کد خبر: ۲۵۷۱۵
تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۵
ارسال به دوستان
ذخیره
گزارش گفتارنو از جلسه "همفکر"، پایه‌ای‌ترین دورهمی کارآفرینان کرمانی:
همفکر پایه‌ای‌ترین رویداد کارآفرینی‌است و بهانه‌ای بود تا نفربه‌نفر، همه را دور هم جمع کند که از جزیره‌های خود بیرون بیایند. برای جامعه‌ای که نوپاست، تازه درحال شکل گرفتن است و اتفاق خاصی در آن رخ نداده، این رویداد، بسیار سودمند خواهد بود.
گفتارنو/ سید حسین حسینی:

ساعت چهار و پنجاه دقیقه‌ی بعدازظهر است. محوطه‌ی روبروی رستوران آرسس،‌ سنگ‌های گرمی‌ هستند که به‌زودیمیزبان برنامه نویسان، کارآفرینان، مدیران عامل و فروش شرکت‌ها و به‌طورکلی، استارت‌آپی‌های کرمانی خواهد شد. به طبقه‌ی دوم رستوران راهنمایی می‌شوم و منتظر شروع این رویداد می‌مانم. 

زهره لورک،دبیر همفکر وهم بنیانگذار "نکو" رسانه‌ی کارآفرینی،  سه دقیقه قبل از ساعت پنج بعدازظهر به محل برگزاری جلسه می‌رسد و بعد از احوالپرسی‌های روزمره، از "همفکر" و حال‌و‌هوای این رویداد در کرمان می‌گوید: « پایه‌گذار همفکر کرمان، بهداد مرسل‌پور بود که این فعالیت را شروع کرد که حدوداً دو ماه پس از شروع آن، من با او همراه شدم. چند ماه پیش او به تهران رفت و همان‌جا مشغول به کار شد  و اکنون من به عنوان اولین دبیر ارشد خانم در همفکر کشور و محسن شعاعی‌فر، هماهنگی‌ها را انجام می‌دهیم.»

او ادامه داد: «همفکر معمولاً یک یا دو دبیر دارد. فاندر‌ها یا بنیان‌گذاران اصلی همفکر، یعنی حمیدرضااحمدی‌فر و هادی‌ فرنود در تهران مستقر هستند. کسانی که همفکر را پایه‌ریزی کردند، از شهر‌های مختلف با داوطلب‌هایی مواجه شدند که می‌خواستند رویداد همفکر در شهرشان برگزار شود. دبیر همفکر وظیفه دارد میزبان  زمان برگزاری را تنظیم کند و فعالیت‌های خبررسانی را انجام دهد، همچنین با تیم دبیران همفکر کشور برای هماهنگی برخی امور در ارتباط باشد.»

وی همچنین گفت: «همفکر هرجایی که میزبانی ما را قبول کنند، تشکیل می‌شود. یعنی هر هفته یک نفر از میان شرکت‌های بزرگ، سازمان‌های دولتی و حتی استارت‌آپ‌ها میزبان ما می‌شوند و اینبار هم یک رستوران. البته در موارد استثنایی که تعطیلی‌ها پشت‌هم بوده، این نظم کمی به‌هم‌ریخته اما خودمان تلاش می‌کنیم که هر هفته این رویداد را برگزار کنیم. جلسات ما فقط چهارشنبه بعد از ظهر تشکیل می شوند، اما ساعت آن با میزبان هماهنگ می باشد. این به‌نوعی یک تبلیغ دوجانبه است، چون اعضای ما هم با محیط میزبان ما آشنا می‌شوند و بعضا دوستان در مورد آن میزبان به بحث نشسته و انتقادات و پیشنهاداتی در جهت بهبود روند کار به وی می دهند.»

