بودجه دفتر موسیقی مشخص نیست

 خبرگزاری فارس:  همان‌ روزی که از سراسر ساختمان معاونت هنری صدای تبریک و شادباش به مدیر جدید به گوش می‌رسید؛ همان روزی که آسانسور شیشه‌ای معاونت هنری، دیگر تاب رفت و آمد‌های بیش از حد را نداشت، همه منتظر بودند تا ببینند مدیری که 14 سال سکاندار موسیقی کشور بوده، چه کسی را بر مسند ریاست دفتر موسیقی می‌نشاند. با استقرار مرادخانی در معاونت هنری، بالاخره انتظارها به سر آمد و بعد از مطرح شدن اسم‌های چون رضا مهدوی و عباس سجادی و ... پیروز ارجمند سکان هدایت مدیریت موسیقی کشور را بر عهده گرفت. از زمان مدیرت این آهنگساز بیش از 17 ماه می‌گذرد و حالا به راحتی می‌توان کارنامه دفتر موسیقی را به ترازوی نقد گذاشت. برای بر طرف شدن برخی از ابهامات به سراغ ارجمند رفته‌ایم و با او در خصوص عملکردش به گفتگو نشسته‌ایم.

- هر مدیریتی یک سری طرح‌هایی دارد گاهی هم زیرساخت‌هایی را مشخص کرده و می‌گوید ظرف سه ماه یا شش ماه آینده، به طور مثال اینها را محقق می‌کند. مثلاً در بخش شیوه نامه یا آیین نامه‌ها که کار مطالعاتی و تشکیلاتی را می‌طلبد، اگر قرار است آیین نامه‌ای تصویب شود باید تمام جوانب سنجیده و همه جانبه باشد. به عنوان نمونه در شهری نظیر ایلام که شرایط برگزاری کنسرت با دیگر شهرها متفاوت است باید همه مسائل در نظر گرفته شده و مشکلات آسیب شناسی بشود بنابراین باید لغو کنسرت‌ها آسیب شناسی شود یا افرادی که برای سیاست‌های دفتر و برگزاری کنسرت ها تعیین می‌شوند براساس یک اصل که باید در نظر گرفته شود، انتخاب شوند.  

یکی از مسائلی که درباره من مطرح شده که شاید هم مدنظر شما باشد درباره آیین‌نامه‌ها و شیوه‌نامه‌هاست، بنده نمی‌توانم دفتر وزارت را وادار کنم تا چند روز آینده پاسخ من را بدهند، اینجا باید کارشناسان بررسی کنند ممکن است یک ماه به طول بیانجامد، یا نیروی انتظامی، پلیس‌ها، دفتر حقوقی وزارت و دیگر مراکز باید نظر دارند، اینها زیرساخت‌هاست که باید آماده شود و همه چیز دست ما نیست.

فکر می‌کنم درست متوجه منظور من نشدید. در مورد وعده‌های شما مصداقی صحبت می‌کنم تا جای شبهه‌ای باقی نماند. از بحث ارزان سازی بلیت آغاز می‌کنم. شما چندین بار این قول را داده بودید که بلیت کنسرت‌ها ارزان می‌شوند تا همه مردم با هر تمکن مالی بتوانند از اجراهای موسیقی استفاده کنند. اما نه تنها بلیت‌ها ارزان نشد بلکه گران‌ترین کنسرت با قیمت بلیت 195 هزار تومان هم  برگزار شد. و البته جالبتر این که گران ترین کنسرت حال حاضر کشور به کنسرت‌های ارکستر سمفنیک ملی ایران که تحت نظر ارشاد فعالیت می‌کند، مربوط می‌شود!  

