کد خبر: ۳۱۳۸۵
تاریخ انتشار: ۰۹ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۱:۲۸
ارسال به دوستان
ذخیره
حزبی برای یک نفر
ماهنامه تئوریک «علم وزندگی» یکی از دستاورد‌های این گروه بود. فعالیت تیم منشعب از حزب توده موجب شده بود که زحمتکشان به سازمان‏‌یافته‌‏ترین گروه در جبهه ملی مبدل شوند. به‌این‌ترتیب کمک‏‌های مالی از آمریکا می‌‏رسید و تجربه تشکیلاتی از شوروی و زحمتکشان با شعب استانی گوناگون به یک حزب فعال مبدل شد.
 
نگاهی به برآمدن و افول حزب مظفر بقائی کرمانی
سمیرا دردشتی: ملی شدن صنعت نفت هدفی بود که در سپهر سیاسی تاریخ ایران برای مقطعی شکل گرفت و گروه‌‏ها و جریان‏‌های مختلف حول محور آن گرد آمدند. برآیند این حضور ناهمسان و گاه متناقض تشکیل جبهه ملی بود که اگرچه مصدق را به‌عنوان پیشوا می‌‏شناخت، اما کوران دشواری‏‌های ملی شدن که از راه رسید بخش‌‏هایی از این جریان تعهد نخستین خود به مصدق را پس گرفتند و تلاش کردند مسیری دیگر برای نیل به اهداف سیاسی خود باز کنند. تشکیل حزب زحمتکشان ملت ایران توسط مظفر بقایی یکی از این تلاش‌‏ها بود. اگرچه حزب در آغاز اهداف گوناگونی برای خود تعریف کرده بود، اما هدف نهایی مؤسس آن پیگیری جاه‏‌طلبی‌‏های سیاسی خود بود که البته هرگز نتوانست به آن‏ها دست پیدا کند. زحمت کشان ملغمه‌‏ای از گروه‏‌های چماق‏دار، اعضای مجمع مسلمانان مجاهد، شمس قنات‌‏آبادی و برخی از روشنفکران جداشده از حزب توده بود که در هر مقطع از فعالیت‌‏های حزب بنا بر اهداف سیاسی بقایی یکی از این گروه‌‏ها، نقش محوری در بدنه این جریان پیدا کردند.

مولود مخالفت با توده

جبهه ملی هرگز نتوانست به یک مجموعه واحد و یکدست مبدل شود و تقریباً از همان آغازین روز‌های تشکیل اختلافات درون آن آشکار بود. به‌ویژه ترکیب دولت مصدق مهم‏ترین موضوعی بود که اعضای جبهه را با چالش مواجه کرد و نارضایت‌ی ‏هایی را به همراه داشت. ترکیب نخستین کابینه مصدق موجب انتقاداتی درون جبهه ملی شد، به‌ویژه آنکه برخی افراد خارج از این جریان به پشت وزارت رسیده بودند. در ادامه شماری از چهره‏‌های جبهه ملی که نتوانستند به‌واسطه حضور در این جریان به منافع مدنظر خود دست پیدا کنند، با تشکیل گروه‏‌ها و فراکسیون‏‌های مستقل تلاش کردند ایده‏‌های خود را درون حزب نمایندگی کنند. مظفر بقایی نیز که در این زمان یکی از چهره‏‌های اصلی نهضت ملی به شمار می‌‏رفت، به این منظور دست‌به‌کار شد.