زهره لورک همچنین بیان کرد: « شهریور امسال همفکر کرمان یکساله شد.درحالی‌که سه سال است این رویداد در کشور برگزار می‌شود. به عقیده‌ی من، همفکر در این پنجاه‌وچند جلسه، خیلی خوب پیشرفت کرده و من بسیار از این قضیه راضی هستم. هر بار تعدادمان بیشتر شده، به‌طوری‌که اکنون تعداد افراد جلسات همفکر، به چهل یا پنجاه نفر هم می‌رسد. در سطح جلسات سایر شهرهای کشور هم این پیشرفت قابل‌ملاحظه است.»

لورک با بیان اینکه همفکر با وجود سختی‌هایی که در امر هماهنگ‌سازی دارد، برایش لذت بخش است اظهار داشت: «همفکر پایه‌ای‌ترین رویداد کارآفرینی‌است و بهانه‌ای بود تا نفربه‌نفر، همه را دور هم جمع کند که از جزیره‌های خود بیرون بیایند. شبکه‌سازی‌های خیلی خوبی هم انجام‌شده است. برای جامعه‌ای که نوپاست، تازه درحال شکل گرفتن است و اتفاق خاصی در آن رخ نداده، این رویداد، بسیار سودمند خواهد بود.»

او همچنین بیان کرد که اعضای همفکر و حتی میزبانان این جلسات بدون هیچ چشمداشتی به رونق کارآفرینی کمک می‌کنند و گفت: «همفکر باید سعی کند که به ساده‌ترین شکل ممکن برگزار شود. اگر مثلاً دبیران یا کسانی که هماهنگ‌کننده‌ی ‌آن‌ هستند؛ در کرمان حضور نداشته باشند، نباید باعث شود که آن جلسه لغو شود. درواقع این اعضا هستند که همفکر را شکل می‌دهند و برگزار می‌کنند.»

لورک در پایان گفت که در یک سالی که از فعالیت همفکر در کرمان می‌گذرد، اتفاقات بسیار خوبی رخ‌داده و تیم‌های کاری زیادی بسته‌شده است که مشغول فعالیت هستند. او اظهار داشت: «بسیاری فکر می‌کنند که در همفکر باید وورک‌شاپ، سخنرانی یا این‌چنین برنامه‌هایی داشته باشیم که این‌طور نیست. اتفاقاً تمامی این برنامه‌ها باید از همفکر پا بگیرد. یعنی اگر قرار است یک رویداد کارآفرینی شکل بگیرد، خوب است که از طریق همفکر شکل بگیرد، همفکر فقط و فقط شبکه سازیست.»

اکنون ساعت پنج و پانزده دقیقه‌ی بعدازظهر است و مهمانان یا به عبارت بهتر، اعضای همفکر یکی‌یکی به سالن می‌آیند. لورک با هر یک از آن‌ها خوش‌وبش می‌کند و فعالیت‌های انجام‌شده‌ی آن‌ها را جویا می‌شود. رویدادهاٰ سخنرانی‌ها و وورک‌شاپ‌های مختلف اخیر در حوزه‌ی کارآفرینی بررسی می‌شوند و کسانی که در آن رویدادها شرکت داشته‌اند، از تجربه‌ی حضور خود می‌گویند.بعدازآنکه ورود عضو جدیدی به این جلسه انجام نشد، لورک از جمعیت حدوداًسی‌نفره‌ی حضار درخواست می‌کند تا هر یک خود را معرفی کنند و بگویند که چه توانایی‌ها و تخصص‌هایی دارند.

جمع برنامه‌نویسان و مهندسان فنی جمع بود و مدیران چند شرکت ازجمله مدیر فروش و مدیرعامل شرکت فناوری اطلاعات ریتون در این جلسه حضور داشتند. پس از پایان معرفی، لورک هفته‌نامه‌ی "شنبه" را به‌عنوان یکی از حامیان خود نام برد و آن را تنها هفته‌نامه‌ی اختصاصی استارت‌آپ‌ها معرفی کرد و به تعداد اعضا این هفته‌نامه را توزیع کرد. همچنین از «استارت‌آپ نایت» سخن به میان آمد که ساعت شش و ربع بعدازظهر تشکیل خواهد شد.