درباره ارزان سازی قیمت بلیت باید گفت که این ارزان کردن کاملا دست ما نیست، باید بررسی کنیم کجاها باید قیمت را کم کنیم تا کار براساس یک ظرفیت قانونی انجام شود و قیمت بلیت خود به خود پایین بیاید، من نمی‌توانم همه را مکلف کنم که مثلا بیست هزار تومان قیمت بلیت را کاهش دهید! یک بخشی از قانون قیمت گذاری محصولات را به دفتر موسیقی واگذار کرده است اما تا امروز هیچ گاه دفتر موسیقی ازاین قانون استفاده نکرده است یعنی یک بخش از ظرفیت قانونی هیچ گاه استفاده نشده است. زمانی که می‌خواهیم از این ظرفیت استفاده کنیم باید همه چیز را بسنجیم تا قیمت‌گذاری باعث از بین رفتن سود شرکت‌ها نشود، حقوق مادی نوازندگان و خواننده رعایت شود، تالارها از حقوق قانونی خود بهره مند شود و ... طبیعتاً همه اینها باید بررسی شود . باید طبق یک فرمی مثلا بگوییم سالن‌های زیر 500 نفر در صورتی که سالن‌ها گرید B  داشته باشند مثل برج میلاد، اگر قرار شد کنسرتی در ورزشگاه برگزار شود، بر روی سکوی سیمانی اجازه کنسرت بیش از ده هزار تومان نمی‌دهیم! این اتفاق که بیافتد خواننده هم قیمت خود را مشخص می‌کند.

بنابراین اگر به بحث قیمت‌گذاری خواننده وارد شویم باید به یک نهاد صنفی توجه کنیم تا اشل قیمت در ایران را با خانه موسیقی مشخص کند، کاری که در تئاتر صورت گرفته است به طور مثال بنده در کانون موسیقی دانان خانه تئاتر چنین موسیقیدانی شناخته می‌شوم که به ازای هر دقیقه موسیقی تهیه کننده فلان اندازه به من پرداخت می‌شود اینجا یک امنیت برای من ایجاد می شود. این را هم یادمان نرود که ما الان اوایل اردیبهشت ماه هستیم شاید یک مقدار دیرتر صورت بگیرد، ولی امسال ما اینکار را خواهیم کرد

- در شهرستان‌ها سال گذشته از شرکت‌ها خواهش کردیم بین حداقل و حداکثر بلیت تفاوت بگذارند ما اگر با این شیوه پیش برویم که با بحران مخاطب و کالای لوکس مواجه می شویم ما در تلاشیم که موسیقی برای مردم باشد اما باید منافع هنرمندان و سالن‌ها درنظر گرفته شود بنابراین پیشنهاد دادیم شرایطی ایجاد شود تا همه اقشار جامعه به سالن‌های کنسرت بیایند حال ممکن است که گریدها متفاوت باشد اما هزینه‌ای که می شود شاید از بیست هزار تومان تا دویست هزار تومان بشود اما همه افراد امکان حضور دارند بنابراین بین حداقل و حداکثر قیمت بلیط‌ها متفاوت است و امکانات بین کسانی باشد که توان پرداخت بلیط دارند.

نکته دیگر اینکه شک نداشته باشیم زمانی که ما اعلام بکنیم اشل قیمت برای هنرمندان موسیقی مشخص شده است ما با هجمه اعتراضی روبه رو می شویم باید این هجمه را از قبل پیشبینی و با خود آنها توجیه کنیم تا بدانند متضرر نخواهند شد درعین حال که قیمت‌ها پایین می‌آید و مخاطبان بیشتر میشوند خود این این کار را تضمین می‌کند. سال گذشته ما اجراهای خوبی داشتیم رشد موسیقی سنتی نسبت به سال 92 ، 4 برابر شد موسیقی سنتی که مخاطب نداشت در شهری چون اصفهان که ده ها گروه اجرای سنتی دارند این بچه ها نسل جوان و پرتوان هستند و خیلی جای اهمیت برای ما دارد که موسیقی ملی ما در کنار پاپ به خوبی جلو برود و این نیاز به حمایت شرکت‌ها دارد.

