گفتارنو/ محبوبه فیروزآبادی: مدتی است که بازار بورس از سوی فعالان اقتصادی و کارشناسان به صورت جدی مورد توجه قرار گرفته است. اگر چه اقبال از این بازار متاثر از شرایط سایر بازارهای سرمایهگذاری بوده اما نرخ بازده قابل قبول و بعضا بسیاربالای مقطعی، خیلیها را به صرافت سرمایهگذاری در این بازار انداخته است. با این حال برخی کارشناسان حضور در بازار بورس را به نفع آماتورها نمیدانند و معتقدند سرمایهگذاری چنین افرادی در بورس به قمار شبیهتر است تا یک فعالیت سالم اقتصادی. از این رو با علی نقوی معاون اجرایی بورس انرژی که از قضا کرمانی هم هست در خصوص بازار بورس گفتوگو کردم که میخوانید.
آقای نقوی! شما به نزدیکانتان توصیه میکنید که در بورس سرمایهگذاری کنند؟
ما با توجه به اینکه کارمند بورس هستیم؛ به دلیل منع قانونی حق مشاوره دادن را نداریم.
یعنی اگر کسی از شما بپرسد که در بورس سرمایه بکنم یا نه؛ شما جواب نمیدهید؟
بحث سرمایهگذاری یک بحث است. بحث اینکه چه سهامی بخرد؛ بحث دیگر است. سرمایهگذاری در بازار سرمایه همیشه توصیه میشود اما با رعایت شرایط و مقتضیات خاص آن. از این باب فرقی نمیکند به نزدیکان باشد یا به عموم مردم!
برخی معتقدند که وضعیت بورس ایران بیشتر شبیه قمار شده است تا یک فعالیت سالم اقتصادی. نظر شما در این خصوص چیست؟
نه من چنین نظری ندارم. هر سرمایهگذاری با یک سری ریسکهایی روبهرو است و هر کسی که میخواهد وارد یک حوزه سرمایهگذاری شود باید نسبت به آن حوزه اطلاعات داشته باشد. در بازار سرمایه ابزارهای زیادی وجود دارد که میتواند ریسک سرمایهگذار را کاهش دهد و اصولا در تمام دنیا پیشنهادهایی که به سرمایه گذاران میشود سرمایه گذاری غیر مستقیم در بورس است. به همین دلیل این مساله کمی تفاوت دارد. اساسا قیاس بورس با قمار خیلی قیاس صحیحی نیست!
شما افت شاخص بورس و ریزش بازار در هفته گذشته را چگونه ارزیابی میکنید؟ به نظرتان یک روند طبیعی داشت؟
معمولا سرمایهگذاری در بورسها همواره با صعود و ریزش همراه است و این یک امر طبیعی و بدیهی در بورسها در تمام دنیاست. اینکه ما انتظار داشته باشیم سرمایهگذاریمان همواره صعودی باشد و هیچگونه نزولی پیدا نکند، انتظار غیرمنطقی است.
آقای نقوی! برخی کارشناسان رفتار حقوقیها را در بازار بورس منطقی نمیدانند و الان انگشت اتهام متوجه حقوقیهاست. نظر شما چیست؟
ما یکی از مشکلاتی که در بازار سرمایه داریم به شدت به اخبار و شایعاتی که در فضای مجازی دارد منتشر می شود و بدون آمار و اطلاعات متقن است، توجه میکنیم و آن را مبنای تصمیمات خود قرار میدهیم و واکنش نشان میدهیم. حقوقیها و حقیقیها هر کدامشان یک استراتژی برای سرمایهگذاری دارند و متناسب با آن استراتژی در بازار رفتار میکنند. تا زمانی که ما اطلاعات دقیقی نداشته باشیم که حقوقیها با چه شرایطی فروش را انجام دادهاند نمیتوانیم در خصوص آنها قضاوت بکنیم. ممکن است بر فروش آنها الزامات قانونی مترتب بوده یا قیمتهای سهام برای آنها این تحلیل را آورده و این نتیجه کارشناسی را حاصل کرده که در این قیمتها باید بفروشند و سهامی که دارند را واگذار کنند. اینکه انتظار داشته باشیم که حقوقیها تصمیم نگیرند این انتظار خیلی صحیحی نیست . من اطلاعات دقیقی ندارم اما میدانم که در هفته گذشته هم حقیقیها و هم حقوقیها به شدت در بازار فعال بودند.