بحث از جایی شروع شد که گفته می‌شود برنامه نویسان با همدیگر کنار نمی‌آیند و در کرمان این اتفاق بیشتر است! لورک با این گزاره موافق نبود، خصوصاً اینکه این مشکل منحصر به کرمان باشد. او معتقد است که در شهرهای مختلف هم این مشکل و نظایر آن وجود دارد.

او معتقد بود اگر درروند ثبت مجوز و مراحل اداری شرکت دچار وقفه می‌شوند، نباید از فعالیت خود دست‌بردارند و مداومت در تقویت خود و شناساندن خود به مردم را فراموش نکنند.

لورک بیشتر از واژه‌ی"رویداد"، به واژه‌ی "دورهمی" برای نام بردن جلسات همفکر علاقه داشت.

دردسرهای استارت آپ از نگاه دو فعال کارآفرینی

پس از حدودچهل‌وپنج دقیقه از شروع جلسه، اعضا به‌صورت گروه‌های دو تا چندنفره مشغول به صحبت شدند. صالح ابراهیمی،  دبیر انجمن علمی مکانیک روبه‌روی من نشسته بود و فرصت را غنیمت شمردم تا با او و زهره لورک به بحث راجع‌به دغدغه‌های استارت‌آپ بپردازم:
می‌گویم: اشکالی که روسای چند استارت‌آپ از شیوه‌ی عملکرد استارت‌آپ‌های کرمانی می‌گرفتند، این بود که چند گروه مختلف بدون توجه به یکدیگر و هیچ نوع ارتباط و همکاری، کژدار و مریز کار خود را پیش می‌برند و بعضی وقت‌ها مانع هم می‌شوند...

ابراهیمی پاسخ می‌دهد: نگویید بعضیوقت‌ها...در اصل، همیشه!بهنظرم نه در کرمان، بلکه در ایران تربیت ما این‌گونه بوده که فعالیت‌های جمعی در سنین پایین بسیار ضعیف بوده و از همان دبستان به شما گفته می‌شود که تو به کناری‌ات نگو، تو بیست باشی و او نوزده. یعنی به ما یاد داده‌اند که پا روی سر هر کسی بگذاریم و بالا برویم. ما در همین جَوبزرگ شده‌ایم و تا زمانی که کار گروهی را از همان دوران دبستان و پیش‌دبستان آموزش ندهیم، قرار نیست آن نسل با ما فرقی داشته باشند و اتفاق خاصی بیفتد.

ما در محیط دانشگاه هم می‌بینیم ورودی‌های جدید هرسال بدتر و ضعیف‌تر هستند و بیشتر وارد حاشیه می‌شوند...

لورک پاسخ متفاوتی دارد و می‌گوید:اما من فکر می‌کنم که این موردی که چند گروه در فعالیت هستند، باعث شده که فضای استارت‌آپ جان بگیرد. چون نه‌تنها در ایران، بلکه در دنیا دومین معیار سرمایه‌گذار برای سرمایه‌گذاری روی یک استارت‌آپ، تیم کاری است. چون یک ایده‌ی عالی با یک تیم در سطح کمتر از متوسط، به‌جایی نمی‌رسد. اما یک ایده‌ی متوسط با یک تیم در سطح خوب، بسیار می‌تواند موفق باشد و بحث فعالیت تیم‌ها، بسیار سودمند است.

لورک در عین حال می گوید: من وقتی در شیراز بودم، متوجه شدم که این شهر 14 تاکسی اینترنتی دارد. با بچه‌های همفکر شیراز که صحبت کردم، به من گفته بودند:« ما همه‌ی تلاشمان را کردیم تا این 14 تاکسی اینترنتی،  یکی شوند و باهم همکاری کنند تا نهایتاًسرویس‌دهی بهتری داشته باشند. اما این مورد اتفاق نیفتاد.» در همان روزها، اسنپ به‌تازگی وارد شیراز شده بود. بعد از دو هفته هم تپسی وارد شد و این دو شرکت، تاکسی‌ اینترنتی شهر  را به دست گرفتند و بقیه‌ی شرکت‌ها از میدان رقابت خارج شدند. به‌زودی این اتفاق در کرمان هم خواهد افتاد. حالا چند روز زودتر یا دیرتر...

