صدای تاک/ گروه سیاست:
جوان است و مشاور جوان استاندار کرمان . با او در خصوص جوانگرایی و آداب آن، به گفتوگو نشستم. حسین صفریان در این گفتوگو از مدیرانی میگوید که از حضور و پررنگ شدن جوانان در سازمانشان واهمه دارند. « برای مدیرانی که فکر میکنند شخص مشاور جایگاه آنها را میگیرد، متأسفم» خواندن این گفتوگو خالی از لطف نیست.
آقای صفریان! شما بهعنوان مشاور جوان استاندار قائل به این هستید که جوانگرایی آدابی دارد و اگر دارد این آداب چیست؟
اگر منظور از آداب همان شیوه میدان دادن به جوانان باشد خیلی سلیقهای میشود. ممکن است من یک شیوه را برای جوانگرایی در نظر بگیرم و شخص دیگر شیوهای متفاوت.
ایده ، شور و انگیزه آیتمهایی هستند که مثلث جوانی را تشکیل میدهند . اینکه به جوانان میدان ندهند به دلیل اینکه تجربه کافی ندارند بحثی است که راهکار دارد.
یکی از بهترین زمانهایی که کشور ما در عرصه سازندگی ورود کرد، زمانی بود که تمام مسئولین جوان بودند. آن زمان کسی نبود که بگوید جوان و بیتجربه هستید، شما ایده ندارید و نظام هزینه کرده است و شما نمیتوانید در این جایگاه باشید .
الآن باید مدیران قبلی بهعنوان مشاور در کنار مدیران جوان قرار بگیرند اگر برای خودشان قابلقبول باشد که از جوانان و نسل دوم و سوم انقلاب استفاده کنند و به این قضیه باور داشته باشند من مطمئنم در عرصه مدیریتی شیوه جدیدی را میتوانیم ببینیم.
مکانیزم پیشنهادی شما چیست؟
در پستهایی که حساس نیست ، مانند پستهای امنیتی خاص که نیاز به تجربه و پختگی دارد یا در پستهای سیاسی که حساسیت بالایی دارد ما حرفی نداریم. منتهی در پستهای پایینترمیتوانیم از جوانان استفاده کنیم. در کنار استفاده از جوانان، از تجربه مدیران قبلی بهعنوان مشاور استفاده کنیم این مرسومترین شیوه است.
الان که قضیه برعکس است و مدیران مشاور جوان دارند، در این پروسه جوانان برای مدیریت آماده میشوند؟
در پروسه مشاورهای چون مشاور تصمیمگیرنده نیست آزمون خطا مشخص نمیشود. شاید تجربه جدیدی برایش باشد و انگیزه برایش ایجاد شود، چون جوان دیده میشود و به او مشورت داده میشود. ولی ازنظر اختیارات که بتواند تصمیمی بگیرد و کاری را اجرا کند تأثیر بالایی برای آماده کردن فرد در پست مدیریتی ندارد.
حتماً باید از جوانان در پستهای مدیریتی استفاده کنیم .جوانان ما در زمان انتخابات، جنگ و سازندگی بعد از جنگ مهم هستند چرا شرایط کشور برای حضور جوانان حداقل در پستهای مربوط به حوزه جوانان نیست؟ مانند اداره فرهنگ و ارشاد یا ورزش و جوانان. حتی پستهایی مانند مدیرکلهای اجتماعی یا سیاسی، روحیه جوانگرایی میخواهد . در این پستها از افرادی استفاده میشود که فاصله سنی و فکری با جوانان دارند و بعد ما دچار شعار زدگی میشویم.
فرق میان یک مدیر جوان و کسی که پیشکسوت است و در حوزه خاصی فعالیت میکند بحث ریسکپذیری است .میزان و درصد ریسکپذیری در جوانان بالاتر است. شاید یکی از دلایلی که جوانان را در پستهای حساس قرار نمیدهند همین است و نظام نمیتواند هزینه ریسکپذیری و آزمونوخطاهای آنان را بدهد.
ولی تا زمانی که مسئولیتهای ما به افرادی واگذار شود که از گذشته آمدهاند، در آیندهای نهچندان دور با فقر مدیریتی روبهرو خواهیم شد.اگر فردا نماینده مجلس بخواهیم مدیری تربیت نکردهایم که بخواهد قانونگذاری کند، برای نمایندگی شورا مدیری تربیت نکردهایم که مدیریت شهری ما را بر عهده بگیرد، استانداری تربیت نکردهایم که مسائل سیاسی و اقتصادی استان را بتواند کنترل کند و یا هر پست مناسبتی و تخصصی دیگر . الآن در دستگاههای تخصصی چند درصد مدیران و معاونین جوان هستند؟ زمانی هم که از این کار صحبت میکنیم محدودیتهای قانونی و نداشتن تجربه آنها را متذکر میشوند. انگار که خیلی از مدیران ما از روز اول باتجربه به دنیا آمدهاند.
نگرشی وجود دارد مبنی بر اینکه اگر قرار است جوانگرایی در یک مجموعه صورت بگیرد باید در مورد جوانهایی باشدکه در آن دستگاه مشغول به کار هستند ...
