مهدی محبی کرمانی در استقامت نوشت:
۱ برگزاری مراسم آبرومند، پرشور و باشکوه اختتامیه چهارمین جشنواره مطبوعات، خبرگزاریها و پایگاههای اطلاعرسانی استان کرمان در سالن اجتماعات مجموعه هایتک نشان داد که اعتماد به اهل فرهنگ و هنر و سپردن کار آنها به خود آنها تا چه حد میتواند بار اجرایی دولتی را که در پی سپردن کار مردم به مردم است، سبک کند آن هم با حداقل هزینهی دولتی و به کیفیتی بالا. دست خانه مطبوعات در نمایش این توانمندی شگفت درد نکند و دست همهی شرکتها و سازمانهایی که خانه مطبوعات را در برگزاری این مهم یاری کردند هم. حالا استاندار با قوت قلب و اطمینان میتواند بگوید: «یکی از طرحهایی که امید داریم مصوبهی آن را از هیات دولت بگیریم، ایجاد دولت کوچک مبتنی بر اقتصاد مقاومتی در کرمان و با تکیه بر توان مردم است که رسانهها باید در این راستا تلاش کنند».
نمایش توان مردمی و تلاش عملی اهالی رسانه در اثبات این قابلیتهای عظیم نهفته در مراسم پنجشنبه شب حتما از نظر مقامات ارشد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور دور نماندهاست. معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خود شاهد تمام این قابلیتهای تحسین برانگیز بود. میخواهم همینجا به آقای استاندار بگویم روی توان مردمی اهالی فرهنگ و هنر همچنان حساب کنید و تا هرجا که میخواهید. تلاشتان را معطوف به عطف مصوبهی هیات دولت کنید. این سر قضیه، آماده است.
2 پنجشنبه شب وقتی که مجتبی احمدی برای دریافت جایزهی خود به عنوان یکی از منتخبان طنز جشنواره روی سن رفت، از فرصت طلایی دسترسی به یک تریبون استفاده کرد. او با یک رباعی طنز، تمام دغدغههای این روزهای اهالی فرهنگ و هنر استان را به گوش مقامات رساند. کم دیدهبودیم جماعتی در تایید حرف یکی، اینگونه کف بزنند؛ این منبع شور و هیجان را نبرید/ زنهار! مدیر خوشبیان را نبرید/ دیروز که شهردارمان را بردید/ امروز مدیر کلمان را نبرید.
به تصریح ادبا، سه مصرع اول یک رباعی، همیشه مقدمهای برای ضربهای است که در مصرع آخر نواخته میشود! یعنی عجالتا کاری به منبع شور و هیجان و هالهی نور و …. و این قضایا نداریم. مدیرکلمان را میخواهید ببرید، ببرید. صاحب اختیارید اما ما را اقناع کنید تا بتوانیم جامعه را اقناع کنیم. خودتان فرمودید آقای استاندار؛ «تنها به دنبال انتشار خبر نباشید. جامعه را اقناع کنید».
راستش مشکل جماعت فرهنگی، تنها بردن مدیرکلشان نیست. مشکل اصلی این است که کی خواهد آمد و چرا؟
۳ تغییرات مدیریتی در استانداری و بحث رفتن فلاح به مدیریت حوزهی استاندار موضوع روز بسیاری از شبکههای اجتماعی و محافل فرهنگی و هنری شدهاست و من به یاد روزهایی میافتم که در شروع فعالیت استاندار، اهالی فرهنگ گروه گروه ـ و به اهداف و انگیزههای مختلف ـ در جلسات خود با استاندار از نگرانیهای خود در ارتباط با مدیریت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی میگفتند و حتی بعضا کاندیدایی را مطرح و دیگرانی را هم رد میکردند. آن زمان اما این کار اگرچه لازم بود اما کافی و پخته نبود؛ خاصه که شائبهی لابیهای قومی و قبیلهای و باندی و جناحی هم در میان بود. مهمتر از همه اینکه هیچیک از این گروهها مشروعیت لازم برای نمایندگی جامعهی فرهنگی و هنری را هم نداشتند. استاندار اما آن زمان، فقط شنونده بود! حق هم داشت.
۴ امروز اما قضایا فرق میکند. در صحنهی فرهنگ و هنر استان نهادهای قانونی و مشروعی شکل گرفتهاند که میتواند به نمایندگی از جامعهی فرهنگی و هنری استان، دغدغههای عمومی را بیان کرده و طبیعتا حرفشان هم حرف همه باشد. خانه مطبوعات، ساختاری قانونی، شکل گرفته و منسجم است. در کنار آن مجمع منتخبین انجمنهای فرهنگی و هنری هم به عنوان یک نهاد برآمده از آرای اهل هنر، مشروعیت لازم برای نمایندگی جامعهی هنری را داراست. این مجمع و در قالب کوچکتر؛ روسای آن، عملا یک نهاد مدنی، قانونی و مشروعی است که میتواند در کنار هیات مدیره خانه مطبوعات در کل قضایای فرهنگی و هنری استان حداقل نقش یک مشاور امین، کارشناس و ذیحق را ایفا نماید.
۵ اینکه نماینده اول دولت در استان تصمیم به اجرای تغییراتی در سطوح مدیریتی بگیرد البته حق طبیعی، قانونی، عرفی و شرعی ایشان است. قراری هم نیست که کسی در مسیر این تصمیمگیریها مداخله و یا خدای نکرده اعمال نظر کند اما این هم درست نیست که هر روز یک جماعتی و هر یک به انگیزهای به مجادلهای بیپایان به این تحولات، دامن بزند و حاشیهسازی کند. نقش مشاورهای نهادهای مدنی در این موارد میتواند مانع از شکلگیری و انتشار این حواشی باشد؛ خاصه وقتی که از زبان معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در تایید مواضع مقام ارشد دولت در استان بشنویم که؛ «دولت باید حاضر باشد به نفع صنوف، عقبنشینی کند و دولت باید هزینهی خطای اصناف را بدهد تا بلوغ سیاسی به تدریج حاصل شود».
تمام حرف من هم همین است. با تاکید بر این امر که نهادهای مدنی جامعه فرهنگی و هنری استان ثابت کرهاند که به مرحلهای از بلوغ سیاسی و اجتماعی رسیدهاند که حد و حدود خود را بدانند، سازوکارهای انتخاب مدیران دولتی را بشناسند و اگر قرار است نظری بدهند آن را هم در قالب یک رفتار مدنی، اظهار کنند.
۶ جشنواره فرهنگی و اقتصادی کرمان در تهران شروع شدهاست و این فرصتی بدیع و طلایی برای هماهنگی همهی نهادهای مدنی حوزهی فرهنگ و اقتصاد و … با دولت تدبیر و امید است. انشاا… که همه دست پر از برج میلاد برگردند و آن وقت حتما فرصت لازم برای اقناع جامعهی فرهنگی فراهم خواهد شد و به خوبی هم. درست مثل همان کاری که نمیدانم آشکارا یا در نهان با شورای شهر بر سر استعفای شهردار شد.