در زمان انتخابات مجلس شانزدهم سازمانی برای نظارت بر انتخابات تأسیس شد که عمدتاً تحت کنترل بقایی بود. بعد از پایان انتخابات و راه‏یابی شماری از اعضای جبهه ملی به مجلس، بقایی نام این تشکیلات را به «سازمان نگهبانان آزادی» تغییر داد. در سوی دیگر خلیل ملکی از رهبران حزب توده در سال ۱۳۲۶ انشعابی جنجالی را از حزب ترتیب داد. او با ایده سوسیالیسم منهای شوروی راه خود را از حزب توده جدا کرد. چهار سال بعدازاین انشعاب در اواخر اردیبهشت‌‏ماه ۱۳۳۰ در‏حالی‏که دو هفته از نخست‌‏وزیری دکتر مصدق می‏‌گذشت، سازمان نگهبانان آزادی به گروه جداشده از حزب توده به رهبری ملکی پیوست و درنتیجه آن «حزب زحمتکشان ملت ایران» تأسیس شد. سابقه آشنایی بقایی و ملکی به حدود دو سال پیش از تأسیس حزب می‌‏رسید و با وساطت جلال آل احمد این آشنایی در جریان همکاری با «روزنامه شاهد» که در آن زمان یکی از ارگان‏‌های اصلی نهضت ملی بود، شکل گرفت. روز ۲۵ اردیبهشت این روزنامه که به مظفر بقایی تعلق داشت، بیانیه‌‏ای با امضای او منتشر کرد که عنوان آن «اخطار مهم» بود و تأسیس حزب زحمتکشان را اطلاع می‌‏داد. فردای همان روز اساسنامه موقت حزب نیز در روزنامه به چاپ رسید و «شاهد» رسماً به‌عنوان ارگان حزب معرفی شد.

هدف از تأسیس این حزب که رهبری آن بر عهده «مظفر بقایی» گذاشته شد، مبارزه با حزب توده بود. پیش از تشکیل این جریان روابطی میان بقایی و سفارت آمریکا در ایران شکل‌گرفته بود و آمریکا از تشکیل جریانی در برابر حزب توده، تلویحاً حمایت‏ کرده بود. در این راستا بقایی وعده‏های مالی مساعدی نیز از آمریکایی‌‏ها دریافت کرد و منابعی را از این طریق برای دفتر حزب به دست آورد.
هدف از تأسیس این حزب که رهبری آن بر عهده «مظفر بقایی» گذاشته شد، مبارزه با حزب توده بود. پیش از تشکیل این جریان روابطی میان بقایی و سفارت آمریکا در ایران شکل‌گرفته بود و آمریکا از تشکیل جریانی در برابر حزب توده، تلویحاً حمایت‏ کرده بود. در این راستا بقایی وعده‏های مالی مساعدی نیز از آمریکایی‌‏ها دریافت کرد و منابعی را از این طریق برای دفتر حزب به دست آورد. در ادامه فعالیت حزب نیز بقایی و نزدیکانش مانند «عیسی سپهبدی» و «علی زهری» عمدتاً فعالیت خود را معطوف به زد و بند‌های سیاسی با منابع قدرت می‌‏کردند و مسائل تشکیلاتی، انتشار روزنامه‏‌ها و تعلیمات حزبی به ملکی و گروهش واگذارشده بود. ماهنامه تئوریک «علم وزندگی» یکی از دستاورد‌های این گروه بود. فعالیت تیم منشعب از حزب توده موجب شده بود که زحمتکشان به سازمان‏‌یافته‌‏ترین گروه در جبهه ملی مبدل شوند. به‌این‌ترتیب کمک‏‌های مالی از آمریکا می‌‏رسید و تجربه تشکیلاتی از شوروی و زحمتکشان با شعب استانی گوناگون به یک حزب فعال مبدل شد.
 