ابراهیمی می‌افزاید:دقیقاً همین‌طور شده. من هرازگاهی متوجه می‌شوم که هر دفعه یک تاکسی اینترنتی جدید به کرمان اضافه‌شده!

لورک می‌گوید: بله، تازه در کرمان هنوز 3 یا 4 تا هست و مثل شیراز 14 تاکسی اینترنتی نداریم و آن‌قدر اوضاع وخیم نشده!

ابراهیمی یادآور می‌شود: اما اگرمقیاس‌بندی آن را در نظر بگیریم، شیراز شهر بزرگیاست.

لورک ادامه می‌دهد: قبول دارم، ولی بحث این است که در کرمان همین یک یا دو تاکسی اینترنتی موجود آنچنان که باید باشند، قوی کار نمی‌کنند.

ابراهیمی خاطر نشان می‌کند:این روند اصلا مساعد نیست. شما اولین چیزی که از تاکسی اینترنتی توقع دارید، این است که یک اپلیکیشن روان و خوب داشته باشد و از آن لذت ببرید. چنین چیزی در تاکسی‌های اینترنتی کرمان نداریم. قدم اول که مخاطب با این تاکسی مواجه می‌شود، با این بدسلیقگی‌ها برخورد می‌کند و از کار کردن با تاکسی اینترنتی منصرف می‌شود.

می‌گویم: پس انگار آن‌ تیم کاری که باید کار با این اپلیکیشن را برای مشتری و راننده هموار کند، وجود ندارد. دلیل آن چیست؟

ابراهیمی هم پاسخ می‌دهد: باید ایده‌پردازی کنند. مثلاً اگر در تهران 5 دقیقه برای رسیدن تاکسی اینترنتی به مبدأ شما زمان می‌برد و در کرمان 15 دقیقه، در این بازه‌ی زمانی مثلاً به انتخاب مخاطب چند نکته علمی یا در حوزه‌ی سلامت و چنین چیز‌هایی از طریق اپلیکیشن آن تاکسی اینترنتی در اختیار مخاطب قرار دهند تا درزمانی که منتظر آمدن خودرو هستید، سرگرم شوید. اما می‌بینیم که اپلیکیشن‌های کرمانی موجود در این حوزه، از اپلیکیشن‌های موفق یک کپی‌برداری صد درجه بدتر انجام داده‌اند. یک کپی‌برداری صرف است و هیچ‌چیز به آن اضافه نشده است. 

لورک یادآور می‌شود:باوجود این مسئله، اگر مشکل فقط همین کپی‌برداری بود، پس باید تعداد راننده‌هایشان بیشتر از این می‌بود که حتی این نکته هم فراموش‌شده است.

ابراهیمی اذعان می‌کند: من معتقدم مهم‌ترین و سخت‌ترین بخش در استارت‌آپ، کار گروهی است. ما واقعاً چنین چیزی در بین استارت‌آپ‌ها نمی‌بینیم. اگر عده‌ای بخواهند شرکت ثبت کنند، به خاطر یکی یا دو درصد سهم بیشتر یا کمتر، مشاجره به وجود می‌آید. به‌هرحالشما بر اساس کاری‌ که انجام می‌دهی و وقتی‌که‌ صرف می‌کنی باید در این سهم شریک باشی. چه مدیرعامل و چه آبدارچی. دلیلی ندارد که چون مدیر‌عامل هستی، سهم تو بالاتر باشد.

من دو تجربه داشتم که بر سر درصدها و منصب‌ها،‌ کل کار از هم پاشید. مشکل این است که حاشیه تبدیل به اصل زندگی ما شده است.