-درست است بنده از دوستان خواننده این را خواستم و خیلی‌ها استقبال کردند، در تهران سالن‌های کنسرت در شمال تهران هستند ما سالن‌های خوبی در جنوب تهران ، خاوران و ... داریم این را می‌توانیم با شهرداری تهران صحبت کرده و در طرح ایجاد نشاط اجتماعی از موسیقی کمک بگیریم طبیعتاً وقتی جوانی در سالن کنسرت دچار نشاط سالم می‌شود خیلی نیازهای شخصیتی‌اش رفع می‌شود تا اینکه این برنامه برگزار نشود و امکان استفاده از برج میلاد هم نداشته باشد. سال گذشته ما حتی صحبت هم کردیم که امکانش فراهم نشد اگر شهرداری تهران کمک کند شب‌هایی در جنوب تهران شاهد برپایی کنسرت خواهیم داشت الان دو خواننده کنسرت رایگان ابراز تمایل کردند که برای مردم جنوب تهران برگزار کنند، این همیاری همه دستگاه‌ها را می‌طلبد ما در وزارت ارشاد با کمبود سالن روبه رو هستیم اگر شهرداری حمایت نکند ما موفق نمی شویم یک زمانی در فرهنگسرای نیاوران این اتفاق می‌افتاد و قطب موسیقی علمی در نیاوران برگزار می‌شد چرا این اتفاق تکرار نشود درحالیکه منافاتی هم با مسائل عرفی جنوب و شمال تهران هم ندارد.

- باید دفتر موسیقی مشخص کند الان خود شرکت‌ها تعیین می‌کنند و این خواسته دولت از ما بوده که شرایط را مهیا کنیم چرا که دفتر موسیقی باید قانوناً نظارت بر نحوه قیمت گذاری بلیت و سایر موارد را انجام دهد، بنابراین امسال ما باید وارد این حوزه شویم که اگر نشویم سایر نهادها وارد می‌شوند.

شما شش ماه‌قبل هم می‌گفتید شش ما آینده این وضعیت سامان پیدا می‌می‌کند و ارزان سازی انجام می‌شود؛ همین الان هم مجددا وعده آینده را می‌دهید. ظاهرا فقط باید انتظار بکشیم... برویم سراغ دیگر وعده شما که محقق نشده است. شما بارها بحث برگزاری کنسرت در ورزشگاه‌ها را پیش کشیدید و گفتید مخاطب احترام گذاشت و باید شرایط کیفی سالن‌ها ارتقا بیابد و غیره! اما نه تنها این اتفاق نمی‌افتد بلکه  اتفاقاتی مثل جشنواره پاپ مازندران روی داد و  دفتر موسیقی مجوزی داد که عملا کنسرت زیر چادر و برزنت با شرایطی عجیب و غریب برگزار شد. این تناقض ناشی از چیست؟

- لغو بخشنامه اجرای سالن‌های ورزشی که هنوز هم ما به آن اصل اعتقاد داریم، با فشار و لابی گری عده‌ای افراد مجبور شدم بخشنامه خود را لغو کنم. در یک نظام ایستا و پویا و قدرتمند این نوع لابی گری‌ها خوب نیست. در سیستم اداری وقتی یک مدیر را در عرض یک ماه مجبور می‌کنند که بخشنامه را لغو کند اتفاق خوبی نمی‌افتد. بنابراین می‌شد این اتفاق بیافتد که بگوییم در حال حاضر اجراهای ما در سالن‌های کوچک مقرون به صرفه نیست. خوشبختانه این ماجرا تمام شد و من دیگر زیربار چنین چیزی نمی‌روم و تعامل خوبی برگزار شده و فکرنمی‌کنم ما مجبور باشیم در این شرایط قرار بگیریم بنابراین هنوز هم معتقدم شان مردم باید رعایت بشود مگر اینکه طراحی سالن و سیستم خوب باشد ولی اگر کسی روی صندلی پلاستیکی تاشو نشسته قیمت همان را پرداخت کند نه صندلی مبله برج میلاد!