دفاع تضعیف‌کننده از مصدق

یکی از نخستین چالش‌‏هایی که درون حزب زحمتکشان شکل گرفت، نحوه تعامل با دولت مصدق بود. تقریباً یک سال پس از تشکیل حزب، بقایی که معتقد بود دوران تعامل با مصدق خاتمه یافته است، مخالفت با دولت را آغاز کرد. این در حالی بود که خلیل ملکی خواستار همکاری با مصدق بود. اقدامات بقایی درنهایت حزب را به رویارویی تمام‌عیار با مصدق کشانید. یکی از نخستین اقداماتی که در این راستا صورت گرفت و ضربه بسیاری به اعتبار سیاسی دکتر مصدق زد، سرکوب خونین تظاهرات حزب توده بود. جمعیت ملی مبارزه با استعمار که از گروه‏‌های وابسته به حزب توده بود در ۲۳ تیرماه ۱۳۳۰ اعلام کرد که قصد دارد تظاهراتی به مناسبت یادبود کشته‌‏شدگان اعتصابات کارگری شرکت نفت در سال ۱۳۲۵ ترتیب دهد. در واکنش به این اعلام با برنامه‌‏ای از پیش تعیین‌شده چاقوکشان مظفر بقایی با همکاری سرلشگر حسن بقایی رئیس وقت شهربانی و نیرو‌های دولتی به سرپرستی فضل‏‌الله زاهدی وزیر کشور اقدام به سرکوب این تظاهرات از طریق کشتار تظاهرکنندگان کردند. موضوعی که از یک‌سو چهره‌‏ای خشن از دولت برجای گذاشت و از طرف دیگر تصویری ناامن و پرخطر از نفوذ کمونیست‌‏ها در ایران ارائه می‌‏داد. بحران مشابه دیگری در آذرماه همان سال در جریان تظاهرات سازمان دانشجویی و دانش‌‏آموزی وابسته به حزب توده ایجاد شد که در جریان آن چاقوکشانی که وابسته به حزب زحمتکشان بودند علاوه بر حمله به تظاهرکنندگان به مؤسسات و روزنامه‌‏های مخالف دولت نیز حمله کردند و حتی دامنه اقدامات خود را به مغازه‏‌های سطح شهر نیز کشاندند. همچنین در هشتم فروردین ۱۳۳۱ بار دیگر به تظاهرات حزب توده حمله شد و
این بار نیز نیرو‌های زحمتکشان نقش فعالی داشتند. در چنین شرایطی مصدق قادر نبود علیه این‏گونه اقدامات گام بردارد چراکه او را به حمایت از کمونیسم متهم می‌‏کردند، اما در طرف دیگر نیز اگر این کنش‌‏ها را تأیید می‌‏کرد، متهم به تلاش برای کشتار و سرکوب می‌‏شد.

در ادامه دخالت‏‌های بقایی در فعالیت‌‏های دولت، ماجرای حل مشکل نفت که اصلی‌‏ترین مسئله دولت مصدق بود، به پیچیدگی ماجرا افزود. مجموعه حزب زحمتکشان باور داشتند که می‌‏توان از آمریکا در تضاد با شوروی و انگلستان درصحنه سیاست ایران استفاده کرد و بقایی به این منظور همکاری با آمریکایی‌‏ها را توصیه می‌‏کرد. با شکست مذاکرات نفت انتقادات علیه دولت تندتر شد و روزنامه شاهد به پایگاهی برای این حملات لفظی مبدل شده بود. اوج اختلافات زمانی آشکار شد که شاه در ۲۶ تیرماه ۱۳۳۱ احمد قوام را مأمور تشکیل کابینه کرد و به‌این‌ترتیب مصدق که در اعتراض به عدم واگذاری اختیارات بیشتر استعفا داده بود از نخست‏وزیری کنار گذاشته شد. در همان روز «عیسی سپهبدی» با هماهنگی بقایی دیداری با احمد قوام داشت. با آن‏که خبر این دیدار به درون حزب رسید، اما شرح این گفت‏‌وگو‌ها با دیگر اعضای حزب در میان گذاشته نشد و این امر به‌تدریج مرزبندی‏‌هایی درون حزب میان جناح بقایی و ملکی را پررنگ‌‏تر کرد. البته در این میان موضوع دیگری نیز مطرح بود که موجبات نارضایتی ملکی را نیز از مصدق فراهم آورد. تقاضای ائتلاف حزب توده با جبهه ملی به عقیده او غیرقابل‌پذیرش بود و آن را یک توطئه قلمداد می‌‏کرد.

