محمدلطیفکار روزنامهنگار نوشت: خبر درگذشت محمدحسن مرتجا شاعر گرانمایهی سیرجانی، باعث شد او را به یاد آوریم! آه و افسوس... تنها وقتی هنرمندی میمیرد، از او بسیار میگوییم و میشنویم.
سالها از او بیخبر بودیم؛ به جز یک دوست سیرجانی که چندی پیش نوشته بود باید برای «مرتجا» بزرگداشت بگیریم، از او یادی و نامی که شایستهاش بود، طی این سالهای اخیر، ندیدم...
اواخر دههی هشتاد چند بار او را در محفلهای ادبی و رسانهای میدیدم. بهجز شعرهایش، از او کمی لبخند و سکوت به خاطر دارم. یادم هست بسیار مورد توجه و احترام اهالی شعر کرمان بود. چند بار در استقامت میزبان او بودیم، بهانهی امدنش بهگمانم «رضا شمسی»، «مازیار نیستانی»، «مهدی صمدانی» و چند دوست دیگر اهل فرهنگ و رسانه بود، و گپ و گفتهایی که بعضا نطفهی یک تلاش ادبی و رسانهای را بعدها رقم میزدند...
در مورد ادبیات و به ویژه شعر کرمان، صاحب ایده و دیدگاه، و همیشه آماده بود... یادم هست دغدغهی انتشار کارهایش را داشت...، اما افسوس... او را چنانکه بود نشناختیم... روحش شاد و یادش گرامی باد