جلال میرزایی عضو هیات علمی دانشگاه شهید باهنر و رییس کمیته سیاسی فراکسیون امید در مجلس دهم در یادداشت اختصاصی برای گفتار نو نوشت: با نزدیکتر شدن به زمان برگزاری مناظرهها میان کاندیداهای ریاست جمهوری، به نظر میرسد رقابتهای انتخاباتی علی رغم ردصلاحیتها وارد مرحلهای میشود که میتواند توجه طیفهای مختلف اعم از آنهایی که تصمیم به رای دادن دارند و آن دسته که همچنان مردد هستند و گروهی که سکوت پیشه کرده اند و همچنین نخبگانی که سخت نگران اوضاع کشور، اما نظاره گر هستند را به خود جلب کند.
در یک طرف این رقابتها ٥ کاندیدای اصولگرا قرار دارند که با نقد عملکرد دولت روحانی و با توصیف و دسته بندی مشکلات اقتصادی مدعی هستند که عزم و ارادهای جدی برای حل مشکلات اقتصادی کشور دارند و بدون هیچ چشم داشتی به قدرت آرزویی جز خدمت ندارند. این کاندیداها ضمن برشماردن مشکلات کشور به درستی حل مشکلات اقتصادی را اولویت اول مردم میدانند و بر این باور هستند که ریشه بروز و تشدید این مشکلات مدیران، وزراء و مسئولین قوه مجریه هستند.
در این فرصت مجالی نیست راجع به مفروضات و درستی این دیدگاه بحث کنم. بیایید فرض را بر درستی این دیدگاه بگذاریم و این سوال را مطرح کنیم که راه حلهای پیشنهادی این طیف کدامند و چگونه میخواهند مشکلاتی را که در توصیف آنها استاد شده اند را برطرف سازند و به اصطلاح باری از روی دوش مردم بردارند؟
بیایید اذعان نماییم که مشکل اصلی کشور اقتصادی است و راهکار آن نه سیاسی بلکه صرفا اقتصادی و مدیریتی است و از روی کنجکاوی هم که شده بخشی از وقت خود را صرف مطالعه دیدگاههای کاندیداها در این رابطه کنیم. بیایید آلام ناشی از عدم احراز صلاحیت کاندیداهایی که به آنها علاقمند بودیم را فراموش کنیم و یا نادیده بگیریم و سپس از میان گزینههای فعلی یکی را انتخاب کنیم و با در نظر گرفتن معیارها دست به انتخابی آگاهانه بزنیم.
از نظر این دانشجوی علم سیاست گزینه مناسب برای اداره قوه مجریه در این شرایط سخت و دشوار با توجه به انتظارات مردم و اولویتهای کشور آقای دکتر همتی است، چون هیچکدام از کاندیداهای حاضر در عرصه رقابت، به اندازه ایشان به مباحث مربوط به اقتصاد کشور احاطه ندارند و با چالشهای اصلی کشور که مردم ما این روزها با آن دست به گریبان هستند آشنایی ندارند. دکتر همتی مجبور نخواهد بود از نقطه صفر شروع کند، همچنین ناگزیر از صرف ساعتها وقت در حلقه مشاوران اقتصادی نخواهد بود و به تبع آن در اتخاد راه حلها مردد نخواهد شد.
انتظار میرود بعد از گذشت سالها و با مشاهده تجارب دیگر کشورها متوجه این امر بدیهی شده باشیم که مشکلات فعلی کشور نظیر بیکاری، گرانی، کاهش قدرت خرید مردم و نیز افزایش قیمت ارز با سخنرانی و بکارگیری مفاهیم گوناگون در جهت توصیف شدت و حدت آنها حل نمیشوند. کشور عزیز ما برای برون رفت از وضعیت فعلی نیاز به فردی دارد که علم اقتصاد بداند، کمتر سخن بگوید و از رانت صدا و سیما برای ارائه گزارش عملکرد کمتر استفاده کند. فی الواقع کشور برای بازسازی سرمایه اجتماعی تضعیف شده و اعتماد آسیب دیده نیاز به فردی، چون دکتر همتی برای ریاست جمهوری دارد تا از ظرفیت این جایگاه برای حل مشکلات اقتصادی استفاده شود! روشها و ابزارهایی، چون مدیریت جهادی، روحیه انقلابی و استفاده از جوانان در صورتی میتوانند. به طور موثری در حل چالشهای کشور بکار گرفته شوند که در خدمت اجرای راه حلها قرار گیرند نه شعارها و اینگونه است که میتوان امیدوار بود که نگرانیهای رهبری در عمل مورد توجه قرار گرفته اند.