نگاهی به برآمدن و افول حزب مظفر بقائی کرمانی

زحمت‌کشان تا کودتا

پس از انشعاب داخلی حزب زحمتکشان، مسیر جدایی آن از نهضت ملی نیز تسریع شد. بقایی با بسیاری از تصمیمات دولت ازجمله قطع روابط با انگلستان مخالفت کرد. او همچنین در دوگانه‌‏هایی که میان شاه و مصدق شکل می‏‌گرفت، جانب شاه را نگه می‏‌داشت. بااین‌حال شاید چالش‌برانگیزترین رویدادی که مسیر بقایی را به‌طور کامل جدا کرد، ماجرای قتل «سرتیپ محمود افشار توس» رئیس شهربانی دولت مصدق بود.
پس از انشعاب داخلی حزب زحمتکشان، مسیر جدایی آن از نهضت ملی نیز تسریع شد. بقایی با بسیاری از تصمیمات دولت ازجمله قطع روابط با انگلستان مخالفت کرد. او همچنین در دوگانه‌‏هایی که میان شاه و مصدق شکل می‏‌گرفت، جانب شاه را نگه می‏‌داشت. بااین‌حال شاید چالش‌برانگیزترین رویدادی که مسیر بقایی را به‌طور کامل جدا کرد، ماجرای قتل «سرتیپ محمود افشار توس» رئیس شهربانی دولت مصدق بود. پس‌ازاین قتل جنجالی فرمانداری نظامی تهران بقایی و زاهدی را به دست داشتن در این پرونده متهم کرد و از طرحی برای قتل شماری از وزرا و تلاش برای نخست‏وزیری بقایی پرده برداشت. هم‌زمان بقایی تلاش کرد از طریق دوستانش در مجلس موضوع استیضاح دولت مصدق را دنبال کند. امری که با استعفای نمایندگان و انحلال مجلس بی‌‏نتیجه ماند و متعاقب آن بقایی در ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ راهی زندان شد و تا روز ۲۸مرداد در زندان بود.

بااین‌همه او در جریان کودتا نقش فعالی داشت. روز کودتا نیرو‌های حزب زحمتکشان که زمانی امثال امیر بیجار‌ها بودند و جان دادند تا مصدق روی کار باشد، این بار در قامت شعبان بی‌‏مخ‏‌ها در همکاری با زاهدی به منزل مصدق حمله کردند و نقش فعالی در سرنگونی دولت داشتند. تا آن‏جا که باوجود زندانی بودن، بعد‌ها نام او به‌عنوان یکی از هدایت‌کنندگان اصلی کودتا که شاه آن را «قیام ملی» نامیده بود، در محافل مطرح شد و بقایی به سبب خدمات خود در این رابطه از شاه نشان افتخار دریافت کرد.

ورشکستگی سیاسی

از نمد کودتا کلاهی بیش از یک «نشان رستخیز درجه‌یک» برای بقایی بافته نشد. او که تصور می‏‌کرد می‌‏تواند پست نخست‌وزیری را پس از سقوط مصدق دریافت کند، به‌زودی دریافت که دولت زاهدی قصد ندارد هیچ جایگاهی در سلسله‌مراتب قدرت به او اعطا کند. این ناامیدی منجر به آغاز انتقاد‌ها علیه زاهدی شد. امری که حتی به سردرگمی اعضای حزب زحمتکشان منجر شد و برخی او را به سبب این رفتار دوگانه موردانتقاد قراردادند. بالاخره فعالیت‌‏های او علیه دولت منجر به تبعید بقایی به زاهدان و پس‌ازآن مدتی به اراک و کرمان شد. زمانی که زاهدی از ایران خارج شد، فرصت مجددی برای فعالیت بقایی فراهم آمد. او بار دیگر سازمان نگهبانان آزادی را که نطفه اولیه حزب زحمتکشان بود احیا کرد و این بار از کرمان برای انتخابات مجلس بیستم نامزد شد. بااین‌حال این انتخابات به سبب تقلب ابطال شد و بقایی تقریباً برای همیشه در جریان‏‌های سیاسی به حاشیه رفت.

