استقامت نوشت:
پشت دیوار خانههای ما و آنجا که خیابانش مینامیم؛ چه در سرما و چه در گرما، چه روز و چه شب، افراد بیپناهی هستند گرسنه، بیمار و درمانده و گاهی حتی برهنه که اگرچه متولیان، آنها را با عناوین مختلف تقسیمبندیی میکنند و معتقدند انگیزههای مختلفی از حضور در خیابان دارند اما اصل قصه همان چیزی است که همه میدانیم؛ اینها بینوایان همعصر ما هستند که در فضای رسانهای این روزهای کشور، برای لحظهای پرده از چهرهی زندگیشان که در گور میگذشت، کنار زده شد.
در کرمان اگرچه هنوز شرایط به گورخوابی نرسیده ولی بینوایان شهر ما هم چندان وضعیت مناسبی نداریم. سالهاست چیزی به عنوان «ناهماهنگی» اجازهی این را نمیدهد که یک لقمه نان خوش نصیب این افراد بشود. زهرا لری، رییس کمیسیون خدمات شهری شورای شهر کرمان از آخرین وضعیت رسیدگی به افراد بیپناه و متکدیان میگوید. این گفتوگو را بخوانید:
سرکار خانم لری! این روزها که وضع رقتانگیز گورخوابهای تهران جلب توجه کرده است؛ برای خیلی از مردم کرمان ممکن است این سوال پیش آمده باشد که متکدیان، کارتنخوابها و افراد بیخانمان در شهر ما چه وضعیتی دارند. ممکن است در اینباره توضیح بدهید؟
در شهر کرمان کارتنخواب به آن شکل که در جایی مثل تهران مشاهده میشود نداریم و ممکن است در حد چند مورد انگشتشمار باشند. اما در همین ۹ ماههی گذشته طبق آماری که معاونت خدمات شهری شهرداری اعلام میکند ۵۱۷ نفر متکدی از سطح خیابانهای شهر کرمان جمعآوری و به اردوگاه تحویل داده شده است. از این تعداد، ۱۷۳ نفر اتباع پاکستانی، ۹۰ نفر افغانستانی و مابقی ایرانی بودهاند. بین ۹۰ متکدی افغانستانی، ۳۰ نفرشان کودک بودهاند و در بین ایرانیها، هشت کودک بوده است. ببینید؛ در بحث ساماندهی متکدیان بر اساس مصوبهی هیات دولت، دستگاههای مختلف اعم از بهزیستی، کمیته امداد، شهرداری، نیروی انتظامی، قوه قضاییه، امور اتباع و مهاجرین خارجی و مرکز بهداشت، مسوولیتهایی دارند و تقسیم وظایف انجام شده است. شهرداری بر اساس این تقسیم کار، وظیفهی جمعآوری و تامین مکان برای نگهداری موقت این افراد را بر عهده دارد که در زمینهی جمعآوری، نیروی انتظامی نیز همکاری میکند چون شهرداری ضابط قضایی نیست. بعد از جمعآوری این افراد از سطح خیابان، به اردوگاهی منتقل میشوند که در محلهی سرآسیاب قرار دارد.
در این اردوگاه چه خدماتی داده میشود؟
متاسفانه این اردوگاه اصلا وضعیت مناسبی ندارد. مکان آن هم مناسب نیست و در منطقهی مسکونی و مجاور خانهها قرار گرفته که این شرایط، شکایت اهالی را هم به دنبال داشته است. متاسفانه در کنار اردوگاه هم یک مرکز نگهداری معتادان (سامان) واقع شده که ظاهرا استراحتگاهی برای معتادان پرخطر است. ما در حال پیگیری برای جابهجایی محل فعلی اردوگاه هستیم.
در اردوگاه چه خدماتی به متکدیان داده میشود؟
اردوگاه امکانات چندان مناسبی ندارد. افرادی که به اردوگاه تحویل داده میشوند، اطلاعات اولیه و سوابقشان ثبت میشود، استحمام میکنند و بعد هم، یک جای خواب و غذای خیلی مختصری به آنها داده میشود. متاسفانه در حال حاضر، هیچ نمایندهای از مرکز بهداشت در اردوگاه نیست؛ در صورتی که ممکن است این افراد مبتلا به بیماریهای واگیردار باشند و نیاز است مورد آزمایش و چکآپ پزشکی قرار گیرند. این افراد در اردوگاه میمانند تا نمایندگان دستگاههای مربوطه از جمله بهزیستی بیایند و آنها را به مراکز شبانهروزی منتقل کنند.
