فرمانده لشکر 41 ثارالله در دوران دفاع مقدس و فرمانده سپاه قدس در نامهای به احمد یوسفزاده نویسنده کتاب «آن بیست و سه نفر» از وی تقدیر کرد.
به گزارش گفتارنو متن کامل نامه سرلشگر حاج قاسم سلیمانی که هفتهنامه رودبارزمین به صاحبامتیازی احمد یوسفزاده برای اولین بار آن را منتشر کرده در پی میآید:
بسم الله الرحمن الرحیم
مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلاً
احمد عزیزم ؛ تقریظ و تحسین رهبر عزیزمان مرا تشویق به خواندن کتابت کرد و پس از قرائت آن به مقامت غبطه خوردم و افسوس، که در کارنامه ام یک شب از آن شب ها و یک روز از آن روزهای گرفتار در قفس را ندارم.
شماها عارفان حقیقی و عابدان به عبودیت رسیده ای هستید که به عرش رسیدید،ای کاش در همان بالا بمانید.
چه افتخار آمیز است ربانیون بر منبر نشسته، تربیت یافتگان منابر خود را به تماشا بنشینند.
چه زیباست جوانان جویای کمال، کودکانِ کمال یافته در قفسِ دشمن را ببینند. ای کاش سفیرانِ در قصرهای مجلل نشسته کشورمان، این سفیران در قفس گرفتار شده را ببینند وچگونه سفیر بودن را بیاموزند.
احمد عزیز؛ وقتی کتابت را خواندم ناخودآگاه صحنه اسارتی در مقابل دیدگانم مجسم شد و به یاد آن اسیر، بر کتاب این اسیر، اشک ریختم.
یاد قهرمان اسارت که اسارت را به اسیری گرفت. بانوی معظمه ی خسته ای که با مجروحیت دل و جسم، در حالی که سر برادران، برادرزاده ها و فرزندان خود را بالای نی در جلوی چشم داشت و دهها زن و کودکِ اسیرِ هر روز کتک خورده را در طول هزاران کیلومتر پیاده و یا بر شتر برهنه نشسته، سرپرستی میکرد، در عمق قرارگاه دشمن بر هیبت او شلاق زد و با بیانی که خاطره پدرش علی(ع) را در یادها زنده کرد همانند شمشیر برنده برادرش عباس برقلب دشمن فرود آورد و با جمله " ما رأیت الا جمیلا " عرش را گریاند و بشریت را تا ابد متحیر عظمت خود ساخت.
به کرمانی بودنم افتخار میکنم. از داشتن گوهر هایی همچون «شهسواری» که فریاد " مرگ بر صدام، ضد اسلام " را در چنگال دشمن سر داد و نشان داد بخوبی درس خود را از مکتب امام سجاد(ع) آموخته است و «امیر شاه پسندی» که بر گوشتهایِ بر اثر شلاق فرو ریخته او اطو کشیدند و «احمد یوسف زاده»، «زادخوش»، «مستقیمی»، «حسنی» و ... که از اسارت عظمت آفریدند.
در پایان درود می فرستم برمردی که به احترام شما و همه مجاهدین و شهداء، قریب سی سال چفیه ی یادگار آن روزها را به گردن آویخته تا عشق به این راه و مرام و فرهنگ را به همه یادآوری کند و بر هر نوشته شما بوسه میزند و در بالاترین جایگاه فقاهت، حکمت و اندیشه، زیباترین کلمات را نثارتان می کند. چقدر مدیون این مردیم و بدون او تاریکیم.
خداوندا؛ وجودش را برای ایران و اسلام حفظ بفرما.