برخی مدعیاند حقوقیها رانت اطلاعاتی دارند. دولت هم در بازار مداخله میکند. در چنین فضایی رفتار حقوقیها مسولانه نیست! شما نظرتان در این خصوص چیست؟
باز هم میگویم من چون دسترسی اطلاعاتی ندارم که حقوقیها چطور رفتار کردهاند این را نمیتوانم بگویم. به علاوه اینکه حقوقیهایی که در خود بورس فعالند یعتی شرکتهای سرمایهگذاری و صندوقهای سرمایهگذاری اطلاعاتشان را منتشر میکنند. صندوقها که روزانه اطلاعاتشان را به روز میکنند و مردم میتوانند به سایت آن صندوقها مراجعه کنند. سایر حقوقیهایی که در بازار سرمایه پذیرفته شدند مثلا شرکتهای سرمایهگذاری هم گزارشهای ماهانهشان را افشا میکنند. پس ما باید منتظر افشای اطلاعات ماهانه شرکتهای سرمایهگذاری باشیم که پرتفویهایشان را منتشر کنند و آن موقع میتوانیم در این خصوص قضاوت داشته باشیم که آیا فروش داشتهاند و آیا به قول شما این فروش مسوولانه بوده یا نه؟
ماه گذشته بازار بورس ایران بازدهی نزدیک به 50درصد داشت. این بازدهی خیلیها را به صرافت فروش ملک، مسکن و یا حتی خودروی شخصی انداخته تا برای حضور در بازار سرمایه تامین مالی کنند. چنین کنشی را منطقی میدانید؟
تمام تئوریها و توصیههای مالی که وجود دارد میگوید موقعی که اطلاعات کافی راجع به یک حوزه سرمایهگذاری ندارید، هیچ وقت نباید داراییهای ثابت خودتان مثل خانه، ملک و احتمالا خودروی شخصیتان را بفروشید و آن را وارد بازاری کنید که هیچ شناختی از آن ندارید و آمادگی کافی برای سرمایهگذاری ندارید. چون این بازارها با ریسکهای متفاوتی روبهرو هستند و بعضا ریسکهای بالایی دارند. همواره توصیهای که میشود این است که اگر علاقمند به سرمایهگذاری در بورس هستید در ابتدا با پساندازتان وارد این بازار شوید و دوم اینکه به صورت غیرمستقیم سرمایه گذاری کنید . این دو اصل را باید سرمایهگذاران مبتدی و کسانی که سرمایه گذاری در بورس را به عنوان شغل اصلی خودشان انتخاب نکردهاند باید این دو اصل را رعایت کنند.
چگونه غیر مستقیم وارد بازار شوند؟
از طریق صندوقهای سرمایهگذاری یا شرکتهای مشاوره سرمایهگذاری یا سبدگردانها وارد بازار شوند. ما الان بیش از صد صندوق سرمایهگذاری با ریسکهای مختلف؛ صندوق سرمایه گذاری در سهام، صندوق سرمایهگذاری در اوراق با درآمد ثابت و صندوق سرمایهگذاری مختلط را داریم. این صندوقها مدیر حرفهای دارند. تحت نظارت هستند. روزانه اطلاعاتشان افشا میشود و رفتارشان و بازدهیشان را میتوانند رصد کنند.
صندوقها در واقع در سبدی از سهام سرمایهگذاری میکنند. برای افرادی که نسبت به بازار آگاهی ندارند یک گزینه بسیار مناسب هستند. چون آن صندوقها وابسته به نهادهای مالی بزرگی هستند که تیم تحلیل دارند و با تحلیل نسبت به خرید یک سهم اقدام میکنند. کسانی که رقمهای قابل توجه را میخواهند وارد بازار کنند میتوانند قراردادهای سبدگردانی ببندند و سبد گردانها به نام خودشان و با تیم حرفهای که دارند در این خصوص اقدام و سرمایهگذاری میکنند. چون به هر حال سرمایهگذاری در بورس مستلزم آشنایی کافی با صنایعی که در بورس حضور دارند، است. تحلیل صورت های مالی آن شرکت ها و پیش بینی درآمد ها و ارزش سهم است که هم کار تخصصی و هم کار پیچیده و زمانبری است و توسط یک تیم میتواند انجام شود نه یک فرد.
از این باب توصیه میشود به صورت غیرمستقیم بشوند تا منافع بیشتری را در بلند مدت به دست بیاورند.
و نکته آخر سرمایهگذاری را به دید بلندمدت نگاه کنند نه به دید کوتاه مدت!
بله؛ ما بازدهیهای بالایی را در مقاطع کوتاه مدتی داشتیم و این غیرقابل کتمان است. دلایل خاص خودش را دارد و به نظر من در این مقال نمیگنجد. اما توصیه من به مردم که دارایی های ثابت شان را نفروشند. صرفا اگر پس اندازی دارند چون بورس نسبت به جایی مثل بازار ارز و سکه شفاف تر است، میتوانند در این بازار سرمایهگذاری کنند.
ما این روزها کمتر درباره فرابورس خبر داشتیم. از آن بازار هم این مدت اقبال شده بود؟
ببینید؛ مطالعاتی که در این چند سال اخیر انجام شده نشان میدهد که شاخص بورس و فرابورس همبستگی خیلی نزدیکی به هم دارند . به این معنا که مردم به همان نسبتی که در بورس سرمایهگذاری میکنند در فرابورس هم سرمایهگذاری میکنند. بعضی از تابلوها و بازارهای فرابورس با ریسکهای بالاتر و متفاوتتر روبه رو است.
این زیادتر بودن ریسک، بازدهی آنها را هم به همان نسبت بیشتر کرده است؟
در ادبیات مالی میگویند ریسک بالاتر بپذیری انتظار بازدهی مالی بیشتری هم باید داشته باشی حالا این به این معنا نیست که حتما بازدهی بالاتری داشته باشی. در مورد پایه فرابورس شرکتهایی که وجود دارند از شفافیت اطلاعاتی کمتری برخوردارند. دلیلش هم این است که این شرکتها الزامات افشای اطلاعاتشان پایینتر است.