کد خبر: ۱۸۴۳۳
تاریخ انتشار: ۰۵ دی ۱۳۹۵ - ۱۳:۲۷
ارسال به دوستان
ذخیره
گفت‌وگو با پریسا دمندان، درباره پروژه نجات عکس‌های مردم بم
راننده دستگاه که فرزندش را در زلزله از دست داده بود، قبل از این‌که کار خود را شروع کند، برایم توضیح داد که او هم عکس‌های خانوادگی‌اش را چند روز قبل از حادثه به همین استودیو داده و شماره رسید آن را، که هنوز درجیب داشت، نشانم داد.
«یک روز پس از تولد عیسی مسیح است که خبر زلزله بم را می‌شنوم. تلویزیون را روشن می‌کنم و تصویرها گویاتر از هرچیز خانه‌ را پر می‌کند»

پریسا دمندان، عکاس و پژوهشگر صبح با علامت سوال بزرگی از خواب بیدار می‌شود «چه بر سر عکاسخانه‌ها و عکس‌های آنها آمده است؟» و ساک سفر را که آماده است، برمی‌دارد. او با خود فکر می‌کند اگر ٧٠‌درصد مردم شهر دیگر وجود ندارند، عکس‌ها هنوز وجود دارند. دو روز در فرودگاه انتظار می‌کشد و سرانجام به بم می‌رسد؛ به شهر ویران شده است.

قاب‌های خالی شکسته، عکس‌های له‌شده زیر خروارها خاک و هزاران انسان که مردند و انسان‌هایی که زنده‌اند و در بهت و حیرت به قاب‌های خالی زل زده‌اند.
مردم بم بعد از زلزله چه می‌کردند؟ بعد از این‌که اجساد خانواده‌ و دوستانشان را از زیر خاک بیرون کشیدند؛ در شب‌های سرد دی ٨٢ خیلی از کسانی که آن‌جا و از نزدیک شاهد حوادث بودند، می‌گفتند، خیلی از آدم‌ها در جست‌وجوی عکس‌های خانوادگی خود بودند؛ عکس‌هایی که آنها را به عزیزانشان وصل می‌کرد.

دمندان که تجربه جمع‌آوری عکس جنگ‌زده‌های آواره لهستان در ایران را داشت، حالا می‌خواست که گذشته را به آینده نجات‌یافتگان بم پیوند بزنند. او و دوستانی که بعد به او پیوستند، روزها درمیان خرابه‌های عکاسخانه‌های شهر به دنبال اجساد نگاتیوها و عکس‌ها بودند. حالا ١٤‌سال از آن روزها گذشته و «پروژه نجات عکس‌های بم» به ثمر رسیده، کتاب «از میان ویرانه‌ها». حالا که به آن روزها نقب می‌زند، به شبکه آفتاب می‌گوید: «شنیدن خبر زلزله بم برای تمام ایرانیان و مردم جهان دردناک و تأثیرگذار بود. عمق فاجعه زیاد بود و احساس می‌کردی نمی‌توانی سر جای خودت بند شوی و باید کاری می‌کردی، معنای حقیقی شعر چو عضوی به درد آورد روزگار. از همه شهرها و کشورها کمک در راه بود، عکس‌العمل مردم در روزهای پس از زلزله تجربه تازه‌ای بود که بفهمی ظرفیت عشق‌ورزی به همنوع می‌تواند چه ابعاد متفاوتی پیدا کند.» این ظرفیت عشق‌ورزی به همنوع درکالبد زمان منجر به جریان تازه‌ای شد، جریانی که می‌تواند عکس‌های عروسی فرزند مادری داغدار را برای همیشه در قاب‌ها ماندگار کند تا آن لحظه هیچ‌گاه در خاطره‌ها نمیرد.

 زلزله بم هزاران کشته و بی‌خانمان داشت، درشرایطی که زلزله‌زدگان نیاز به کمک داشتند. شما چگونه تصمیم به جمع‌آوری نگاتیوها و عکس‌ها گرفتید؟

راستش را بخواهید، من هم فقط می‌خواستم کمکی کنم. کمک‌های اولیه را بلد بودم و این می‌توانست مفید باشد، اما تنها صبح روزی که عازم بم بودم، بدون کوچکترین استدلالی به دلم افتاد که عکاسان بمی درچه وضعیتی هستند و همچنین ارزش باورنکردنی عکس‌ها در یادآوری خاطرات برای مردمی که عزیزانشان را از دست داده بودند و این شد که فکر کردم شاید بتوانم طور دیگری مفید باشم. البته مسلم است که این‌طور فعالیت‌های فرهنگی درعین ‌حال که باید همسو و همزمان درشرایط بحرانی عکس‌العمل نشان دهد، نباید مانعی سر راه آنهایی باشد که مشغول نجات جان دیگران و امدادرسانی هستند. ازآنجا که تا سه روز هنوز امکان نجات افراد از زیر آوار وجود دارد، من هم بعد از چند روز انتظار، به بم سفر رفتم و کار را شروع کردم.

