محمدرضا نژادحیدری:
جمعه (23آذر) نخستین اجلاس مشترک شورای مرکزی و روسای حوزههای جمعیت توسعه و آزادی در زرند برگزار شد. بچههای تاک که بزرگان آن هستند از سراسر استان به زرند آمده بودند. از رودبار و کهنوج در دورترین نقطه استان گرفته تا کوهبنان که نزدیکترین شهر به زرند است. در شرایطی که تصور میشود انگیزهای برای فعالیت تشکیلاتی وجود ندارد برگزاری این جلسه شورآفرین و امید افزا بود.
تحولات اواخر دوره قاجار و مهاجرت نخبگان بهسوی فرنگستان و دیدن تحولات عظیم مغرب زمین شور زیستن در شرایط بهتر را در میان روشنفکران آن عصر ایجاد کرد.
از دل رفتوآمدها به خارج، مظاهر تجدد بروز کرد. از انتشار نشریه گرفته تا راهاندازی مدارس جدید و درخواست تأسیس عدالتخانه و رفتن به سمت مقید کردن قدرت به قانون و شکلگیری احزاب و... مشروطه که درگیر پارهای از چالشهای داخلی شده بود با روی کار رئیس دیویزیون قزاق دولت مستعجل شد و سرنوشت روزنامهها هم به دست محرم علی خان سانسورچی افتاد و ساختارمندترین حزب ایران هم در اندیشه جهانوطنی و جامعه بدون طبقه کارگری زیر یوغ بلشویکهای جداشده از حزب سوسیالیست کارگری که بعدها حزب کمونیست شوروی را تشکیل دادند رفت تا در خدمت حزب کمونیست شوروی به تحقق جامعه بدون طبقه کارگری کمک کند که از دل آن خیانت بروز کرد.
یعنی هیچچیز سر جای خودش قرار نگرفت. نه مشروطه به تحدید قدرت ختم شد، نه رسانهها پا گرفتند و نه احزاب در خدمت منافع ملی بودند.
پا نگرفتن احزاب در ایران هم دلایل حقوقی دارد هم دلایل فرهنگی و هم دلایل روانشناسی و جامعهشناسی. آنجایی که به قوانین لاغر و ضعیف برمیگردد پای حقوق در میان است. آنجا که تکروی و خودمحوری خودی نشان میدهد باید آن را در فرهنگ و روانشناسی جستوجو کرد.
اما هرچه هست و نیست نباید فعالیت تشکیلاتی را نادیده گرفت. این فعالیتها هم ضرورتاً نباید سیاسی باشد. مهم این است که در کنار یکدیگر بودن را تجربه کنیم و کشورمان را بسازیم. یکی از نقاط ضعف ما ایرانیها شاید همین «تکمحوری» است که همه میخواهیم فردی کارکنیم.
همه اینها را نوشتم که برسم به این موضوع که در سیاست نیز نیاز به همکاریهای بیشتر داریم.
هرچه بتوانیم تعداد بیشتری از مردم را از بیتفاوتی نجات دهیم قطعاً آینده بهتری را میتوان تصور کرد.
ضرورت کار تشکیلاتی و حزبی را باید آنقدر فریاد بزنیم که تابوهای خودساخته فروبریزد و همه بدانند که توسعه بدون دموکراسی، دموکراسی بدون انتخابات، انتخابات بدون حزب امکانپذیر نیست. اگرچه راه طولانی است اما انتهای آن پیداست.