فرض کنید در جایی مثل پرسپولیس، باغ شازده کرمان یا عفیف آباد شیراز که اماکن گردشگری است ایرادی ندارد که روی صندلی پلاستیکی بنشینیم ولی هزینه متقابل آن را پرداخت می‌کنیم یا سالن نارنجستان را مشروط مجوز داریم چرا که آن شرکت نمی‌توانست چادررا علم کند و ما بعد قرار شد همه مسائل را برای ما تضمین کرد، البته برگزاری کنسرت در سالن‌های چادری مرسوم است البته از یک جهات اگوستیکی بهتر از ورزشگاه‌ها است سالن‌های چادری مثل چادرهای بنایی شهرداری تهران آگوستیک خوبی دارند.

-البته این مورد استثنا است که در طول یک سال یک کنسرت را اینطور مجوز دادیم که آن هم در محوطه هتل بود که خود هتل زیرساخت‌هایی داشت. ضمن اینکه ایام عید بود و تصور کردیم که مردم می‌توانند روزهای شادی داشته باشند وگرنه در طول مواقع عادی امکان ندارد چنین کاری را انجام دهیم کمااینکه خیلی از کارهای دیگر در عید موقت صورت می‌گیرد اما همان سالن در بخش ایمنی‌ طراحی ایمنی با کپسول‌هایی آماده بود. اما درباره تعداد بلیط‌ها این را قبول دارم که چنین اتفاقاتی افتاده است بنده گزارشات و برخوردهای قانونی هم صورت می‌دهیم فقط رسانه‌ای نمی‌شود.

جالب اینجاست که در دوره ما نظارت جدی صورت می‌گیرد در تمام کنسرت‌ها ناظرمی‌فرستیم شهرستان‌ها خود ناظرین ادارات کل و تهران را ناظرین دفتر بنده فرم پر می‌کنند، گزارش می‌دهند و گاهی دو ناظر دارم و از همان جا به من می‌گویند که الان این اتفاق افتاده است جالب است که برخی دوستان می‌گویند که ما تاالان تحت نظارت این چنینی نبودیم. آرام باید صنعت موسیقی را حرفه‌ای کنیم تابه حال اینطور نبوده و قواعدش را درحال آزمون و خطا می کنیم من سراغ شیوه‌ای نرفتم که در دنیا مرسوم است می‌گویم ما در استان‌ها آزمون و خطا کردیم بنابراین این حرفه‌ای نیست.

-به دلیل اینکه بودجه‌ای که برای ما تخصیص پیدا کرد، امکانش را برای ما فراهم نکرد ما برنامه‌هایمان را مشخص کردیم حمایت از چهار جشنواره را گفتیم اما بعد که به ما گفتند بودجه انقباضی است ما مجبور شدیم برنامه‌ها را حفظ کنیم وگرنه جزو برنامه‌های ما بود بنابراین بودجه ما زیر نصف انقباض پیدا کرد بنابراین ما ترجیح دادیم برگزار نکنیم تا جشنواره نصفه نیمه برگزار کنیم، جشنواره موسیقی مقاومت برگزار نشد اما برای اینکه خلاء ایجاد نشود ققنوس را برگزار کردیم. سال گذشته دولت شرایط ریاضت سختی را گذراند و این برای ما پیش بینی نشده بود.

-ما امیدواریم این اتفاق نیافتد. درحال حاضر سیستم بودجه دفتر موسیقی به طور دقیق مشخص نیست، به این دلیل که ما در ساختار معاونت بین نمایشی، تجسمی و موسیقی اداره آموزشی و معاونت قرار داریم و یک بودجه‌ای داریم که معاونت باید آن را تخصیص دهد سال گذشت معاونت در بخش تئاتر بدهی زیادی داشت بنابراین باید ابتدا مشکل تئاتر حل می‌شد تا سراغ مسائل دیگر می‌رفتند. بنابراین سال گذشته سال جبران این بدهی‌ها هم بود البته بنده درباره سیستم خود مدیریت منابع مالی نکاتی دارم که امیدواریم این مشکلات حل شود چرا که اینها مشکل من مدیر است.

