنوان معاون وقت استانداری کرمان، ایده پرداز تاسیس شرکت ملی پسته ایرانیان بود ؛ شرکتی که به اذعان مدیرعامل وقتش، هدفش شکستن انحصار در بازار پسته بود؛ بخوانید حذف شرکت تعاونی پسته رفسنجان!
کار بدان جا رسید که در سال 87 شرکت تازه تاسیس ایرانیان که نه دانش و نه تجربه صادرات و نه زیرساختش را داشت، 50 میلیارد تومان نقدینگی دریافت کرد اما شرکت تعاونی تولید کنندگان پسته رفسنجان از دریافت حتی یک ریال نقدینگی هم محروم ماند.
اهمیت این مساله وقتی روشن میشود که بدانیم شرکت تعاونی پسته فقط نقش حمایت کننده کشاورزان و صادرکننده بزرگ را ایفا نمیکرد که مهمترین نقشش در برخی بازارها نظیر اروپا، نقش تامین کننده پسته بود.
با حذف شرکت تعاونی پسته رفسنجان، صادرکنندگانی که به اتکای موجودی انبار تعاونی پسته رفسنجان قراردادهای بلند مدت میبستند، از بازارهای اروپایی که فقط دنبال قراردادهای طولانی مدت بودند، اخراج شدند.
یعنی صادرکنندگانی که در برابر چالش آفلاتوکسین با هزار جان کندن سر خود را بالا نگه داشته بودند، با حذف تعاونی پسته رفسنجان، از بازارهای اروپایی اخراج شدند.
کسانی که با ادعای سوء مدیریت در شرکت تعاونی پسته رفسنجان مبادرت به مقابله با این شرکت کردند، نه تنها گرهی از کار کشاورزان و تولیدکنندگان باز نکردند که سبب ساز به باد رفتن سرمایه های ملی شدند و کار بدان جا رسید که شركت ملي پسته ايرانيان در ليست سياه بانك مركزي قرار گرفت. آن هم شرکتی که به گفته آقای پورابراهیمی هشت ماه روی آن کار مطالعاتی انجام شده بود.
حالا پورابراهیمی چندسالی است که دست روی عرضه پسته به بورس کالا گذاشته است. طرحی که حتی روی کاغذ جامع نیست و در خود صنعت مخالفان کمی ندارد. چه اینکه تجربه تلخ عرضه خرما در بورس پیش روی همگان است. موافقان طرح اما انگشت اتهام به سمت مخالفان طرح دراز میکنند که دنبال منافع شخصیشان هستند.
موافقان طرح عرضه پسته در بورس شامل دو گروه عمده هستند. گروه نخست؛ بیشک مدیران بورسی هستند که تمایل دارند عرضه محصولات کشاورزی همچون پسته به سبد کالاهای عرضه شده در بورس دستاورد دوران مدیریت آنها قلمداد شود. گروه دوم؛ آن دسته از فعالان صنعت پسته هستند که به دلیل توانایی مالی کم و عدم تامین نقدینگی مورد نیاز در بازار امکان مانور کمتری در بازار فعلی دارند و در سر سودای استفاده از راههای تامین مالی در این بازار جدید را میپرورند.
اما مخالفان عرضه پسته در بورس؛ شاید جدیترین منتقد عرضه پسته در بورس کالا انجمن پسته ایران به عنوان اثرگذارترین تشکل فعال در این عرصه باشد.
برخی از اعضای این تشکل از آنچه که رودربایستی جلالپور با پورابراهیمی میخواندند انتقاد میکردند و میگفتند کسانی که میخواهند پسته را به بورس کالا بفرستند، هیچ شناختی از این محصول ندارند. اظهاراتی که چندان بیراه هم نمینمود. اوج این بیاطلاعی و عدم شناخت از پسته را میشد در اظهارات نمایندگان بورس کالا که برای متقاعد کردن فعالان اثرگذارپسته به کرمان امده بودند، دید و شنید.