که نمیآیند.
ببینید؛ اردوگاه یک مرکز موقت است که اگر اشتباه نکنم نهایت تا ۷۲ ساعت افراد باید در این محل نگهداری شوند و پس از این، توسط بهزیستی یا امور اتباع یا کمیته امداد و … ساماندهی میشوند. الان متکدیان از سطح خیابان جمعآوری میشود، به اردوگاه برده میشود و فردا باز در خیابان هستند و دوباره شهرداری آنها را به اردوگاه میبرد؛ ما باید بهصورت ریشهای و اساسی مسالهی این افراد را حل کنیم. برخی از متکدیان هستند که حرفهای شده و از طریق این کار خود، ماهیانه چندین میلیون تومان درآمد هم دارند. خوب اینها مجرم هستند و باید به وضعیتشان رسیدگی بشود.
خانم لری! چرا در شهر کرمان بهصورت مقطعی و سطحی به مسالهی ساماندهی متکدیان پرداخته میشود؟
شهرداری انصافا کارش را خوب انجام میدهد؛ اگر همهی دستگاهها به خوبی وظیفهشان را اجرا میکردند مشکل حل میشد. مخصوصا بهزیستی در این زمینه نقش پررنگ و اصلی را بر عهده دارد. هر از گاهی، کار خوب انجام میشود اما پیوسته نیست. باید عزم جدیتری به کار گرفته شود و مددکاران حرفهای و تیمی از کمیته امداد و دیگر دستگاهها در اردوگاه مستقر شوند و بهطور دقیق به ساماندهی این افراد چه سالمندان و چه معلولین و کودکان و زنان ویژه بپردازند. در مورد زنان ویژه اخیرا یک گرمخانه راهاندازی شده که میتواند کمک کند و مکانی است که با وجود آن، دیگر نیاز به خوابیدن در گور یا کارتن نیست و آنجا استراحت میکنند، غذا میخورند و حمام میکنند. البته گرمخانه برای این است که این افراد از لحاظ جسمی دچار مشکلات بیشتری نشوند و جانشان درخطر نباشد نه اینکه آسیب را حل کند. آسیب زمانی کامل رفع و حل میشود که همهی نهادهای مسوول وظیفهی ذاتی خود را انجام بدهند.
بهطور کلی ارزیابی شما از عملکرد دستگاههای مسوول چیست؟
قسمت اصلی مشکل ما به امور اتباع و مهاجرین خارجی برمیگردد. خود آنها اردوگاه خاصی دارند؛ اما میگویند معذوریت و محدودیت داریم. به نظر من در مجموع، امور اتباع وظیفهی خودش را اصلا درست انجام نمیدهد. تعداد زیادی از این افرادی که در خیابانها رها هستند، اتباع بیگانه بوده و متاسفانه بر اساس آماری که من اخیرا دیدم تعداد زیادی از اتباع پاکستانی وارد شهر کرمان شدند. گویا به قصد حضور در راهپیمایی اربعین به کشور و شهر کرمان آمدهاند و الان تبدیل به متکدیانی شدهاند که در خیابانها فعالیت میکنند. مهاجرین دو گروه هستند؛ یک گروه دارای کارت تردد و حضورشان قانونی است اما دستهی دوم فاقد مجوز هستند که باید به وضعیت آنها رسیدگی جدی صورت گیرد.
اداره کل امور اتباع و مهاجرین خارجی چه دلایلی برای عدم همکاری خود دارد؟
مثلا میگویند کودک افغانستانی را به همراه خانوادهاش تحویل میگیریم! یعنی شهرداری باید تمام شهر را بگردد که خانوادهی این کودک را پیدا کند؟ چنین چیزی ممکن است؟
خانم لری؛ به جابهجایی اردوگاه اشاره کردید. این موضوع را جنابعالی از مدتها قبل مطرح کردهاید و در صحن علنی شورا در جریان طرح دغدغههایتان بودهام. پس چرا اتفاقی نمیافتد؟
در اصل، ما نباید چیزی به اسم اردوگاه داشته باشیم؛ نباید به شیوهی اردوگاهی پیش برویم. باید یک مرکز عبوری کوتاهمدت فعال باشد، افراد به محضی که وارد شدند، توسط دستگاههای مربوطه شناسایی و ساماندهی شوند. صرف وجود یک اردوگاه دردی را دوا نمیکند. باید هرکسی وظایف خودش را بشناسد و هر دستگاهی این را برای خودش بد ببیند که فردی از جامعهی هدفش در خیابان بلاتکلیف رهاست. کودکان کار حق زندگی و حق تحصیل دارند باید به وضعیت بهداشت اینها رسیدگی بشود و کسانی در این خصوص وظیفه دارند.