-حق با شماست از این پس نباید اعلام کنیم.

-من می‌توانم بگویم بودجه سال گذشته در دفتر موسیقی نصف سال 76 بود، اما می‌توانم بگویم که کمتر از دو میلیارد هزینه شده  است اما سیزده میلیارد اسمی است، امسال هم ممکن است بیست میلیارد بگویند اما آنچه معاونت بدهد خیلی کم باشد، این رقم بسیار ناچیزاست من یک بار گفتم بودجه ما یک پنجاهم سینماست درحالیکه فراگیری، مخاطب پذیری و حتی تأثیرگذاری ما بیش از سینماست اما متأسفانه ما بودجه 76 و برای سال 93 داشتیم و 94 هم تقریباً همین اتفاق می‌افتد. جشنواره برای ما یک میلیارد و سیصد میلیون هم بلیط فروختین آن را هم اضافه کردیم اما متأسفانه باید بگویم انقدر ما کمبود بودجه داشتیم هنوز بعد از 9 ماه پول شوراهای ما پرداخت نشده است. بنابراین مدیریت منابع مالی ما شاید خیلی خوب بوده که این سه جشنواره را شرافتمندانه برگزار کنیم.

-شما تصور می‌کنید ما عقب نشینی کردیم اما ما اینکار را نکردیم درباره جشنواره استاد شهناز ناهماهنگی شهرداری و عدم همکاری شهرداری اصفهان با اندیشکده باعث شد اینها نتوانستند فروش بلیط مناسب داشته باشند بنابراین بخش پول جشنواره با فروش بلیط و اجازه بیلبورد در آنجا ندادند، ما با این مورد که مواجه شدیم در اوج کارهای خودمان حتی با اینکه پروازم کنسل شد با ماشین شخصی خودم به اصفهان رفتم جلسه فوری با مدیر کل و دوستان داشتم، تفاهم نامه امضا کردیم و قرار شد با یک مکانیزمی که ما کمک می‌کنیم به برگزاری و اعطای امتیازات اندیشکده مشکل مالی حل بشود، با وجود همه فشارهایی که ما داشتیم این کارها را انجام دادیم. اما درباره کنسرت کیتارو باید بگویم رقمی که ما با مشکل مواجه شدیم این که ما به عنوان یک مجموعه دولتی با وزارت کشور وارد بحث دولتی می‌شویم که چرا باید قیمت سالن شما اینطور باشد، نشان می‌دهد خود این ما ازاین کنسرت حمایت می‌کنیم نباید پول زیادی از آن گروه گرفته می‌شد، تهیه کننده براساس پولی که گرفته بود کار می‌کرد ما هم حمایت کردیم اما درباره پولی که به نوازندگان داده می‌شد و خود ما با آنها صحبت می‌کردیم تا تهیه کننده پول را آماده کند .

ما در کنسرت‌های خارجی نقش حامی معنوی داریم چرا که بدون حمایت دولت نمی‌توان خیلی کارها را انجام داد بنابراین ما نقش مالی دراین کنسرت نداشتیم یک نکته‌ای که تجربه بنده در سال گذشته بود ما گفتیم اگر قرار است حقوقی به گروه ارکستر ایرانی داده شود باید تحت نظارت ما باشد یعنی وظیفه دفاع از نوازندگان را برعهده بگیریم ما ناظر گذاشتیم و به نوازندگان پول را دادیم البته مبلغ هنرمندان هم قابل توجه بود می‌توانست این اتفاق نیافتد و همه اینها را  به خود شرکت واگذار کنیم درحالیکه ما وثیقه گرفتیم و اینها ضمانت‌هایی برای پرداخت حقوق نوازندگان بود، حتی مسائلی که درباره خود برگزاری در وزارت خارجه و ویزای گروه پیش آمد، ما تمام قد کمک کردیم شما سوابق برگزاری کنسرت کلایدرمن را در ایران بررسی کنید می‌بینید جایی که ما حمایت کردیم به خوبی کنسرت اتفاق افتاده است این را در نظر بگیرید که ما در شروع کار هستیم، اینها اولین تجربه ماست، هنوز این روابط تعریف نشده و تبدیل به اصل و قاعده نشده و آزمون و خطا وجود دارد.