جلالپور البته در ماهنامه داخلی این تشکل مبادرت به موضعگیری کرده است. او سال 88 به عنوان رییس هیات مدیره انجمن پسته ایران در یادداشتی با بیان اینکه باید گفت از میان 3 بخش تولید، فرآوری و صادرات، کمترین معضل و نابسامانی مربوط به بخش فروش و صادرات است و بیشترین معضل و نابسامانی به تولید بر میگردد که اگر میخواهیم برای این صنعت تدبیر و چاره کنیم باید همه ما در صدد رفع مشکلات بخش "تولید" باشیم، نوشته بود:« میگویند: فرهنگ واسطه گری و دلالی به جای تولید در طول چند سال گذشته بازار پسته را تحت تاثیر قرار داده و باعث فشار بیش از اندازه بر تولید کنندگان پسته شده است. به نظر میرسد گویندگان، نیاز به سه بخش تولید، فرآوری و صادرات را در عرصه محصولی همچون پسته از یاد برده و گروه واسط را که عمدتاً به فرآوری، بوجاری و بسته بندی پسته همت گماشته و وظیفه بازرگانی داخلی را بر عهده دارند به اشتباه، دلال و واسطه گر قلمداد میکنند. بدیهی است خرید و فروش این محصول که هم از نظر حجم و هم از نظر قیمت، قابل توجه است، به حضور تعدادی واسطه برای به انجام رساندن معامالت، نیاز دارد.
جلالپور در بخش دیگری از این یادداشت میافزاید:در بحث تثبیت قیمت پسته، با عرضه و معاملات در بورس اشاره بر شفافسازی قیمت و ثبات قیمت داشتهاند. اما به نظر بنده، بورس در این مورد نمی تواند چندان موثر واقع شود، بلکه بهتر است موضوع ذخیره استراتژیک پسته از سال های آور به سال های ناآور که امروزه در دنیا رایج است و توانسته موجب ثبات عرضه و در نتیجه ثبات قیمت شود را مورد توجه قرار دهیم .
او بر ایننکته هم تاکید میکند: اعلام قیمت برای طول سال، همواره از طرف بخش خصوصی مردود بوده و نکوهش شده است. بخش خصوصی معتقد است که سیستم عرضه و تقاضا تعیین قیمت میکند و این سیستم است که میتواند متولی قیمت گذاری در طول سال باشد.
رییس وقت اتاق بازرگانی کرمان با طرح این پرسش اگر بورس کالا فعال بود، با نگاه به همه بی ثباتیها در عرصه تولید و صادرات و همه ناهماهنگیهای موجود در این عرصه و نبود سیستم بانکی کارآمد، آیا باز هم بورس میتوانست مشکلات پیش روی این محصول مهم ارزآور را حل کند؟ به صراحت مینویسد: به نظر میرسد قبل از حضور در بورس باید به مسائل مهم تری در صنعت پسته پرداخت از جمله: در بخش تولید به بهره وری کم، بحران آب، میزان استفاده بیش از حد مجاز از سم و کود؛ در بخش فرآوری به زمان چیدن و برداشت پسته و طولانی بودن مدت زمان فرآوری؛ در بخش فروش و صادرات به معضل اصلی یعنی ثبات نرخ ارز و در کنار آن مشکل نبود یک سیستم بانکی کارآمد و کمبود نقدینگی.
