مجید یونسیان، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی نوشت:مجلس شمشیرش را تیز کرده که به جنگ کی برود؟ در اولین زورآزمایی مجلس یازدهمیها با دولت قرعه بهنام محمدجواد ظریف خورد. آیا چنین انتخابی، اتفاقی است یا حسابشده؟
ظریف در زمره معدود دیپلماتهای کاربلدی است که در چند دهه اخیر سکان سیاستخارجی ایران را در دست داشته و کارنامه قابلقبولی را بر جای نهاده است. در حال حاضر نیز در میان مجموعه دیپلماتهای ایرانی کسی نیست که چنین ویژگیهایی را داشته باشد.
اما چرا عدهای از ظریف اینهمه دلخورند که با زیر پا گذاشتن ادب، انصاف و شرم چنین بیمحابا او را مورد اهانت قرار میدهند؟
کارنامه ظریف در طول این سالها، آمیزهای از نقاط مثبت ومنفی است که نقد ان دو وجه دارد. این نقد هم میتواند به تواناییهای شخصی و مدیریتی او باشد و هم به سیاستها و تصمیمها.
همانطور که ظریف در مجلس بیان کرد؛ سیاستها و تصمیمها ثمره و دستاورد یک مجموعه بهنام وزرارت امورخارجه نیست، بلکه تمام و کمال ماحصل سیاستهایی است که در سطح کلان کشور اتخاذ شده است.
در واقع، وزارت امورخارجه و شخص ظریف همانند همه دستگاههای دیپلماسی در جهان، تنها مجری دستورات و رویکردها و راهبردهایی هستند که در سطح عالیترین و مسئولترین فرد یا نهاد حکومتی تدوین میشود. آنچه کارایی یک دیپلمات و دستگاه دیپلماسی را برجسته میکند، توانایی اجرای این سیاستهاست.
بدین لحاظ، میتوان ظریف را موفقترین وزیر امورخارجه ایران پس از انقلاب دانست که توانسته تصمیمات کلان کشور در سیاستخارجی را اجرا کند.
اما آنچه از سخنان مخالفان ظریف در مجلس شنیده شد، نقد و نفی سیاستها بود؛ نه نقد توانایی در اجرا. بهراستی، چرا مجلسیان با فحاشی به ظریف سعی در کتمان هدفهای خود دارند و اساسا چرا ظریف که پررنگترین حلقه اتصال دولت به مجموعه حکومت است، چنین مورد هجوم و هتاکی قرار گرفته است؟
مطلب کاملا روشن است۔ سیاستخارجی همان گرانیگاه و علتالعلل همه دعواهای سیاسی میان رقبای قدرت است. رقبایی که نه منافعملی برایشان مهم است، نه حیثیت بینالمللی کشور و نه اندرزها و نصیحت بزرگان.
آنها میخواهند دولت را به زانو درآورند، به هر قیمتی. آنها میخواهند مردم را در برابر دولت قرار دهند، به هر قیمتی. آنها میخواهند ماله بر اعمال و میراث عملکرد خود و تحفههای مدیریتی خود بکشند، به هر قیمتی.
اما همین آقایانی که با اندک رایهای ریختهشده به صندوقها اکنون تصور میکنند نماینده واقعی مردمند؛ نمیدانند که هم تیشه به ریشه اعتبار کشور میزنند و همه خاکریزهای بیرونی را برای دشمنان صاف میکنند و هم اینکه کسی نیست که این حرفهای صدمنیکغاز را از کسانی که خود مسئول اصلی این وضع نابهنجارند، بپذیرد.
کارنامه ظریف درخشان است، اما قابلنقد هم هست؛ اما نه از سوی کسانی که هیچ درکی از سیاستخارجی ندارند و نه از سوی کسانی که به دنبال تخریباند، نه نقد.
فحاشی، هتک حرمت و بیاحترامی ابزارهای توهین است و نه نقد؛ و البته، این نوع عملکردها فقط جنجال میآفریند و دود آن به چشم همه خواهد رفت.
مجلس و مجلسیان وظیفهشان حل مشکلات مردم و ایجاد آرامش و امنیت است؛ نه تولید و خلق بحران. این راهی که مجلس یازدهمیها در پیش گرفتهاند، قبلهگاهش مکه نیست؛ جای دیگری است...