- درست است اما اداره کل استان تضمین کرده بودنداما برگزار کنندگان هم بی تجربه بودند ، بنابراین من حرف شما را قبول دارم اما این مشکل استان بود و خود من رفتم و حل کردم توافق انجام و قرار شد تا بیستم اردیبهشت پول ها پرداخت شود در ازا ما کمک کنیم اندیشکده که شروع به کار کرده ذات کار خوب است اما بخش خصوصی هنوز به بلوغ برگزاری کارهای بزرگ نرسیده ما هنوز به باور نرسیدیم ما که جشنواره موسیقی فجر را برگزار می‌کنیم، می‌توانیم تکنیک‌ها را در اختیار آنها قرار دهیم تا بخش خصوصی خودش کارها را در دست بگیرد. امیدوارم در دوره من دفتر موسیقی به یک برج مراقبت تبدیل شودبیش ازاینکه خودش وارد کار شود به عنوا نهاد مراقبتی قوی نظارت بر تمام آنچه صورت می‌گیرد، بکند ما ازاین کارها که اداری است و باید واگذار به دفاتر دیگر شود باید آرام ازاینها خارج شویم و به نظارت و سیاست گذاری درست بپردازیم تا چشم اندازی برای موسیقی کشور مشخص کنیم شما اگر به من بگویید برای سه سال آینده چه چشم اندازی دیدید من می گویم هیچ مگر اینکه سند موسیقی و توسعه مشخص شود و .. این برای اولین بار است که موسیقی دارای یک سند می‌شود اما الان نیست بنابراین الان باید کار مردم راه بیافتد و زمان صدور مجوز را کم کنیم.

درباره صدور مجوزها باید بگویم که میانگین صدور مجوزها در دفتر ما بین چهارده هفته می‌شد الان میانگین را به ده روز رساندیم تقریباً هر هفته شعرها و آلبوم‌های ما در شورای موسیقی صفر می‌شود، این رکورد خیلی خوبی است، در سنتی اینطور است اما در پاپ فشردگی بیشتر است بنابراین یک مقدار کار مردم راه افتاده است.

در این مورد هم چند خواننده اعتراض کرده‌اند و برخلاف گفته شما اذعان کرده اند که آلبوم‌شان مدت ها در دفتر موسیقی خاک خورده است.

دو مورد که به طور خاص دفاع می‌کنم، نخست موردی بود که آقای نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی اشاره کرده بود که آلبومش 15 روز برای مجوز طول کشیده است طبق اسناد ما آلبوم ایشان سوم وارد شده ثبت شده و پنجم مجوز کتابخانه ملی گرفته است، یعنی دو روز طول کشیده است از پنجم تا زمانی که طرح جلد را شرکت ارائه دهد، دوازده روز طول کشیده است و این تقصیر ما نیست آنچه باید در دفتر ما صورت می‌گرفته دو روز طول کشیده است.

یک گروهی برای اولین کار می‌آید هنوز شعرهایش و ملودی‌ها مجوز نشده و کیفیت درجه بندی نشده ممکن است چند ماه طول بکشد اما مشکل برای ما نیست برخی استعلام‌ها اصلا اینجا موجود نیست آقای محمد معتمدی گفته که آلبوم ایشان شش ماه برای مجوز طول کشیده است طبق اسناد موجود در دفتر ایشان زیر ده روز مجوز را دریافت کردند، اما استاد مشفق رییس شورای شعر ذیل اشعار نوشته بودند که ازاین شعرا باید نامه رضایت نامه کسب شود بهردلیل ایشان چنین تشخیصی دادند و به دنبال گرفتن مجوزها از اساتید وشعرا رفتند یا استعلام ایشان از مراجع ذی صلاح دیرتر آمده است اما دفتر موسیقی زیرده روز کار خود را انجام داده است.