مبارزات انقلابی، اما بار دیگر جریان حزب زحمتکشان را به‌طور موقت به متن رویداد‌ها کشاند و هوادارانی نیز پیدا کرد. بااین‌همه ساواک در تیرماه ۱۳۴۳ به حزب زحمتکشان اعلام کرد که حق تشکیل جلسه ندارند و به‌این‌ترتیب بار دیگر فعالیت‏‌های این گروه متوقف شد. در سال ۱۳۵۰ دفتر حزب بازگشایی شد، اما تا زمان پیروزی انقلاب کار چندانی از پیش نبرد. پس از پیروزی انقلاب نیز بقایی در تیرماه ۱۳۵۸ به اتهام توطئه علیه نظام دستگیر شد و مدتی بعد اعلام کرد که از فعالیت‌‏های سیاسی کناره‌‏گیری کرده است. پس‌ازآن سفری به آمریکا داشت و در بازگشت مجدداً به اتهام ارتباط با بیگانگان دستگیر شد و مدتی بعد در ۲۷ آبان ۱۳۶۶ در اثر بیماری از دنیا رفت. با مرگ او اگرچه پرونده حزب زحمتکشان ملت ایران برای همیشه در تاریخ مختومه شد، اما ردپا‌هایی از آن هنوز هم در فضای سیاسی قابل‌شناسایی است.

ماجرای یک جدایی

باوجود اختلافات زحمتکشان در جریان قیام سی تیر از مصدق حمایت کردند. اعلامیه تند احمد قوام که در روز ۲۷ تیرماه خطاب به مردم منتشر شد، اوضاع را متشنج کرد و به‌تبع آن جبهه ملی طی بیانیه‏‌ای روز ۳۰ تیر را تعطیل اعلام کرد. متعاقب این اطلاعیه مردم به خیابان‌‏ها ریختند. درگیری‏ مردم و نیرو‌های دولتی به‌زودی بالا گرفت و شمار بسیاری کشته و مجروح شدند. چند نفر از نیرو‌های حزب زحمتکشان نیز در این روز جان خود را از دست دادند. «امیر بیجار» دانش‏‌آموزی که از اعضای زحمتکشان بود، پیش از مرگ با خون خود بر دیوار نوشت: «این خون زحمتکشان ملت ایران است. زنده‌باد مصدق، مرده باد قوام‌‏ها» همچنین شعار «یا مرگ یا مصدق» در این روز از سوی اعضای حزب عنوان شد.

قیام سی تیر درنهایت به بازگشت مصدق به قدرت انجامید، اما هم‌زمان شکاف‌‏های درون جبهه ملی را آشکارتر کرد و در این میان زحمتکشان به منتقد سرسخت مصدق مبدل شدند. سرمقاله‌‏های روزنامه «شاهد» که عمدتاً به قلم خلیل ملکی بود، همه رنگ و بوی انتقادی نسبت به دولت پیدا کرد. البته به نظر نمی‌‏رسد هدف ملکی از این یادداشت‌‏ها تضعیف دولت بوده باشد. چنانچه خودش در رابطه با برخی سوء‏برداشت‌‏ها از این انتقادات چنین می‏‌نویسد: «.. عده‏‌ای از مخالفین قدیم و جدید دولت جناب آقای مصدق سعی می‏‌کنند از انتقادات ما سوءاستفاده کنند و این انتقادات اصولی را به‌حساب مخالفت‏‌های غیراصولی خود بگذارند. ما برای رفع هرگونه سوءتفاهم بار دیگر اعلام می‌‏کنیم که استفاده‌‏جویان و توطئه‏‌چینان بدانند که نخواهند توانست حزب زحمتکشان را در مخالفت‏‌های غیراصولی خود به‌حساب بگذارند.» این نظر ملکی البته تفاوت‌‏هایی با رویکرد بقایی به‌عنوان رهبر حزب داشت که در ادامه به جدایی هرچه بیشتر دو جناح حزب منجر شد. جلسه حزبی مورخ ۲۰ مهر ۱۳۳۱ کار جدایی دو جناح را یکسره کرد. اختلافات به اوج خود رسیده بود.