این پروژه را چگونه و با چه امکانات و شرایطی و درچه مدتی در بم اجرا می‌کردید؟

این پروژه طی چند سفر پراکنده، از زمستان ۱۳۸۲ آغاز و به ‌تدریج کامل شد. در ابتدا، از مراکز رسمی فعال در بم و کرمان چون ارشاد اسلامی، دادگستری، شهربانی و کلانتری‌های مناطق مجوزهای قانونی این کار گرفته شد و با جست‌وجوهای محلی، مکان استودیوهای ویران‌شده، که اکثرا در ناحیه قدیمی شهر واقع بودند، مشخص شد و در ادامه یافتن عکاسانی که استودیوشان ویران شده بود و کسب اجازه برای خاکبرداری از عکاسانی که خوشبختانه هنوز درقید حیات بودند. طی چند سفر، آرشیو عکس چهار استودیو از زیر خاک بیرون آورده و جمع‌آوری شدند. درآن شرایط بحرانی که زلزله‌زدگان نیاز فوری به امدادرسانی داشتند، به ‌جز کسب مجوزهای قانونی، نمی‌شد انتظار کمک و پشتیبانی خاصی از مراجع رسمی داشت، بنابراین کار خاکبرداری با دست و تدریجی و بدون امکانات خاص انجام شد. البته بارها افراد و ارگان‌ها، هریک درحد امکان، به این پروژه یاری بی‌دریغ رسانده‌اند که بی‌همکاری ایشان امکان نداشت کار به انتها برسد.

عجیب‌ترین اتفاقاتی که طی پروژه برای شما افتاد، چه بود؟

قرارگرفتن درشرایط بعد از یک حادثه عظیم، مثل زلزله بم، اصولا بسیار عجیب و ناآشناست. به آنی، همه آنچه بوده، دیگر نیست، حسی از ناپایداری که آغازگر شروعی جدید، درست پس از لحظه وقوع رخداد می‌شود. دردناک، اما مثل جوانه دوباره زندگی از سر می‌گیرد. ماجرای عجیب دیگر این بود که ١٠روز بعد از زلزله، که امدادرسان‌ها دیگر امیدی به زنده‌بودن کسی زیر آوار نداشتند و مردم پیکر عزیزانشان را از زیر خاک بیرون می‌آوردند و دوباره به خاک می‌سپردند، زنی سالخورده را، که به ‌طرز معجزه‌آسایی هنوز زیر آوار زنده مانده بود، نجات دادند. مرحله‌ به ‌مرحله این پروژه و کمک‌هایی که ادامه‌دادن آن را عملی ساخت نیز، همه و همه عجیب و باورنکردنی بودند.

بعد از این‌که نگاتیوها جمع‌آوری شد؛ چه مراحلی را طی کردید تا این کتاب شکل گرفت؟ از اتفاقات بعد از جمع‌آوری نگاتیوها تا نحوه انتخاب عکس‌ها و حالا سرنوشت این نگاتیوها بگویید.

نتیجه جمع‌آوری آرشیوهای عکس چند استودیو ویران‌شده مجموعه چشمگیری نگاتیو و عکس بود که پس از خاکبرداری به تهران منتقل شد و طی یک‌سال کار پراکنده و خاک‌زدایی و ساماندهی نسبی فیزیکی تازه قابلیت مشاهده و بررسی دقیق‌تر را یافت. مجموعه‌ عکس‌های دو استودیو خوشبختانه به دلیل زنده‌بودن عکاس یا وارثان به صاحبانشان عودت داده شد، اما مجموعه آثار عکاسانی که درقید حیات نبودند، یا به دلیل تغییر شغل دیگر نیازی به آرشیو خود نداشتند، نزد من باقی ماند. 

طی چند‌ سال کار پراکنده و بررسی عکس‌ها، منتخبی از این آثار، همراه گزارشی از این پروژه به‌ صورت کتاب، با عنوان «از میان ویرانه‌ها» در هلند به چاپ رسید و به‌ تازگی نسخه‌هایی از آن هم وارد شده و درحال توزیع است. تلاش من در انتخاب عکس‌های کتاب همواره براین بوده که درحد امکان فضاهای بسیار خصوصی زندگی مردم را در بر نداشته باشد یا درمواردی که شناسایی فرد در قید حیات ممکن بوده، کسب اجازه شود.