*یکی دیگر از بداخلاقی‌های دفتر موسیقی در دوره مدیریت شما، بحث ارکسترها و برخورد نادرست با برخی از هنرمندان است، شما آن ابتدا از افرادی مثل آقای روحانی و صحبایی به عنوان رهبر یاد کردید و بیش از ده بار در نشست‌های خبری این را رسما اعلام کردید. بعد شاهد بودیم که ظرف 48 ساعت همه چیز عوش می‌شود و آقای رهبری چوب رهبری ارکستر را به دست می‌گیرد.

-من شاید خیلی واضح نتوانم درباره این مسئله صحبت کنم من درواقع مخالف این انتخاب‌ها بودم من نظرم آقای صهبایی بود این را تا آخرین روز هم بیان کردم ولی با سفرغیرمنتظره آقای رهبری و مذاکراتی که ایشان داشتند خیلی سریع این تصمیم از طریق معاونت مشخص شد که ایشان باشند، من نظرم این بود که حداقل ما حدود شش ماه ارکستر را با آقای صهبایی و روحانی پیش ببریم. جلساتی هم با آنها داشتم که قرار شد این دو بزرگوار ارکستر را با هم پیش ببرند و حتی ما برای اجرا در جشنواره فجر هم به توافق مشترک رسیدیم که این اتفاق بیافتد. من باز پیشنهادم این بود که آقای رهبری با تأخیری شروع به کار کنند تا زمانی که ما کار را آغاز کنیم بهرحال نظرات دیگری دراین مورد مطرح شد.

- دراینکه آقای رهبری درحال حاضر با این شرایط وارد شوند موافق نبودم، اما وقتی این اتفاق افتاد من هم به نظر دوستان احترام گذاشتم اما بعد از اجرای مراسم رونمایی ارکستر، ارکسترها به طور کامل به بنیاد رودکی واگذار شد. در ابتدا قرار بود شورایی برای ارکستر ایجاد ‌شود و حتی شورای فنی از من حکم گرفتند که این شورا هم منحل شد. من به کار جمعی بیشتر اعتقاد دارم.

خیر. اقای فخرالدین هم با ما همکاری کردند اما طرح اولیه ای که آقای رهبری در روز ورود به ایران دادند مبنی براینکه ارکستر سمفونیک ایران را ایجاد کنیم، بنده به شدت با آن مخالفت کردم حتی جلسه‌ای که قرار شد با آقای فخرالدینی برگزار شود بعد از مخالفت من این جلسه کنسل شد، چرا که من معتقد بودم ارکستر سمفونیک و ملی جدا کار کنند بنابراین بعد ازاینکه ارکسترها از دفتر موسیقی منفک شدند من نقشی در راهبرد ارکسترها نداشتم اما چون کار توسط شورایی پیش می رود من هم احترام می گذارم حتی اگر مخالفت‌هایی هم داشته باشم.

-خیر ، بهرحال این تفویض شده به بنیاد رودکی و من هم مثل شما از طریق رسانه ها اتفاقات ارکستر را می شنوم بهرحال ما باید در داخل خود مجموعه مشکل را حل کنیم و دفتر موسیقی می تواند به حل مسائل کمک کند. مدیریت ارکستر یک تخصص در دنیا محسوب می شود افرادی هستند که دراین زمینه متخصص حاذق هستند به عنوان مثال مسائل مالی نوازندگان ما درایران آیا برای من و شما که در ایران زندگی کردیم قابل تشخیص است یا آقای رهبری؟ او چهل سال ایران نبوده بنابراین من نظرم این بود که ارکستر تحت نظارت فنی دفتر موسیقی و تحت نظارت اجرایی بنیاد رودکی یا انجمن موسیقی باشد بازهم با این حال من هرجا که لازم باشد کمک می‌کنم و سعی می‌کنم دفتر موسیقی در خدمت مجموعه باشد اینطور نیست که ما در صف مخالف باشیم، باز من آرزو می‌کنم که آقای فخرالدینی یک زمانی برگردند چرا که پدر معنوی ما محسوب می‌شوند.صحبتی که من دیروز درباره شورای راهبردی ارکستر داشتم به نظر می‌رسد که مسائل قابل حل است اما طرفین باید با هم به توافق برسند و در وهله اول آقای رهبری باید به شرایط ایران نزدیک شوند ایشان به نظم بسیار اعتقاد دارند که البته من هم اعتقاد دارم و اتفاقا یکی از حلقه های گمشده شکل گیری ارکسترها در ایران عدم نظم است این خیلی نکته خوبی است اما اینکه این را چگونه پیش ببریم راهبردش را به نگاه سیستماتیک گروهی و شورای فنی اعتقاد دارم.