بقایی جلسه حزب را ترک کرد و استعفا داد. البته به نظر نمی‌‏رسد که او حقیقتاً قصد داشت از حزب خود کناره‌‏گیری کند. دو روز بعد هواداران او به دفتر حزب ریختند و هواداران ملکی را با ضرب و شتم از دفتر بیرون کردند. بقایی به حزب بازگشت و در نشستی که با هواداران خود ترتیب داد، شماری از اعضا ازجمله ملکی را اخراج کرد. دلیل این امر کمونیست بودن ملکی عنوان شد. در مقابل ملکی نیز بقایی را به تلاش برای سرنگونی دولت متهم کرد، امری که اگرچه در آن مقطع از سوی بقایی تکذیب شد، اما روند تحولات نشان داد که این ادعا قرین به واقعیت بوده است. نتیجه این درگیری‌‏های درون‌حزبی انشعاب حزب به دو گروه بود. یکی حزب زحمتکشان ملت ایران به رهبری بقایی و دیگری حزب زحمتکشان ملت ایران (نیروی سوم) که ملکی رهبری آن را بر عهده داشت. جریان ملکی تا زمان کودتای ۲۸ مرداد رویه خود را در همراهی توأم با انتقاد نسبت به مصدق ادامه داد، اما گروه بقایی راه دیگری آغاز کرد.


منابع:

- آبادیان، حسین، «بقایی‏ کرمانی، مظفر»، دانشنامه جهان اسلام، جلد سوم

- آبادیان، حسین، زندگینامه سیاسی دکتر مظفر بقایی، موسسه مطالعات و پژوهش‏های سیاسی، ۱۳۸۶

- آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گل محمدی و محمدابراهیم فتاحی، نشر نی، ۱۳۸۴

- آذری شهرضایی، رضا، «از انشعاب تا کودتا»، فصلنامه گفت‏وگو، شماره ۳۱، ۱۳۸۰

- شهبازی، عبدالله، معمای دکتر مظفر بقائی کرمانی، مؤسسه مطالعات و پژوهش‏های سیاسی. ۱۳۸۶

- عزیزی، امید، «جمعیت پاسداران آزادی، حزب زحمتکشان و نهضت امام خمینی»، مجله پانزده خرداد، ۱۳۹۴

- لاجوردی، حبیب، پروژه تاریخ شفاهی ایران، دانشگاه هاروارد، جلد پنجم، ۱۹۸۶ - مدیرشانه‏چی، محسن، فرهنگ احزاب و جمعیت‏های سیاسی، نگاه معاصر، ۱۳۹۰
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار

انسداد 10 راه روستایی در بم و آبگرفتگی برخی از منازل روستایی

جدیدترین قیمت طلا، سکه و ارز در بازار

کشف مواد مخدر و سلاح جنگي از قاچاقچیان مواد مخدر در ریگان

روستای چاه‌غلامعلی زرند مسدود شد  

رفع ۱۶ نقطه حادثه‌خیز و اجرای پل عابر پیاده در پنج نقطه حادثه‌خیز شهر کرمان

پیش‌بینی هواشناسی از وضعیت هوای کرمان طی امروز و فردا / روند افزایش دما از روز یکشنبه

نتایج اولیه کنکور ۱۴۰۳ نیمه مرداد اعلام می‌شود

سیل و بارندگی  ۱۳۳ میلیارد تومان به بخش کشاورزی عنبرآباد خسارت وارد کرد

باند سازمان يافته قاچاق سوخت در کرمان منهدم شد

رقابت بیش از ۱۲ هزار داوطلب کرمانی در نوبت اول کنکور

پر بحث

10 روستای استان کرمان به عنوان روستای هدف گردشگری انتخاب شدند   (۲۴ نظر)

عیدوک بامری که بود و چه رابطه‌ای با حاج قاسم داشت/ احمد یوسف زاده توضیح داد   (۶ نظر)

مشکل تامین زمین در کرمان برای ساخت واحدهای نهضت ملی مسکن  وجود ندارد   (۴ نظر)

پیش بینی وضعیت آب و هوای کرمان   (۲ نظر)

ببینید| فیلم کامل سخنان سید حسین مرعشی در شبکه افق   (۲ نظر)

ببینید| گزارش تصویری گفتارنو از مراسم عزاداری منزل حاج ماشاءالله خدادادپور در کرمان   (۲ نظر)

امام جمعه سابق راور درگذشت   (۲ نظر)

صدور هشدار زرد هواشناسی؛ ورود سامانه بارشی نسبتا قوی به کرمان   (۱ نظر)

ناصر فرشید به عنوان فرمانده انتظامی استان کرمان منصوب شد   (۱ نظر)

دو روستا و یک شهر استان کرمان به اینترنت پرسرعت متصل شدند   (۱ نظر)