لورک اما معتقد است: مشکل حادتر این است که ما  وقتی کار استارت‌آپی می‌کنیم، یکسری قوانین را نمی‌دانیم. چه در مورد سهام و چه در مورد کار تیمی. مثلاً زمانی که چهار نفر یک استارت‌آپ را راه می‌اندازند، چهار 25 درصد از سهام برمی‌دارند. این بدترین کار ممکن است. به این خاطر که باید یک نفر سهام عمده داشته باشد، یعنی مثلا 51 درصد. وقتی شما سرمایه‌گذار جذب می‌کنید، تکه‌تکه سهام شمارا می‌گیرند، باهممتحد می‌شوند، به 51 درصد می‌رسند و خیلی راحت شمارا از کار بیرون می‌کنند. افرادی که در حوزه‌ی کارآفرینی فعال‌اند چون چنین چیزهایی را نمی‌دانند، با شکست روبرو می‌شوند. من در نخستین استارت‌آپی که در آن حضور داشتم، دچار همین مشکل شدم و درعین‌حال که یک تجربه‌ی بد بود، تجربه‌ی خوبی بود. تیم ما هدایتگر نداشت و وقتی به یک نقطه‌ی بحرانی برای تصمیم‌گیری رسیدیم، چون سهم همه‌ی ما یکسان بود و نظراتمان باهم تفاوت داشت، نتوانستیم ادامه دهیم.

او این را هم اضافه می‌کند: اصولا ما در استارت‌آپ شخصی به نام مدیرعامل نداریم. هرکسی وظیفه‌ای دارد، مثلاً بخش برنامه‌نویسی، بازاریابی، فروش و ... . هرکسی مسئول کاری هست اما یک نفر هم باید "لیدر" یا "هدایتگر" گروه باشد تا اگر در موقعیت حساسی نیاز به یک تصمیم‌گیری حیاتی بود، بتواند نظر نهایی را بدهد و کار را پیش ببرد. 

ابراهیمی هم اضافه می‌کند: در خیلی از موارد هم چون این لیدر فرد قدرتمند وباتجربه‌ای نیست، مشکل پیش می‌آید و گاهی همین اسم لیدر روی یک شخص مسئله‌ساز می‌شود. چون تیم کاری نمی‌تواند حضور لیدر را هضم کند. تا زمانی که این فرهنگ برایمان جا نیفتد، پیشرفت نمی‌کنیم. من بارها گفته‌ام که ما در ایران، برای رسیدن به موفقیت نهایی باید بارهاوبارها خرد و نابود شویم و بعد از صفر شروع کنیم و پیش برویم.

لورک ادامه می دهد: من فکر می‌کنم که هرکسی برای کاری که می‌خواهد انجام دهد، این ساخته‌شدن راباید از خودش شروع کند. همین‌که ما در محیط ساده و صمیمی همفکر دورهم جمع می‌شویم و به‌راحتی با یکدیگر به بحث و تبادل‌نظر می‌پردازیم، خود شروع یک تیم کاری باشد. چون در همفکر چیزی که اصلاً وجود ندارد، بحث توقع است. درحالی که ما از روابط شخصی تا فضای کاری با آن مواجه هستیم.

ابراهیمی خاطر نشان می‌کند: مسئله‌ی اصلی این است که ایده یا هیچ دغدغه‌ای پشت این کارها نیست.‌ من که در انجمن علمی مکانیک مشغول به فعالیت هستم، با افراد مختلف و ورودی‌های جدید پای صحبت می‌نشینم و می‌بینم نه دغدغه و نه هیچ هدفی برای کار خود ندارند. ما باید ببینیم چه‌کاریمی‌توانیم انجام دهیم تا از همان دوران دبستان تا دبیرستان و در سطح مدارس، یک جرقه در ذهن دانش‌آموزان ایجاد کنیم. کمی از استارت‌آپ بگوییم، وورک‌شاپ‌های یک یا دوساعته برگزار کنیم و نهایتاً در این حد که آن دانش‌آموز قبل از وارد شدن به دانشگاه و فضای کسب‌و‌کار، لااقل با اسم استارت‌آپ غریبه نباشد.

