کد خبر: ۱۸۴۵۸
تاریخ انتشار: ۰۶ دی ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۴
ارسال به دوستان
ذخیره
غَمِ بَم
کاش آن روز سرسختی می کردم.کاش نمی گذاشتم برود.
پنج‌شنبه‌ها در دفتر كارم به کارهای عقب مانده رسیدگی می‌کردم.کارهای شخصی‌ام که در طول هفته به دلیل حضورم در اتاق به تعویق می‌افتاد.آن روز شوم،ساعت 11 کارهایم را تمام کردم.کیفم را برداشتم که بروم.
موقع خداحافظی،پیش پایم ایستاد.مرخصی می‌خواست. بیست سال بیشتر نداشت.دختری مهربان و صادق و همکاری محترم و قابل اتکا.شوق کار در چشمانش موج می‌زد. لهجه بمی‌اش را نمی‌توانست پنهان کند.
مخالفت کردم.گفتم حتی جمعه هم باید سرکار باشیم.گفتم فصل بارگیری پسته است و سفارش زیادی داریم.
سرش را پایین انداخت و اصرار کرد.باز هم مخالفت کردم.من مرد برخوردهای سخت نیستم اما آن روز،سرسخت بودم.دوباره اصرار کرد.گفت: آن قدر کارم گیر است که همین حالا باید از شرکت بیرون بروم.نمی‌دانم چه مشکلی داشت.گفتم دخترم کجا می‌خواهی بروی؟ گفت:همین حالا سوار اتوبوس می‌شوم و بم می‌روم.متقاعد نشدم.به حضور همه همکارانم در شرکت نیاز داشتم.اما آن‌قدر معصومانه درخواستش را تکرار کرد که سرانجام پذیرفتم.آماده بود و همان لحظه کیفش را برداشت و خداحافظی کرد.من هم از شرکت خارج شدم.
پنج‌شنبه شب به اتفاق جمعی از مسئولان استان به منزل یکی از فعالان اقتصادی کرمان رفتیم.رسم همین بود.هر پنج شنبه مهمان یکی از فعالان اقتصادی استان بودیم.آن شب علی ابراهیمی میزبان ما بود.یکی از بزرگان صنعت کرمان.
استاندار کرمان هم حضور داشت.متوجه رفت و آمدها و صحبت های درگوشی شدم.ماجرا چه بود؟ می گفتند بم چند بار لرزیده است.استاندار گفت خوشبختانه خسارت بار نبوده.خدا را شکر کردیم.آن شب به خانه برگشتم.همه در خواب بودند.یک لحظه فکر کردم؛ زلزله،آوار،خواب ...صلواتی فرستادم.لعنت خدا بر دل سیاه شیطان.
خوابیدم.نزدیکی های اذان صبح بود که با تکان عجیبی از خواب پریدم.همه بیدار شدیم.به حیاط دویدیم.همه هستند؟رامین،امین،زهره...
گفتم خدایا رحم کن.حتما در بم اتفاقی افتاده. ناخودآگاه یاد دوستان و آشنایان بمی‌ام افتادم. یاد همکارم.دختر بیست ساله و خوش لهجه بمی که پیش از ظهر پنج شنبه با اصرار مرخصی گرفت و رفت.دیگر خوابم نبرد.تلفن ها شروع شد. رفت وآمدها و سرانجام خبرهای بد رسید. بم به ویرانه ای تبدیل شده بود.
فقط من و همشهریانم و آنها که بم را از نزدیک دیدند،عمق فاجعه را درک می‌کنند.بم،دیگر بم نبود. کوهی از غم بود. تلی از خاک و ویرانه ای در کویر.
همکارم ،خانواده اش و هزاران نفر از اهالی بم زیر آوار ماندند و شنیدم آن دختر مهربان در حالت نیم خیز،زیر آوار جان داده بود.نیم خیز.دست به زانو و هراسان.جنازه اش را از زیر خروارها خاک و خون بیرون کشیدند.
کاش آن روز سرسختی می کردم.کاش نمی گذاشتم برود.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار

محکومیت‌ وزیر سابق کشاورزی در دولت رئیسی به سه سال حبس

بهره‌مندی 800 واحد مسکونی بردسیر از نعمت آب شرب سالم و پایدار

جدیدترین قیمت طلا و انواع سکه در بازار

افراد مبتلا به کبد چرب لیمو را این طور مصرف کنند

به مناسبت روز دختر برگزار می شود؛ همایش پیاده‌روی خانوادگی در کرمان

نجات کودک هشت ساله از چنگال آدم ربایان

گرم‌ترین صبح کشور در شهداد

استاندار کرمان: توسعه اقتصادی مستلزم توسعه فرهنگی است

کشف دو هزار قوطی شیرخشک احتکاری از انبار یک داروخانه در بم

رئیس سازمان سنجش کشور : دانش‌آموزان یک بار برای ترمیم نمره فرصت دارند/ زمان تمدید نمره

پربازدید ها

پیش بینی هواشناسی از وضعیت جوی کرمان

مدیرکل منابع طبیعی کشور عنوان کرد: ضرورت اجرای انجام عملیات آبخیزداری در جنوب کرمان

کشف 41 کیلوگرم ماده روانگردان شیشه در بم

امتحانات نهایی توسط آموزش و پرورش برگزار نمی‌شود

وزارت بهداشت: اعتبار درمان رایگان مصدومان تصادفاتی کامل پرداخت نمی‌شود

 ۶ نفر در رابطه با  آتش‌سوزی انبار کارخانه مدیران خودرو تحت تعقیب قضائی قرار گرفتند

صدور هشدار سطح زرد هواشناسی؛ گرد و خاک کرمان را فرا می‌گیرد

ثبت‌نام مدارس فقط با ثبت در سامانه املاک و اسکان

توصیه های مهم پلیس راهور کرمان به عابران پیاده

مهم‌ترین علامت کنسروهای فاسد/ به ظاهر قوطی کنسرو توجه کنید

پر بحث

10 روستای استان کرمان به عنوان روستای هدف گردشگری انتخاب شدند   (۲۴ نظر)

عیدوک بامری که بود و چه رابطه‌ای با حاج قاسم داشت/ احمد یوسف زاده توضیح داد   (۶ نظر)

مشکل تامین زمین در کرمان برای ساخت واحدهای نهضت ملی مسکن  وجود ندارد   (۴ نظر)

پیش بینی وضعیت آب و هوای کرمان   (۲ نظر)

ببینید| فیلم کامل سخنان سید حسین مرعشی در شبکه افق   (۲ نظر)

ببینید| گزارش تصویری گفتارنو از مراسم عزاداری منزل حاج ماشاءالله خدادادپور در کرمان   (۲ نظر)

امام جمعه سابق راور درگذشت   (۲ نظر)

صدور هشدار زرد هواشناسی؛ ورود سامانه بارشی نسبتا قوی به کرمان   (۱ نظر)

دو روستا و یک شهر استان کرمان به اینترنت پرسرعت متصل شدند   (۱ نظر)

بشنوید| نوحه خون گلوی حسین با صدای مداح کرمانی   (۱ نظر)