اگر شرایط مهیا و خوب باشد؛ بله. ولی اگر بخواهیم برای دستگاهی محدودیتی ایجاد کنیم و بگوییم شخصی غیر از جوانان این دستگاه نباید وارد شوند و جلوی ورود یک جوانان باتجربه و کارآمد برای ورود به دستگاه را بگیریم مخالفم. نباید اطراف دستگاهها برای جوانان سیم خاردار کشید.
در دولت گذشته استخدامهای فلهای اتفاق افتاد و باعث شده بخشی از دستگاههایی دولتی امروز از تورم نیروی انسانی رنج ببرند. این مساله مانع حضور جوانان شایسته در آن بخشها شد. جوانانی که خارج از این اتوبوس خدمت ماندهاند میگویند که فرصتها برابر نبوده است. برای عادلانه شدن این پروسه چه پیشنهادی دارید؟
اینکه فرصتها برابر نبوده است را قبول دارم. در دولتهای قبل شرایط خاص و ویژهای بود. منتهی اینکه تمام کسانی که استخدام شدند از یک جناح و تفکر بودند من این را قبول ندارم. هیچ معیار یا ابزار سنجشی برای تشخیص اینکه این افراد از چه گروه ، حزب یا دستهای هستند، نیست.
حتی در مورد کسانی که استخدامشان ضابطهمند نبود؟!
کسانی که ضابطه نداشتند و از طریق رابطه آمدهاند بهطور خاص هم گرایش و هم نگرش سیاسیشان با دولت قبل منطبق بوده است . اینکه چگونه شرایط مساوی میشود، خیلیها بر این باور هستند دولت بهاندازه کافی بزرگ است و نمیتوانیم نیروی انسانی را تزریق کنیم، اگر دولت بزرگ شود دیگر نمیتواند هدایتگر باشد و تبدیل به مداخلهگر میشود. ما دیگر نمیتوانیم بهصورت اتوبوسی نیرو استخدام کنیم و دولت باید تخصصگرا باشد و از حالت سنتی خود بیرون آید. اگر بخواهند با یک آزمون تخصص افراد را محک بزنند اشتباه است .
اکنون جوانان چه باید بکنند؟ به بحران اشتغال برخوردند ، بخش خصوصی هم در رکود است و دولت هم دیگر نمیتواند استخدام کند!
اینیک بحران جدی است چون هر دو طرف حق دارند هم مردم نسبت به دولت و هم دولت نسبت به مردم. محدودیتهای دولت در راستای آیندهنگری است که نسبت به جامعه دارد. منتهی مردم هم حقدارند؛ نه بخش خصوصی فعال است و نه دولت استخدام میکند.
راهی که جدیداً بازشده است شغلهای جدید برای مثال در حوزه استارت آپ ها است ولی ظرفیت بازار ناشناخته است و کسی نمیتواند آن را بهصورت دقیق تخمین بزند. اقتصاد مجازی که گردش مالی خوبی هم دارد ، اگر جوانان ما به این سمت بروند بخشی از معضل بیکاری رفع میشود ولی ظرفیت و کشش و امکاناتی که فرد بتواند از آنها استفاده کند محدود است.
آقای صفریان! شما بهعنوان مشاوره جوان استاندار، برای جوانان چه کردهاید؟
جایگاه ما اجرایی نیست، ازنظر قانونی هم وظیفهای بر گردن ما نیست. ولی ازنظر اخلاقی وظیفهای را داریم . حداقلهایی که ما در دستگاههای دولتی داشتیم این بود که در دستگاههای دولتی رنج سنی را تعریف کنیم و از مدیران بخواهیم که در این رنج سنی اشخاصی را بهعنوان مشاور خود قرار بدهند .
جوانی از خود آن دستگاه؟
بله ، از همان دستگاه شخصی را بهعنوان مشاور در این رنج سنی مثلاً تا 35 سال و با میزان تحصیلات حداقل لیسانس و مرتبه اداری حداقل کارشناس.
این اتفاق افتاد؟
بله در همه دستگاههای اجرایی یا تقریباً 70 درصدآنها این اتفاق افتاد.
اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم چقدر این مشاوران جوان از حد یک حکم فراتر رفتند؟
اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم ، 40 درصد کسانی که معرفی شدند از حد حکم فراتر رفتند یعنی شخص دیده شد یا مسئولیت بالاتر به آن داده شد و یا محور شناسایی جوانان در آن دستگاه شد. برای مثال در اداره گاز مشاور جوان آن اکنون مدیر منطقه است.
در حال حاضر چند مشاور جوان داریم؟
72 نفر
یعنی اکنون72 مشاور جوان در یک حوزه یا حیطهای که برای آنان تعریف میشود توان آزمایی میکند؟
بله در دستگاههای خودشان. بنده از بعضی دستگاهها هم گلهمندم که مدیران آنها افرادی را بهعنوان مشاور جوان انتخاب کردهاند که من نمیتوانم مرتبه سازمانی آنها را عنوان کنم.