سید معین هاشمی رییس اداره تعاون اداره کل کار تعاون و رفاه اجتماعی وقت هم از منتقدان این پیوستن عجولانه است. او در یادداشتی نسبت به این مساله واکنش نشان داده و با طرح این پرسشها« آیا تولید کنندگان این محصول توان علمی و تخصصی جهت انجام معامله در بورس کالا را دارند؟ آیا آموزش لازم به آنها داده شده است ؟ آیا استاندارد لازم جهت شناسایی و قیمتگذاری محصول پسته وجود دارد ؟ آیا امکانات و انبارهای استاندارد و افراد قابل اعتماد و کارشناس جهت خرید پسته و نگهداری آن به منظور عرضه به بازار وجود دارد؟ آیا عواید حاصل از افزایش قیمت در بورس کالا نصیب کشاورزی میشود که اولین دغدغهاش تامین منابع مالی مورد نیاز در کوتاهترین زمان پس از برداشت محصول است، نوشت: «قاعدتا پاسخ اکثر این سوالات که خود زمینهی ورود سوداگران در بازار این محصول در بورس کالا خواهد بود، کاملا مشخص است و بر کسی پوشیده نخواهد بود که برغم تمامی نظریههای ارایه شده با توجه به کمبود زیر ساخت موجود در تولید و عرضهی محصول پسته ابهام در تمامی این موارد این نگرانی را بدنبال خواهد داشت که ورود شتابزده و غیر کارشناسانه به این موضوع اگر چه برند بورس پسته را برای استان بدنبال داشته باشد، اما کارآیی لازم را برای کمک به تقویت تولید و عرضهی این محصول نخواهد داشت و زمینهی تجربهی تلخی دیگر برای این محصول استراتژیک را بدنبال داشته باشد و مجددا بازارهای آماده را به رقبا واگذار کنیم.»
از سوی دیگر رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی میگوید: اولین معاملات خرید و فروش پسته در بورس کالای ایران به زودی در استان کرمان راه اندازی می شود.
محمدرضا پورابراهیمی در گفت و گو با ایرنا میافزاید: امروز توسعه بازار سرمایه در استان کرمان مدنظر ماست و در این مسیر تلاش کردیم بورس کالا را در استان کرمان راه اندازی کنیم.
وی بیان میکند: برای رسیدن به این هدف از سال گذشته با اتاق بازرگانی و مدیران بورس کالای کشور جلسات ویژه ای برگزار را کردیم و تا امروز بخش عمده این کار انجام شده است.
وی میگوید: از طریق کارگزارانی که مجوز معاملات کالا در استان را دارند معاملات پسته در کرمان عملیاتی می شود.
نماینده مردم کرمان و راور در مجلس شورای اسلامی تصریح میکند: خرما هم در صورت استاندارد سازی می تواند در بورس کالا معامله و حتی هر کالای دیگری که امکان استاندارد سازی را داشته باشد می تواند وارد بورس کالا شود.
وی میگوید: با این کار تحول بزرگی برای محصولات استان کرمان بویژه پسته رقم می خورد و نکته قابل توجه این است که در این مسیر فقط خرید و فروش نقدی کالا نیست بلکه خرید نسیه، پیش خرید و ابزارهای متنوع دیگری نیز ایجاد می شود.
پورابراهیمی با بیان اینکه مشکل نقدینگی و تامین مالی از طریق بورس کالا قابل حل است عنوان میکند: این پروسه به واسطه وجود ابزارهای مالی متنوع، تحول اساسی را در فروش کالاهای استان کرمان به همراه خواهد داشت.
وی با بیان اینکه فرهنگ سازی بورس در حوزه اقتصادی از اهمیت ویژه ای برخوردار است افزود: بورس باید در تصمیمات اقتصادی خانواده ها اثرگذار باشد.
این راهکار پورابراهیمی در حالی مطرح میشود که نه فعالان پسته به بورس پسته اعتماد دارند و نه مکانیزم اجرایی قابل تعریفی برای آن متصور هستند. حال باید منتظر نشست و دید در بازاری که مدام از منطبق نبودن نمونه عرضه شده با بار فرستاده شده، یا از عدم انطباق بار فرستاده شده با گرید درخواست شده خبر میرسد، چه کسی دل شیر دارد و زهرهی گرگ که از بورس پسته مبادرت به خرید پسته کند؟