طی مدتی که روی این پروژه کار می‌کردید، آیا با کسانی که دنبال عکس‌های خانوادگی‌شان بودند، روبه‌رو شدید؟

ازهمان نخستین روزها، هروقت اهالی درجریان کار قرار می‌گرفتند، عکس‌العمل مثبت نشان می‌دادند، راهنمایی‌ام می‌کردند، کمکی از دستشان برمی‌آمد، دریغ نمی‌کردند و نقشی اساسی در شناسایی صاحبان برخی عکس‌ها و این‌که آیا هنوز درقید حیات هستند یا نه، داشتند. آنها به ‌خوبی درک می‌کردند که گاهی تنها یک قطعه عکس می‌تواند همه آن چیزی باشد که عزیزی از دست‌رفته را یادآور می‌شود. یک‌بار که بین آوار یک استودیو کار می‌کردم، خانمی به من مراجعه کرد و با دقت و وسواس برایم توضیح داد که شب قبل از زلزله، فیلم‌های مراسم ازدواج پسرش را برای ظهور و چاپ به این استودیو سپرده است و ازآنجاکه پسر و عروسش جان سپرده‌اند، این عکس‌ها تنها شاهدان این ازدواج هستند که شاید من بتوانم آنها را برایش پیدا کنم.

 طی خاکبرداری از یک استودیو دیگر، اداره برق بم، با دادن یک بیل مکانیکی که به مدت یک‌ساعت آزاد بود، کمک بزرگی به پروژه کرد. راننده دستگاه که فرزندش را در زلزله از دست داده بود، قبل از این‌که کار خود را شروع کند، برایم توضیح داد که او هم عکس‌های خانوادگی‌اش را چند روز قبل از حادثه به همین استودیو داده و شماره رسید آن را، که هنوز درجیب داشت، نشانم داد.

این عکس‌ها شامل چند بخش می‌شوند؟

این عکس‌ها را به‌طورکلی می‌شود به دوگروه تقسیم کرد:   عکس‌هایی که داخل استودیو یا خارج استودیو گرفته شده‌اند. همین‌طور می‌شود آنها را به عکس‌هایی تفکیک کرد که آنها را عکاس حرفه‌ای یا آماتورها گرفته‌‌اند. این عکس‌ها شهر بم و مردمش را پس از ویرانی و مرگ، آن‌گونه که درگذشته بود، درخود حفظ کرده‌اند و درست برخلاف واقعیت مرگباری که پیرامون پروژه جریان داشت، همه آدم‌ها درصحنه عکس‌ها مشغول زندگی هستند.

ارتباط شما درحال‌حاضر با بم چطور است؟

بعد ازپایان مرحله جمع‌آوری به یاری دوستان، تا مدت‌ها ایده بنای یک دیوار یادبود عکس دربم را دنبال کردم، عکس‌های پرسنلی زیادی را به مردم نشان دادیم و شناسایی کردیم و نظر مردم شهر را جویا شدیم و بسیاری اعلام آمادگی کردند که برایمان عکس درگذشتگان‌شان را خواهند فرستاد، اما متأسفانه، شرایط حاکم بر بم در آن زمان، باعث شد تجدیدنظر کنم و ایده تهیه کتاب را دنبال کنم. هنوز هم دوستان خوبی در بم دارم ازجمله تعدادی از عکاسان و اهالی. بسیاری از مردم بم مهاجرت کرده و در دیگر شهرهای دور و نزدیک ساکن شده‌اند و شهر بسیار تغییر کرده است.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار

محکومیت‌ وزیر سابق کشاورزی در دولت رئیسی به سه سال حبس

بهره‌مندی 800 واحد مسکونی بردسیر از نعمت آب شرب سالم و پایدار

جدیدترین قیمت طلا و انواع سکه در بازار

افراد مبتلا به کبد چرب لیمو را این طور مصرف کنند

به مناسبت روز دختر برگزار می شود؛ همایش پیاده‌روی خانوادگی در کرمان

نجات کودک هشت ساله از چنگال آدم ربایان

گرم‌ترین صبح کشور در شهداد

استاندار کرمان: توسعه اقتصادی مستلزم توسعه فرهنگی است

کشف دو هزار قوطی شیرخشک احتکاری از انبار یک داروخانه در بم

رئیس سازمان سنجش کشور : دانش‌آموزان یک بار برای ترمیم نمره فرصت دارند/ زمان تمدید نمره

پر بحث

10 روستای استان کرمان به عنوان روستای هدف گردشگری انتخاب شدند   (۲۴ نظر)

عیدوک بامری که بود و چه رابطه‌ای با حاج قاسم داشت/ احمد یوسف زاده توضیح داد   (۶ نظر)

مشکل تامین زمین در کرمان برای ساخت واحدهای نهضت ملی مسکن  وجود ندارد   (۴ نظر)

پیش بینی وضعیت آب و هوای کرمان   (۲ نظر)

ببینید| فیلم کامل سخنان سید حسین مرعشی در شبکه افق   (۲ نظر)

ببینید| گزارش تصویری گفتارنو از مراسم عزاداری منزل حاج ماشاءالله خدادادپور در کرمان   (۲ نظر)

امام جمعه سابق راور درگذشت   (۲ نظر)

صدور هشدار زرد هواشناسی؛ ورود سامانه بارشی نسبتا قوی به کرمان   (۱ نظر)

دو روستا و یک شهر استان کرمان به اینترنت پرسرعت متصل شدند   (۱ نظر)

بشنوید| نوحه خون گلوی حسین با صدای مداح کرمانی   (۱ نظر)