من برای مدیرانی که فکر میکنند شخص مشاور جایگاه آنها را میگیرد، متأسفم. مدیر زمانی که میخواهد از آن دستگاه برود باید به خود افتخار کند که چند مدیر تربیتکرده است و این دستگاهی که از پول بیتالمال استفاده میکند خالی از تخصص نیست. تمام دنیا به سمت تخصص گرایی رفته است ولی سرعت ما در این عرصه کم است و امیدوارم که افزایش پیدا کند.
شما از عملکرد خودتان راضی هستید؟
نه زیاد. اینکه میگویم نه؛ به خاطر این است که من دنبال این بودم که جوانان را بتوانم در سطح دوم مدیریتی وارد کنم. خیلی برای این کار تلاش کردم ولی نمیدانم چرا برخی دستگاهها حتی دستگاههای دولتی زمانی که یک جوان به مدیریت میرسد به سمت حذف آنها میروند.
پس سیستم جوانها را پس میزند و این منحصر به مدیر هم نیست؟
بله؛ این مانند قانون نانوشتهای است که در دستگاهها وجود دارد.
فکر میکنید که جوانها سیستم را تحریک به واکنش میکنند؟
ممکن است در برخی جاها اینگونه باشد ولی جوان انگیزه سازمانی زیادی برای رشد دارد. ممکن است بخواهد برخی کارها را سریعتر و پرسروصداتر انجام دهد و همین باعث میشود که سیستم آن را پس بزند.
برای جوانانی که بیکارند چه کردهاید؟
در مورد کسانی که بیرون از این سیستم هستند با کارگروههایی که ما تشکیل دادیم بدنهای از جوانان را پیدا کردیم که خیلی مظلوم بودند. کسانی هم تخصص و هم ایده و فکر داشتهاند ، راه برای حضور آنها بسته بود و ما این راه را برای بعضی از آنها باز کردیم؛ بهعنوانمثال شرکتهای دانشبنیان. ما در این شرکتها افراد میانسال بسیار کم و انگشتشماری داریم. علیرغم اینکه در حیطه وظیفهای ما نبود ما بهخوبی توانستیم در این بخش پیش رویم، پارک علم و فناوری هم در این زمینه پا بهپای شرکتهای دانشبنیان خود را گسترش داد .
با افرادی هم که در بخشهای اجتماعی فعال بودند هم ارتباط خوبی داشتیم. سطح توقع هر طیف متفاوت بود و ما در حد بضاعت خود به آنها کمک کردیم.
شما گفتید که دستگاهها نباید دور خود سیمخاردار بکشند و جوانگرایی را محدود به نیروهای مستقر در دستگاهها کنند . از آنطرف هم اگر بخواهیم از رفتارهای سلیقهای جلوگیری کنیم چهکار باید بکنیم؟
اگر بخواهید جلوی رفتار سلیقهای را بگیریم باید به قانون برگردیم.
یعنی براساس ردیف استخدامی؟
بله؛ وگرنه به مشکل برمیخوریم.
اما بحث محدودیتهای قانونی دوباره مطرح میشود...
محدودیتهای قانونی باید اصلاح شوند. چرا دستگاهها برای اصلاحات پیشقدم نمیشوند؟
برخی میگویند نقش مشاوران جوان بسیار فانتزی است. شما این نقد را چقدر قبول دارید؟
خیر. 21 دستگاه در حوزه جوانان مسئولیت دارند و زمانی که بخواهیم وارد شویم قاعدتاً باید یک سری کارهای فانتزی انجام دهیم.
شما هیچ نقشی در حوزه انتصاب مدیرکل ورزش و جوانان داشتید؟
خیر.
پس مشاوران جوان هم کاملا سمبلیک هستند؟
از نظراینکه ما معرفی کنیم؛ خیر. ولی ازنظر پیگیری گزینهها معرفیشده بوده است.
عملکرد مدیرکل ورزش و جوانان را چگونه میبینید؟
تا اینجا مثبت میبینم مخصوصاً در بحث ستاد ساماندهی بهخوبی جلو رفتند و سعی به استفاده از ورزشکاران و افراد جوان را داشتهاند و انگیزهای که این مدیر جوان دارد قابلستایش است.
قبول دارید که انگیزه برای مدیریت کافی نیست؟
قطعاً. در کنار انگیزه باید تجربه باشد . چه با حضور مشاور که بتواند تجربیات را منتقل کند و چه تحت عنوان تحصیلات دانشگاهی. ما از آقای امیر خراسانی بهعنوان یک مدیر جوان یاد میکنیم که هم تخصص دانشگاهی دارد و هم نسبت به خیلی از مدیران فعالتر است.
پشت انتصاب ایشان لابی سیاسی نیست؟
پشت تمام انتصابها لابی سیاسی است و بحث پس زدن دستگاهها هم به همین مربوط است و ایشان خوششانس بودهاند. آقای امیر خراسانی هم از بین چندین گزینه انتخابشدهاند. بحث لابی سیاسی حتی در انتخاب وزرا هم وجود دارد.