پس دستگاههای مسوول در برابر افراد بیپناه و متکدیان شهر کرمان کمکاری میکنند.
هماهنگی وجود ندارد. پیشنهاد من این است که مسوولین دستگاهها بروند از نزدیک وضعیت اردوگاه و افرادی که جمعآوری شدهاند را ببینند. نباید حتی یک مورد در یک روز در اردوگاه بماند؛ آن هم این اردوگاه که اصلا شرایط مناسبی ندارد. اردوگاه جواب نمیدهد؛ من با گرمخانه اما موافقم. در کرمان اصلا چیزی به اسم بیخانمان نباید داشته باشیم و نباید خود را با تهران با آن عریض و طویلی و آن همه مهاجر که دارد، مقایسه کنیم و بگوییم ما هم مثل تهران هستیم و کارتنخواب و بیخانمان داریم! نباید اجازهی گسترش این را بدهیم.
الان افرادی را در شهر کرمان داریم که کارتنخواب باشند؟
نه. اگر هم باشند شهرداری آنها را به سمت گرمخانه هدایت میکند.
ادامهی روند فعلی در خصوص ساماندهی این افراد، به نظر شما کار را به کجا خواهد رساند؟
راهاندازی گرمخانه و اردوگاه ماده ۱۶ خیلی میتواند کمک کند و حرکت سنجیدهای است اما در مورد متکدیان نباید اینگونه باشد که هر سال دم عید نوروز ضربتی حرکتی انجام بدهیم و اینها را از سطح شهر جمع کنیم و بگوییم خوب؛ دیگر مشکلی نیست! شهرداری الان با این معضل روبهروست و کاری هم جز جمعآوری نمیتواند انجام بدهد.
مسوولین دستگاههای مربوطه باید قاطعیت بیشتری داشته باشند و اگر مراکز و افراد زیرمجموعهشان تخطی میکنند برخورد کنند؛ مورد بوده که شهرداری یک زن ویژه را از سطح خیابان جمعآوری کرده اما دستگاه مربوطه او را تحویل نگرفته است. خوب شهرداری باید چه بکند؟ نمیشود برخی چیزها را گفت؛ مراکزی هستند که با هزار خون دل راهاندازی شده اما مثلا روز جمعه من به آنها زنگ میزنم و میگویم این مورد هست، تحویل داده میشود؛ میگویند تا دوشنبه مددکار نداریم! در صورتی که شبانهروز باید خدمات بدهند. همین باعث میشود مشکلات روی هم بماند و برای شهر دردسر درست کند.
از نگاه کسانی که برای ساماندهی این افراد تصمیم میگیرند، متکدی با فرد کارتنخواب تفاوت دارد؟
نه. تفاوتی ندارند. متکدی ممکن است شب در خیابان هم بخوابد اما افرادی که چنین شرایطی دارند، تعدادشان انگشتشمار است و زیاد نیستند. اما زنان ویژه را داریم. شان مردم کرمان و شعائر مذهبی ما ایجاب میکند به مسالهی زنان ویژه واقعا رسیدگی شود؛ در این قسمت مشکل وجود دارد و نیاز به امکانات و هماهنگی و اعتبار بیشتری داریم.
پیشنهاد خود شما برای ساماندهی درست و موثر افراد بیپناه و متکدیان شهر کرمان چیست؟
کرمان چیزی از تبریز که شهر بدون گدا شده، کم ندارد اما عطوفت مردم کرمان باعث شده که از این افراد در خیابانها حمایت کنند و همه را نیازمند واقعی بدانند.
یعنی میگویید مردم کمکشان نکنند؟ دستگاههای مربوطه هم که وظیفهشان را انجام نمیدهند! پس این افراد چه باید بکنند؟
راهکار اصلی و اساسی فعال شدن NGO و تشکلهای غیردولتی است. این کار باید به بخش خصوصی واگذار شود. خیریهها باید پای کار بیایند و اعتماد مردم را تقویت کنند تا کمکها از این طریق به نیازمندان واقعی برسد.