خیر دفتر موسقی تحت نظارت خود من است من خود کار را پیش بردم کسانی با من کار کردند اخلاق من را می دانند من در کار حرفه ای با هیچ کس تعارف ندارم یادم می آید روزی که قرار شد من بیایم دفتر موسیقی بیایم جلسه ای در خانه موسیقی داشتیم استاد شجریان،‌آقای علیزاده و شورای عالی و هیئت مدیریه بودند همه یک نکاتی را گفتند آقای علیزاده نکته ای را به من گفتند که خیلی برای من مهم بود و شنیدم یک جمله از آقای علیزاده که از من خواستند شخصیت و شرافت هنری را تحت شعاع مدیریت خود قرار ندهم تا اینجا واقعا از شرافت خود دفاع کردم و به وجدانم جواب خوبی می دهم هرجا لازم بوده از هنرمندان دفاع کردم وهرجا فکرکردم وجودم ناامنی برای هنرمندان ایجاد کند، کنار رفتم.

البته آقای مرادخوانی به عنوان کسی که چهارده سال مدیریت موسیقی کشور را داشتند و مدیر هنری موفق ایران هم محسوب میشوند مشاوران ایشان نظراتی می دهند اما اخلاق خوب ایشان این است که حرف ها را می شنوند اما تصمیم گیری نهایی با خودشان است درمورد دفتر موسیقی که کار نظارتی با خود ماست بخش سیاست گذاری هم با خود آقای مرادخانی صحبت می کنیم اما شیوه من این است که مسائل و سعی کنم حل کنم و سراغ ایشان نروم گاهی مسائل حل می شود. آقای مرادخانی بارها در جلسات گفتند که خیال من از دفتر موسیقی راحت است اما من هرجا لازم باشد از ایشان مشاوره می گیرم مشاوران ایشان تاکنون نتوانستند تأثیری در روند کندکردن کارها انجام بدهند خیلی وقت ها کارها را جلو هم می برند امیدوارم پشت پرده هم اینطور باشد.

-انشاالله اینطور باشد من از بدنه صنف وارد موسیقی شدم، بیست و شش سال پیش با حمیدرضا نوربخش در دانشگاه تهران ساز زدم و دوستی کردم طبیعتا اگر اختلافی بین من و ایشان باشد بسیار ساده و قابل حل است انقدر دوستی ما عمیق است که هرچیزی آن را تحت الشعاع قرار ندهد. خانه موسیقی اگر مرا حمایت کرده باعث افتخار من است اما قطعا اینگونه نیست من با فشار اگر خانه موسیقی تنها مرا حمایت کند چرا که خانه موسیقی نمی تواند حکم کنخانه موسیقی حکم مدیریتی گرفته باشم.

امیدوارم امسال هم سال همدلی و همراهی دوستان موسیقی درکنار ما باشند انتظار دارم امسال بیشتر کنار ما باشند چرا که ما بحران‌های زیادی داریم که امیدوارم در کنار هم مشکلات را حل کنیم ما در وزارت ارشاد یک نهاد مرجع هستیم ولی حل کننده تمام مشکلات نیستیم.