او می‌افزاید: به‌هرحال ما کلاً یک مشکلی داریم و من هم از این قاعده مستثنا نیستم، و آن‌هم این است که همه خوب گلهمی‌کنیم، انتقاد می‌کنیم و از اوضاع شاکی هستیم. اما راه‌حلی ارائه نمی‌کنیم

لورک  اما می‌گوید: به‌نظر من وقتی به آگاهی برسیم، این خود قسمتی از راه‌حل است. همین‌که مشکل را بدانیم، یعنی برای حل آن قدم برداشته‌ایم. بحث این است که من مثلاً وقتی بخواهم استارت‌آپی را راه بیندازم، نمی‌آیم به همفکر و علناً اعلام کنم من می‌خواهم فلان استارت‌آپ را راه‌اندازی کنم، هر کس که پایه کار است، بسم‌الله. چون کم کم جلو می‌رویم تا کسی نفهمد و ایده‌مان لو نرود. درحالی کهواقعاً این اتفاق نمی‌افتد. اتفاقاً اگر به‌راحتی این ایده را در همفکر مطرح کنیم، بحث و تبادل نظر می‌شود و همگی کمک می‌کنند. ما نمونه‌های این همکاری را دیده‌ایم. به‌نظر من، این ترس نباید وجود داشته باشد. به قول ناصر غانم‌زاده شما وقتی یک مال را می‌دزدید، باید به دنبال مال‌خر باشید. وقتی ایده دزدیده می‌شود، ایده‌‌خر را از کجا پیدا می‌کنید؟»


در ادامه‌ی جلسه، استارت‌آپ نایت شروع شد. سخنرانی رضا علوی، مشاور مرکز تحقیقات اتاق بازرگانی استان کرمان در مورد "مدیریت بر خود" برگزار شد که در مورد عوامل مؤثر بر شادی، هدف‌گذاری و برنامه‌ریزی سخن گفت.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار

قریب به 20 هزار پرونده در کرمان با صلاح و سازش مختومه شد / نجات ۱۶۵ نفر از قصاص

اهدای اعضای بدن بانوی جیرفتی به سه بیمار نیازمند عضو

جدیدترین قیمت طلا و سکه در بازار امروز 22 اردیبهشت 1403

هشدار یک متخصص داخلی از وضعیت نگران کننده چاقی در کشور

معاون دادگستری کرمان: وسایل نقلیه توقیفی برابر قانون تعیین تکلیف شوند

انتقاد تند روزنامه فرهیختگان از فسادهای مالی افشاشده توسط اصولگرایان در هفته‌های اخیر/ دعوای‌شان سر این است که کی کمتر دزدیده!

پیش بینی هواشناسی از وضعیت آب و هوای کرمان؛ روند افزایش دما تا اواسط هفته

خسارات اقتصادی و تهدید سلامتی ثمره بیماری‌های مشترک انسان و دام

بیست‌و‌نهمین جشنواره شعر رضوی در کرمان به ‌کار خود پایان داد

3 کشته در برخورد دو دستگاه خودرو در جاده جیرفت کرمان

پر بحث

10 روستای استان کرمان به عنوان روستای هدف گردشگری انتخاب شدند   (۲۴ نظر)

عیدوک بامری که بود و چه رابطه‌ای با حاج قاسم داشت/ احمد یوسف زاده توضیح داد   (۶ نظر)

مشکل تامین زمین در کرمان برای ساخت واحدهای نهضت ملی مسکن  وجود ندارد   (۴ نظر)

پیش بینی وضعیت آب و هوای کرمان   (۲ نظر)

ببینید| فیلم کامل سخنان سید حسین مرعشی در شبکه افق   (۲ نظر)

ببینید| گزارش تصویری گفتارنو از مراسم عزاداری منزل حاج ماشاءالله خدادادپور در کرمان   (۲ نظر)

امام جمعه سابق راور درگذشت   (۲ نظر)

صدور هشدار زرد هواشناسی؛ ورود سامانه بارشی نسبتا قوی به کرمان   (۱ نظر)

دو روستا و یک شهر استان کرمان به اینترنت پرسرعت متصل شدند   (۱ نظر)

بشنوید| نوحه خون گلوی حسین با صدای مداح کرمانی   (۱ نظر)